حقوق بشر
حقوق بشر به حقوقی گفته میشود که هم زمان با تولد و به دنیا آمدن انسان تحقّق می یابد و از حکومت ها و قدرت ها مستقل است. حقوق بشر حقوقی متعلق به تمامی انسان هاست و به علت این که انسانها اعضای یک جامعه بین المللی به شمار میروند و در انسان بودن، مشترک اند، از این رو باید حقوق آن ها در همه جا یکسان درنظر گرفته شود و بین افراد در برخورداری از آن تفاوتی نباشد.
به طور کلی حقوق بشر به آزادی ها، مصونیت ها و منافعی گفته میشود که تمام انسانها باید از طریق ارزش های پذیرفته شده معاصر، قادر به ادعای آن باشند. به این حقوق، حقوق بنیادین یا طبیعی گفته میشود. به عبارت دیگر تمامی افراد از این جهت که انسانند از حداقل حقوقی بهره مند میشوند که به تابعیت، مذهب، نژاد یا جنس شان ارتباطی ندارد و وظیفه ی دولت ها در روابط بین المللی اینست که به رعایت حداقل حقوق بپردازد.
تاریخچه حقوق بشر
از زمان صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر حدود نیم قرن( دهم دسامبر ۱۹۴۸ مطابق با ۱۹ آذرماه ۱۳۲۷) گذشته است و تا به حال دو اجلاس بین المللی مهم علاوه بر نشست های متعدد، نیز برگزار شده است:نخستین اجلاس در سال ۱۳۴۷ در تهران و دومین اجلاس در سال ۱۳۷۲ در پایتخت اتریش برگزار شد. همچنین در جهت حمایت از حقوق گوناگون انسان ها و رفع نابرابری ها تاکنون بیش از بیست و پنج سند مهم بین المللی به تصویب رسیده است.
فلسفه حقوق بشر
فلسفه حقوق بشر، درواقع مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر را بررسی می کند و محتوای آنرا به نقد می کشد. قصد انواع رویکردهای نظری شامل توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به قسمتی از انتظارات جامعه می باشد. حاصل اندیشه حقوق طبیعی یکی از قدیمی ترین فلسفه های غرب در مورد حقوق بشر محسوب میشود که منشأ آن از دلایل مختلف فلسفی یا دینی می باشد. نظریه دیگر در این زمینه، اینست که حقوق بشر، تعیین کننده رفتار اخلاقی است و اخلاق اجتماعی انسان به وسیله ی فرآیند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی رشد و توسعه پیدا می کند( نظریه دیوید هیوم).
از حقوق بشر بعنوان یک جامعه شناختی یاد شده که قوانین را تنظیم میکند. سایر تئوری ها در زمینه جامعه شناختی شامل افرادی ازجامعه است که اقتدار و مشروعیت قوانین را در ازای امنیت و مزیت های اقتصادی می پذیرند( مثل نظریه راولز). دو نظریه جدید دیگر به نام های نظریه منافع و نظریه تلاش وجود دارند. طبق نظریه منافع، محافظت و ترویج منافع انسان از دلایل کارکرد اصلی حقوق بشر محسوب میشود ، در حالی که نظریه تلاش باتوجه به ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار می بخشد.
حقوق بشر از دیدگاه اراده یا انتخاب
دو نظریه در خصوص ماهیت حقوق بشر مانند نظریه ای که مصمم بر اراده یا انتخاب است و نظریه ای که متکی بر نفع یا مصلحت است، وجود دارد.
هارت که مدافع اصلی معاصر نظریه اول است، یک فرد دانسته شده است. حق طبق این نظریه به قدرتی گفته میشود که قانون به افراد به منظور انجام کاری یا ترک آن کار داده است. بنابراین شخص این اختیار را دارد که حق موردنظر را اسقاط کند یا آنرا انجام دهد. انتقاداتی وارد شده بر این نظریه شامل اینست که بخشی از حقوق فردی همانند حیات قابل اسقاط یا واگذاری نیست. آیا فرد این توانایی را دارد که حق زندگی کردن را از خود بگیرد و یا اختیار زندگی اش را به دیگران بسپارد؟
کسی این اجازه را ندارد که حتی با رضایت خود شخص، وی را بکشد یا شکنجه دهد. همچنین میان حق تمتع و حق استیفاء در این نظریه، تفکیکی دیده نمی شود. دارنده های بعضی از حقوق از قدرت استیفاء برخوردار نیست شبیه کودکانی که مطالبه حقوق آنان، وظیفه ی ولی یا سرپرستشان می باشد و خود کودکان از اهلیت استیفاء برخوردار نیستند. امروزه در زمینه حقوق بشر از گروهی از حقوقی که به« نسل چهارم» و حقوق نسلهای آینده موسوم است، سخن گفته میشود که با این نظر مطابقت ندارد.
چگونگی ایجاد منشور حقوق بشر
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۸ آذر ماه ۱۳۲۷ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر را به تصویب رسانده است. سال بین المللی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به اتفاق آرا، سال ۱۹۶۸ میلادی تعیین شده است. نژادپرستی و تعصب مسلکی که در زمان هیتلر، خود را علیه اصول« آزادی برابری و برادری» و علیه حقوق بشر آلمان و سایر کشورها سوق داد و زمانی که تجاوزهای هیتلر باعث شد تا یک جنگ جدید همگانی در دنیا رخ دهد، در سال ۱۹۴۵ کنفرانس سانفرانسیسکو که به منظور طرح منشور ملل متحد دعوت شده بود، این نظریه را به اتفاق آرا تائید کرد و دولت ها به خاطر فشار افکار عمومی ناچار شدند به علت تجاوزات هیتلر علاوه بر این که به محاکمه و مجازات مرتکبین جنایات جنگی و جنایات ضدبشریت می پردازند، متعهد به تدوین اعلامیه ی بین الملل حقوق شوند.
به همین خاطر در سال ۱۹۴۶ در سازمان ملل متحد، هیئت مخصوصی به نام کمیسیون حقوق بشر به حکم ماده ی ۶۸ منشور ملل متحد تاسیس و بنیانگذری شد و این کمیسیون که وظیفه داشت حقوق بشر را توسعه و ترویج دهد، مکلف شد که برای منشور حقوق بشر طرحی را تهیه کند و آن طرح را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد تقدیم کند.
یک هیئت تحریریه هشت نفری، پروفسور کاسن را موظف ساختند که طبق مدارک و منابع گردآوری شده توسط پروفسور جان.اف.همفری و پروفسور امیل ژیرو و پیشنهادهای ارائه شده توسط دولت ها، طرح مقدماتی اعلامیه را تهیه کند. در ماه نوامبر ۱۹۴۷ در دومین اجلاس کمیسیون حقوق بشر که در ژنو دایر شد، تصمیم قطعی براین شد که منشور آینده ی حقوق بشر در سه بخش به شرح اعلامیه ی مرکزی، یک میثاق الزام آور و تدابیر اجرایی جمع آوری شود.
در بهار سال ۱۹۴۸ سومین دوره از اجلاس حقوق بشر به عنوان یک مرحله ی قاطع و مهم تلقی شود. باتوجه به نظریات کمیسیون در خصوص مقام زن، در این هنگام مقدمه و مواد نهایی اعلامیه را تصویب کرد و مهمتر از همه کمیسیون میخواست برای حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بطور یکسان اهمیت قائل شود و نیز برطبق ماده ی ۲۲ اعلامیه، تحقق حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی باتوجه به همکاری بین الملل کشورها و سازمان و منابع هر کشوری جدا شده است.
توجیه حقوق بشر
دو ادعای اساسی و متفاوت در دکترین حقوق بشر وجود دارد که نیازمند توجیه است. نخستین ادعا اینست که حقوق ، متعلق به انسان هاست و دومین ادعا اینست که انسانها « حق» دارند. منظور از برداشت اول اینست که صرفا انسان به خودی خود و به صرف انسان بودنش از اهمیت اخلاقی برخوردار است. موضوع پیچیده تر یعنی در اصطلاح حقوق بشر، غالبا گستره ی بشر، شفاف و روشن نیست. گاهی اوقات بی هیچ قید و شرطی، بعضی از حق ها به تمام بشریت عمومیت داده میشوند. به عنوان مثال حق بر شکنجه نشدن میتواند و معمولاً اینگونه حق همه ی انسانها ، صرف نظر از شرایطی که دارند باید دانسته شود ولی حق های دیگری که بعنوان حقوق بشر از آن ها یاد می شود احیانا برای همه ی افرادی که از منظر زیست شناسی، انسان محسوب می شوند، مورد ادعا قرار نگیرد.
نخستین باور اینست که بخشی از حق های نسبت داده شده به موجودات بشری، صرفا متعلق به انسان هاییست که استعداد و توانایی لازم را دارند. این نکته، بیانگر اینست که به چه علت برخی از نظریه پردازان حقوق بشر، به جای حقوق بشر ترجیح میدهند از حقوق اشخاص حرف بزنند. این محدودیت های ضمنی که بر گستره ی« بشر» وارد شده در اکثر موارد، در حقوق بشر بحث برانگیز نیست، ولی محدودیت ها در مواردی نظیر موضوعات سقط جنین و حق حیات، بطور جدی میتواند بحث برانگیز باشد. بعضی از حقوق هایی که در دومین باور به انسانها نسبت داده می شود نیز میتوانند به موجودات دیگر هم نسبت داده شود. به بیانی ساده، بعضی از حق ها ، نمی توانند منطقا به غیر نوع انسان تسری داده شوند. به طور مثال حق بر عدم برخورد بی رحمانه میتواند به تمام موجوداتی که از خصلت احساس برخوردارند، نسبت داده شود. از این جهت نباید تمام حق هایی که به عنوان حقوق بشر محسوب میشود ، با انسانها مرتبط باشند.
نقض حقوق بشر
وقتی که دولت یا نهاد غیردولتی از بعضی از افراد سوءاستفاده کند یا به حقوق اساسی( از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آنها بی توجهی کند، نقض حقوق بشر اتفاق می افتد یا هنگامی که قسمتی از پیمان میثاق بین المللی حقوق بشر دوستانه و حقوق مدنی و سیاسی یا دیگر حقوق بین المللی برای برخی از افراد توسط دولت یا نهاد غیردولتی رعایت نشود؛ برای این منظور سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر، یک شورا تحت عنوان شورای امنیت که تنها تریبون و دادگاه است، معین کرده تا بتواند در چنین مواردی تصمیم بگیرد. شورای امنیت براساس ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد، تعیین می کند که وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احرازکند و برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی توصیه هایی می کند که برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید چه اقداماتی انجام شود.
سازمان های غیردولتی مستقل، توسط سازمانهای همچون سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر، فدراسیون بین المللی حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه، خانه آزادی، آزادی بیان بین المللی و سازمان ضد برداری، نظارت می شود. این سازمان ها موظفند که نسبت به جمع آوری شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر اقدام کنند و با تحت فشار قرار دادن ، قوانین حقوق بشر را اجرا کنند.
از مهمترین موارد نقض حقوق بشر می توان به جنگ ها و جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت همچون نسل کشی، نقض قوانین بین المللی بشردوستانه اشاره کرد. مواردی که موجب درخواست برای کمک و بهبود شرایط نقض حقوق بشر میشود شامل افشاگری، اعتراض به رفتارهای غیرانسانی و آگاه ساختن جهان می باشد. شورای امنیت سازمان ملل متحد به منظور حفظ صلح کار می کند و در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر، سایر ملل و معاهدات( ناتو) مداخله می کنند.
ضمانت اجرایی اسناد حقوق بشر
در اعلامیه جهانی حقوق بشر، علاوه بر تدابیر حقوق که به منظور الزام و تعهد اعضا مشخص شده است، وکیل ابزارهایی که برای نظارت بر حسن اجرای آن ها در اختیار سازمان ملل متحد میباشد به شرح زیر است:
>> کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور که طبق عهدنامه مربوطه تاسیس شده است.
>> کمیته محو نمودن شکنجه که هدف از تأسیس آن، مقاوله نامه امحای شکنجه است. کنوانسیون های منطقه ای حمایت از حقوق بشر علاوه بر موارد فوق، به منظور تأمین همان اهداف به وجود آمده اند. از مهمترین کنوانسیون ها می توان به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر و ملّت ها و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و آزادی های اساسی اشاره کرد.
>> طبق مقاوله نامه های امحای تبعیض نژادی، کمیته ای تحت عنوان کمیته محو نمودن تبعیض نژادی و مبارزه با آپارتاید ایجاد شده است.
>> مطابق با ماده ۲۸ میثاق حقوق بین المللی مدنی و سیاسی، کمیته ای به نام کمیته حقوق بشر بوجود آمده است.
>> مقاوله نامه ای برای رفع تبعیض از زنان تحت عنوان کمیته محو نمودن تبعیض علیه زنان بوجود آمده است.
دین، بزرگترین خاستگاه حقوق بشر
اهمیت دین برای نظریه حقوق بشر به این صورت است که انسان در همه ی ادیان، یک موجود باارزش، باکرامت و به عبارتی مقدس شمرده میشود. براساس عهد عتیق چنین آمده که آدم در« صورت الهی» آفریده شده است، به این معنا که موجودات انسانی بر پیشانی خود یک مهر الهی دارند که به آن ها ارزش والائی می بخشد. در این زمینه قرآن می گوید:« و به راستی که ما به فرزندان آدم، کرامت بخشیدیم.
از دیدگاه ادیان، همه انسان ها براین باورند که خداوند یکتا مخلوق آنهاست و به عبارتی آفرینش الهی بوجود بشریتی مشترک می انجامد. اشتراک در خلقت و آفرینش، به جهانی بودن برخی از حقوق بشر منتهی می شود که از منبعی ملکوتی سرچشمه گرفته است. این حقوق با یک قدرت فناپذیر و اقتدار دنیوی نمی تواند از انسان گرفته شود. این مفهوم در سایر ادیانی که مبنای الهی دارند نظیر سنت یهودی، مسیحی و اسلام و ... یافت می شود.
گردآوری: بخش جامعه سرپوش
- 9
- 1