پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۰۷ - ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۶۹۴۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

شهرام قائدی از چگونگی لاغر شدنش می گوید

 شهرام قائدی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
شهرام قائدی از بازیگرانی است که با نقش های جدی در سریال ها و فیلم های درام بازیگری را آغاز کرد، اما پش از چند سال دیگر به خاطر فیزیکش در نقش های کمدی ظاهر شد؛ اما به گفته قائدی دیگر از بازی در کمدی های سطح پایین خسته شده و حالا با کم کردن وزن به اندام ایده آل رسیده و منتظر نقشهای جدید در ژانرهای مختلف است.

به گزار ش رکنا: افرادی که به هر دلیلی دچار چاقی می شوند، انگیزه های متفاوتی برای گرفتن رژیم دارند. انگیزه هایی مثل داشتن تناسب اندام و بدم سالم، احساس سبکی، راحتی در خریدهای لباس زیبا و دلخواه و ... گرفتن رژیم درستو اصولی زیر نظر پزشک متخصص تغذیه در کنار ورزش به هر دلیلی که باشد، نقطه ای مثبت در زندگی افراد چاق محسوب می شود که می تواند علاوه بر رسیده به تناسب اندام و سلامت، به داشتن روحیه خوب و اعتماد به نفس به فرد هم کمک کند.

 

بازیگران اما برای لاغر شدن و دوری از چاقی دلایل و انگیزه های دیگری هم دارند. یک بازیگر  علاوه بر اینکه باید به فکر سلامت روح و جسم خود باشد، حتمت به فیزیک مناسب و ورزیده ای برای اجرای نقش های متفاوت نیاز داردو وقتی تصویرش بر پرده سینما  وتلویزیون ظاهر می شود، فیزیکش که یکی از ملزومات بازیگری اش محسوب می شود در شرای مطلوب قرار داشته باشد. وقتی اندام یک بازیگر رو به چاقی و داشتن اضافه وزن برودف دایره پیشنهادهای بازیگری نیز مرتب محدود و محدودتر می شوند و بازیگر هم ناچار است به پیشنهاد نقش هایی که شاید دوست نداشته باشد، جواب مثبت دهد.

 

شهرام قائدی از بازیگرانی است که با نقش های جدی در سریال ها و فیلم های درام بازیگری را آغاز کرد، اما پش از چند سال دیگر به خاطر فیزیکش در نقش های کمدی ظاهر شد؛ اما به گفته قائدی دیگر از بازی در کمدی های سطح پایین خسته شده و حالا با کم کردن وزن به اندام ایده آل رسیده و منتظر نقشهای جدید در ژانرهای مختلف است. به همین بهانه میزبان این بازیگر جوان شدیم و در مورد انگیزه هایش از گرفتن رژیم، سختی هایی که در این راه داشته و احساسی که حالا از داشتن تناسب اندام دارد، گپ و گفت مفصلی با مجله ایده آل داشته است. اگر به فکر گرفتن رژیم هستید یا در حال رژیم غذایی هستید، خواندن این گفت و گوی جالب را از دست ندهید.

 

تصمیم گرفته بودم بازیگر را کنار بگذارم

بازیگری تنها واژه ای است که می توانم با ان عشق را معنا کنم، این علاقه دست خودم نیست. من با فیلم"ارتفاع پست" و در نقشی کاملا جدی شناخته شدم. پس از بازی در این فیلم برای اینکه بازیگری در نقش کمدی را تجربه کنم دو سال بیکاری و انتظار کشیدم و در چند کمدی خوب و معتبر کار کردم. ولی پس از ان متاسفانه تولید فیلم های خوب و ریشه دار که حرفی برای گفتن داشتند بسیار کم شد و از ان هم چیزی نصیب من نشد.

 

یک شب تصمیم گرفتم که از بازیگری خداحافظی کنم، وقتی خوب فکر کردم به این نتیجه رسیدم که اگر چنین کاری کنم چه کسی دلش خواهد سوخت؟ چه کسی از من خواهد پرسید چرا؟ با این تصمیم فقط خودم و عشقم را از بین می بردم. دم صبح تصمیم گرفتم این کار را نکنم. اما ژانر بازی ام را عوض کنم. با خودم فکر کردم چه کسی به من با چنین فیزیکی نقش های خوبی مانند "ارتفاع پست" و " خواب برفی" می دهد؟ من باید علاوه بر روحیه ام شرایط جسمانی ام را هم عوض کنم.

 

به پر خوری عادت کرده بود

در این سالها به پر خوری عادت کرده بودم و در مصرف غذا هیچ منعی برای خودم قائل نبودم و هیچ وقت هم به این فکر نمی کردم که نباید تا این حد بخورم. در کار که می گقتند هر چقدر چاق تر، با مزه تر؛ از نظر سلامت هم نه صدای معده و قلب در /امده بود و نه مشکل قند و چربی داشتم، پس هیچ مانعی برایم نبود. وقتی تناسب اندام و سلامت مساله و دغدغه تان نباشد، نه به معده تان نه به هضم غذا ونه به عواقب آن فکر می کنید. زمانی می فهمید که چه اشتباهی داشته اید که تناسب اندامتان را که یک موهبت است با تغذیه و عدم تحرک از دست داده اید و حالا باید از روی اصول تغذیه کنید و زندگی سختی را در پیش بگیرید.

 

از شدت گرسنگی گریه می کردم

دوران بسیار سختی بود. من با بیکاری خود خواسته مواجه بودم و نمی توانستم مثل سابق با دیگران ارتباط داشته باشم و در برنامه های زنده و مراسم ها حاضر نمی شدم و خودم را به اقیانوسی انداخته بودم که ابتدا فکر می کردم یک استخر است. چه شب هایی که به خاطر گرسنگی گریه کردم و چه روزهایی که مرتب در آینه نگاه می کردم و به خودم می گفتم " حواست باشد بیکاری و فشار گرسنگی تو را افسرده نکند" .

 

در این میان حواسم به همسر و دخترم هم می بود و همچنین باید جواب مردم را هم م یدادم که مدام از من می پرسیدند چرا نیستم و چرا در سریال ها و فیلم ها حضور ندارم. هر روز افسردگی تهدیدم می کرد و می ترسیدم نکند دیگر نتوانم کار کنم یا اینکه دیگر پیشنهادی نداشته باشم.

 

عادات غذاییمان در کودکی شکل می گیرد

بسیاری از عادت غذایی ما ریه در کودکی ما دارد. من متولد شهری کوچک هستم که پدرم دامداری می کرد و زمین های کشاورزی و باغ داشت. در خانه ما به خاطر رفت و امدهای زیاد عذا هم زیاد پخت می شد و مادرمان که عاشقانه دوستمان داشت فکر می کرد که اگر به ما اصرار کند که زیاد غذا بخوریم، در حق مان لطف و محبت کرده است. مادرم همیشه به ما می گفت "یه چیزی بخور جون بگیری"، " ای وای چرا اینقدر داغ شدی، بذار یه چیزی بدم بخوری"، " چرا نمی خوابید، بیایید یه چیزی بخورید و بعدش بخوابید" و ... خلاصه درمان همه دردها از نظر مادر من غذا خوردن بود.

 

قرار نیست همه زنتیکی لاغر باشند

من از کودکی با مشکل چاقی دست به گریبان بودم و در واقع چاقی در بین ما ارثی است. مادر و پدرم چاق بودند و من هم ژنتیکی استعداد چاقی دارم و دخترم سارینا هم با این مشکل رو برو است. شاید ما ادم هایی که استعداد چاقی داریم وقتی در جمعی قرار می گیریم که همه راحت غذا می خوردند و تناسب اندام هم دارند ناراحت شویم که چرا ما این طور هستیم؟ ولی باید بپذیریم که ما این طور خلق شده ایم و همان طور که اثر انگشت ها یکی نیستند، شرایط جسمانی و ژنتیکی انسان ها هم مشابهی ندارند.

 

تناسب اندام را به خاطر هوس غذاخوردن از دست نمی دهم

حضور مرتب در ورزشگاه و ورزش هایی مانند تنیس و شنا خیلی به من کمک کردند تا بتوانم روحیه ام را حفظ کنم و به رژیم ادامه دهم. هنوز هم تا رسیدن به فیزیک مطلوب راه زیادی دارم و هنوز هم خیلی وقت ها واقعا دوست دارم رژیم را رها کنم و راحت هر چه دوست دارم بخورم. آن روحیه راحت طلبی گاهی به سراغم می آید و فکر می کنم "حالا برویم یک فالوده بخوریم" ، " به به! چقدر دلم کباب ترکی می خواهد". ولی مرتب با خودم می گویم من این تناسب اندام و حس سبکی را با بدبختی به دست آورده ام و نباید به راحتی از دست بدهم.

 

صبح خیلی زود سیب بخورید

یک توصیه علمی برای لاغر شدن این است که صبح خیلی زود مثلا ساعت ۶ کاری کنیم تا دستگاه گوترش ما شروع به کار کند، مثلا یک سیب یا یک چیز سبک بخوریم تا با شروع به کار دستگاه گوارشمان این پیام به مغز برسد و سوخت و ساز بدن نیز آغاز شود.

 

هیچ دارویی در جهان وجود ندارد که شما را لاغر کند

در کشور ما تا دلتان بخواهد تبلیغات لاغری با انواع و اقسام قرص، ژل، پودر و شلوارک های لاغری وجود دارد و روزی نیست که نشنویم یا در تبلیغات شبکه های مجازی و اجتماعی نخوانیم که در فلان کلاس در یک جلسه فلان میزان لاغر شوید یا ۲۰ روز مانده به عید ۲۰ روز لاغر کنید. من همه این روش ها را امتحان کرده امهر کالایی که مخصوص لاغری بود و من فکر کردم ممکن است مرا کمک کند تا به تناسب اندام برسم، خریدم، اما هیچ کدام اثر بخش نبود.

 

تنها گزینه پیش روی شما برا لاغز شدم و دست یافتن به اندامی مناسب این است که با خود بگویید زندگی تان از این پس به این شکل است که باید همه مواد غذایی مورد نیاز بدنتان را بخورید، اما به میزان کم و از شکر و چربی ها دوری کنید و مصرفشان را به حداقل برسانید و ورزش را رها نکنید.

 

فالوئرهایم هم با من رژیم را آغاز کردند

وقتی رژیم را شروع کردم و عکس هایم را در باشگاه در صفحه اینستاگرامم گذاشتم، عده ای از کاربران هم ابراز تمایل کردند که همزمان با من ورزش و رژیم غذایی را شروع کردند به ارسال عکسهایشان در این صفحه؛ مثلا عکس هایی از چند ماه قبل خود و عکسی هم بعداز گرفتن رژیم می گذاشتند و انگیزه گرفته بودند. آنقدر تعداد این آدم ها زیاد شد که من دیگر در وجود خودم به نوعی احساس وظیفه می کردم که پا به پای آنها ادامه دهم.

 

احساس خیلی خوبی نسبت به این موضوع دارم و از اینکه توانسته ام روی عده ای از افراد که دوستان خودم می دانم اثر بگذارم و تشویقشان کنم تا ورزش کنند و به تناسب اندام و سلامتشان فکر کنند، بسیار خوشحالم.

 

 

 

 

 

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
میخوام با شهرام قائدی ارتباط برقرار میکنم خواهش میکنم راهنماییم کنید خیلی واجبه
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش