سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۲۰:۳۵ - ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۲۱۸۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

 سيروس مقدم:

تغییر مذاق مخاطب تلویزیون، آسان نیست!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سيروس مقدم

سیروس مقدم طی سالها فعالیت به عنوان یکی از موفق ترین سریال سازهای تلویزیون از کارگردانانی است که در صدد تغییر مسیر و تجربه ژانرهای مختلف بوده است. در روزهایی که پخش سریال های طنز هر شبی مد شده بود او سریال «نرگس» را ساخت تا اولین ملودرام هر شبی سیما باشد. کارگردان سریال «تا ثریا» با ساخت این مجموعه و با روایت قصه هایی خاص به سمت طرح یک موضوع اجتماعی رفت، «چک برگشتی» شاید یک طنز سیاسی بود، «زیر هشت» که یک اتفاق متفاوت در دوره خودش بود موضوعی اجتماعی داشت، «چاردیواری» تغییر ژانر سیروس مقدم بود به فضای طنز که پیش از آن در نوعی دیگر «پیامک از دیار باقی» را کار کرده بود. کارگردان سریال های «بچه های نسبتاً بد» و «مدینه» با ساخت «پایتخت» در چند فصل به یکی از پایه های ثابت مناسبتی سازی تبدیل شد.

 

به هر حال «پایتخت» امروز یکی از برندهای تلویزیون محسوب می شود که به اعتقاد خیلی ها در آشتی مخاطب با تلویزیون بسیار موثر بوده است.

 

مقدم و تیم همیشگی اش این بار با سریال «علی البدل» فضایی جدید را تجربه کرد. سریال «علی البدل» و ادبیات ساختاری جدیدش برخلاف پیش بینی ها چند قسمتی طول کشید تا بتواند رضایت کامل مخاطب تلویزیون را جذب کند اما از شواهد امر بر می آید سریال راحتی نبوده است، روایت قصه ای متفاوت در ناکجا آباد، با حضور چهره هایی که این بار داستانی از خوانین و اهالی چشمه قل قل را به تصویر می کشند. در گفت و گویی مفصل با سیروس مقدم از کم و کیف این مجموعه صحبت کردیم. از شکل گیری قصه تا نگاه جدید این کارگردان جسور در پرداختن به موضوعات بکر…

 

 

| در روزگاری که ساخت سریال تلویزیونی با فرمول های مرسوم از سوی بسیاری از همکارانتان اتفاق می افتد شما اصولا در تمام این سالها اهل ریسک بوده اید و با فاصله از متر و معیار مرسوم از ساخت ملودرام هرشبی «نرگس» گرفته تا «پایتخت»، «چک برگشتی»، «تاثریا» و امروز «علی البدل»، این جسارت همراه با ریسک همیشه برایتان جواب داده؟

ـ آنچه که در هنر باعث پویایی و زنده ماندن می شود همانا تجربه کردن دنیاهای تجربه نشده و رو به جلو حرکت کردن است. مرگ در هنر و خلاقیت زمانی اتفاق می افتد که هنرمند به ورطه تکرار و یکنواختی و در جا زدن بیفتد. اساساً هنر چون با خلق کردن و آفرینش همراه است‌، همواره با خود نیروی شگرف تازه گی و نو بودن و جذابیت را به همراه دارد.

 

در تمام این سالها، همواره سعی کرده ام که از این قانون و قاعده پیروی کنم. تلاش کرده ام تا به ورطه تکرار و دوباره گویی و پوسیدگی نیفتم. سعی کرده ام تا گونه های متنوع و ژانرهای مختلف را تجربه کنم و طبیعی است که همواره نیز با آزمون و خطا روبه رو بوده ام. «نرگس» اولین درام طولانی مدت تلویزیون بود در قالبی اجتماعی ـ خانوادگی، «اغماء» در ژانر ماورایی، «زیر هشت». تجربه ای اجتماعی و تلخ و «پایتخت»ها دنیایی تازه از گونه کمدی… با آنکه ژانرها بسیار متنوع و گوناگون بوده ولی سعی کرده ام یک عامل در همه آنها مشترک باشد و آن عامل سرگرم کنندگی و جذابیت… است چیزی که رابط آثار و مخاطب می باشد.

 

| به نظرتان تغیر مذاق مخاطبی که در مقابل حرف و نگاه  جدید گاه مقاومت دارد راحت است؟

ـ ذائقه ها را ما تولید کنندگان بوجود می آوریم و مخاطب را به آن عادت می دهیم تغییر ذائقه مخاطب کار بسیار سخت و پیچیده ای است. مخاطبی که سالها به نوعی از کمدی مثلاً «پایتخت» ها عادت کرده، طول می کشد و زمان می برد تا با جنس تازه ای از کمدی که در فضایی جدید و روابط و حرفهایی جدید شکل گرفته، عادت کند. کمدی ها گاه لحظه ای و متکی به موضوعات ساده و روزمره است و گاه به حرفهای اساسی تر و معضلات مهم و بنیادی تری می پردازد مخاطب بر اثر عادت توقعی از کمدی دارد که وقتی با شکل دیگری از کمدی روبرو می شود، آن عادت که پشتوانه ذهنی اوست در ابتدا او را به مقاومت وا میدارد و به سرعت به مقایسه می پردازد، ولی به مرور زمان عادت جدید را جانشین عادت قدیم می کند.

 

| سریال علی البدل متفاوت ترین تجربه شما در عرصه کارگردانی است، براساس کدام فکر و ایده به سمت این جنس از روایت رفتید؟( شاید می شد این قصه را در یک فضای شهری هم روایت کرد)

ـ کاملاً درست می گویید. «علی البدل» متفاوت ترین کار من است. دلیلش هم واضح و روشن است. همانطور که توضیح دادم تیم ما همواره تلاش می کند تا از تکرار پرهیز کرده و دنیاهای جدیدی را تجربه کند. قصه «علی البدل» در ذات خود حرفهای خوب و مهمی داشت که بدلیل جدی بودن حرفها می بایستی با چاشنی شیرینی و طنز همراه باشد تا تلخی های این واقعیات قابل هضم باشد. از سوی دیگر چون اساس قصه بر یک ثروت خدادادی زیرزمینی که به وسیله لوله هایی به روی زمین آورده شده شکل گرفته و طبیعتاً در یک فضای ناکجاآبادی و روستایی قابل تعریف بود.

 

| سریال علی البدل با یک معرفی آغاز شد و به مرور آغاز قصه کلید خورد به نظرتان این لازمه توضیح و تشریح فضای جدید شما به لحاظ لوکیشن بود یا اینکه قصه با یک خسّت قرار بود راه بیفتد؟

ـ نوع روایت و قصه گویی در «علی البدل» بسیار متفاوت از دیگر کارهای ما بود. در «علی البدل» باید در ابتدا فضا، مکان و آدم ها و شرایطی که همه ساختگی و پرداخته ذهن بود را به مخاطبی که اساساً به قصه های شهری و آپارتمانی عادت کرده، بشناسانیم و این ناکجا آباد، ایجاد شده در قصه را به مخاطب معرفی کنیم تا بداند که با چه مردمان و روستا و فرهنگی قرار است برای اولین بار آشنا و با آنها همراه گردد. هر چند که خبر ورود رئیس جمهور در همان ابتدا نیروی محرک فیلمنامه است.

 

| انتخاب ناکجا آباد لازمه این قصه بود یا اینکه به مرور که داستان شکل گرفت لازم دیدید فضای فانتزی قصه تان را در طراحی فضاها در مکانی تعریف نشده لحاظ کنید؟

ـ از همان ابتدا قرار بر این بود که قصه در یک ناکجاآباد تعریف شود. به یاد دارم که حدود دو ـ سه سال پیش که برای اولین بار ایده فیلمنامه توسط محسن تنابنده مطرح شد، دنبال فضاهایی فانتزی ولی متکی بر واقعیات بودیم. مثلاً ما به شهرهای مختلف و چشمه های آب گرم زیادی مراجعه و تحقیق کردیم، اما چشمه قل قل خودمان را بر اساس فیلمنامه، با استناد به آن بازبینی ها ساختیم.

 

| کاراکترهای تیپیکال و کاریکاتور گونه سریال با چه هدفی در کارگردانی این کار (به لحاظ هدایت تیم بازیگری) مد نظر بود؟

حرف های بزرگ در قالب شوخی های کاریکاتور گونه یا…؟

ـ «علی البدل» اگر در یک فضای جدی ساخته می شد، به شدت اثری دردناک و تراژیک می گردید. ما برای اینکه زهر تلخی های نهفته در قصه را بگیریم و حرفهای قابل تفسیر را محدود سازیم، مجبور بودیم که رقابت بین دو خان و پیامدهای آنرا عمده نشان دهیم تا معلوم شود که در دعواهای بی مایه و حیدری و نعمتی، آنچه فدا می شود، منافع اقتصادی و اجتماعی و رفاهی اهالی است. طرح این مسائل جدی فقط با چاشنی فانتزی و کمدی ممکن بود.

 

| تعدد شخصیت هایی که هرکدام می توانستند صاحب قصه باشند این فکر را به ذهن متبادر می کند که «علی البدل» می توانست یک سریال سی قسمتی با قصه های بیشتر در کنار خط محوری باشد! نظر شما چیست؟

ـ‌ در طرح اولیه «علی البدل»، کار برای سی قسمت ماه رمضان طراحی شده بود،‌ اما از آنجایی که تولید این کار بسیار سخت و سنگین بود، و همچنین مدت زمان سه چهار ماهه ای در اختیار داشتیم و با توجه به بودجه محدود سریال،‌ به این نتیجه رسیدیم که در همین محدوده تولید گردد. در طرح قصه اولیه، هم شخصیت ها قصه های بیشتری داشتند و هم بحث آمدن رئیس جمهور و رقابت خان ها مفصل تر بود، که در نهایت جمع و جور شد و به همین تعداد قناعت کردیم.

 

| سریال علی البدل نمونه اجتماعی است که می تواند نقدهای درشت تری به آن وارد شود ، آیا ذهنیتی سیاسی پشت سریال بوده یا مد نظرتان بیشتر نقادی طنازانه و تذکر از این طریق بوده است؟ (استفاده نمادین شما از آب به عنوان مظهر پاکی و سلامتی و آبادانی هدفمند بوده)

ـ آنچه مدنظر سازندگان «علی البدل» بوده، همین است که می بینید. از همان ابتدا قرار بود که آب به عنوان یک ثروت ملی و حیات بخش که خدا آفریده و بایستی در اختیار همگان قرار گیرد و به عنوان نمادی از ثروت و ارزش های الهی باشد که باید قدر آنرا دانست و آنرا درست مصرف کرد، اسراف نکرد و برای نسل های آینده هم چیزی گذاشت. از سوی دیگر، نقدی زده شد بر اقتصادی که متکی بر یک محصول است و همین وابستگی باعث می شود که ما به تولید، کشاورزی، صنعت و دیگر راههای کسب درآمد کمتر فکر کنیم و زمانی به فکر بیفتیم که اصطلاحاً کفگیرمان به ته دیگ می خورد. بحث دیگر «علی البدل»درباره دعواها و اختلافاتی است که بیشتر جنبه کودکانه دارد و جدی ترین موضوع، اینکه نباید همه منتظر بمانند تا رئیس جمهوری بیاید و همه کارها را درست کند. هر کس به نوبه و توان خود باید برای سازندگی تلاش کند. قدرت رئیس جمهور متکی به قدرت مردم است و همراهی مردم با او می تواند موثر باشد. حرفهای خوبی در سریال مطرح شده است.

 

| علی البدل نمونه ای از مدیریت مسموم در یک اجتماع کوچک است و فرصتی که حالا بسیار تصادفی به فردی لایق می رسد و…

از این لحظه به بعد کم کم نگاه فانتزی سریال رنگ می بازد و….

 

ـ همانطوری که عرض کردم، اگر قدر نعمت های خدادادی را ندانیم. اگر از مناصبی که به ما داده شده درست استفاده نکنیم، اگر به فکر منافع فردی خود باشیم و اگر دشمنی و ستیز را جانشین همدلی و وفاق کنیم، خود بخود، تشنج و بهم ریختگی ایجاد می شود. «علی البدل»، در واقع نقد موقعیت ها و آدمهایی است که از این امکانات الهی و مردمی بدرستی استفاده نمی کنند و در نهایت حق جانشین باطل می شود و همان آب که حیات بخش است،‌ می تواند غرق هم بکند.

 

| تقابل دو خان و دیگر شخصیت های شورا به نظر با احتیاط طراحی شده است در حالیکه می شد کنش و چلنج بیشتری بین آنها متصور بود در اینباره هم صحبت کنید؟

ـ فراموش نکنید که «علی البدل» تجربه نو و جدیدی در طرح مسائل اجتماعی، سیاسی و اخلاقی با زبان طنز است. به هر حال کمبودهایی هم دارد، اما، رقابت بیشتر بین خان ها، شاید ما را دچار تکرار و لودگی می کرد. چیزی که در «علی البدل» برای ما مهم بود،‌ لجبازی های کودکانه، آدمهایی بود که بزرگ شده اند ولی هنوز مثل کودکان با هم عناد می کنند و به هم گردو پرتاب می کنند.

 

| شما در انتخاب متفاوت بازیگر شهره اید از انتخاب جدیدتان در این مجموعه راضی هستید؟ (مهدی فخیم زاده شاید در جدیدترین نقشی که بازی کرده، مهدی هاشمی انتخابی منطقی در مقابل فخیم زاده، احمد مهرانفر در نقشی جدید، هادی کاظمی، هومن و بهرام افشاری و…)

ـ حالا که سریال را می بینیم، به نظرم همه نقش ها درست انتخاب شده اند. شاید کمی از باور همیشگی مردم دور باشند ولی در جای خود فوق العاده ظاهر شده اند. مثلا محسن تنابنده در نقشی کاملاً متفاوت با نقی معمولی ظاهر شده که ریسک بسیار خطرناک ولی جذابی است و شاید مخاطب توقع نقی «پایتخت» را داشته باشد و  یا از مهرانفر توقع ارسطوی «پایتخت» را داشته، این کار ما را بسیار سخت می کرد، اما هر دو نشان داده اند که از چه قدرت و توان بالایی در بازیگری برخوردارند.

 

خان های «علی البدل» باید مردان جا افتاده ای باشند که کودکی می کنند. بازیگوشند و شیطانی های بسیار کودکانه دارند. مهدی فخیم زاده و مهدی هاشمی، این وجه از نقش ها را به خوبی کشف کرده و بازی کرده اند. هادی کاظمی، هومن حاجی عبدالهی و بهرام افشاری، نمک کار هستند و همگی در قالب جدید خود،‌ باورپذیرند. اعضاء شورا، محب اهری، رمضانی فر و محمود جعفری کاملاً‌ در خدمت قصه و فضای کار قرار دارند و همین طور دختران سریال که بسیار درخشان ظاهر شده اند.

 

| ساخت دکور و بازسازی لوکیشن تا این اندازه، در روزگار بی پولی سازمان نشان از این دارد که تیم تهیه و تولید برای رساندن شما به لوکیشن مد نظرتان کم نگذاشته اند….

ـ‌ خوب خدا را شکر می کنم که در موقع پخش «علی البدل» همه عزیزان متوجه شدند که این سریال تولید بسیار سخت، پرهزینه و شلوغی داشته است. تهیه کننده با آنکه سازمان در شرایط مالی خوبی به سر نمی برد، اما هر آنچه را که فیلمنامه نیاز داشت فراهم کرد. دوختن پنج روستا با فاصله های طولانی از یکدیگر به هم و ارائه یک روستای واحد، تامین روزانه سیاهی لشکرها در صحنه های شلوغ، دوختن لباس و کلاه و کفش و وسایل برای این همه سیاهی لشکر، ساختن و سنگ فرش کردن استخرها، خانه ها، میدانگاهی و کوچه ها، تأمین چهارپایان صحنه و اسکان و پذیرایی آبرومندانه در خارج از تهران و… همگی نشان از آن دارد که «علی البدل» کم فروشی نکرده است.

 

| چند لهجه بودن شخصیت های سریال ( بهرام ابراهیمی  و…) هدفمند بوده؟

ـ در ابتدا قرار بر این بود که کاراکترها را با لهجه بگیریم ولی پس از چند جلسه دورخوانی و تمرین به این نتیجه رسیدیم که لهجه را حذف بلکه یک آهنگ ساده و شهرستانی زیبا داشته باشیم. دلایل زیادی هم موجود بود. اولاً یکدست کردن لهجه ها برای همه در زمان کوتاه غیر ممکن بود. دوماً ما نمی خواستیم بخاطر وجود لهجه که به هیچ جا هم تعلق نداشت،‌ ایجاد حساسیت کنیم و مسئله اصلی سریال تحت الشعاع حواشی قرار گیرد و ثانیاً چون باید یک گویش من در آوردی اختراع می کردیم، ترجیح دادیم این ریسک را نکنیم.. اما همانگونه که گفتم، لحن ساده و معمولی و در مواردی هم (مثل بهرام افشاری و علی استادی) کمی آزادتر عمل کردیم تا رنگ آمیزی بهتری داشته باشیم و همه شبیه هم نشوند.

 

| سریال «علی البدل» با چند دوربین ضبط شد؟ آیا در کارگردانی این مجموعه ذهن طناز سیروس مقدم هم وارد بازی شد؟

ـ‌ «علی البدل»، در اکثر مواقع با سه دوربین فیلمبرداری شده است. اما همواره یک دوربین به عنوان دوربین اصلی ما سوار بر استابلیزر (ابزار حرکتی) در دستان فرشاد گل سفیدی بود و بیشترین شیطنت ها نیز با این دوربین انجام می شد. «علی البدل»، ساختاری متفاوت با دیگر کارهایم دارد. قصه و فضای «علی البدل» به ما حکم می کرد که بی طرف باشیم و دوربین ها نظاره گر حوادث باشند. نوع کادربندی ها و نورپردازی ها در جهت تعریف روایت است. بافت سنگی روستا و ارزش آب بایستی در تصاویر و نورها مشخص تر می گردید.

 

| ماحصل سریال نوروزی ۹۶ ( علی البدل) چند درصد از خواسته شما بود؟

ـ «علی البدل» در ابتدا سریال نوروزی نبود که می توانست مناسب فضای انتخابات، باشد. ولی به دلیل تشخیص مدیران محترم سازمان در عید پخش گردید. این سریال تا به امروز سخت ترین و عجیب ترین سریالی است که کار کرده ام. «علی البدل» شروع کننده شکلی جدید از کمدی سازی است. «علی البدل» نتیجه یک کار جمعی و گروهی است.همه با همه توان و انرژی در کار ظاهر شدند. بدعت هایی را گذاشتند که برای خودشان هم تازگی داشت. «علی البدل» تلاش کرد تا یک داستان را در شکلی فانتزی و متفاوت بیان کند. من از نتیجه کار راضیم و «علی البدل» اثری کاملاً قابل دفاع است. اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که هیچ اثر هنری ای کامل نیست، قطعاً ضعف هایی وجود دارد و همین تازه گی آن، باعث می شود که تجربه بعدی مان را کم عیب تر بسازیم.

 

| دیگر سریالها را هم دیدید؟ نظرتان در مورد دیگر مجموعه های امسال چیست؟

ـ ما در ایام عید به شدت مشغول آماده سازی «علی البدل» بودیم، اما چند قسمت اول سریالهای دیگر را هم جسته و گریخته دیدم. سریال «دیوار به دیوار»، شروع خوبی داشت و از ساختار حرفه ای مناسبی برخوردار بود، اما در طرح ایده و سوژه به نظرم تکراری رسید. در مورد سریال شبکه دوم هم به دلیل اینکه اساساً کارهای آقای سهیلی زاده را دوست دارم، تا آنجا که می توانستم پیگیری کردم. اما به دلیل ساعت پخش آن، بخشی زیر سریال شبکه سه می رفت و بخشی هم همزمان با «علی البدل»، کامل نتوانستم ببینم. اما در مجموع امسال عید نسبتاً آبرومندی داشتیم و سریالها از استانداردهای خوبی برخوردار بودند.

 

| و سوال آخر همه سراغ فصل جدید «پایتخت» را می گیرند؟

ـ بله، همه سراغ «پایتخت ۵» را می گیرند. خیلی ها هم «علی البدل» را با «پایتخت» مقایسه می کنند. اما این دو متعلق به دو دنیای متفاوتند. «پایتخت ۵»، در حال نگارش است و بزودی تصویر برداری آن شروع می شود.

 

 

 

 

 

 

‎/banifilm.ir
  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش