دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۵:۳۵ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۲۷۲۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

شهرزاد کمال‌زاده:

ایفای نقش دختر معتاد سختی‌های بسیاری داشت

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهرزاد کمال‌زاده
 حضور در نقش دختری معتاد بسیار دشوار است. از طرفی گریم بازیگر در این دست نقش‌ها بسیار متفاوت است، شاید زشت‌تر بشوی و نقشی که بازی می‌کنی در ذهن مخاطبانت بار منفی بر جای بگذارد.

به گزارش سینماخبر، مجموعه تلویزیونی «آرام می‌گیریم» این شب‌ها داستان‌هایی را به تصویر می‌کشد که بستر روایت آن کانون خانواده است و هر کدام از شخصیت‌های آن با معضلی در اجتماع درگیر هستند. خانواده سه نفره رعنا و آوا به همراه پدرشان یکی از خانواده‌های این سریال هستند که بخشی از بار داستانی را جلو می‌برند. رعنا دختری است که به دلیل پاره‌ای از مشکلات از خانه فرار کرده و به دام اعتیاد افتاده است. شهرزاد کمال زاده ایفاگر نقش رعنا در این سریال است که درباره سختی‌ها و قرار گرفتن بازیگر در قالب چنین نقشی صحبت کردیم.

 

** در حال حاضر بازی شما در مجموعه تلویزیونی «آرام می‌گیریم» تمام شده است؟

- نه هنوز تمام نشده است و بعد از یکسال همچنان مشغول بازی در این سریال هستم.

 

** مرحوم حسن جوهرچی در این سریال نقش پدر شما را بازی می‌کرد. سرنوشت سکانس‌های او به کجا رسید؟

- در جلسه‌هایی که بین تهیه کننده و کارگردان برگزار شده است خودشان به نتیجه‌ای در اینباره رسیدند که فینال شخصیت وی را چطور به پایان برسانیم. به دلیل اینکه او متاسفانه دیگر در بین ما نیست مشغول همفکری برای طراحی‌ای هستند که بتوانیم سریال را به خوبی تمام کنیم.

 

** سکانس‌های مشترک با مرحوم جوهرچی داشتید که هنوز پخش نشده باشد؟

- بله، زمانی که خبر دار شدم مرحوم شدند، ‌شوک بدی به من وارد شد و خیلی گریه کردم. آن لحظه پایان سریال اصلا برایم مهم نبود به این خاطر که نبودنش بین گروه بیشتر از هر چیزی ما را اذیت می‌کرد. با او در چهار اثر همبازی بودم و حتی زمانیکه در بیمارستان بستری بود تماس گرفتم و جویای حالش شدم و امیدوار بود که به زودی خوب می‌شود و برای بازی مقابل دوربین پیشمان می‌آید.

 

با جوهرچی چند تجربه مشترک داشتم که پدر، همسر(زخم مسعود آب پرور)، قاتل پدر (روزگاری عشق و خیانت) و همکارم (بیگانه) بود. او جزو افرادی بود که هیچ گاه ازذهنم پاک نمی‌شود و از بچگی با حضور در سریال «در پناه تو» و نوستالژی‌ای که با تماشای آن سریال داشتیم در ذهنمان ماندگار شد. او بسیار بی آزار و خوش اخلاق بود و خوشبختانه هیچ خاطره بدی از او ندارم. حتی یادم هست زمانیکه در فیلم «روزگاری عشق و خیانت» بازی می‌کردیم و در شرایط آب و هوایی بسیار سختی به سر می‌بردیم او همچنان همان فرد متواضع و مهربان بود و اگر هم کاری از دستش برمی‌آمد بدون در نظر گرفتن منفعت طلبی، کمک می‌کرد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهرزاد کمال‌زاده

 

** شما نقش دختری معتاد را در این سریال بازی می‌کنید. این تفاوت شما را دچار نگرانی نمی‌کرد؟

- متفاوت بودن نقش رعنا برای خودم بسیار جالب بود. معتقدم حضور در نقش دختری معتاد بسیار دشوار است و  اینکه بخواهی بعد از مدت‌ها در جامعه با چهره معتاد دیده شوی. از طرفی گریم بازیگر در این دست نقش‌ها بسیار متفاوت است، شاید زشت‌تر بشوی و نقشی که بازی می‌کنی در ذهن مخاطبانت بار منفی بر جای خواهد گذاشت. اصولا در این سالها دوست داشتم نقش‌هایی بازی کنم که همه افراد در همه جای دنیا با آن ارتباط برقرار کنند. اعتیاد نیز در کشور ما وجود دارد و خیلی از جوان‌های ما بر اساس مشکلاتی که به طور ناخواسته در زندگی‌شان بوجود می‌آید ممکن است به این بیماری دچار شوند و این ناهنجاری باید از طریق اثری نمایشی به مردم و مخصوصا جوان‌ها شناسانده شود که از سرنوشت آنها مطلع شود. از آنجایی که تا به حال نقش‌های متفاوت زیادی بازی کردم و مردم فیزیک چهره‌ام را به خوبی می‌شناسند، به همین دلیل برای بازی در این نقش زیاد نترسیدم. ورزشکار و باهوش بودن رعنا برایم جالب بود.  الان هم که می‌بینم میان این تعداد بازیگر خوب و درجه یک، نقش من به خوبی دیده شده حس بهتری نسبت به گذشته دارم که ایفای این نقش را قبول کردم.

** معمولا اغلب بازیگران تمایل دارند تا در نقش‌های منفی بازی کنند و بر این باورند که حضورشان در نقش منفی باعث می‌شود به خوبی در ذهن مخاطب باقی بمانند.

- اغلب نقش‌هایی که خوب دیده شده منفی و خاکستری بوده است. اما نقش منفی هم با منفی فرق دارد، ما دو نوع نقش منفی داریم یکی منفی منفور و دیگری منفی جذاب. مردم اغلب اوقات نقش معتاد را دوست ندارند، ‌چراکه در هر حال شما می‌خواهی فردی را ضعیف و بیمار نشان دهی و هر بازیگری هم دوست ندارد در این دست نقش‌های بازی کند. هیچوقت یک فرد معتاد به عنوان قهرمان در ذهن مخاطب نمی‌ماند و به همین دلیل بازی کردن در این دست نقش‌ها سخت‌تر است، آنهم به این دلیل که می‌تواند تاثیر بدی در مخاطب بگذارد.

 

در این مدت بسیاری از اطرافیان و طرفدارهایم به من گفتند ای کاش این نقش را بازی نمی‌کردی چون تا به حال من را در قالب نقش‌ دخترهای قوی دیده بودند و دوست نداشتند من را در این موقعیت ببینند و نمی‌خواستند ذهنیت‌شان تغییر کند. اما در هر صورت برای خودم بازی در این نقش جذابیت داشت و با توجه به اینکه بعد از این سریال نقش‌های متفاوت دیگری هم بازی کرده‌ام که قرار است به زودی پخش شوند، گفتم تلخی این کار هم با حضور در آثار متفاوت بعدی‌ام گرفته می‌شود.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهرزاد کمال‌زاده

 

** اما به طور معمول نقش‌هایی که در تلویزیون به خانم‌های بازیگر ما پیشنهاد می‌شود جای مانور ندارند.

- اما در این سالها نقش‌های خاص و به یاد ماندنی هم در همین تلویزیون داشتیم. از طرفی خیلی از بازیگرها دوست دارند تا با چهره خودشان و در نقش مثبت در آثار حاضر شوند. اما من دوست دارم نقش‌های متفاوت را بازی کنم و مخاطبم عادت نکند تا مرا در موقعیتی تکراری ببیند و دلم می‌خواهد مردم نتوانند حدس بزنند که قرار است چه نقشی را این بار بازی کنم.

 

** با تمامی اینها برای اینکه به شخصیت رعنا نزدیک شوید،‌ چه کردید؟

- بازی در نقش رعنا سخت بود، آنهم از این جهت که او با وجود ابتلا به اعتیاد، در گذشته قهرمان دو و میدانی بوده و بسیار هم باهوش است. به همین دلیل باید شخصیتش را تلفیقی از چندین کاراکتر مختلف طراحی می‌کردیم که با کمک کارگردان و صحبت با نویسنده و دیدن ما به ازای بیرونی‌شان در جامعه توانستیم کاراکتری را برایش طراحی کنیم. در کنار همه اینها مهم‌ترین عاملی که به نتیجه کارم کمک کرد، لطف خداوند بود به این خاطر که همیشه در کارهایم به او توکل می‌کنم. خیلی اوقات لحظاتی در صحنه بوجود آمده که مطمئنم کار من نبوده است و اینها همگی نتیجه توکل به خداوند متعال بوده است. همیشه سعی می‌کنم حتی اگر نقش‌هایم خیلی منفی و بد باشند با آنها زندگی کنم و برای مدتی هم که شده زندگی را از دریچه نگاه او ببینم.

 

** در این مدت ما به ازای بیرونی رعنا را دیده بودید؟

-اگر در خیابان دقت کرده باشید ما به ازاهای زیادی را خواهید دید که حالا شاید همه آنها خانم نباشند، اما فاکتورهای مشابهی با یکدیگر دارند.

 

** تا الان بازخوردهای خوبی از مخاطبان دریافت کردید؟

- تا به اینجای سریال، قصه روی اتفاق‌ها و معضلاتی پیش می‌رود که رعنا در آنها قرار گرفته است وحالا باید صبر کنیم تا قصه جلوتر برود و ببینیم چه سرنوشتی در انتظارش است و به این دلیل که هنوز نقش کامل نشده است، از الان نمی‌توانم بگویم چه بازخوردی در بین مردم داشته است. تا جایی که شنیدم این کار دیده شده و برای بسیاری از افراد هم جالب بوده و الان برای قضاوت نهایی خیلی زود است چون مردم هنوز بخش‌های زیادی از این سریال را ندیده‌اند.

 

** سالها بود که مخاطب تلویزیون سریالی شبیه به «آرام می‌گیریم» را ندیده بود. سریالی با تعدد کاراکتر و قصه‌هایی که منشا آن یک خانواده است.

- به نظر من به دلیل اینکه در این سالها تلویزیون دچار مشکل کمبود بودجه شده بود، از این تعداد بازیگر خوب در یک سریال استفاده نمی‌شد و برای مثال می‌دیدیم یک سریال چهار چهره خوب دارد و باقی بازیگرها به طور کل ناشناس هستند و در ادامه نمی‌توانند منظور کارگردان را به مخاطب القا کنند. در حقیقت چنین سریالی نمی‌تواند برای مخاطب جذاب باشد و همین باعث دلزدگی او از تلویزیون و قهرش با این رسانه می‌شود. نتیجه‌اش هم می‌شود رفتن مردم به سمت سریال‌های ماهواره‌ای. هدف از ساخت «آرام می‌گیریم» این بوده که مخاطب را در چارچوب خودش با تلویزیون آشتی دهد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,شهرزاد کمال‌زاده

 

** زمانی که این سریال به شما پیشنهاد شد، چه چیزی بیشتر از همه شما را درگیر کرد؟

- برای من حضور این تعداد بازیگر حرفه‌ای، توانمند و نام آشنا آن هم در یک سریال بسیار جالب بود. هم اینکه نقشم جذاب بود و به لحاظ شخصیتی از سایر بازیگران مجزا بودم. وگرنه شاید در چنین اندازه‌ای (سریالی ۵۰ قسمتی با حضور پرتعداد بازیگران)  تا به حال کار نکرده بودم و نمی‌دانستم بین این تعداد بازیگر نقش رعنا دیده می‌شود یا نه و این برایم ریسک بزرگی بود. خداراشاکرم بابت اینکه قصه طوری جلو رفت که حتی اگر همه بازیگرها مدام هم جلوی دوربین نباشند، در ذهن مخاطب جایگاه خود را دارند و چینش و نوع قصه خیلی کمک کرد تا همه در کنار یکدیگر به خوبی دیده شوند.  

 

** از همکاری با آقای سهرابی راضی بودید؟

- راستش را بخواهید در این سریال تجربه سختی را گذراندم. باید در اغلب سکانس‌ها گریه می‌کردم و در بخشی هم لازم بود تا اکت بدنی داشته باشم که خطرناک بود. در کل فشار روحی زیادی روی من بود. اما در هر حال تجربه متفاوتی را داشتم.

 

به گزارش فارس،‌ سریال «آرام می‌گیریم» به نویسندگی و کارگردانی روح اله سهرابى و تهیه کنندگى فرهاد گلى هر شب از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش