جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۰۸ - ۲۹ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۶۸۳۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

حقایقی از زندگی خصوصی شاهرخ استخری

شاهرخ استخری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
 شاهرخ استخری با حضور در برنامه «من و شما» پاسخگوی سوالات آرش ظلی‌پور مجری این برنامه شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، شاهرخ استخری با حضور در برنامه «من و شما» به تهیه‌کنندگی هادی قندی پاسخگوی سوالات آرش ظلی‌پور مجری برنامه شد. وی در ابتدای صحبت درباره اینکه چرا به نظر می‌رسد خیلی مغرور است گفت: اطرافیانم این نظر را ندارند چون من را می‌شناسند و شاید کسانی که از دور فقط با نام من آشنا هستند از روی عکس‌ها ممکن است این قضاوت را بکنند که باید بگویم اشتباه است.

از حضور در میهمانی‌ها و اکران‌های خصوصی خوشم نمی‌آید

وی درباره اینکه چرا در جمع‌های سینمایی شرکت نمی‌کند و خیلی گوشه‌گیر است، گفت: احساس می‌کنم شاید نه من خیلی برای آنها جذاب هستم نه موقعیت اجتماعی‌ام ایجاب می‌کند که در این جمع‌ها باشم. دوستان زیادی هم در این فضا ندارم و صمیمی‌ترین دوستانم امیررضا دلاوری و پندار اکبری هستند و با باقی در حد یک احوالپرسی تلفنی هر چند وقت یک بار ارتباط دارم. از حضور در میهمانی‌ها و اکران خصوصی‌ها و فضاهای این شکلی خوشم نمی‌آید. به کسانی که عشق شهرت هستند پیشنهاد می‌کنم که این کارها را بکنند ؛ ولی من خیلی اهلش نیستم.

وی با تاکید بر اینکه سینما خیلی بی‌رحم است، اشاره کرد: شما ببینید این سینمای بی‌رحم اکبر عبدی را داشت حذف می‌کرد، مهدی هاشمی را داشت حذف می‌کرد. من اصلا فکر نمی‌کردم حامد بهداد یک روز دیگر گزینه یک نباشد. این ذات سینماست؛ یک روز دخترها برایت دست می‌زنند، یک روز پخته‌ترها تشویقت می‌کند و ... . رضا عطاران سال ۷۲ کارش را شروع کرد اما در یک دهه اخیر تبدیل به ستاره شد این یعنی که به راحتی هیچ چیزی به دست نمی‌آید. اتفاقی که با دلنوازان برای من افتاد و باید حفظش می‌کردم و برای همین خیلی از پیشنهادها را رد کردم.

رد پیشنهاد بازی در فیلم جیرانی زندگی‌ام را عوض کرد

استخری با بیان این موضوع که با رد کردن پیشنهاد بازی در فیلم فریدون جیرانی مسیرش عوض شد، گفت: شاید پشیمانی‌ام به خاطر بازی نکردن در فیلم «قصه پریا» باشد؛ نقشی که بعدها مصطفی زمانی آن را بازی کرد. من حتی تست لباس هم داده بودم و همه چیز آماده بود اما در نهایت این اتفاق نیفتاد و ممکن بود همان فیلم مسیر کاری زندگی مرا جا به جا کند.

ماهی ۳۰ میلیون دستمزدم برای «فاصله ها»

بازیگر «فاصله‌ها» در ادامه گفت که شهرت اصلا برایش اولویت نیست و اضافه کرد: من دیده شدن و شهرت برایم گزینه اصلی نیست و بیشتر به فکر آینده دخترم هستم. آن سینمایی که به من پیشنهاد حضور می دهند سینمای مورد علاقه من نیست. بروید از ساره بیات همکلاسی من در «کارنامه» در سال ۸۳ بپرسید که من چه چیزی از بازیگری می‌خواستم. چقدر به دنبال تشویق بودم؟ من ماهی ۳۰ میلیون به خاطر بازی در «فاصله‌ها» گرفتم و بعد از آن باز هم می‌توانستم با همین معیار پیش بروم اما این کار را اصلا نخواستم انجام بدهم.

در بخش فضای مجازی شاهرخ استخری به طرفداران وفادارش اشاره کرد و گفت: من پیش‌بینی می‌کردم که بعد از ازدواجم از میزان هوادارنم کم شود اما اصلا از این موضوع نمی‌ترسیدم. آنها با من از دلنوازان تا الان ماندند و ثابت کردند که چقدر وفادار هستند، من در این مورد خیلی ادعایم می‌شود. شما نمی‌دانید که چه کارهایی از پس اینها برمی‌آید و همین الان اگر اعلام کنم تا یک ساعت دیگر ۲۰ هزار تا کامنت «شاهرخ» می‌توانند زیر یکی از پست‌های شما بگذارند.

همسرم از ۱۶ سالگی کف کارخانه کار کرده

ظلی‌پور در بخش دیگری از گفتگو با طرح این سوال که خیلی‌ها می‌گویند تو همسر پولدار داری، گفت: من متاسفم که الان سوییچ ماشین ملاک اعتبار و شخصیت آدم‌ها شده است، خانواده همسر من اصلا متمول نیستند. همسرم نیز از ۱۶ سالگی کف کارخانه کار کرده و روی پای خودش ایستاده این ملاک من برای ازدواج با او بود. من هم ده سال مستقل و تنها زندگی کردم، پدر من هم کارمند است و بخشی از کودکی‌ام در زمان جنگ در جزیره خارک گذشته است. برای همین باید بگویم که ما با سختی به این جایگاه رسیدیم.

وی همچنین به این نکته اشاره کرد که اصلا دوست ندارد که عکس همسرش جایی منتشر شود چون نمی‌خواهد که او را کسی بشناسد.

استخری در پایان در پاسخ به این سوال که بالاخره ماشین خریدی یا نه، گفت: بله من خانه‌ای خریده بودم که برایم خیلی لقمه بزرگی بود اما بالاخره چند ماه پس از حضورم در «خندوانه» ماشین خریدم.

  • 16
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش