چهارشنبه ۰۳ مرداد ۱۴۰۳
۲۳:۲۳ - ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۰۵۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

پژمان بازغی:

خودم را مجری نمی‌دانم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,پژمان بازغی
«کودک شو» که از شبکه نسیم پخش می‌شود، جزو برنامه‌هایی است که ضمن جلب توجه بیننده، گام‌های موثری در جهت تحکیم ارکان خانواده برداشته است.

به گزارش  تسنیم، ترکیب فاکتورهای به‌روز برنامه‌سازی اعم از عناصر بصری و ساختاری که با حداقل کم‌وکاستی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند نتیجه‌ای بجز ساخت برنامه‌ای با جلب رضایت مخاطب نخواهد داشت؛ تاکنون برنامه‌های زیادی را در ژانر کودک و خانواده از قاب تلویزیون شاهد بوده‌ایم، «کودک شو» (که از شبکه نسیم پخش می‌شود) جزو برنامه‌هایی است که ضمن جلب توجه بیننده، گام‌های موثری در جهت تحکیم ارکان خانواده برداشته است. پژمان بازغی در این برنامه اجرا را به‌طور جدی تجربه کرده است. بازیگری که در زمینه اجرا نیز نمره قابل قبولی را از مخاطبان دریافت کرده است و این امر حاکی از انتخاب هوشمندانه و درست بازغی به‌عنوان مجری «کودک شو» است. در ادامه نقطه نظرات و گفته‌های پژمان بازغی را پیرامون این برنامه و اجرایش، می‌خوانید.

 

چند وقتی است که شما را در مقام مجری می‌بینیم. در کل چقدر به کار اجرا علاقه‌مندید و چه مدتی است که پیگیر اجرا در کنار بازیگری هستید؟

در ابتدا باید بگویم که مدت زیادی نیست کار اجرا می‌کنم، درواقع از زمان آغاز برنامه «کودک شو»؛ علت علاقه‌مندی‌ام به اجرا و حضور در این برنامه به دلیل صحبت‌هایی بود که با ابوذر پورمحمدی و رضا نصیری؛ عوامل و تهیه‌کنندگان این برنامه داشتم. قرار بر این شد تا شاهد برنامه متفاوتی باشیم. برنامه‌ای که با تاپ‌شو‌های تلویزیون ما متفاوت باشد همچنین بیشتر از این‌که بخواهد با مشاهیر یا پیرامون موضوعات خاصی حرکت کند با مردم ارتباط داشته باشد و این موضوع برایم جذاب بود. در گذشته اجراهای پراکنده‌ای داشتم اما نه به این شکل که در این برنامه می‌بینیم، «کودک شو» اولین تجربه جدی و مداوم من در حوزه اجراست.

 

آیا برای اجرای برنامه «کودک شو» الگوی خارجی داشتید؟

خیر؛ من به‌طور کل همه چیز را با سینما مقایسه می‌کنم. به‌عنوان مثال به ورزش فوتبال به این دلیل علاقه‌مندم که در آن درام، تراژدی، جذابیت‌های بصری و... وجود دارد، اجرا در «کودک شو» مانند بازی در مقابل یک نابازیگر است؛ یعنی باید با پدر و مادرهایی مصاحبت داشته باشم که بازیگر نیستند، هرگز جلوی دوربین نرفته‌اند و قرار است اطلاعاتی از آن‌ها داشته باشم که از این طریق یک سری بازی از آن‌ها بگیرم.

 

آیا بعد از کسب چند تجربه‌ در این حوزه، خودتان را یک مجری می‌دانید؟ و به کار کدام‌ یک از مجریان تلویزیونی علاقه دارید؟

به‌هیچ عنوان خودم را یک مجری نمی‌دانم. از بین مجریان تلویزیونی به کار محمدرضا شهیدی‌فرد علاقه‌مندم. به‌نظرم او مجری توانمند و حرفه‌ای است. البته رامبد جوان و مهران مدیری هم کار اجرا می‌کنند اما به نظرم آن‌ها مجری محسوب نمی‌شوند چرا که در حیطه بازیگری (نسبت به اجرا) فعالیت بیشتری دارند.

 

نظرات و بازخوردهایی که تا به این‌جای کار و در مدت پخش پخش برنامه داشته‌اید، چگونه بوده است؟

بسیار خوب بوده است، نقد منفی کم شنیده‌ام و بیشتر بازخوردها مثبت بوده‌اند. خوشبختانه مردم، برنامه «کودک شو» را دوست دارند.

 

شما خودتان صاحب فرزند هستید، به‌نظرتان در «کودک شو» چه میزان به دغدغه‌هایی که والدین (که شما هم شامل آن‌ها می‌شوید) نسبت به کودکانشان دارند توجه شده است؟

یکی از دلایل انتخابم همین امر بود که در درجه اول برنامه‌ای مختص کودک در حال تولید است البته نه‌تنها در راستای کودک بلکه مباحث تربیتی کودک و پدر و مادر و شناخت والدین نسبت به فرزند که با سایر برنامه‌هایی که در طول روز از تلویزیون پخش می‌شوند و مختص خانواده‌اند فرق دارد. علت دیگر حضورم در «کودک شو» این است که خودم صاحب فرزند هستم. براندو می‌گوید؛ «با دو گروه نمی‌توان بازی کرد، یکی کودکان و دیگری اسب؛ زیرا هر دو غیرقابل پیش‌بینی هستند.» به‌نظرم کار با کودک دارای بداهه‌کاری‌های بسیار است، البته باز هم می‌گویم طرف حساب من پدر و مادرها هستند اما همچنان این کار برایم جذاب است.

 

به چه علت؟

چون بخش‌هایی از وجود آن‌ها را مشاهده می‌کنیم که هیچ‌وقت از خود بروز نداده‌اند.

 

چقدر برای این اجرای باورپذیر که به‌نوعی نشان از انتخاب درست شما در این مقام است تلاش می‌کنید؟

من سعی نمی‌کنم مانند مجریان دایره لغاتم مخصوص به آدمی باشد که در چهارچوب خاصی قرار دارد، بر عکس! تلاش می‌کنم ارتباطی صمیمی با خانواده‌ها برقرار کنم به‌طوری که حتی برای لحظه‌ای تصور نکنند در مقابلشان یک مجری‌ای با نام پژمان بازغی ایستاده است، دوست دارم فکر کنند فردی معمولی در کنارشان قرار گرفته که از آن‌ها سوال می‌کند و حالا پدر و مادرها باید جواب دهند. این موضوع نیازمند روانشناسی خاص است که باید دید شکل و شمایل شروع کار با این افراد را چگونه تعریف می‌کنیم، هنگامی که والدین وارد استودیو می‌شوند خوب نگاهشان می‌کنم که صحبت را با پدر شروع کنم یا مادر، این موضوع به تشخیص خودم است و به‌هیچ وجه ربطی به مبحث اجرا ندارد. سعی می‌کنم برنامه‌ام را کنترل کنم، زیرا برنامه به پای من نوشته می‌شود؛ شرکت‌کننده‌ها یک بار در «کودک شو» شرکت می‌کنند و می‌روند بنابراین اگر خانواده‌ها اجرای بدی داشته باشند؛ یعنی برنامه من هم خوب نخواهد بود. به‌همین خاطر باید همه چیز تحت کنترلم باشد.

 

در این گروه رابطه‌تان با بچه‌های پشت صحنه چطور است؟ آیا با گروه تعامل صمیمی برقرار کرده‌اید؟

لازم است این مورد را توضیح دهم مبنای اجرای من طبق قراری بوده که با تمام دست اندرکاران گذاشته‌ایم و بر اساس احترام متقابل است؛ اگر پدر و مادر ضعفی دارند ما به‌هیچ عنوان آن ضعف را به نقطه جذاب گفت‌وگویمان تبدیل نمی‌کنیم و به همه احترام می‌گذاریم. البته اگر پدر و مادری درباره ضعف‌های یکدیگر به ما گفته‌اند، آن را به شکلی با مزه مطرح و حل می‌کنیم، نه این‌که خدایی نکرده آن‌ها را مجازات یا محاکمه کنیم. قرار نیست به خانواده‌ها بگوییم یکدیگر را تحمل کنید بلکه هدف ما تعامل آن‌ها با هم در زندگی مشترک است. هیچ‌گاه سعی نمی‌کنم به خانواده‌ای بی‌احترامی کنم حتی اگر جواب من را به خوبی ندهند بازهم سعی می‌کنم مقابله به مثل نکرده و خطوط تعیین شده را رعایت کنم.

 

اشتباه ما همیشه این است که فکر می‌کنیم اگر راحت بازی کنیم بازیگر خوبی هستیم و اگر راحت اجرا کنیم مجری خوبی خواهیم بود، من با این موضوع موافق نیستم و فکر می‌کنم باید سنجیده صحبت کنیم و به خانواده‌ها، شخصیتشان و کیفیت اجرایی که خواهیم داشت فکر کنیم چرا که ما انگشت روی نقطه‌ای گذاشته‌ایم که جامعه ما را می‌سازد؛ یعنی خانواده، پس نمی‌توان خلاف عرف جامعه و اموری که ارزش محسوب می‌شوند رفتار کرد. بار دیگر تاکید می‌کنم مبنای ما براساس احترام و موضوعمان با تکیه بر شناخت خانواده‌ها نسبت به فرزندانشان در قالب بازی‌های ساده و کودکانه است و پدر و مادر فقط باید حدس بزنند. در خیلی از موارد پیش آمده که اشتباه کرده‌اند. با توجه به زندگی مردم در کلانشهرها می‌خواهیم به آن‌ها بگوییم بازی‌های کوچک و کودکانه در آپارتمان هم قابل اجراست، بسیاری از مواقع می‌بینیم که خانواده‌ها نمی‌دانند فرزندشان باید به بازی‌های متمرکز بپردازد، این موارد نکاتی است که بجای صحبت مستقیم با کارشناس در قالب برنامه‌ای به خانواده‌ها آموزش می‌دهیم.

 

اجرا در «کودک شو» برایتان چه جایگاهی دارد؟

آن‌قدر برای اجرایم اهمیت قائلم که حتی با صدای گرفته تلاش کرده‌ام اجرایم درست باشد و از بین نرود، من مجری‌ای نبودم که مادام مشغول به این کار باشم و انرژی‌ام را کنترل کنم بنابراین با مردم ذوق می‌کنم، خوشحال می‌شوم، فریاد می‌زنم و ناراحت می‌شوم، تمام سعی و تلاشم را می‌کنم تا شبیه خانواده‌ها باشم. هیچ وقت فکر نمی‌کنم که در کجای ماجرا قرار دارم و آن‌ها قرار است در کجا باشند.

 

نظرتان در مورد ژانر کودک قبل از اجرا در «کودک شو» چه بوده و حالا چه تغییری کرده است؟

اگر به کارنامه کاری‌ام توجه کنید سالی یک یا دو کار کودک را مشاهده خواهید کرد. سال گذشته «چهل کچل» کار صادق صادق‌دقیقی، دو سال پیش «بلوگا» کار جعفری، «دور زدن ممنوع» و... را داشته‌ام. در بیشتر کارهایی که کرده‌ام سعی‌ام بر این بوده است نگاهی به قشر کودک هم داشته باشم زیرا معتقدم تعداد زیادی از هنرمندان بزرگ این مملکت از کار کودک به جایگاه اصلی خود دست یافته‌اند. به عنوان نمونه مرحوم کیارستمی که از کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان به نخل طلایی رسید، بزرگان دیگری چون اکبر عبدی و آتیلا پسیانی در «محله بروبیا»، رضا ژیان در «مثل آباد» و یا مرضیه برومند که سالیان سال کار عروسکی و کودک می‌سازد. به‌نظرم کار کودک دنیایی سالم و جذاب‌تری نسبت به کار بزرگسال دارد. بچه‌ها با موضوع خیلی کوچکی می‌خندند آن هم زمانی که خنداندن مردم بسیار سخت شده است.

 

قبل از آغاز برنامه چقدر به تحقیق و پژوهش‌ در زمینه کودک و خانواده پرداختید؟

دوماه قبل از شروع برنامه، درگیر پروژه شدم و با رضا مهرانفر؛ کارگردان و تهیه‌کنندگان برنامه سعی کردیم بسیاری از برنامه‌های ژانر کودک را رصد کنیم، ما می‌دانستیم که قراراست چه اتفاقی در این برنامه بیفتد. به‌هر حال هر کشوری برای خود فرهنگی متناسب با اقلیمش را دارد، بنابراین در برنامه‌ای که ساخته شد به فرهنگ و ارزش‌های ایرانی توجه زیادی داشته و برنامه‌ای ایرانی ارائه کردیم. به طوری که ارزش‌های ایرانی قسمتی از وجود «کودک شو» است.

 

تصور می‌کنید «کودک شو» بتواند تبدیل به یک برند (برنامه تلویزیونی ادامه‌دار) شود؟

خیلی خوب است اگر بتوانیم برنامه «کودک شو» را در تمام شهرها تولید و اجرا کنیم تا راه‌های ارتباطی با مردم را نزدیک‌تر کنیم چرا که متقاضی و دوستداران بسیاری را در نقاط مختلف کشور داریم اما تولید در شهرستان‌ها منوط به اتفاقات و تصمیماتی است که در آینده رخ می‌دهند.

 

از کارهای جدید و آماده پخش خود در سال ۹۶ بگویید.

هم اکنون تمرکزم را معطوف به «کودک شو» کرده‌ام اما فیلم سینمایی «همه چی عادیه» را آماده اکران دارم، مشغول کار در مجموعه تلویزیونی «در جست‌وجوی آرامش» به تهیه‌کنندگی علی آشتیانی و کارگردانی سعید سلطانی هستم و کار در مجموعه تلویزیونی «گمشدگان» به کارگردانی رضا کریمی را هم آغاز خواهم کرد

 

حرفی مانده که بخواهید آن را مطرح کنید؟

«کودک شو» تازه متولد شده است و نیازمند این است که صبر داشته باشیم و انتقادات‌ سازنده‌ای را نسبت به آن ارائه کنیم. «کودک شو» برنامه‌ای است که مورد توجه خانواده‌ها قرار گرفته و آن‌ها از تماشای آن لذت می‌برند. امیدوارم اگر نقدی نسبت به برنامه وجود دارد منصفانه باشد و به بهبود آن کمک کند.

 

 

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش