دوشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۳
۱۳:۲۸ - ۲۴ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۳۶۸۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

پژمان جمشیدی :

دلخوش به موفقیت‌هایم نیستم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,پژمان جمشیدی
زمان زیادی از حضور پژمان جمشیدی در عرصه تصویر نمی‌گذرد، اما حضور در فیلم‌هایی که موفقیت بسیاری در گیشه کسب کرد و سریال‌های پرمخاطب، پژمان جمشیدی را به‌عنوان بازیگر بیشتر به مخاطب معرفی کرد، اما ظاهرا جمشیدی به موفقیت‌های اخیرش به شکل دیگری نگاه می‌کند.

به بهانه حضورش در فیلم پرفروش «خوب، بد، جلف» و مجموعه «دیواربه‌دیوار» با جمشیدی گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

 

 شما به‌عنوان یکی از رکوردداران گیشه سینما و به ‌نوعی یکی از پول‌سازترین بازیگران سینمای ایران معرفی شدید. این موفقیت را پیش‌بینی می‌کردید؟

شاید هرکسی جای من بود و از فوتبال به سمت سینما و تلویزیون می‌آمد، باید از این خبر خوشحال می‌شد، اما به نظرم کمی خبر تحریک‌کننده‌ است تا اینکه برایم خوشایند باشد. طبعا فروش این سه فیلم به دلیل حضور من نبود و بازیگران بسیار خوبی در فیلم‌های «پنجاه کیلو آلبالو»، «آتش‌بس» و «خوب، بد، جلف» با من همکاری کردند و عوامل بسیاری باعث فروش بالای این سه فیلم شدند.

 

 رسانه‌ای‌شدن این خبر بیشتر حاشیه‌ساز است، اما می‌دانم کسانی که این خبر را درج کردند قصد بدی نداشتند، اما برای من اتفاق خوشایندی نبود، چراکه مسئولیت من را بیشتر می‌کند.

 

 طبعا موقعیت حال‌حاضر شما، با زمانی که به‌عنوان فوتبالیست به عرصه هنر پا گذاشتید متفاوت است، تجربه‌های حضور در صحنه تئاتر، سینما و تلویزیون تا حد زیادی از بار انتقادها کم کرد. نگاه خودتان نسبت به موقعیت حال‌حاضرتان چیست؟

موقعیت خاصی برای خودم نمی‌بینم و طبعا خودم را تافته جدابافته نمی‌دانم. اساسا برای موفقیت تلاش می‌کنم، اما دلخوش به این موفقیت‌ها هم نیستم. می‌دانم که یک روز همه چیزی که اسمش موفقیت است از بین خواهد رفت. نگاه من به زندگی مدت‌هاست تغییر کرده. بعد از فوت مادرم هیچ‌چیز رنگ سابق را برایم ندارد.

 

دیگر برایم اتفاق عجیبی نیست اگر فیلم پرفروشی در اکران دارم و سریال نوروزی‌ای که در آن سهیم بودم به یکی از موفق‌ترین سریال‌های تلویزیون تبدیل شده است. معتقدم این روند بالاخره روزی تمام می‌شود. البته خیلی خدا را شکر می‌کنم برای موقعیتی که برایم ایجاد شد و بخش قابل‌ملاحظه‌ای از آن هم شانس من بود که آدم‌های مطرح و کاربلدی در مسیر حرفه‌ای من قرار گرفتند و با آنها همراه شدم.

 

سهم زیادی از موفقیت‌هایم را مدیون آنها هستم. در این مدت از آدم‌های کاربلدی مثل پیمان قاسم‌خانی، سامان مقدم، تهمینه میلانی، مانی حقیقی و... یاد گرفتم و اگر موفقیتی برایم رقم خورده است، حاصل همراهی با این دوستان و بازیگران درجه‌یکی بوده که باعث شد من کم‌تجربه دیده شوم.

 

 «خوب، بد، جلف» به‌نوعی ادامه همکاری شما با پیمان قاسم‌خانی بود و بعد از سریال «پژمان»، بار دیگر این همکاری موفقیت‌آمیز بود. از ابتدا در جریان نگارش فیلم‌نامه بودید؟

 بله. من از شروع نگارش فیلم‌نامه در جریان تغییرات عمده و اصلی آن بودم. این فیلم‌نامه از ابتدا با توجه به حضور من، سام درخشانی و حمید فرخ‌نژاد نوشته شد. فیلم‌نامه چندین‌بار تغییر کرد. قرار بود نقش مجید مظفری و رضا رویگری را دو دوبلور بازی کنند که این اتفاق نیفتاد و خوشبختانه این دو بزرگوار حضور داشتند.

 

چیزی نزدیک به یک‌سال‌ونیم نگارش فیلم‌نامه زمان برد تا پیمان به ایده‌آلی که مدنظر داشت، رسید. خوشبختانه در هر فیلم یا سریالی که بازی کردم پشیمان نیستم؛ کارهایی بوده که به آنها افتخار کردم و حدس می‌زدم خروجی آنها چه می‌شود، منظورم از خروجی صرفا فروش نیست، بلکه اقبالی است که از سمت مخاطب دریافت می‌کند.

 

می‌دانستم مانی حقیقی آبرویش را دوست دارد، پیمان قاسم‌خانی کارش را بلد است و سامان مقدم کمدی را می‌شناسد، بنابراین به این دوستان اعتماد کردم. بخشی از راحتی من مقابل دوربین از اعتمادم به این عزیزان است. شاید کارنامه‌ای که من دارم بیشتر شبیه بازیگری است که ٢٠ سال سابقه کار دارد، ولی من در سه سال موفق شدم تجربه کار با بهترین‌ها را داشته باشم.

 

 کمی درباره مجموعه «دیواربه‌دیوار» صحبت کنیم و جنس کمدی سامان مقدم که کمی متفاوت‌تر از روال تلویزیون است. فارغ از همراهی با کارگردانی به نام سامان مقدم، قصه این سریال چقدر برای شما جذابیت داشت؟

سامان مقدم را می‌شناختم، اما تجربه همکاری نداشتیم. «دیواربه‌دیوار» پشت صحنه بسیار خوبی داشت و شیوه کارگردانی سامان مقدم برایم بسیار قابل احترام است. شاید به نظر داستان سریال معمولی جلوه کند، اما نگاه قصه به موضوع فقر برایم جالب بود. آدم‌های این عمارت، آدم‌های فقیری هستند، اما مثل باقی فیلم‌ها یا سریال‌ها کثیف و چرک نیستند.

 

شاید بسیاری از ما در یک دوره‌ای از زندگی روزهای این‌چنینی‌ای که در سریال می‌بینید را تجربه کردیم. من هم چنین تجربه‌ای دارم، من در خانواده فرهنگی زندگی می‌کردم و اوایل انقلاب با تغییراتی که ایجاد شد، شرایط اقتصادی خانواده ما هم تغییر کرد و مجبور شدیم طوری زندگی کنیم که دخل‌وخرجمان جور دربیاید. برای همین شیوه نگاه دوستانم در این سریال را می‌پسندم و برایش احترام قائلم. آدم‌های این سریال را در قاب تمیزی می‌بینیم و من این نگاه را دوست داشتم.

 

 شتاب ساخت سریال مناسبتی سخت نبود؟

چرا، فشار زیادی روی گروه بود و تمام تعطیلات نوروز سر کار بودیم. فضای پشت صحنه سریال عالی بود و کمترین حاشیه را داشتیم. البته حس می‌کنم بیشتر از ما، گروه نویسندگان این مجموعه و در رأس آنها آقای الوند فضای پراسترس‌تری را تجربه کردند، اما گروه حرفه‌ای این سریال باعث شد تا خیلی سختی‌های کار را در این سه ماه حس نکنیم.

 

 همچنان قصد دارید در سینما و تلویزیون، در کارهای کمدی حضور داشته باشید؟

کار غیرطنز را بیشتر در تئاتر تجربه کردم، البته در عرصه تصویر، فیلم آقای کرم‌پور طنز نبود، اما برای من همه‌چیز به فیلم‌نامه و کارگردان بستگی دارد. گاهی با کارگردانی همراه می‌شوی که به کارش مسلط است و یقین داری تو را در بهترین موقعیتی که باید می‌گذارد، مثل آقای کاهانی که در یک درام جدی، با حضور یک بازیگر کمدی، شخصیت شیرینی را خلق می‌کند و نتیجه درخشان می‌شود. ترجیح من این است که در نقش‌هایی حضور داشته باشم که دوستشان دارم؛ مثلا شخصیت بهرام در سریال «دیواربه‌دیوار» که کمدی نیست و موقعیت‌های بامزه‌ای برایش ایجاد می‌شود.

 

 همچنان در تئاتر فعال خواهید بود؟

اجرای «پپرونی برای دیکتاتور» آغاز شده است؛ نمایشی که در اجرای اول مورد اقبال قرار گرفت و پرفروش‌ترین نمایش سال گذشته ایرانشهر شد. اجرای مجدد این نمایش با تغییر برخی از بازیگران این نمایش روی صحنه می‌رود و قطعا بازی در تئاتر را ادامه خواهم داد.

 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش