دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۸:۲۲ - ۰۵ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۱۴۲۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

ستاره اسکندری:

فروش فیلم‌ ربطی به موفقیت و ماندگاری آن‌ ندارد

ستاره اسکندری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
«فروش فیلم‌ها ربطی به موفقیت و ماندگاری آن‌ها ندارد و این‌که مقدار فروش تنها معیار این‌روزهای سینمای ما شده، به‌نظرم بسیار غلط است.»

به گزارش صبا،ستاره اسکندری از تئاتر آمد و به‌قول خودش در تلویزیون پرورش پیدا کرد. بازی‌های گزیده او در سینما باعث شد تا کمتر او را بر پرده نقره‌ای ببینیم اما این‌روزها او با «خانه کاغذی» به سینماها آمده است.گفت‌و‌گوی «صبا» با او سرشار از نگرانی‌ها و دغدغه‌های او برای هنر ایران بود که در آن از فعالیت‌های خود، بخصوص تاسیس خانه‌فرهنگ و هنر مانا برای فعالیت‌های تئاتری سخن گفت.

 

‌خانم اسکندری همه ما شما را از تلویزیون و سریال‌های تلویزیونی شناختیم و فعالیت شما در سینما همیشه موردی و محدود بوده است. البته امسال دو‌فیلم «دریاچه ماهی» و «خانه کاغذی» با بازی شما اکران شده است که فیلم «دریاچه ماهی» از جشنواره دو‌سال پیش به‌جا مانده بود. انتخاب‌های شما در سینما به چه موضوعی ارتباط دارد؟ آیا سخت‌گیری شما در سینما برای انتخاب‌نقش بیشتر است یا در تلویزیون برای کار راحت‌تر هستید؟

حقیقتش را بخواهید مدت‌ها است که در تلویزیون هم نیستم. واقعیت این است که من برای کار تصویر چه در تلویزیون و چه در سینما نسبت‌به تئاتر با سخت‌گیری کمتری برخورد می‌کنم. در تلویزیون امکان انتخاب بیشتر است چون من اصولا به‌قول‌معروف در تئاتر به‌دنیا آمدم و در تلویزیون بزرگ شده‌ام و بیش‌از ۲۰‌سال است که در تلویزیون فعالیت می‌کنم. پس طبیعی است که در‌طی این‌مدت شما و بینندگان دیگر مرا بیشتر در تلویزیون دیده باشید و خاصیت تلویزیون در همین بیشتر دیده‌شدن است. در سینما کمتر فعالیت داشتم نه به‌خاطر این‌که انتخابی در این‌میان نداشتم بلکه پیشنهاداتی که در حوزه سینما به من شد کمتر از پیشنهادات من در تلویزیون و تئاتر بود هرچند که در تئاتر هم حضور پررنگی نداشتم و در ۲۰‌سال گذشته تنها در ۱۲‌تئاتر کار کردم که از نظر کیفیتی همه کیفیت بالایی داشتند و مورد اقبال عمومی هم قرار گرفته‌اند‌، شاید به‌همین دلیل در تئاتر نامم کمی بزرگ‌تر باشد

 

‌یکی‌از دو فیلم امسال شما «دریاچه ماهی» بود که در آن فیلم نقش جالب و ویژه‌ای داشتید و خود فیلم هم مضمون و حال‌و‌هوای خاصی داشت، اما متاسفانه تا‌حدی این فیلم قربانی شرایط اکران شد. کمی در مورد حضورتان در این فیلم و نحوه ارتباطتان با این شخصیت در شرایطی که قطعا این پروژه تولید سختی هم داشت برای ما صحبت کنید. مخصوصا فیلم دفاع مقدسی که ساخت آن‌ها در سینمای ما روز‌به‌روز کمتر می‌شود.

در شرایطی‌که همیشه در جنگ بیشتر به مرد‌ها پرداخته می‌شود و زنان این مردان جنگی کمتر دیده می‌‌شوند، «دریاچه ماهی» فیلمی با یک نگاه زنانه به جنگ بود و این به نقش من در فیلم هیچ ارتباطی ندارد، بلکه نوع نگاه به جنگ در این فیلم نگاهی شاعرانه بود و برای من بار ضد‌جنگ داشت. تمام این‌ها باعث شد علی‌رغم این‌که شرایط سنی نقشم از من بیشتر بود ولی با اطمینان خاطر این مسئله را بپذیرم و بازی در این فیلم را خیلی دوست داشتم. اما متاسفانه همانطور که گفتید ما این روزها بسیار درگیر تجارت در سینما هستیم، داستان‌هایی را برای مردم تعریف می‌کنیم‌، عده‌ای را در نظر مردم قهرمان می‌کنیم و با همان داستان‌ها و افراد به‌پیش می‌رویم و به‌نظرم به‌اندازه‌ای بار اندیشه در سینمای ایران در اولویت‌های پایین قرار گرفته است که از بعضی وقایع ‌که در این سینما رخ می‌دهد تعجب می‌کنم. گاهی دوستان خبرنگار به من زنگ می‌زنند و نظرم را درباره موفقیت یک فیلم در نسبت با آمار فروش آن می‌پرسند. واکنش من این است که اصولا نفس این سوال از طرف جامعه خبرنگار بعید است. واقعیت این است که فروش فیلم‌ها ربطی به موفقیت و ماندگاری آن‌ها ندارد و این‌که مقدار فروش تنها معیار این‌روزهای سینمای ما شده، به‌نظرم بسیار غلط است. این عدم‌فروش‌ها دلایل متعدد و مختلفی دارد، از پخش‌کننده و سینما‌دار تا سیاست‌چینش فیلم‌ها و تامین میزان اندیشه‌ای که قرار است در فیلم‌ها وجود داشته باشد و هزار‌و‌یک عنصر در دیده‌شدن یا فروش یک کار می‌توانند دخیل باشند. به‌‌‌نظر من فیلم «دریاچه ماهی» فیلم سینماهای امروز ما نبود و نیست. متعلق‌به آن جنس سینمایی که ما امروز آن‌را مشاهده می‌کنیم نیست و در‌واقع جای آن در این سینما نیست. اما من انتظار داشتم بخش‌های مرتبط با سازمان‌ها و نهادهایی که باید از آثاری این‌چنینی حمایت کنند، اقدامی انجام دهند اما هیچ‌کاری نکردند و درکمال تعجب هیچ حمایتی از این فیلم نشد و به‌نوعی این فیلم خیلی تنها ماند که از این اتفاق متاسفم.

 

ستاره اسکندری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شرایط اکران «خانه کاغذی» را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه اتفاقی که برای «دریاچه ماهی» افتاد این‌روزها برای :خانه کاغذی» هم به‌نوعی در‌حال رقم‌خوردن است چون آنقدرعادت کرده‌ایم که این‌روزها فیلم‌های ساده‌تری را ببینیم و به‌راحتی و بدون فکر‌کردن از فیلم‌ها عبور کنیم، «خانه کاغذی» هم خوب دیده نمی‌شود. ضمن‌این‌که مشکلات خاصی گریبان این فیلم را گرفته است. ما در مملکتی زندگی می‌کنیم که چندین مدل اداره می‌شود و آن‌چه که در سینما اکران می‌شود ناگاه توسط تلویزیون تحریم می‌شود و گاهی آن‌چه در تلویزیون پخش می‌شود توسط رسانه‌ای یا جای دیگری تحریم می‌شود و من نمی‌دانم ما کی قرار است به یک وحدت‌عمل برسیم. فیلمی را وزارت ارشاد رفع توقیف می‌کند اما نامه‌ای که از یک‌جایی نوشته می‌شود و کار‌هایی که عده‌ای دیگری می‌کنند جو را به‌هم می‌ریزد. انگار‌نه‌انگار که ما در این کشور مدیریت فرهنگی داریم که باید برای آبادانی و به سامان رساندن این وضعیت در سینما و تلویزیون تلاش کنند. جسارت می‌کنم و بخشی از این مسئله را معطوف به رسانه‌ها و اهالی‌خبر به‌خصوص در دنیای مجازی می‌دانم که گاهی تعدادی از آن‌ها جلوتر و متفاوت‌تر از واقعیت‌ها فعالیت می‌کنند و در بسیاری از مطبوعات ما دیگر چیزی به‌نام نقد وجود ندارد و بیشتر فعالیت‌های شبیه جو و اتمسفری بر له یا علیه شخص یا جریان یا فیلم خاصی است. این مسائل را هر شخصی در هر فعالیت هنری که داشته باشد دلگیر می‌کند و از دیدگاه من به‌نوعی در یک شرایط‌گذار و یک آشفته‌بازار عجیبی به‌سر می‌بریم. من تعجب می‌کنم چگونه شخصی می‌تواند در سینما و تئاتر باشد اما در تلویزیون حضورش ممنوع باشد؟ شنیده‌ام تیزر «خانه کاغذی» به‌‌خاطر تصویر آقای پاکدل از تلویزیون پخش نشد و گفته‌اند باید تیزر جدیدی برای این فیلم ساخته شود. این‌جاست که تعجب می‌کنید چگونه شخصی با سابقه فعالیت تلویزیونی که اکنون هم در سینما و تئاتر فعال است در تلویزیون مملکت ممنوع الپخش است؟ تمام این مسائل ذره‌ذره به سینمای مستقل و به ما ضربه می زنند و باعث می‌شود افراد بیایند و از سینمایی که یکی از ارکان و رسالت‌های اصلی آن به‌دوش کشیدن یا ارتقاء یک فرهنگ است دست بردارند. متاسفانه کسانی‌که در سینمای مستقل هستند با تداوم این وضعیت می‌بینند چاره‌ای جز پناه بردن به ساخت فیلم‌هایی که دور از اندیشه است و طنزهای سخیفی در آن دیده می‌شود ندارند و تنها دلیلشان برای این‌کار بازگشت سرمایه است. گاهی مسئولین دقت نمی‌کنند که همه به کشتن هم برخاستند نه به یاری کردن یک‌دیگر. مگر چقدر تحمل دیدن این فضا را در فرهنگ و هنر مان داریم؟ ما به آبادانی در کشورمان نیاز داریم که سرچشمه آن از فرهنگ‌ و هنرمی آید.

 

ستاره اسکندری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

خانم اسکندری شنیده‌ام امسال در کنار فعالیت‌هایتان یک خانه فرهنگ و هنر هم تاسیس کرده‌اید. لطفاً کمی در‌مورد این موسسه و فعالیت‌های آن برایمان بگویید؟

وقتی زیاد در‌مورد مشکلات مصاحبه می‌کنید این مصاحبه‌ها از دیدگاه عده‌ای تبدیل به غرولند می‌شود و من فکر کردم که بتوانم وارد عمل شوم و اگر فکر می‌کنم چیزهایی در حرفه‌ام گمشده است، شروع کنم و جایی را بنیاد بگذارم تا آن‌گونه که من به این حرفه نگاه می‌کنم در آن‌جا اتفاقات و جریاناتی برای تئاتر جاری شود. خانه فرهنگ‌و‌هنر مانا یک‌ماه است فعالیت خود را کم‌و‌بیش آغاز کرده و فعالیت‌های این موسسه چند‌رویکرد اصلی دارد. یکی از آن‌ها پیگیری کردن نگاهی به‌نام نقد است که مدت‌هاست در فضای تئاتر ما گم شده و همه‌چیز در حد سلیقه و روابط عمومی در عرصه تئاتر پایین آمده است. یکی از فعالیت‌های من در این موسسه این است که شرایطی فراهم کنم تا دوستان منتقد در این‌جا جمع شوند و با برگزاری کلاس‌های منتقدان فراسلیقه‌ای با دیدگاه فراجناحی را تربیت کنیم و نقد در تئاتر ما دوباره به امری کارشناسانه بدل شود. دیگر رویکرد ما این است که با‌توجه به مجموعه اتفاقاتی که در تئاتر تهران در حال رخ‌دادن است و کمبود تئاتر در شهرستان‌ها بسیار متمایلم که این مرکز یک پل ارتباطی بین شهرستان‌ها و تهران باشد و تا جایی‌که می‌توانم از کارهای شهرستانی در محل تولید‌شان و اجرا‌های تهران این کارها حمایت کنم. تا آن دوستان هم به تهران بیایند و ببینند که در این‌جا هم تئاتر درگیری‌های خود را دارد و مثل قصه مهاجرت نشود که به سودای کار بهتر در تئاتر یا اتفاق بهتری به این‌جا بیایند. دلم می‌خواهد این هنرمندان شهرستانی بدانند که بهتر است در شهر خود کار کنند و سعی کنند تئاتر را در شهر خود جاری کنند و تئاتر تبدیل به نیاز هر شهری شود. از دیگر برنامه‌های ما در این موسسه تمرکز بر اشکال تئاتر ایرانی است که بعضی از آن‌ها در حال فراموش‌شدن بدون ثبت‌شدن هستند. خیمه‌شب‌بازی، نقالی، پرده‌خوانی و تعزیه که از جمله بخش‌های شناخته شده هنر تئاتر ایران است را همه می‌شناسند اما شاید این‌روزها همه ما در تئاتر درگیر اتفاقات مدرن‌تری هستیم بدون این‌که آن سابقه را بلد باشیم و به نسل‌های آینده خود انتقال دهیم و تمایل دارم کار این ثبت را در خانه فرهنگ‌و‌هنر مانا انجام دهم. فعالیت دیگر ما در این موسسه این است که شما سراغ هر کارگردان تئاتری بروید کمتر سایتی را پیدا می‌کنید که در آن تاریخ شفاهی زندگی و فعالیت‌های آن‌ها مستند شده باشد، از جمله نمایشنامه‌هایی که ‌ند، عکس‌هایی که از اجراهای خود دارند یا حتی فیلم‌های کارهای این اساتید که دانه‌دانه در حال رفتن هستند و تجربه‌های خود را با خود به‌گورمی‌برند. تلاش من این است که بتوانم به این تلاش‌ها و تجربه‌ها دست پیدا کنم و آن‌ها را جمع‌آوری کنم. از همه این‌ها مهمتر این است که ما مدت‌هاست ‌گفت‌و‌گو را فراموش کرده‌ایم و جامعه ما تبدیل به جامعه‌ای مونولوگ شده و صدای همدیگر را نمی‌شنویم. از آن‌جایی که مبنای ‌تئاتر از دیدگاه من دیالوگ است امیدوارم ‌خانه فرهنگ‌و‌هنر مانا تبدیل به محلی برای گفت‌وگوی اهالی تئاتر سینما و تلویزیون شود.

 

ستاره اسکندری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

تا جایی‌که از صحبت‌های شما برداشت کردم فعالیت خانه فرهنگ‌و‌هنر ما‌نا فعالیت‌های پژوهشی با تکیه‌بر تئاتر در درجه‌اول و سینما و تلویزیون است آیا بخش آموزشی هم در این خانه فرهنگ‌و‌هنر وجود دارد یا در فازهای بعدی به آن اضافه می‌شود؟

بیش‌از آن‌که آموزش و تئاتر به‌صورت مستقیم در این موسسه اتفاق بیفتد دوست‌دارم اگر آموزشی هم اتفاق می‌افتد آموزش پیرامون تئاتر باشد چون اکنون به‌اندازه موهای سر من و شما آموزشگاه تئاتر در کشورمان وجود دارد.گویا ما از یاد برده‌ایم که در تئاتر فلسفه و ادبیات و موسیقی داریم. من ترجیح می‌دهم در اطراف تئاتر قدم بزنم چون آن‌چیزی که از نظر من نهال تئاتر را نازک و بی‌جان می‌کند این است که آنگونه که باید ریشه آن قوی و مستحکم نشده است، بنابراین فعلا تمایلی به پرورش شاگردی ندارم که بعدا نتوانم به آن‌ها بگویم پا به چه عرصه‌ای گذاشته‌اند.

 

کمی در‌مورد فیلم «خانه کاغذی» صحبت کنید. قبلا در فیلم«نیمه‌شب اتفاق افتاد» با خانم پاکروان در مقام تهیه‌کننده و کارگردان همکاری داشته‌اید و این‌بار این همکاری در مقام تهیه‌کننده و بازیگر در «خانه کاغذی» تکرار شد، ضمن این‌که هر دوی شما در این فیلم با آقای پرویز پرستویی همبازی بوده‌اید کمی در مورد این فیلم با ما صحبت کنید؟

همانطور که اشاره کردید من و خانم پاکروان قبلا در مقام بازیگر و کارگردان در فیلم «نیمه‌شب اتفاق افتاد» که آن‌را بسیار دوست دارم با‌هم همکاری کردیم و بعدا او در نقش تهیه‌کننده و بازیگر در کنار من قرار گرفت. وقتی «خانه کاغذی» به من پیشنهاد شد، نوع قصه آن فیلم برای من بسیار جذاب بود که در روزگاری که همه به فروش و مسائل گیشه‌ای و امثال آن فکر می‌کنند؛ کسی آمده و زندگی یک روزنامه‌نگار شریف را که زندگی‌اش دچار تحولاتی شده است در داستان خود تعریف می‌کنند. روزنامه‌نگاری که که قصد افشاگری دارد و ته‌مانده قدرت مبارزه‌ای در او است و به‌واسطه یک‌ عشق ‌دوباره برمی‌خیزد و دوباره شروع به نوشتن می‌کند‌ و همه این‌ها برای من نکات جذاب داستان بود‌. «خانه کاغذی» در این جامعه سیاست‌زده برای من یک عاشقانه جذاب بود و با این فیلم تاریخی را با خود مرور می‌کردم که ما چقدر در کشوری با این حجم مسائل مختلف زندگی کرده‌ایم و زندگی‌ها، عشق‌ها و خانواده‌ها تحت‌تاثیر وقایع اجتماعی و سیاسی مختلف در طول‌زمان قرار گرفت.

 

ستاره اسکندری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

با‌توجه به فعالیت شما در خانه فرهنگ و هنر مانا، آیا سال آینده یا در سال‌جاری برنامه‌ای برای حضور در تئاتر دارید؟

بله، این خانه فرهنگ وقتم را گرفته اما بعد از سه‌سال که از نمایش «هم‌هوایی» ‌گذشته است، این‌روزها در تماشاخانه ایران‌شهر در تئاتری به‌نام «نفر‌دوم» به کارگردانی مهین صدری در کنار خودش و الهام کردا و مشغول بازی هستم و مخاطبان این نوشته را به‌تماشای این تئاتر دعوت می‌کنم. چون کاری است که به‌نظرم به فضای ذهنی‌ام نزدیک بود و تا آخر دی‌ماه اجرای این نمایش را ادامه می‌دهم.

 

 

 

 

 

 

  • 10
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش