چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
۱۶:۰۱ - ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۵۹۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

فردین خلعتبری: من و حسن فتحی با هم بزرگ شدیم

فردین خلعتبری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فردین خلعتبری با حضور در سومین برنامه‌ «آهنگ» از زندگی، آهنگسازی و دغدغه‌هایش گفت و درباره حواشی اخیر سریال «شهرزاد» توضیح داد.

به گزارش خبرآنلاین، سومین برنامه‌ زنده‌ اینترنتی «آهنگ» با سردبیری و اجرای بهرنگ تنکابنی هم‌زمان با روز ملی سینما، میزبانِ فردین خلعتبری بود. آهنگسازی که تجربه‌ بسیاری در ساخت موسیقی فیلم داشته است.

 

سومین برنامه‌ «آهنگ» به علت هم‌زمانی با پخش برنامه‌ جشن خانه‌ سینما با یک روز تاخیر برگزار شد تا خلعتبری که موسیقی تیتراژ این برنامه‌ از ساخته‌های اوست، ناگفته‌هایش را از سینما و موسیقی بیان کند.

 

فردین خلعتبری اما ترجیح داد تا این گفت‌وگو را با پرسشِ خود آغاز کند؛ اینکه موسیقی خوب یا بد کدام است؟ و چرا در جامعه‌ ما در این باره صحبت می‌کنند؟ او در برابر پاسخِ تنکابنی که اصولا از آنجا که یک متر و معیار علمی در هنر وجود ندارد؛ سلیقه‌ افراد معیار قضاوت است؛ ادامه داد: این اتفاقِ خوبی نیست؛ چون سلیقه من ممکن است با کسِ دیگری تفاوت کند؛ ضمن اینکه اگر موسیقی بد است اصلا چرا باید درباره‌ آن صحبت کرد؟ من جواب این سوال را ندارم.

 

روزی سوار تاکسی شدم که موسیقی در آن در حال پخش بود؛ راننده‌اش اعتقاد داشت که من این اثر را گوش می‌کنم تا به چیزی فکر نکنم؛ این در حالی است که من موسیقی می‌سازم تا مخاطبم فکر کند. پیش خودم فکر کردم شاید چیزی که من را به به فکر وادار می‌کند، دیگری را از فکر گریزان می‌کند. تکلیف من در این میان چیست؟ آیا باید فکر کنم که کسی به این موسیقی گوش می‌کند یا خیر؟ آیا باید مسیر را بروم؟

 

او در پاسخ به این سوال که چرا با وجود ۳۰ سال فعالیت در موسیقی فیلم، تاکنون سیمرغ بلورین جشنواره فجر را دریافت نکرده است؛ تنها به گفتنِ این مساله بسنده کرد که دلیل خاصی نمی‌تواند داشته باشد، هیات داوران یک نظرات شخصی دارند و احساس کردند که کارهای دیگر بهتر است.

 

من به این چیزها فکر نمی‌کنم. از صبح تا شب فکر می‌کنم چه بسازم تا آنچه درونم است را به ظهور برساند؛ چون درونم مدام تغییر می‌کند؛ اما به طور کلی سعی می‌کنم به این مسایل توجه نکنم؛ چون یک سری الگو مثل احمد پژمان دارم که ممکن است خیلی‌ها حتی اسم او را هم نشنیده باشند؛ اما اگر از آهنگسازان بزرگ بپرسید، همگی به تاثیر فراوان او در موسیقی اشاره می‌کنند.

 

ایشان کار خودش را کرده است و هنوز که هنوز است کار می‌کند و هر کاری که می‌کند من را تحت تاثیر قرار می‌دهد نه فقط از نظر حسی که به عنوان الگو. او در چشم‌انداز همه‌ ماست. صرف‌نظر از آثارش او می‌تواند برای من حد اخلاقی تعیین کند.

 

اصولا یک آهنگساز دلش نمی‌خواهد بگوید از آدم دیگر تاثیر گرفته است؛ اما آثار او برای من همه‌اش کلاس درس است . او ماه ها را به خاطر خودمان می‌خواهد نه به خاطر خودش و به همین خاطر نمی‌خواست مثل او آهنگسازی کنیم؛ او تنها مسیر را به ما نشان داد. او استادی است که می‌توان چیزهای بسیاری از او یاد گرفت؛چه در ارکستراسیون و هارمونی‌ و چه در زندگی‌.

 

او در پاسخ به این سوال که چرا با وجود آنکه شهر تهران به سرعت از نظر فرهنگی  و اجتماعی در حال تحول است؛ اما همچنان فقدان موسیقی در بدنه‌ شهر را احساس می‌کنیم توضیح داد: شهر ما تغییر می‌کند؛ اما متحول نمی‌شود؛ چون فاقد روند است؛ شهر ما تنها بزرگ می‌شود؛ سرطان تکثیر غیر اصولی سلول‌هاست و شهر ما سرطان‌زده است. تهران شهر خوبی نیست؛ پس چرا ما انتظار داریم که موسیقی‌اش خوب باشد؟

 

ما در شهری زندگی می‌کنیم که به گواه تمام متخصصان فاجعه‌بار است؛ شهر ما زمانی خوب می‌شود که آدم‌ها تحت تاثیر آن شهر به مدنیتی دست یابند که روی رفتارهایشان تاثیر بگذارد؛ خیلی از ما به این سراشیبی کمک می‌کنیم و هنرمندان هم از این قاعده مستثنی نیستند.

 

با همه‌ اینها تهران جای عجیبی است؛ معرفت ممکن است لابه‌لای چیزهای جنگلی پنهان باشد و پیدا شود؛ مثلِ اینکه موسیقی جدی در اینجا طرفدران بسیاری دارد حتی بیشتر از اروپا؛ آدم‌هایی در تهران هستند و گاه جرقه‌های رخ می‌دهد که روح به سمت چیز زلال و خوبی می‌رود که می‌توان به آن رجوع کرد. 

 

آهنگسازِ کهنه‌کار زندگی عجیبی داشته است، در دوازده سالگی در نوشهر فلوت می‌نوازد، بعد در دانشگاه صنعتی شریف مهندسی سازه می‌خواند، مدتی سه‌تار می‌نوازد و معلم ورزش و مربی سرود مناطق می‌شود، جبهه می‌رود و بعد در دانشگاه هنر، موسیقی می‌خواند، او در توضیح این زندگی می‌گوید همیشه برای خودش حق انتخاب قایل بوده است: من زمانی تصمیم به مهاجرت گرفتم و بعد برگشتم؛ چون من اینجایی بودم.

 

مدتی مربی بسکتبال بودم و مینی‌بسکتبال را راه‌اندازی کردم؛ بعد بین موسیقی و بسکتبال، موسیقی را انتخاب کردم، در زندگی به من بد نگذشته است و خیلی در گرفتاری نبودم؛ اما هر کجا بودم سعی می‌کردم اثری داشته باشم.

 

او درباره‌ آهنگسازی در حوزه‌ موسیقی فیلم می‌گوید: سینما در کشور ما بنا به دلایل بسیار زیاد بعد از انقلاب قوام بیشتری پیدا کرد و موسیقی نیز بالتبع آن به همین شکل.

 

اما یک جریانی در دهه‌ شصت و هفتاد به وجود آمد و کسانی مثل کارن همایون‌فر و پیمان یزدانیان موسیقی را از اورتور بیرون آوردند و به آن هویت دادند. در موسیقی در سینما بسیار رشد کرده است؛ اما بهترین کارگردانان سینما موسیقی متن ندارند و آن را حذف می‌کنند. چون مابه‌ازای موسیقی را در آثار موجود پیدا نمی‌کنند. مقصر را باید در خودمان جست‌وجو کنیم.

 

خلعتبری درباره‌ تجربه‌ خود در آهنگسازی فیلم نیز می‌گوید: من همواره تحت تاثیر فیلم هستم و می‌تواند مرا به تکاپو وادارد. ممکن است فیلم‌هایی کار کرده باشم که خیلی دوستشان ندارم اما حتما در آن چیزی پیدا کرده‌ام که به آن دل باخته‌ام. وقتی قرار است موسیقی فیلمی را بسازم، تمام تلاشم را می‌کنم که ببینم اگر کارگردانی که با او کار می‌کنم آهنگساز بود؛ چطور موسیقی می‌ساخت؟

 

مثلا فکر می‌کنم آقای کیارستمی با وجود آنکه اصلا در زمینه موسیقی در فیلم‌‌هایش موفق نبود؛ اما آهنگساز خوبی می‌شد. ایشان سال‌های بسیار قبل یک بار به من گفت برایم موسیقی بساز؛ گفتم اگر بسازم و شما از آن استفاده نکنید، درون خودم نابود می‌شوم.

 

او همچنین می‌گوید بیشترین نمود موسیقی در کشور ما در ادبیات آهنگین (ترانه و تصنیف) و اضافه کرد: من تصانیف زیادی دارم که خیلی‌هایش را با شعر افشین یداللهی (که یادش گرامی باشد) کار کردم؛ اما به عنوان کسی که کار موسیقی می‌کند، موسیقی خالص دغدغه‌ام بوده است.

 

من چهار فصل باغ ایرانی را بنویسم و هنوز نمی‌دانم سرنوشت آن کار نمی‌شود. رامین فاروقی از آنسامبل ذاستا فیلم‌برداری خوب کرده است اما باز هم معتقدم که موسیقی باید مستقل باشد نه به شعر وابسته باشد نه به سینما. امیدوارم در آینده از آثار موسیقی بدون کلام حمایت شود؛ چون ما در این زمینه فقیریم. آثار حنانه و استوار اصلا چاپ نشده است. استادم آقای علیرضا مشایخی با زحمت بسیار جریان موسیقی مدرن را ایجاد کرده است اما از او حمایتی نشده است.

 

این آهنگساز درباره‌ حاشیه‌ سریال «شهرزاد» و رابطه‌ این روزهایش با حسین فتحی که آثار بسیاری را با او ساخته است نیز گفت: اگر می‌خواستم درباره‌ آن حرف بزنم که تاکنون حرف زده بودم. من هنوز مرگ افشین را نمی‌‌توانم درک کنم؛ هنوز برایم سخت است و فکر می‌کنم ای کاش با او نگاه مهربان‌تری انجام شود، همان شب با او تلفنی حرف زدم و یکی از قطعاتی که با ارکستر ضبط کرده بودم برایش گذاشتم، گفت این یک شب دهم دیگر است؛ تکرار برای او معنای گذشته را نداشت؛ معنای آینده را داشت.

 

روز سوم ایشان تنها کسی که توانست کاری کند که احساساتم را بیرون بریزم، حسن فتحی بود. ما با هم بزرگ شدیم. برای یک نسل هستیم. چطور وقتی به کسی می‌گوید آهنگ بساز آدم فهمیده‌ای است و اگر نگوید این طور نیست‌؟ همان‌طور که در بسیاری از سریال‌های او حضور داشتم؛ به همان دلیل در شهرزاد نبودم.

 

 

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش