جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۴۹ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۲۱۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفتگوی جذاب و خواندنی با صدا پیشه فامیل دور

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهادر مالکی
صداپیشه فامیل دور، نمایش «بیست و یک» و غمِ تنهایی

بهادر مالکی اصلا اهل مصاحبه نیست و سخت ترین کار برایش حرف زدن از خودش است ولی علاقه اش به ما و اجرای نمایش «بیست و یک» بهانه خوبی شد تا بعد از اجرا سراغش برویم و درباره ویژگی های کاری و شخصیتی اش صحبت کنیم.

 

بهادر مالکی اصلا اهل مصاحبه نیست و سخت ترین کار برایش حرف زدن از خودش است ولی علاقه اش به ما و اجرای نمایش «بیست و یک» بهانه خوبی شد تا بعد از اجرا سراغش برویم و درباره ویژگی های کاری و شخصیتی اش صحبت کنیم.

 

مالکی که مدرک کارشناسی ارشد نمایش عروسکی را از دانشکده هنرهای زیبا گرفته است، از سال ۸۵ وارد تلویزیون شد و بیشتر در حوزه نمایش های عروسکی فعال بود. مجموعه های «من و بابام و باباش»، «مخ آبادی ها» و از همه مهم تر صداپیشگی «فامیل دور» در مجموعه «کلاه قرمزی» از کارهای شاخص او در تلویزیون است.

 

با این که مالکی در فیلم ها و سریال هایی نظیر «کلاه قرمزی و بچه ننه»، «طبقه حساس»، «ابله» و «امکان مینا» بازی کرده ولی برای نمایش «بیست و یک» باز هم از عروسک کمک گرفته و ترکیبی از بازیگری و نمایش عروسکی را روی صحنه برده. بیست و یک داستان پدری تنها در میان دریاست که یک جوجه خروس در کنارش به دنیا می آید و ماجرای ازدواجش دستمایه نمایش می شود.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهادر مالکی

 

کار «بیست و یک» چطور شکل گرفت؟ ایده اولیه کار از کجا آمد؟

- این کار اولین بار ۱۰ سال پیش اجرا شد. شاکله اصلی این نمایش پایان نامه عملی دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد من بود ولی طی این سال ها خیلی تغییر کرده و تفاوتش مثل سیر و سیر ترشی است، آن قدر مانده ه جا افتاده.

 

فضای کار هم غریب است هم آشنا. من تصورم این بود که همه داستان در یک وان حمام اتفاق می افتد و مرد از سر تنهایی با اردک درون وانش بازی می کند.

 

- چقدر خوب است که این تصور در ذهن تان است. ایده و امید من این است که بیشتر تصاویر این کار در ذهن مخاطب شکل بگیرد. تصاویری که در ذهن مخاطب شکل می گیرد، خستگی را از تنم بیرون می کند.

 

خودت برای اجرای اولیه این نمایش چه ایده ای داشتی؟

- برای من مهم بود که اجرای یک کار تک نفره را تجربه کنم که هنوز هم بعد از ۱۰ سال در حال تجربه کردن هستم. می خواستم ببینم می توانم به تنهایی مخاطب را جذب کنم یا نه؟ به این فکر کردم که داستان چطور باشد؟ چه عروسک هایی باشند و ... نیت اولیه ام این بود و بعدتر به این نتیجه رسیدم که در رابطه با تنهایی کار کنم. تنهایی غم همه آدم هاست.

 

خیلی کار سختی است که یک نفر بخواهد به تنهایی صحنه گردانی کند، مخصوصا در کار عروسکی نیاز به هماهنگی بدن و بیان بالایی دارد.

 

- هماهنگی بدن من را هم که می بینید (می خندد)، کار سختی است و نیاز به تمرین زیادی دارد و هماهنگی بدن با دیسک کمر و این شکم هم سخت ترش می کند. 

 

حفظ لحظه و بزنگاه در تئاتر نکته خیلی مهمی است. مسلما در کار عروسکی تک پرسوناژ که لحظات طنازانه ای هم دارد، برای پیدا کردن و حفظ این لحظه ها در تمام شب های اجرا چه کار می کنی؟

- من به «آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند» معتقدم. اگر خودت در آن لحظه با عشق و علاقه کار کنی، کسی که تماشایت می کند هم این حس را دریافت می کند. جمع کردن تمرکز قبل از ورود به صحنه کار سختی است ولی تمام سعی ام را می کنم که این اتفاق بیفتد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهادر مالکی

 

در اجراهای مختلفی که از تو دیده ایم، به شدت مسلط هستی و هوش هیجانی بالایی داری که باعث می شود نبض مخاطب را در دست داشته باشی. این آمادگی ذهنی از کجا می آید؟

- لطف داری. به همه چیز بستگی دارد ولی عامل مهمی که وجود دارد این است که من به خاطره ام خیلی اعتماد دارم. وقتی چیزی یادم می رود در لحظه ناراحت می شوم که یادم نمی آید ولی بعدتر فکر می کنم که حتما مهم نبوده که یادم نمانده. در عین حال من با دیدن چیزها، به یاد چیزهای مختلف می افتم و مدام بهشان فکر می کنم و اجازه می دهم ذهنم هر جایی دلش می خواهد برود. این اتفاق خیلی برایم لذت بخش است.

 

در ابتدای نمایش این حس به من دست داد که از آن کارهای تکراری است که باید یک ساعت به بازیگر خیره شویم و آخر سر هم با بی حوصلگی سالن را ترک کنیم ولی از دقیقه پنج به بعد، نشان دادی که این کار فکر شده است. برای قلاب انداختن به ذهن مخاطب، مهندسی خاصی کردی؟

- من اصلا به این فکر نکردم که قلاب بیندازم و مخاطب را گیر بیندازم. به این فکر می کردم که موضوعی را انتخاب کنم که دغدغه تماشاگر است. این طوری قلابش از قبل گیر کرده و دغدغه اش است.

 

تنها نقدی که به کار وارد می دانم این است که صدا بخش مهمی از کار است ولی یکدستی لازم را ندارد.

 

- شب های اول اجراست و ما هنوز نتوانسته ایم از امکانات صوتی سالن طوری استفاده کنیم تا من هم مثل مخاطب صدا را بشنوم. برای همین به صورت دستی از اتاق فرمان صدا را کم و زیاد می کنند. شما حس کردید که صدا بالا و پایین می شود؟

 

نه، فارغ از این ماجراها صداها یکدست نیستند. انگار به صورت مداوم ضبط نشده تا صداها با یک توناژ متعادل پخش شوند.

 

- نقدتان را قبول دارم و تسلیم. باید درست شود.

 

برعکس بیشتر هنرمندان، چندان اهل غر زدن نیستی.

- من از غر زدن متنفرم و به جمله «الخیر فی ما وقع» خیلی اعتقاد دارم. از نظر من غر زدن شکایت کردن بدون حرکت است و تنها انرژی منفی منتشر می کند ولی وقتی این شکایت کردن با حرکت کردن همراه باشد باعث می شود انرژی مثبت بگیری و به سمت بهتر شدن حرکت کنی.

 

این روزها «راموس تایم» خیلی سر زبان هاست و تو هم انگار از این دست آدم ها هستی که دقایق پایانی برگ برنده ات را رو می کنیم.

- هنوز در مسیر کشف خودم هستم. معمولا اتفاق های خوب در همان وقت اضافه شکل می گیرند. برای من زیاد اتفاق افتاده است که در دقایق پایانی پازل به هم ریخته ای را سریع حل کنم. در دوره ابتدایی یک روانشناس به مدرسه ما آمده بود که تست هوش می گرفت. به ما گفتند یک نقاشی بکشید.

 

 

من مدام با خودم فکر می کردم چه چیزی بکشم و کارشناس هم می رفت و می آمد و نگاه عاقل اندر سفیه اش را حس می کردم ولی در نهایت چند دقیقه آخر یک شکل کشیدم که باور نمی کرد کار خودم باشد. همیشه ته ماجراها یخم آب می شود؛ مثلا وقتی می رویم دریا وقتی همه خسته می شوند و می خواهند بیرون بیایند، من تازه دوست دارم شروع کنم به شنا کردن.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهادر مالکی

 

 

بعد از این همه سال هنوز عشق و علاقه ات به کار عروسکی است؟

- کار عروسکی و بعضی کارهای دیگر هستند که خیلی دوست شان دارم، چون گذشت زمان را احساس نمی کنم.

 

پرداختن به جزییات زندگی پرندگان سوژه بامزه ای است که لااقل بین تئاتری ها کمتر مورد توجه قرار گرفته. پای علاقه در میان است یا ایده را دوست داشتی و ادامه دادی؟

- من عاشق طبیعتم و همیشه مستندهای راز بقا می بینم. بعضی وقت ها بچه ها از من می پرسند که این فیلم و سریال را دیده ای؟ من معمولا می گویم نه، ندیده ام. یک بار با خودم فکر کردم که علاقه ام چیست؟ دیدم تنها برنامه ای که در هر شرایطی دوست دارم ببینم راز بقاست. برای من محترم ترین قانون دنیا، قانون طبیعت است.

 

نمایش حال و هوای دهه شصتی دارد.

- من یک پسر چهار و نیم ساله دارم. یکی از تفریحات من این است که کنار پسرم به کودکی برگردم. یک سال است که به این موضوع فکر می کنم که دهه ها تکرار می شوند و شاید در موردش مقاله ای بنویسم.

 

به نظر من با گذشت هر ۳۰ سال روحیات و خلقیات آدم ها شبیه هم می شود. مثلا دهه چهلی ها خصوصیات خاصی دارند که در دهه هفتادی ها هم دیده می شود و همین طور قرابت زیادی بین آدم های دهه ۳۰، ۶۰ و احتمالا ۹۰ وجود دارد.

 

پسرت با فضای کاری ات ارتباط برقرار می کند؟

- بابد شخصیت جدی دارد. هر وقت که جدی صحبت می کنیم، خیلی جدی می گیرد و کار می کند ولی هر وقت با شوخی و مسخره بازی کاری را پیش می بریم، دل به کار نمی دهد. هر شب می آید کار را می بیند و نظرش را می گوید. کار عروسکی را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد در این کار کمکم کند.

 

موافقی وارد کار عروسکی بشود؟

- هر کاری را که دوست داشته باشد، حمایتش می کنم. من «بن سای» که می بینم دلم می گیرد. دلم می خواهد کمک کنیم که دیگران رشد کنند نه این که ریشه ها را طوری بزنیم که شبیه چیزی بشود که ما دوست داریم.

 

در کاراکترهایی که خلق می کنید، نگاه طنازانه و ظریفی نسبت به عشق وجود دارد. این نگاه عاشقانه از کجا نشأت می گیرد؟

- همه اینها در طبیعت وجود دارد. فارغ از مسائلی که انسان ها برای خودشان ایجاد می کنند، در باقی موارد همه چیز در طبیعت هست و فقط باید خوب نگاه کرد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهادر مالکی

 

هنرمندان معمولا در تنهایی های شان آثارشان را خلق می کنند. عادات نویسندگی و طراحی نمایش های تان به چه شکلی است؟

- کارهایی که من را آرام می کند هم بی ربط هستند. من خیلی به تغییر دکوراسیون علاقه دارم. خانمم دیگر عادت کرده که هفته ای یک بار دکور خانه را تغییر دهیم. این تغییر باعث آرامشم می شود. فارغ از این، شب ها قبل از خواب خیلی فکر می کنم و افکارم به شکل افسار گسیخته ای حرکت می کنند.

 

 

در این سال ها به تجربه فهمیده ام که وقتی دستم به کاری مشغول است، فکرم آرام تر است. موقع رانندگی خیلی خوب فکر می کنم. درصد بالایی از این نمایش پشت فرمان آماده شده. جا دارد تشکر کنم از عزیزانی که با ماشین های تک سرنشین ترافیک ایجاد کردند تا من نمایشم را تمام کنم. (می خندد)

 

از کارهای دیگر چه خبر؟

- بیست و یک اولین کاری است که خودم به تنهایی شروع کرده ام و دوست دارم این مسیر را ادامه بدهم. این روزها می نویسم و فکر می کنم موقعش است که خودم مستقلا نویسندگی و کارگردانی کنم. 

 

در سریال نمایش خانگی «ابله» ساخته کمال تبریزی هم بازی کردی. چرا با وجود پتانسیل بالا، کار موفقی از آب در نیامد؟

- «ابله» هم مثل بعضی کارهای دیگر دچار مشکلات مالی شد و یک کار بیست و شش قسمتی، در ۱۳ قسمت تمام شد. بررسی این سریال نیاز به یک جلسه نقد و بررسی دارد ولی در کار پتانسیل بالایی وجود داشت که متاسفانه دچار مشکلات مرسوم شد.

 

ملاکی از ویژگی های صداپیشگی شخصیت «فامیل دور» می گوید

 

دلم برای فامیل تنگ شده است

بدون شک «فامیل دور» شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در مجموعه «کلاه قرمزی» است و بخش زیادی از حلاوت این شخصیت حاصل تلاش بهادر مالکی برای جان بخشیدن به عروسک است. با بهادر در مورد نحوه شکل گیری این عروسک، شباهتش با خود بهادر و سرانجام پخش سری جدید کلاه قرمزی صحبت کردیم.

 

خواه ناخواه فامیل دور ماندگارترین شخصیتی است که به آن جان بخشیدی. شکل گیری این شخصیت چقدر بداهه بود و چقدرش زاییده ذهن طهماسب – جبلی است؟

- آقای طهماسب گفتند فامیل دور آدمی است که یک لباس نگهبانی تنش است؛ یعنی مراقب درهاست. کم کم در تمرینات و بداهه پردازی هایی که می کردم این شخصیت شکل گرفت و پخته شد. بیشتر چیزها بداهه آمدند. بر اساس موقعیت هایی که آقای جبلی و طهماسب می گفتند، بداهه کار می کردیم تا به یک کلیت برسیم. در همین تمرینات بود که شکل خنده و گریه شخصیت و تمامی خصوصیات او در آمد.

 

من تا مدت ها فکر می کردم که مثل دوستان صداسازی می کنی ولی بعدتر فهمیدم که صدای خودت است. برای رسیدن به این صدای خش دار جذاب، تمرین خاصی کردی؟

- نه، صدای خودم است. زمانی که برای صداپیشگی فامیل دور تست می دادیم، به درخواست آقای طهماسب صداسازی نکردم. ایشان معتقدند که تا می توانید با صدای خودتان صحبت کنید تا بتوانید تمام لحظات و احساسات را در بیاورید.

 

چهره ات هم شبیه فامیل دور است.

- به قول خانم محبوب، مثل زن و شوهرهایی هستیم که بعد از چند سال زندگی شبیه هم می شوند. البته فامیل ادعا دارد که شبیه آقای مجری است و ممکن است ناراحت شود که گفتید شبیه من است. (می خندد)

 

نگران این نیستی که همیشه زیر سایه فامیل دور بمانی و همیشه با این کاراکتر شناخته بشوی؟

- فکر می کنم زمان این مسئله را حل می کند و به نظرم تا جایی که احساس نکنی حقه بازی اتفاق می افتد مشکلی ندارد؛ مثلا در بعضی مراسم می نویسند با حضور فامیل دور ولی من را دعوت کرده اند. به نظرم اتفاق هایی از این دست حقه بازی است.

 

از این که این کاراکتر آن قدر شاخص شده راضی هستی؟

- بله، خیلی خوشحالم که مردم دوستش دارند و تمام سعی ما هم همین بوده ولی خالق فامیل دور فقط من نیستم. خانم محبوب عروسکش را ساخته، آقای لقمانیان عروسک گردانی می کند، من صداپیشه اش هستم و پر است از ایده های آقایان طهماسب و جبلی. این عروسک یک مجموعه است که با صدای من شنیده شده است.

 

دلمان برای فامیل و دیگر شخصیت ها تنگ شده، چه خبر از پخش سری جدید کلاه قرمزی؟

- دل خود ما هم برایش تنگ شده ولی اطلاعاتم اندازه شماست و اخبار را پیگیری می کنم. اصلا نمی دانم قرار است چه کار کنند. مخصوصا الان که درگیر این اجرا شده ام، خبر چندانی ندارم.

 

محمدرضا جعفری، مجید امیر احمدی

bartarinha.ir
  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش