یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۶:۵۸ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۱۰۸۸۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

رضا کیانیان: از زمان دولت معجزه هزاره سوم، به جشنواره نرفتم / برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند / من در دوره‌ای درس طلبگی خواندم؛ در دوره‌ای چپ مارکسیست بودم و در دوره‌ای دیگر، مارکسیست را کنار گذاشتم

رضا کیانیان,جشنواره فیلم فجر
من در طول ساخت «آژانس شیشه‌ای» در کنار حاتمی‌کیا بودم و هر روز نکاتی را یادآوری می‌کردم چون دستیارش بودم. او خیلی بازتر از حالا بود و به پیشنهادها گوش می‌کرد و البته متاسفانه همان هم باعث شد تا ما از هم جدا بشویم! به خاطر اینکه حاسدان و ناقدان به ابراهیم حاتمی‌کیا گفتند که فیلم «آژانس شیشه‌ای» فیلم تو نیست و فیلم رضا کیانیان است! متاسفانه!

رضا کیانیان گفت: من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمی کنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند آن را برگزار کنند. برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند ولی من می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم. حتی اگر در قدرت باشم هم می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم.

رضا کیانیان که حالا در سال‌های آغازین هفتاد سالگی قرار دارد، در گفت‌وگویی با نشریه چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از فراز و فرودهای فکری‌اش طی این سال‌ها گفت و تاکید کرد که انسان همواره در حال تغییر است.

او در مورد تجربه همکاری‌اش با ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «آژانس شیشه ای» نیز یک شاه جمله گفت: «به حاتمی‌کیا گفتم تو به لحاظ عاطفی می‌توانی طرفدار حاج کاظم باشی ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم».

رضا کیانیان فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۸ با حضور در فیلم «تمام وسوسه‌های زمین» ساخته حمید سمندریان آغاز کرد. «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش نخستین کار قابل توجه او بود و«آژانس شیشه‌ای» نقطه اوجش در سینما.

او در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آژانس شیشه‌ای»، جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت و در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «کیمیا» کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم شد. فیلم‌های «سگ‌کشی»، «سینما سینماست»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «ماهی‌ها عاشق می‌شوند»، «یک حبه قند»، «فرش باد»، «یک تکه نان»، «روبان قرمز» و «کفش‌هایم کو؟» از کارهای شاخص او به‌شمار می‌رود و کیانیان در این آثار بازی‌های متفاوت و فوق‌العاده‌ای را به نمایش گذاشت.

کیانیان برای بازی ماندگارش در فیلم «خانه‌ای روی آب» نیز سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد. برجسته‌ترین کار کیانیان در تلویزیون بازی وی در سریال «مختارنامه» در نقش عبدالله بن زبیر، خلیفه بزرگ زبیری در مکه است که علاوه بر آن که متفاوت‌ترین نقش هنری وی محسوب می‌شود، اولین کار تاریخی کیانیان در نقش یک شخصیت خاکستری است. او یکی از بازیگران ثابت مجموعه تلویزیونی «وکلای جوان» نیز بوده‌است. نمایش‌های «آنتیگونه»، «خرده بورژوا»، «چهره‌های سیمون ماشا»، «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» و «یادگار سال‌های شن» از جمله کارهایی است که کیانیان از سال ۱۳۴۵ به بعد در عرصه تئاتر در آن‌ها بازی کرده‌ است.

آقای کیانیان اولین فیلمی از شما که با استقبال خیلی خوبی در ادوار جشنواره فیلم فجر مواجه شد، چه فیلمی بود؟

فیلم «آژانس شیشه‌ای»

در آن زمان واکنش‌ها نسبت به فیلم چگونه بود؟

فیلم «آژانس شیشه‌ای» زمان دولت هاشمی رفسنجانی ساخته شد و زمان آقای خاتمی نمایش داده شد. فیلمی که هم مورد ستایش روزنامه کیهان به عنوان منتهی‌الیه جناح راست قرار گرفت و هم مورد تایید روزنامه‌های اصلاح طلبی مثل جامعه و …همه از این فیلم تعریف می‌کردند و در مورد کمتر فیلمی این اتفاقی می‌افتد. خود ما هم انتظار نداشتیم و حتی کارگردان فیلم انتظار نداشت اینقدر فیلمش مورد استقبال طیف‌های مختلف قرار بگیرد.

خیلی هم شخصیت متفاوت و تاریخ‌سازی را بازی کردید…

ممنون. برای اینکه در این فیلم حاتمی کیا اجازه داد که نظراتم را درباره این نقش بگویم. من در واقع هم بازیگردان فیلم بودم و هم مشاور فیلمنامه. فیلمنامه‌ای که از یک نامه شروع شد. همان نامه که حاج‌کاظم به همسرش فاطمه نوشت و کم کم رشد کرد و شد فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای». من حدود ۳۵ روز با بازیگران تمرین کردم. در آن مدت، در حین دوره تمرینات، آخرین تصحیحات فیلمنامه بر روی آن انجام شد. اگر فیلمنامه‌ای را که چاپ شد، با فیلمی که ساخته شد، مقایسه کنید، متوجه تفاوت‌ها وظرائف می‌شوید. من در طول ساخت «آژانس شیشه‌ای» در کنار حاتمی‌کیا بودم و هر روز نکاتی را یادآوری می‌کردم چون دستیارش بودم. او خیلی بازتر از حالا بود و به پیشنهادها گوش می‌کرد و البته متاسفانه همان هم باعث شد تا ما از هم جدا بشویم! به خاطر اینکه حاسدان و ناقدان به ابراهیم حاتمی‌کیا گفتند که فیلم «آژانس شیشه‌ای» فیلم تو نیست و فیلم رضا کیانیان است! متاسفانه! من البته در همه مصاحبه‌ها می‌گفتم که این فیلم، فیلم آقای حاتمی کیاست و من دستیار او بودم ولی آن کسانی که دوست نداشتند این همکاری ادامه پیدا کند، باعث شدند که این همکاری ادامه پیدا نکند ولی حاصل خوبی داشت. در این فیلم هم حرف این طرف خوب زده می‌شد و هم حرف آن طرف زده می‌شد. من به حاتمی‌کیا گفتم تو به لحاظ عاطفی می‌توانی طرفدار حاج کاظم باشی ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم.

گویا در یک مصاحبه شخصیت سلحشور با یک حیوان مقایسه کرده بودید؟

بله با پلنگ مقایسه کرده بودم…

به نظر می‌رسد با گذشت سال‌ها، شخصیت سلحشور هم محبوب‌تر شده است…

_بله، همان موقع نمایش و اکران فیلم، تهیه‌کننده می‌گفت از میدان انقلاب به پایین، طرفدار حاج کاظم هستند و از میدان انقلاب به بالا طرفدار سلحشور. الان این طرز فکر سلحشور رشد کرده و طرفدار بیشتری دارد. چون سلحشور به حاج کاظم می‌گوید تو اصلا برای بچه‌ات برنامه‌ریزی داری؟ می‌دانی فردایش چه می‌شود؟

و آن سال، سال دیده شدن شما در کنار فیلم در جشنواره شانزدهم فیلم فجر بود. و البته شما بارها در جشنواره حاضر بوده‌اید و موفقیت‌های دیگری هم به نام خود از فجر داشته‌اید… نظرتان درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر چیست؟

از زمان دولت معجزه هزاره سوم من به جشنواره نرفتم. باید بگویم در دهه‌های قبل جشنواره‌های فیلم فجر، کیفیت بهتری داشت و فیلم‌های بهتری تولید می‌شد. از زمان احمدی‌نژاد جشنواره از رونق افتاد. من جشنواره را تحریم نمی‌کنم. مثل دوران ۸۸ که تلویزیون را تحریم نکردم. چون تلویزیون برای ماست و آن را تحریم نمی‌کنم. من به تلویزیون می‌گفتم اگر برنامه زنده داشته باشی می‌آیم. من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمی‌کنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند، آن را برگزار کنند. برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند ولی من می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم. حتی اگر در قدرت باشم هم می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم . من سال‌هاست جشنواره نمی‌روم و این به علت مخالفت با مدیران و دولت فعلی نیست. آنهایی که ادعای آزادی دارند و تمرین آزادی می‌کنند باید بگذارند مخالف آنها هم حرف خود را بزند. اگر بگذارند مخالف حرف خود را بزند، گفت‌وگو اتفاق می‌افتد. همان چالشی که سال‌هاست در کشور ما فراموش شده… برای گفت‌وگو در کشور هیچ وقت دیر نیست. بگذارید جشنواره کار خودش را بکند و بعد آن را نقد کنید. به هر حال، من به این دلایل به جشنواره نمی‌روم.

شما اولین بار با فیلم «کیمیا»، نامزد دریافت سیمرغ در جشنواره شدید. الان فیلم «کیمیا» برای شما چه جایگاهی دارد؟

برای من همه فیلم‌هایم اتفاق مهمی است. علتش هم این است که در هر فیلم کاری کردم که از روی تجربه بود. یعنی می‌توانست کل زندگی من را بر باد بدهد. کل زندگی هنری‌ام را. یعنی کاری می‌کردم که پل‌های پشت سرم خراب شود. در نتیجه همه‌اش ریسک بود. در نوشته‌های قبلی‌ام نوشته‌ بودم که چرا «کیمیا» برای من فیلم مهمی است.

با بهمن فرمان آرا هم چند فیلم کار کردید و به نوعی به عنوان بازیگر فیلم‌های فرمان آرا شناخته می‌شوید…

من چند تا فیلم با حاتمی‌کیا کار کردم می‌گفتند تو بازیگر فیلم‌های حاتمی‌کیا هستی. وچند تا فیلم هم با کمال تبریزی کار کردم می‌گفتند تو بازیگر کمال تبریزی هستی و بعد با آقای فرمان آرا… انگ زدن کار را آسان می‌کند. من انگ نمی‌زنم ، تحلیل می کنم. آنهایی که پرچم‌شان جلوتر از خودشان حرکت می‌کند، خیلی زیاد قابل اعتماد نیستند. نوع حرف زدن، نوع آرایش سرو صورت و…. این‌ها پرچم می‌شود. قبل از خودشان پرچم‌شان را می‌بینیم. قبل از آن که خودشان بیایند پرچم‌شان می‌آید. آنها پشت پرچم و عقایدشان پنهان شده‌اند، در صورتی که من مهم‌تر از عقایدم هستم. چون عقایدم ممکن است زمانی تغییر بکند. من که عوض نمی‌شوم. من یک دوره‌ای درس طلبگی خواندم. یا در دوره‌ای چپ مارکسیست بودم. یا در دوره‌ای دیگر، مارکسیست را کنار گذاشتم و به اشکال دیگری از تفکر رو آوردم . حرف آدم تغییر می‌کند چون آدم تغییر می‌کند. در جامعه ما همان‌هایی که پرچم‌شان جلوتر از خودشان حرکت می‌کند. آنها دوست دارند بقیه را مثل خودشان بسته‌بندی کنند. چون خودشان را در نوعی تفکر خاص بسته بندی کردند، چون از طریق بسته‌بندی بقیه را می‌شناسند.

جذاب‌ترین خاطره شما از جشنواره چیست؟

سر فیلم «آژانس شیشه‌ای» و اکران آن در جشنواره یک آقایی آمد با آستین‌های بالا زده و تازه وضو گرفته… از بچه‌های حراست جشنواره بود. تا من را دید گفت: «آقا کیانیان! آقا کیانیان! وایسا کارت دارم.» یک نفر را صدا زد، بعد هم گفت: «این هم آقا کیانیان …از بچه‌های خودمان هستند» .

فهمید که از خودشان هستید؟

من کلا از خودمان هستم و آدم‌ها را خط کشی نمی‌کنم. آدم‌ها را همان جوری که هستند قبول دارم.

گفتید که از زمان احمدی‌نژاد به جشنواره نرفتید؟

بله…

زمان روحانی هم نرفتید؟

من زمان روحانی هم به جشنواره نرفتم. جشنواره قبلا محل رفتن منتقدان مطرح بود والان سال‌هاست که منتقدان مطرح در جشنواره حضور ندارند.

  • 16
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش