پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۴۵ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۳۰۱۷۳۲
حقوقی، قضایی و انتظامی

کُلّ لواسون، واس ماس!/ ۱۰ نکته دربارۀ دادگاه دوم اکبر طبری

دادگاه اکبر طبری,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,حقوقی انتظامی

«من و مشایخ و نجفی مثل سه برادر بودیم و اگر می‌خواستم کل لواسان را به نام من می‌کردند. اگر ۸۰۰ میلیارد تومان هم می‌خواستم این برادران می‌دادند. اگر شما از این رفقا ندارید، به من ارتباطی ندارد. اگر آنها نیز کاری ازمن بخواهند من هم برای آنها انجام می‌دهم.»

این بخش از دفاعیات اکبر طبری – معتمدِ آقای صادق لاریجانی رییس پیشین قوۀ قضاییه - در دومین جلسۀ دادگاه بیش از سخنان دیگر او قابل توجه است و اگر با لحن خود او بشنوید جالب‌تر است و واقعیت‌های بیشتری را پیش چشم ما قرار می‌دهد.

علی اکبر اتباعی طبری یا همان اکبر طبری یا «مدیر کل اجرایی و فنی و مهندسی حوزۀ ریاست قوۀ قضاییه» در دوران ریاست آقای صادق لاریجانی البته هنوز متهم است و قرار است بقیۀ دفاع را وکیل او انجام دهد و نمی‌دانیم فرجام کار او چه خواهد شد اما به بهانۀ همین لحن و همین توجیه ۱۰ نکته را می‌توان یادآور شد.

 هر چند که آقای قهرمانی نمایندۀ دادستان، کوتاه و مختصر پاسخ داد: «او راست می‌گوید که این افراد دوست داشتند به من پول بدهند. ایشان محبوب دل متهمان اقتصادی بودند!»

۱. اعتماد به نفس آقای طبری نشان می داد در این ۲۰ سال چنان به حمایت یا تصور یا ادعای حمایت دو رییس قوۀ قضاییه پُشت‌گرم بوده که به خود اجازه می‌دهد با قاضی دادگاه این گونه سخن بگوید و رفقای میلیاردر خود را به رخ قاضی بابایی بکشد. قاضی اما چرا باید رفیقانی مانند مشایخ و نجفی داشته باشد؟!

۲. از ضرب‌المثل‌های پارسی است که «کاسه جایی رود که باز آید قدح». یا «باز آرد قدح». این رفقا که به او تا ۸۰۰ میلیارد هم می‌دهند متقابلا چه انتظاری دارند؟ جز توصیه برای حل و فصل پرونده ها مثلا تغییر کاربری زمین کشاورزی به مسکونی چه چیزی متصور است؟ خرج که از کیسۀ مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بوَد!

۳. اکبر طبری ۲۰ سال در قوۀ قضاییه و مأمور به خدمت و واجد عنوان رسمی بوده. حالا اگر نه معاون اجرایی که مدیر کل اجرایی و فنی و مهندسی حوزۀ ریاست. این رفقا را از کجا پیدا کرده که حاضرند کل لواسان را هم به نام او سند بزنند؟

وزیر نفت هم در نهایت یک کارمند است و نمی‌تواند با پیمانکاران رفاقت داشته باشد. کارفرما بر پیمانکار نظارت دارد. اگر این رفقا را در این ۲۰ سال پیدا کرده یعنی نانی به آنها رسانده در حد زمین های کلاک لواسان، چرب و در واقع پُر چرب!

اگر قبلا دوست بوده‌اند یعنی تا به جایی و جاهی رسیده رفقا را هم بی‌نصیب نگذاشته است.

داستان اما نه آن است و نه این. با بودجۀ قوه قضاییه بساز و بفروشی و کسب اعتبار می‌کرده و چه بسا برخی نمی‌دانسته‌اند که اکبر سمت رسمی هم دارد و مثل بساز و بفروش‌ها با هم بوده‌اند.

۴. روشن است که اکبر آقا طبری که قرار بوده امور رفاهی کارکنان قوۀ قضاییه را سامان بدهد و مثلا بلیت استخر و سینما تهیه کند رو به ساخت و ساز مجتمع های بزرگ رفاهی و تفریحی آورده و در این رهگذار با آدم‌های مختلف چه در عرصۀ ساخت و ساز و چه درون دستگاه قضایی آشنا شده است و سفارش این را به آن و سفارش آن را به این می‌کرده و مورد اعتماد رییس پیشین قوه هم بوده است.

دادگاه اکبر طبری,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,حقوقی انتظامی

اما آیا این امور اجرایی را نمی‌شد به وزارت دادگستری سپرد تا نمایندگان مجلس بتوانند حسب مورد از وزیر سؤال کنند. اصلا دربارۀ طبری می شد از رییس او سؤال کرد؟

یک اصل قانون اساسی به وزیر دادگستری اختصاص یافته تا وزیر هیچ قدرت اجرایی حتی در حد صرف بودجه برای ساخت و ساز هم نداشته باشد؟ آیا منظور از استقلال قوۀ قضاییه از مجریه این بود که رییس قوه در حوزۀ ریاست هم معاون اجرایی تأسیس کند؟ یا استقلال قاضی در رأی دادن مد نظر است؟

۵. وقتی منطقه‌ای مانند لواسان به شکل غیر متعارف رشد می‌کند اولین گروهی که منتفع می‌شوند ساکنان منطقه اند که از قدیم بوده اند البته اگر وسوسه نشده و زمین‌ها را نفروخته باشند و اگر به جز خانه ای که می‌نشینند زمین داشته باشند ثروتمند می‌شوند.

اکبر طبری اما اهل لواسان نیست. زادۀ روستای «متی کلا»ی بابل است. گروه دوم صاحبان درآمدهای بالا مانند پزشکان و مهندسان درجه اول و تجار و ستارگان سینما و از این قبیل‌اند که به این مناطق می آیند. مثل شهرک غرب یا شمیران. ظاهرا آقای طبری با امکانات قوه برای خود چنین موقعیتی ایجاد کرده بود اما این با ۲۰ سال کار کارمندی و نه این گونه در قوه سازگار نیست.

۶. این که رفیق من بودند یعنی به موقعیت من ربطی نداشت. خوب حالا که او موقعیت گذشته را ندارد از دو برادر خود بخواهد کل لواسان را به نام او کنند! می‌تواند؟ می‌توانند؟

دادگاه اکبر طبری,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,حقوقی انتظامی

جنس این رفاقت پس متفاوت است. یک طرف پول دارد یا می‌خواهد به پول برسد و طرف دیگر ارتباط و نفوذ. فساد یعنی همین! زد و بند یعنی همین! اما آن را که در دادگاه فریاد نمی‌زنند و رییس دادگاه را به خاطر نداشتن آن شماتت نمی‌کنند!

۷. آدمی مثل مهندس سحابی که چند روز پیش سالگرد درگذشت او و دختر دُردانه‌اش بود بعد از ده‌ها سال کار تخصصی و مهندسی و سالم در عین مبارزه و فعالیت سیاسی، در لواسان صاحب خانه می‌شود، آدمی مثل عباس کیارستمی پس از اشتهار جهانی در سینما و دریافت انواع جوایز به لواسان می رود، آدمی مثل شهاب حسینی به خاطر ده‌ها فیلم وسریال که بازی کرده و اعتبار جهانی و دستمزدهای آشکار در لواسان کاری راه می‌اندازد و آدم هایی از قبل در این منطقه مثل هر جای دیگر بوده اند یا خرید و فروش کرده و پول‌دار شده اند. نوش جان شان!

اما این آدم ها را مردم با نام و نشان می شناسند و هویت خود را پنهان نمی کنند. اکبر طبری را اما سرایدار ویلایش به نام حسینی می شناخته و نمی دانسته نام واقعی او چیست؟ شخصیت سیاسی یا  آدم مهمی که نبوده تا از ترور بترسد یا لازم باشد هویت خود را پنهان کند. چرا خود را حسینی معرفی می‌کرده؟ جز این که وقت سفارش معاون اجرایی قوه بوده، در دفتر، اکبر طبری و بیرون و در ویلا و پنت هاوس یک اسم دیگر داشته؟ 

 با بودجه‌ای که داشته و از جیب مردم رفقایی دست و پا کرده و به خاطر پشت‌گرمی یا احساس پشت‌گرمی از نظارت دور بوده و حالا بادی به غبغب می‌اندازد که ما مثل سه برادر بودیم! سه رفیق. 

۸. بد نیست یکی هم توضیح دهد از کجا مأمور خدمت شده و ۲۰ سال پیش چه کاره بوده و فیش حقوقی او چقدر است. اگر کاسب بوده چرا حقوق می‌گرفته اگر کارمند بوده خانه‌های مجلل او چه نسبتی با دریافتی‌های او داشته است؟ نشانی خانۀ او را نمی دانسته اند؟ یا در آنها ساکن نبوده است؟

۹. هر رشوه ای دو سو دارد. رشوه گیرنده و رشوه دهنده. شاید راست بگوید که اگر می‌خواسته کل لواسان را به نام او می‌کرده‌اند. اما نه به خاطر رفاقت. اول او باید کل ایران را به آنها می‌بخشیده تا آنها متقابلاً کل لواسان را به عنوان پاداش به نام او کنند!

۱۰. گیرم کل لواسان را هم به نام تو می‌کردند. ارزش این ذلت و حقارت را داشت؟!

مهرداد خدیر

asriran.com
  • 24
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش