سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۱:۳۸ - ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۱۷۰۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

نسل کت و شلوارپوش‌ها و تیشرت پوش‌های سینما

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,همفری بوگارت
مقایسه ای بین پوشش نسل همفری بوگارت و لباس های نسل مارلون براندو؛ چرا براندوی جوان با آن بازوهای ورزیده که از زیرپوش ساده اش برون زده بود، یک مرتبه صحنه را قاپید و به نام خود زد؟

بعضی ها می گویند راز محبوبیت و موفقیت مارلون براندویی که بعد از همفری بوگارت سینما را جادو کرد، حضور با تیشرت راحت و خودمانی اش بود. حتی خود بوگارت هم این موضوع را اعتراف کرده است که: «یک عمر با کت و شلوار و کراوات در پی تسخیر دنیا بودم، اما مارلون براندو با یک زیرپوش ساده یک شبه این کار را کرد.»

 

بعد از نسل همفری بوگارت، پیتر لوری، فرد مک موری و ادوارد جی. رابیسون و خیلی های دیگر که بارها و بارها در کت و شلوارهای خاکستری رنگ شان دل مردها و زن های بسیاری را برده بودند، مارلون براندوی جوان با آن بازوهای ورزیده ای که از زیرپوش ساده اش بیرون زده بود، یکمرتبه صحنه را قاپید و به نام خود زد. باورتان می شود؟ همفری بوگارت عاشق پیشه ای که یک تنه با آن کت و شلوار و کروات و بارانی بلندش «کازابلانکا» را از پاریس هم عاشقانه تر کرده بود، حالا دیگر باید کنار می رفت و جایش را به یک جوان تیشرت پوش و شر و شور می داد!

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,همفری بوگارت

 

لابد باید از خودمان بپرسیم واقعا در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت میلادی سینما و مخاطبانش از ریخت مردانی با شمایل نوآرگون (مردانی افسرده در زندگی و شکست خورده و ناموفق مقابل زن ها) دلزده شده بودند؟ یا اصلا نسل نوی مخاطبان به جای حضور این گونه مردان افسرده – که با سیگاری آویزان از گوشه لب های شان در کت و شلوارهای یکدست و خسته کننده، زیر نور مهتاب، خیابان های باران زده را بالا پایین و شبگردی می کردند – مردهایی سرزنده با اندامی ورزیده را که در روابط شان با زن ها هم موفق و خوش شانس بودند، بیشتر می پسندیدند؟

 

 

یعنی واقعا همان اعتراف نهایی بوگارت کار را تمام کرده بود؟ و مارلون براندوی جوان که روحی رام نشدنی و جاه طلب داشت، یک شبه جای تمامی نسل کت و شلوارپوش را گرفته بود؟ براندویی که بیشتر از یک زیرپوش بود؛ جوانی قدبلند، فارغ التحصیل از آکادمی بازیگری استلا آدلر بود.

 

یاد گرفته بود همواره همان خلق و خوی معترض و سرکش خود را بازی کند و همین یک فن بازیگری برایش کافی بود تا از پیشکسوتان «متد اکتینگ» به حساب بیاید و بازیگرانی چون جیمز دین، مونتگومری کلیفت و سال ها بعد پل نیومن، داستین هافمن و رابرت دنیرو دنباله روی سبک او شدند و متد اکتینگ را در سینمای آمریکا ثبت کنند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,همفری بوگارت

 

حالت خودمانی و راحت مارلون خوش شانس جلوی دوربین سروصدا کرد، طوری که درست در سال ۲۰۱۵ استیون رایلی مستندی به نام «به من گوش کن مارلون» را نویسندگی، کارگردانی و تدوین کرد؛ مستندی که یک شاهکار از آب درآمد و همواره محبوب ترین و موثق ترین مستندی به شمار می رود که از یک بازیگر تا به حال ساخته شده است. بازیگری کژوال براندو که به کت و تنگ و ترش مردان نسل قبل از خود پشت کرد، جنبشی نو در سینمای آمریکا به راه انداخت و بازیگری را از حالت «تیپیکال» به «کاراکتر» بازی کردن سوق داد. 

 

عده ای علت اصرار همفری بوگارت به کت و شلوارپوشی را چیزی فراتر از نسل او می دانند و معتقدند قد کوتاه بوگارت باعث شده بود در کت و شلوار احساس امنیت بیشتری کند؛ آن قدر که حتی خیال کند او را بلندتر از حالت معمول نشان می دهد! البته او در یکی از مصاحبه هایش و به طرفداری از ژست همیشگی اش گفته بود: «این یک ژست نیست، من دیوانه بازیگری هستم.

 

زندگی برای من در یک چمدان خلاصه می شود. تنها با همین یک دست لباس.» اصلا برایم دور از تصور نیست که بعد گفتن این جمله پشت تریبون، او به کت و شلوار راه راه خاکستری رنگش اشاره کند و با چشمانی گریان ادامه دهد: «این کت و شلوار ورساچی را مانند جانم دوست دارم.»

 

شاید باورتان نشود اما مارلون براندو با تصویر مردان سبک نوآر کاری کرد که دیگر هرگز نمی توانم در حالت عادی تصویر همفری نوگارت با آن ابروهای بالا انداخته و چشمان نافذ و مرموز را به عنوان شخصیتی مجزا و جاندار باور کنم! و به محض دیدن تصویر بوگارت در کت و شلوار اتفاقا خوش دوختش عرق می ریزم و پلک چشم راستم شروع می کند به پریدن و زیر لب می گویم: «یعنی راست راستی بوگارت یک عمر در آن کت و شلوارها همه ما را گول می زد؟»

هفته نامه کرگدن - سحر سرمست

 

 

  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش