مشرق نیوز نوشت: شب طولانی پاییزی ۲۲ مهرماه برای داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر، از همیشه کوتاه تر بود. آقای کارگردان روی مبل مشغول تماشای تلویزیون بود و همسرش هم در آشپزخانه آخرین پُکها را به آخرین سیگار زندگیاش میزد. آش پخته بودند و قرار بود دخترشان هم به ویلای زیبادشت بیاید و دور هم باشند. اما خبر نداشتند که چند متر آن طرفتر، درست پشت دیوار شهرک چه نقشه شوم و هولناکی تدارک دیده شده است.
حوالی ساعت ۸ شب است. نفر چهارم هم حالا سر قرار رسیده است. گروه عجیبی دور هم جمع شدهاند؛ دو نفر برای انتقامجویی و قتل آمدهاند و دو جوان دیگر را هم به هوای سرقت از منزل یک پیرمرد معروف و پولدار به آنجا کشاندهاند.
این ۴ نفر حدود یک هفته قبل هم به سراغ خانواده مهرجویی آمده بودند اما همسر مرحوم مهرجویی سایه آنها را دیده بود. آن روز طراح و عامل قتل به در بسته خورد و نتوانست وارد خانه شود. همسر مهرجویی هم با آوردن نام پلیس، برنامه قاتلان را به هم زد و آن شب فرار کردند. البته تا زمان قتل هیچگاه پلیس از این تهدید خبردار نشد؛ که اگر شده بود شاید این داستان هم اینطور تمام نمیشد.
از اولین روز اعلام خبر، جزئیات زیادی از این حادثه منتشر شده است. حالا همه میدانند که پای یک باغبان و چند نفر دیگر که سابقه کار برای مرحوم مهرجویی داشتند در میان است. انگیزه قاتلان اما همچنان مبهم است و اخباری از اختلافات مالی، سرقت و چند اختلاف جزئی دیگر منتشر شده است که بازهم جوابگوی این همه کینه برای رقم زدن چنین جنایت فجیعی نیست. اینکه چطور وارد منزل شدند که هیچ دوربین و هیچ نگهبانی متوجه حضور آنها نشده است، چطور بدون آثار خرابی وارد منزل شدهاند، سگهای نگهبان چرا واکنشی نشان ندادهاند و … و دهها سوال بیپاسخ دیگر که شاید اول از همه پاسخ متهمان قتل از سایر روایتها قابل توجهتر باشد.
اولین ملاقات با قاتلان مهرجویی و همسرش؛ داستان آن شب هولناک به روایت ۴ متهم اصلی
این اولین ملاقات یک خبرنگار با قاتلان مهرجویی و همسرش است؛ قرار ملاقات هم با هماهنگیهای صورت گرفته در ردههای مختلف امنیتی و انتظامی، در پلیس آگاهی استان البرز است.
صبح روز جمعه ۲۸ مهرماه وارد مقر پلیس آگاهی میشویم؛ روز تعطیل است اما فرمانده و کارآگاهان آگاهی استان البرز، دادستان فردیس و معاونانش، بازپرس پرونده و دیگر مقامات قضایی همگی در مقر پلیس هستند. پرس و جو که میکنیم میگویند از فردای حادثه ۲۴ ساعته در محل حاضر بودند و با تشکیل اتاق مشترک عملیات، همقسم شده بودند که تا پیش از پایان هفته قاتلان این جنایت را شناسایی و دستگیر کنند. دستگیری ها از فردای قتل با بازداشت چهار نفر از نزدیکان مرحوم مهرجویی و همسرش آغاز می شود و در روزهای بعد تعداد بازداشتیهای این پرونده به حدود ۲۰ نفر میرسد.
طراح جنایت؛ در دوراهی اقرار و انکار
حدودا ۲۵ سال دارد. او همان فردی است که در خبرها به «باغبان» مهرجویی معروف شده است. قد نسبتا کوتاه و موهای بلندی دارد؛ که البته همین موی بلند در صحنه جرم کار دستش داده است و از قضا یکی از اولین سرنخهای بدست آمده از عامل قتل است.
سه نفر دیگر را همین باغبان برای این جنایت دور هم جمع کرده است. همدستانش، کریم صدایش میکنند. از هرکدامشان هر سوالی میپرسی در نهایت همه جوابها به کریم ختم میشود. گویی سه نفر دیگر هیچ اراده و اختیاری از خود نداشتند و کریم مغز متفکر آنهاست!
کریم سالها باغبان مرحوم مهرجویی و امین او بوده و به دلیل برخی اختلافات مالی و کاری، رابطه اش با خانواده مهرجویی تیره شده است. همان اوایل بازداشت پس از مواجهه با سایر همدستان و اسناد و شواهد متقن بدست آمده، اقرار کرده و داستان جنایت را با جزئیات برای بازپرس پرونده و ضابطان شرح داده است و پای اعترافاتش را هم انگشت زده است. اما در چند نوبت بعدی، تلاش میکند با دادن اطلاعات غلط در مسیر تحقیقات انحراف ایجاد کند. کریم یک بار نیز در بازداشتگاه اقدام به خودکشی میکند که با هشیاری ماموران، ناکام میماند.
کریم همان فردی است که هفته قبل از حادثه به همراه سه نفر دیگر به ویلای مرحوم مهرجویی رفته و همسرش را تهدید کرده بودند. آن روز سایه کریم بر روی در ورودی خانه میافتد و موهای بلند او هم نشانه خوبی برای شناسایی اوست. به گفته یکی دیگر از همدستان کریم که در قتل نیز همدست او بوده، آن شب کریم با عوض کردن صدای خود، با تهدید از همسر مهرجویی میخواهد که در را باز کند. مرحوم محمدیفر هم این تهدید را با تهدید تماس با پلیس پاسخ میدهد و آنشب در نهایت فرار میکنند.
کریم اما دست بردار نبود. از همان روز برنامهریزی میکند تا در فرصت بعدی نقشه قتل را پیاده کند. شب حادثه این بار کریم نقشه دیگری طراحی می کند.
از بعدازظهر روز حادثه هماهنگی کریم با سه نفر دیگر آغاز می شود. محل قرار پشت دیوار ویلای مهرجویی است. حوالی ۸ شب هر چهار نفر آماده هستند. این بار به دو گروه دو نفره تقسیم میشوند؛ کریم و “میر ویس” برای کشتن داریوش مهرجویی و “اسکندر” و “داوود” هم برای همسر مهرجویی.
میر ویس ۲۱ سال دارد؛ او هم کارگر و سرایهدار ویلاهای زیادی در آن منطقه بوده و تقریبا از هرجایی که کار میکرده، یک یادگاری به سرقت برده است. به همین دلیل هم با شکایت آقای مهرجویی و دیگر اهالی او را از شهرک بیرون میکنند. کریم هم با شناخت از این حواشی و انگیزه میر ویس، به او پیشنهاد همراهی در این جنایت داده است. میر ویس هم یک دختر دارد که شب قبل از حادثه مریض بوده. اما انگار انتقام از مهرجویی آنقدر برای میر ویس اهمیت داشته که روز جنایت دخترش را به دکتر برده و به سرعت خود را به محل جنایت رسانده است.
“داوود” برادر کوچکتر میر ویس است. خودش میگوید کریم او را برای این جنایت تحریک و دعوت کرده است. اما نمیداند برای چه انگیزهای! میگوید قرار بود هرچیزی سرقت کردند بین خودشان تقسیم کنند.
نفر چهارم “اسکندر” است. او هم همسنوسال داوود است. اسکندر هنوز گیج و گنگ است و گویی نمیداند چه اتفاقی افتاده و اصلا نمیداند در قتل چه کسانی مشارکت داشته! میگوید بعد از جنایت، برگشته به محل سکونتش و صبح روز بعد هم سر کار رفته!
اسکندر اینطور روایت میکند: «ما رفتیم از در آشپزخانه وارد شدیم؛ خانم در آشپزخانه و پشت به در نشسته بود و مشغول کشیدن سیگار بود. آرام در را باز کردیم و وارد شدیم . آقای مهرجویی هم روی مبل داشت تلویزیون نگاه میکرد. خانم با دیدن ما ترسید و به سمت اتاق خواب فرار کرد. سعی کرد در را ببندد اما با زور وارد اتاق شدیم. با پارچه و شلواری که همانجا بود دست و دهن خانم را بستیم.»
داوود میگوید من سر خانم را نگه داشتم و اسکندر دو ضربه کشویی چپ و راست محکم و عمیق به ناحیه جلوی گردن همسر مرحومه وارد کرد. و همان دو ضربه تقریبا کار را تمام کرده بود. ضربات آنقدر شدید بوده که دست داوود که سر و گردن مقتوله را نگهداشته بود، مجروح میشود.
داوود میگوید بعد از ضربات اسکندر دید که دستش بریده و خون شدیدی می آید. برای همین دستش را در دستشویی همانجا میشوید و همین سرنخ برای اثبات او کافی است! رد خون داوود روی شیر آب و ظرفشویی باقی ماند و از چشم ماموران هم پنهان نماند.
همزمان با حمله اسکندر و داوود به مرحومه محمدیفر، کریم و میر ویس هم به سراغ مهرجویی میروند و ابتدا با چوب درخت آلبالو که از حیاط ویلای مهرجویی برداشته بودند چند ضربه به سر مرحوم میزنند و بعد هم با کمک کریم و با یک چاقوی دسته سفید حدود ۳۰ سانتیمتری، آن صحنه دلخراش را رقم زدند. بعدا کریم که برای اطمینان از تمام شدن کار همسر مهرجویی به اتاق محل قتل همسر میرود، چند ضربه دیگر هم به گردن او وارد میکند.
میر ویس به دلیل مشکل مادرزادی در ناحیه دهان، سخت صحبت میکند؛ اما با جزئیات همه چیز را تعریف میکند. میگوید ۴ ضربه با چوب زدم و ۴ ضربه هم با چاقو. وقتی میپرسم نقش کریم در کشتن مهرجویی چه بود، میگوید فقط دستهای آقا را گرفته بود.
مرور اظهارات داوود و اسکندر هم نشان میدهد که کریم مغز متفکر این جنایت بوده و سعی کرده خودش کمترین نقش عملی را در این جنایت داشته باشد. به همین دلیل کار با وی کمی سختتر از سه نفر دیگر است.
به غیر از مو و بزاق دهان کریم، یک نشانه دیگر هم موید حضور اوست. وحیده محمدیفر زمانی که قاتلان وارد منزل آنها میشوند پیامی با مضمون (کریم اومد تو خونمون تتتتت) را برای دخترش تایپ میکند، اما فرصتی برای ارسال آن پیدا نمیکند و این پیام در حافظه گوشی وی باقی میماند که پس از کشف تلفن همراه از یکی از متهمان و بازگشایی قفل آن توسط پلیس به دست آمده است.
تمام اموال سرقت شده از خانه مهرجویی، هفت النگوی همسرش و دو گوشی موبایل و یک خلخال بوده که همگی در بیرون از ویلا کشف میشود. قاتلان این اموال را در چند نقطه جداگانه دفن کرده بودند تا مدتی بعد از جنایت، آنها را خارج کنند. دو آلت قتاله را نیز جداگانه در زمینهای اطراف دفن کرده بودند که همگی توسط کارآگاهان کشف شد.
از هر کدامشان که میپرسیم چقدر کارتان طول کشید، نمیدانند! یکی میگوید ۱۰ دقیقه و یکی دیگر میگوید ۳۰ دقیقه… حتی ساعت ورود به منزل را هم درست نمیدانند.
یکی از کارشناسان پرونده از تطبیق DNA متهم اصلی – کریم – میگوید؛ کریم در صحنه جرم هم چند تار مو از خود به جا گذاشته و هم بزاق دهانش را..! میگوید موی من مربوط به زمانی است که در خانه کار میکردم (در حالی که او اصلا به داخل خانه رفت و آمدی نداشته) و موی پیدا شده هم موی تازه است. در مورد بزاق اما یادش نمیآید که در کدام گوشه منزل آب دهان پرتاب کرده است!
در لابلای صحبتها با کریم و میر ویس درباره سابقه ارتباط این افراد با خانواده مهرجویی، البته صحبتهای دیگری هم درباره ریشه اختلافات آنها مطرح میشود که به دلیل حفظ حریم شخصی مقتولین، قادر به انتشار آن نیستیم اما مشخص میشود که طی سالهای گذشته دستکم این دو نفر به اندازهای در جریان سبک زندگی، رفت و آمدها و قرارها و تفریحات این خانواده قرار داشتند که رفته رفته همین نزدیک شدن بیش از حد و برخی برخوردها نقطه آغاز یک کینه عمیق میشود.
وقت ناهار است و آثار گرسنگی هم در چهره متهمان و هم خود ما، کم کم نمایان میشود. به اسکندر میگویم آب یا چیزی میخواهی، میگوید نه فقط خیلی گرسنهام. خبر ندارد که ناهار متهمان را زودتر از ما آماده کردهاند. ناهار آن روز همه پرسنل آگاهی پلو مرغ است و برای متهمان هم از همان غذا آوردند.
روایت متهمان هر چند در کلیات هماهنگ و موید یکدیگر است، اما در جزییات اختلافاتی دارد که کارآگاهان و بازپرس پرونده همچنان برای رفع این ابهامات جزئی در حال تکمیل تحقیقات هستند. پس از مصاحبه با هر یک از متهمان، اتاق مشترک کارآگاهان، دادستان و معاونانش و بازپرس تشکیل میشود تا صحبتها با اسناد و مدارک و اقرار سایر متهمان تطبیق داده شود و نقاط ابهام قدیمی رفع یا سوالات جدیدی کشف شود.
در سالن نگهداری متهمان، افراد دیگری غیر از این چهار نفر هم حضور دارند که در ارتباط با همین پرونده بازداشت شدهاند. از جمله فردی که گمان میرود اولین تصاویر از پیکر مقتولین را منتشر کرده است.
کریم در گوشهای نشسته و یک به یک همدستانش را زیر نظر دارد. میر ویس میگوید در یک فرصتی که با کریم رو در رو شده، کریم به او با اشاره فهمانده است که سکوت کند و حرفی نزند.
کار ما با متهمان تمام است اما بازجوییهای تخصصی بعد از رفتن ما هم ادامه دارد. دادستان میگوید بیشتر پرونده تکمیل شده است؛ تنها رسیدن به پاسخ چند سوال مانده که در بازسازی صحنه جرم در روز شنبه ابهامات بیشتری رفع شده است و قرار است این پرونده به سرعت و خارج از نوبت رسیدگی و احکام متهمان صادر شود.
جدیدترین جزییات پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسرش
حسین فاضلیهریکندی، رئیس کل دادگستری و حسن مددی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان البرز صبح امروز در دیدار با دادستان کل کشور به تشریح آخرین وضعیت پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسر مرحومهاش پرداختند.
در ابتدای این دیدار حجت الاسلام و المسلمین موحدی از زحمات همه کسانی که در شناسایی و دستگیری متهمان این پرونده خدمت و تلاش کردند قدردانی کرده و گفت: لازم است از شما و همکاران قضائی در استان و شهرستان که با مدیریت صحیح، حضور به موقع در صحنه، شناخت جوانب حادثه و صدور دستورات قضائی مناسب موجبات شناسایی و دستگیری متهمان پرونده را فراهم کردید قدردانی و تشکر میکنم.
قدردانی از عوامل شناسایی و دستگیری متهمان پرونده قتل مرحوم مهرجویی
وی ادامه داد: با دستورات به موقع و مدیریت خوب دادگستری استان و تلاش شبانه روزی همکاران پزشکی قانونی و همچنین اقدامات فنی و تخصصی خوب همکاران فراجا، متهمان در یک مدت کوتاه شناسایی و در چنگال عدالت قرار گرفتند و جا دارد از همه همکاران دادگستری و پزشکی قانونی و همچنین نیروی انتظامی هم تشکر و قدردانی داشته باشم.
دادستان کل کشور با بیان اینکه رسیدگی به این پرونده از جوانب مختلف حائز اهمیت بوده و رئیس قوه قضائیه هم در این باره دستورات ویژهای صادر کردند گفت: در این راستا بنده هم به صورت جدی با مسئولان قضائی استان در تماس بوده که بحمدالله زحمات نتیجه داده و متهمان دستگیر شدند.
سرعت عمل بالا در دستگیری متهمان موجب افزایش امنیت روانی جامعه میشود
حجت الاسلام و المسلمین موحدی یکی از آثار خوب شناسایی متهمان در فاصله کوتاه پس از وقوع جنایت را تأمین امنیت روانی جامعه دانست و گفت: پروندههای این چنینی که برای اذهان مردم حساسیت خاص خود را دارد اگر با سرعت و دقت مناسب رسیدگی شود احساس امنیت را به شهروندان و جامعه تزریق میکند.
در ادامه حسین فاضلیهریکندی، رئیس کل دادگستری استان البرز به تشریح اقدامات انجام شده در دستگیری متهمان پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسر مرحومهاش پرداخت و گفت: بلافاصله پس از اطلاع از حادثه موضوع در دستور کار قرار گرفته و کارگروه ویژه پیگیری پرونده با مسئولیت رئیس کل دادگستری استان و با عضویت فرمانده فراجا و رئیس پلیس آگاهی استان البرز، دادستان مرکز استان، معاون پیگیری پروندههای خاص دادگستری کل استان البرز، رئیس دادگستری و دادستان فردیس و بازپرس ویژه پرونده تشکیل شد.
وی ادامه داد: در همان ابتدا تمامی سناریوها و احتمالات در نظر گرفته شده و پس از بررسی و تحقیقات و شناسایی مظنونین احتمالی، تعداد ۲۰ نفر بازداشت و تحقیقات فشرده از آنان در جهت رسیدن به سرنخهای بیشتر در دستور کار قرار گرفت.
رئیس کل دادگستری استان البرز اظهار کرد: خوشبختانه با روشهای تخصصی و فعالیت شبانه روزی به سرنخهای خوبی دست یافته و مشخص شد که ۳ نفر از متهمان اصلی پرونده در بین دستگیرشدگان اولیه هستند و لذا تمرکز بر روی آنها قرار گرفته و پس از ساعتها بازجویی و تحقیق و استناد به ادلههای موجود متهمین به حضور فرد چهارم در پرونده اقرار کرده و مشخص شد که در شب حادثه ۴ نفر در محل جنایت حضور داشته و لذا پس از صدور دستور قضائی نفر چهارم هم بازداشت شده و تحقیقات در این مرحله به سر انجام رسید.
فاضلیهریکندی در ادامه به تشریح نحوه وقوع قتل و انگیزه آنها توسط متهمین پرداخت و گفت: متهمان از قبل با متوفیان آشنایی داشته و متهم اصلی در برههای از زمان نیز باغبان ویلای مرحوم مهرجویی بوده است و به دلیل مسائل مالی و ادعای داشتن طلب ۳۰ میلیونی از مرحوم کینه گرفته و با قصد و هدف انتقام دست به این جنایت زده است.
وی خاطرنشان کرد: متهمان به دلیل اینکه ویلا دارای حصارهای بلند نبوده به راحتی وارد حیاط شده و متوجه میشوند درب ورودی ساختمان نیز باز است و لذا بدون دردسر وارد منزل شده و مرتکب جنایت میشوند.
فاضلیهریکندی افزود: بر اساس اقاریر به دست آمده، مرحوم مهرجویی در زمان ورود متهمان به منزل در حال تماشای تلویزیون بوده و مرحومه محمدیفر نیز در همانجا حضور داشته که متأسفانه با حمله به سمت مرحوم مهرجویی در ابتدا ضرباتی را با چوب به سر متوفی وارد کرده و سپس با ضربات چاقو به ناحیه گردن وی را به قتل رسانیدهاند.
رئیس کل دادگستری استان البرز ادامه داد: مرحومه محمدیفر نیز پس از ورود افراد به منزل به سمت اتاق خود فرار کرده، اما متهمان با تعقیب وی و درگیری با او نهایتاً با ضربات چاقو او را هم به قتل رسانیده و پس از سرقت دو دستگاه گوشی تلفن همراه و مقادیری طلا از محل جنایت متواری میشوند.
فاضلیهریکندی گفت: شناسایی و دستگیری متهم چهارم در بررسی و کشف ابعاد مختلف پرونده نقش مهمی داشت گفت: چاقو و گوشیهای تلفن همراه سرقتی در اختیار نفر چهارم بود که پس از دستیگری این فرد، سرنخهای موجود کامل و ابعاد تحقیقات کاملتر شد.
وی درباره انگیزه قتل توسط متهمان گفت: فعلاً بر اساس اقاریر، سه متهم اول با هدف انتقام و قتل به محل حادثه رفته و مرتکب جنایت شده و متهم چهارم که با تحریک سه نفر اولی مرتکب جرم گردیده با هدف و انگیزه سرقت وارد این پرونده شده است.
رئیس کل دادگستری استان البرزدرباره ابعاد دیگر این جنایت گفت: در این پرونده ما به تحقیقات و اطلاعات به دست آمده اکتفا نکرده و هرگونه احتمالی را در دستور کار قرار میدهیم. چراکه معتقد هستیم در کنار سرعت باید دقت و ظرافت را هم به کار برده و نباید از هیچ احتمالی به سادگی عبور کرد.
فاضلیهریکندی در مورد زمان رسیدگی به پرونده و صدور رأی هم گفت: در حال حاضر پرونده در دادسرا در حال انجام فرآیند مربوطه است و پس از صدور کیفرخواست پرونده در اختیار دادگاه قرار خواهد گرفت و قطعاً در این باره هم اطلاع رسانیهای لازم صورت خواهد پذیرفت.
- 14
- 2