چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۰۹:۳۴ - ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۱۱۸۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

حسن معجونی از بازیگری در سینما می‌گوید

حسن معجونی,فیلم سینمایی شب طلایی

حسـن معجونی در تئاتر کارنامه پر‌و‌پیمانی دارد؛ چه در حـوزه بازیگری و چه در مقام کارگردان. او سال‌هاست در سینما هم صاحب تجربه است و در کارنامه هنری‌اش همکاری با بسیاری از کارگردان‌های شناخته شده به چشم می‌خورد. معجونی در ۲تجربه اخیر خود با کارگردان‌های جوان سینما همکاری کرده است.

او امسال در جشنواره به‌عنوان بازیگر اصلی «شب طلایی» نخستین ساخته سینمایی یوسف حاتمی‌کیا حضور دارد. با همین انگیزه درباره این همکاری، با او گفت و گو  کردیم. این گفت‌وگو پیش از آغاز به‌کار جشنواره فیلم انجام شد که هنوز فیلم شب طلایی دیده نشده بود.

 با توجه به کارنامه‌ای که از شما در تئاتر و سینما سراغ داریم، چه شد که به پیشنهاد همکاری با یوسف حاتمی‌کیا پاسخ مثبت دادید؟

- در وهله اول علی هاشمی (از کارگردانان و دستیاران کارگردان در تئاتر و سینما) تماس گرفت و متن را فرستاد که پس از خواندن آن، قراری گذاشتیم و با یوسف صحبت کردم. برخورد او را با متن بسیار خوب و روشن دیدم و در عین حال بسیاری از کسانی که در این پروژه حضور داشتند، از بچه‌های تئاتر بودند که قبلا با یکدیگر کار کرده بودیم و پیشنهاد‌ این همکاری را پذیرفتم.

 ظاهرا این فیلم به مقطع کرونا می‌پردازد. بعد از ورود کرونا زیاد صحبت شد که چه زمانی باید منتظر خلق آثار هنری متاثر از کرونا باشیم و بعضی از هنرمندان معتقد بودند هنوز زود است که درباره این دوره، کار هنری بسازیم و باید بگذاریم تا تجربه این دوران ته‌نشین شود و با صبر و تامل درباره آن کار کنیم. آیا این فیلم به لحاظ موضوعی واکنش اولیه‌ای است نسبت به کرونا یا اینکه آن تمرکز و ته‌نشین شدن، اتفاق افتاده است؟ 

نمی‌توانم بگویم خیلی کامل تحت‌تأثیر ماجرای کرونا و قرنطینه و اینهاست ولی فضای کرونا به‌شدت بر این کار تأثیر می‌گذارد زیرا اولا داستان فرد مسنی است که تولدش را می‌گیرد و بسیاری از فرزندانش به‌دلیل همین شرایط کرونایی و برای حفظ سلامتی او، تلاش می‌کنند به او نزدیک نشوند ولی در مقابل، کسانی دیگر مانند زنی باردار می‌پذیرد که کنار او باشد؛ اینها مواردی است که در قصه وجود دارد. اینگونه نیست که خیلی مستقیم و عمیق به مقطع کرونایی بپردازد ولی تحت‌تأثیر این شرایط هست. به این معنا که اتفاقات کرونا بر قصه تأثیرگذار است.

یوسف حاتمی‌کیا بیشتر در حوزه فیلم مستند و کوتاه فعالیت کرده. تجربه کار با کارگردانی که پیشینه‌اش بیشتر به فیلم کوتاه و مستند برمی‌گردد و به‌ویژه بر آثار جنگی متمرکز است، برایتان چگونه بود؟ آیا آن تجربه‌ها در این فیلم هم به نوعی خود را نشان می‌داد یا اینکه شب طلایی کاری است کاملا مستقل که چندان هم به دغدغه‌های او درباره جنگ و مستند ارتباط پیدا نمی‌کند؟

تصور نمی‌کنم که باید تفکیک کنیم چون در هر صورت هر یک از این تجربه‌ها نشستی در آدمی دارند ولی این فیلم در حوزه‌ای است که ربط مستقیمی به تجربیات یوسف حاتمی‌کیا در زمینه فیلم‌های مستند و کوتاه ندارد. در هر صورت تجربه قبلی هر کسی بر حال و هوای کارهای بعدی‌اش تأثیر می‌گذارد. آنچه در این ماجرا برایم مهم بود، این است که نخستین کار یک کارگردان است، چون در سینمای قصه‌گو، نخستین تجربه اوست. کسانی که در سینما نخستین تجربه ‌خود را کسب می‌کنند، برای اثبات توانمندی خود در این زمینه وسواس بسیار خوبی دارند. این وسواس این اطمینان را در کسانی مانند من ایجاد می‌کند که قرار نیست فیلمی سرسری ساخته شود بلکه حس می‌کنیم این کارگردان می‌خواهد توانایی خود را در ساخت فیلم سینمایی ثابت کند و به همین دلیل با دقت بیشتری بر ژانر تازه‌ای که قصد کار در آن را دارد، تمرکز کرده است. بنابراین این تمرکز و حساسیت به نفع من هم به‌عنوان بازیگر پروژه هست.

اتفاقا قصد داشتم درباره همین موضوع صحبت کنیم. بارها دیده‌ایم که هنرمندان حرفه‌ای از همکاری با کارگردان‌های جوان و فیلم‌اولی استقبال کرده‌اند و معتقدند آنان خلاقیت‌ها و انگیزه‌های بیشتری دارند. برای شما چگونه تجربه‌ای بود؟ آیا شما هم چنین باوری دارید؟ 

 بله. تصور می‌کنم بخشی از این پرسش را در پاسخ قبلی جواب دادم. حساسیت و وسواس کارگردان‌های جوان و در عین حال همین انگیزه‌ای که از آن می‌گویید، جذاب است. به عقیده من برخورد نسل جدید در مورد مقوله سینما و حضور آنان در این حوزه متفاوت است. نسل‌های قبلی سینما را به واسطه حضور در سالن سینما لمس می‌کردند و این تجربه را با رفتن به سینما به‌دست می‌آوردند یعنی اگر قرار بود فیلمی ببینند، در سالن سینما این اتفاق می‌افتاد ولی هم‌اکنون خود مقوله فیلم آنقدر در دسترس است که نسل جدید گویی به آن نزدیک هستند و تجربه دیدن فیلم در میان آنان خیلی زیاد است. به همین دلیل در مقایسه با نسل قبل در برخورد با مقوله فیلم خیلی راحت‌تر هستند. طبعا دیدن این همه کار و پیدا کردن تفاوت‌های این همه ژانر گوناگون به آنان بینشی می‌دهد و در عین حال کمی هم کار را برایشان سخت‌تر می‌کند؛ چراکه باید در این فضا و در میان این همه گونه‌گونی، زبان شخصی خود را پیدا کنند. درهرحال معتقدم نسل جدید عموما بچه‌های خلاقی هستند و چون تعدادشان هم بسیار زیاد است، طبعا در چالش عجیبی قرار دارند. در نسل جدید ۳،۴ فیلمساز نداریم بلکه بسیار پرتعداد هستند و در میان آنان کسی که دوره آماتوری را می‌گذراند حتما باید توانمندی داشته باشد تا به مرحله بالاتر برسد.

 البته یک موضوع دیگر هم درباره کار کردن با کارگردان‌های فیلم‌اولی وجود دارد؛ در بسیاری موارد دیده‌ایم کارگردان‌های شناخته شده به دلایل گوناگون که مثلا در ۲سال گذشته کرونا، جدی‌ترین دلیل بوده، فرصت کار پیدا نمی‌کنند. طبیعتا وقتی آنان کار نکنند، بازیگران و دیگر عوامل سینما ناچار هستند در آثار کارگردان‌های ناشناخته‌تر کار کنند. اگر برایتان این امکان بود که با کارگردان‌های شناخته‌شده‌تری کار کنید، آیا باز هم به پیشنهاد همکاری کارگردان‌های جوان فکر می‌کردید یا اینکه اصلا شناخته‌شده بودن کارگردان برایتان معیار نیست. اصولا شناخته‌شده بودن کارگردان چقدر در پذیرش پیشنهاد همکاری‌اش مؤثر است؟

 برایم کاملا متفاوت است چون در تجربیاتم کار کردن با افراد سرشناس هم وجود دارد اما الزاما به‌معنای موفقیت‌آمیز بودن آنها نیست و اصلا خود هم شک دارم که به موفقیت رسیده باشد. درحالی‌که از یکی،دو تجربه اخیری که داشتم، اولی با پناه پناهی و بعد از آن هم با یوسف حاتمی‌کیا که هر دو هم جوان و کم‌سن‌و‌سال هستند، خیلی راضی‌تر بودم تا تجربه همکاری با افراد شناخته‌شده‌ای که قبلا هم با هم کار کرده بودیم و خیلی هم رضایت نداشتم. ولی الان در این کار به‌نظرم رضایت وجود دارد.

 هم‌اکنون فیلم‌های بسیار زیادی در صف اکران هستند و با توجه به اتفاقات ۲سال گذشته که بسیاری از آثار سینمایی فرصت نمایش پیدا نکردند، طبیعتا صف اکران طولانی‌تر هم شده. سینماگران و حالا در مورد شما بازیگران با چه انگیزه و امیدی در سینما کار می‌کنند. به‌عنوان یک بازیگر برای دیده‌شدن فیلمی که برایش تلاش کرده‌اید، چه چشم‌اندازی دارید و چقدر این امید در بازیگران وجود دارد که نتیجه و ثمره تلاش‌شان دیده شود؟

 خوشبختانه با شکل‌گیری و رواج پلتفرم‌ها، ماجرای اکران صرفا به سالن سینما موکول نمی‌شود، به همین دلیل دیده شدن تجربه و زحمات عوامل سینما، دیگر همچون گذشته نیست. شاید امروز یک فیلم خیلی بیشتر از زمانی دیده می‌شود که در سینما اکران می‌شد چون هم‌اکنون فیلم‌ها دیگر در دسترس مخاطب هستند و او در خانه نشسته و به‌صورت آنلاین یا از طریق خریداری از پلتفرم، آثار را تماشا می‌کند. هر چند اینگونه فیلم دیدن، کیفیت تجربه‌ فیلم دیدن در سینما را ندارد ولی به هر حال آن اثر دیده می‌شود. درست است که جنس این دیده شدن متفاوت است. در مورد ما بازیگران هم شاید وقفه‌ای برای دیده شدن نتیجه کارمان رخ بدهد ولی می‌دانیم در نهایت دیده خواهد شد در سینما یا در پلتفرم و... ضمن اینکه سینما دسته‌بندی‌های مختلفی هم برای خود تعریف کرده مانند «هنر و تجربه». در گذشته گاه فیلم‌هایی که بازده اقتصادی خیلی خوبی نداشتند، از گردونه اکران حذف می‌شدند ولی هم‌اکنون با وجود فضایی مانند «هنر و تجربه»، این آثار هم امکان عرضه و دیده شدن پیدا می‌کنند و دیگر چندان نگرانی مبحث اقتصادی را ندارند. احتمالا یارانه‌ای دریافت می‌کنند و به هر صورت دیده می‌شوند.

 اگر قرار باشد این گپ و گفت به‌عنوان سندی از دوران کرونا باقی بماند، تجربه کار در این دوران برایتان چگونه بود؟ چون بازیگران به هیچ‌وجه نمی‌توانند ماسک بزنند و در میان مشاغل هنری، سخت‌ترین کار را دارند. شما هم در فیلمی پر بازیگر بازی کرده‌اید. این تجربه را از نظر سختی‌ها و محدودیت‌های دوران کرونا چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 چند روز پیش از من پرسیدند که این نقش چه چالشی برایم به همراه داشت. واقعیت این است که خود نقش چندان چالشی برایم نداشت و نقش سختی نبود بلکه بزرگ‌ترین چالشم اتفاقا کرونا بود و اوایل کار هم برای پذیرش این همکاری مردد بودم چون می‌دانستم این کار در لوکیشنی ثابت و در یک خانه ضبط می‌شود آن هم با تعداد بازیگران بسیار زیاد و تصور کنید همراه با عوامل فنی، تقریبا حدود ۴۰،۵۰ نفر در یک خانه بودیم و حین همین کار هم یک‌بار دچار کرونا شدم و ۲هفته کار متوقف شد. به هر حال شرایط سختی بود. بخشی از عوامل فیلم قرار بود در داخل فیلم با ماسک حضور داشته باشند ولی بعضی دیگر هم بودیم که قرار نبود در فیلم ماسک داشته باشیم. به همین دلیل از نظر روانی، شرایط بسیار سختی داشتیم و هر روز منتظر فاجعه و اتفاقی بودیم که نهایتا هم رخ داد و همانطور که گفتم، خود من درگیر کرونا شدم درحالی‌که مرتب و هفته به هفته تست کرونا داشتیم. به هر حال شرایطی بسیار بد و چالشی بسیار دشوار بود.

  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش