جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۲۱:۵۹ - ۰۵ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۱۴۷۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

با محمد دلاوری، مجری جنجالی ۲۰:۳۰

صرفا جهت اطلاع؛ خبر مرا بلعید!

محمد دلاوری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
محمد دلاوری، ظرفیت رسانه‌ای مانند تلویزیون را خوب می‌شناخت و می‌دانست که با استفاده از یک قالب جدید خبری می‌تواند برنامه‌ای تاثیرگذار را روانه آنتن کند.

دلاوری دیگر تصمیم ندارد، صرفا جهت اطلاع را بار دیگر مقابل دوربین ببرد و در جدول پخش قرار دهد.او به تلویزیون علاقه دارد و این روزها در حال رصد و تحلیل اتفاقات پیرامونش است تا شاید بار دیگر با یک برنامه کاملا متفاوت، بینندگان تلویزیون را غافلگیر کند.در فرصتی که پیش آمد با دلاوری درباره زندگی و کار رسانه‌ای در دنیای امروز هم‌صحبت شدیم.

 

چه شد که تصمیم گرفتید وارد کار خبر شوید و فعالیت در رسانه را به عنوان حرفه انتخاب کنید؟

تصمیم نداشتم خبرنگار شوم!‌ دوست داشتم نویسنده و کارگردان شوم، اما خبر مرا بلعید! آن زمان به نظرم رسید که یکی از راه‌‌های کارگردان شدن این است که به‌عنوان خبرنگار وارد حرفه روزنامه‌نگاری شده و از این طریق به دنیای اهالی فرهنگ و هنر نزدیک شوم. چون خانواده‌‌ام مخالف حضورم در حرفه سینما بودند و من باید راه میانبری را پیدا می‌کردم. اما خبرنگاری، گزارش‌نویسی و ستون‌نویسی و رسانه بر همه خواسته‌‌هایم قالب شد.

 

این‌که گفتید خانواده‌ مخالف بودند که دنبال علاقه خود بروید،تقریبا اتفاقی است که مابه ازای زیادی دارد، بیشتر خانواده‌ها به دلایل مختلف، مسیر زندگی فرزندان را آن‌گونه که خود دوست دارند،رقم می‌زنند به نظرتان این روش چه تاثیری در سرنوشت بچه‌ها دارد؟

یکی از باورهایی که باید در ذهن مردم نهادینه شود، این است که هر آدمی که به دنیا می‌آید تا یک سنی نیاز به مراقبت و حمایت جدی دارد که باید هم از جسمش مراقبت شود و هم آگاهی لازم برای محافظت از خودش به او داده شود، اما از یک سن و سالی خودش باید بتواند تصمیم بگیرد و انتخاب کند.انسان موجود پیوند خورده نیست که او را در موقعیتی قرار داده و سفت و سخت نگهش داریم.هر آدمی برای خودش دنیا و جهانی دارد و قرار نیست کاملا شبیه والدینش شود. بخصوص بچه‌‌هایی که به فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر علاقه‌مندند. این‌گونه آدم‌ها به اصطلاح فلزشان یک چیز دیگر است و طور دیگری فکر می‌کنند و اگر تا ابد هم آنها را در حصار قرار دهیم، راهشان را پیدا می‌کنند پس بهتر است کمکشان‌ کنیم تا در راهی که انتخاب کرده‌اند، خطری تهدیدشان نکند، وگرنه تغییر مسیر کسی که سودای ورود به سینما را دارد از کارهای ناممکن است.اگر والدین موفق شوند جلوی او را بگیرند، حسرتی همیشگی در دل او خواهند گذاشت.

 

در مصاحبه‌ای گفته‌اید متاثر از دکترشریعتی و شهید آوینی هستید، این ایدئولوژی‌زدگی چقدر می‌تواند در انتخاب آدم‌ها موثر باشد؟

برای نسل من امکانی فراهم شده بود که زیست فرهنگی را تجربه کند، اتفاقی که در جوان‌‌های امروزی کمتر دیده می‌شود. ما تقریبا برای هر دهه فکری‌مان یک نفر را داشتیم که به‌وسیله او اندیشه‌هایمان را پر و بال بدهیم. در دوره‌ای دکتر شریعتی پناهگاه فکری‌ام بود و ازکتاب‌های او بسیار آموختم و در دوره‌ای شهید آوینی، اما واقعیت این است که در هیچ‌کدام از آنها نماندم، آموختم و عبور کردم و به زیست فرهنگی دیگری رفتم.

 

این روش به جهت دادن اندیشه هم کمک می‌کند؟

بله! بخصوص برای کسی که به اندیشیدن علاقه‌مند است و دوست دارد این اندیشه‌ورزی، هیجان و لذت هم داشته باشد! دکتر شریعتی، بهترین گزینه برای سن ۱۸ تا ۲۵ سالگی است.در این دوره سنی باید کتاب‌های او را خواند و لذت برد! اما بعد از ۲۵ سالگی دیگر نباید در اندیشه او گیر کرد و ماند چون از این سن به بعد دیگر اندیشه‌اش راضی‌ات نمی‌کند!

 

به نظر می‌رسد که نسل امروز زیاد پیگیر ایدلوژی نیست که بخواند و یک یا چند نفر را به‌عنوان آدم‌های پیشرو در تفکر انتخاب کرده و آنها را قبول داشته باشد.

معتقدم دوره سوپر استارهای فکری تمام شده و دنیا به سمت تکثر اندیشه حرکت می‌کند. جوان متفکر امروزی با دنیایی از تفکر و اندیشه‌ روبه‌روست. واقعیت این است که از چند دهه قبل اندیشمند خاص و بزرگی ظهور نکرده که بتواند طیف وسیعی را تحت تاثیر قرار دهد. اتمسفر کشور ما تغییر کرده و دوره پیوند‌های اسطوره‌ای و مراد و مریدی با شخصیت‌های خاص تمام شده، تفکر انتقادی قوی شده است. اینترنت قدرت واکاوی را بالا برده و شبکه‌های اجتماعی دسترسی به اندیشه‌های مختلف را امکان‌پذیر کرده است.توییتر، انقلابی را به وجود آورده، اندیشه‌ای در چند کلمه منتشر می‌شود و طیف وسیعی را متاثر می‌کند. جهان تغییر کرده و مناسبات فکری را تحت‌الشعاع قرار داده و نباید توقع داشت آدم‌های امروز به زیست فکری گذشته برگردند.

 

در دنیای رسانه‌ای جدید و ارتباطات گسترده اگر صرفا جهت اطلاع را بسازید و به پخش بدهید به نظرتان باز هم به اصطلاح گل خواهد کرد؟

بعد از پایان صرفا جهت اطلاع از جاهای مختلف با من تماس گرفته‌اند که ساخت آن را دوباره ادامه بدهم اما قبول نکردم چون آن برنامه بچه زمانه خودش بود و دوره‌اش تمام شد!‌ یکی از اشتباه‌های ما این است که بچه‌‌های رسانه‌ای خودمان را از نسل خودشان به اکنون می‌آوریم! این روش اشتباه است.اگر امروز بخواهیم «صرفا جهت اطلاع» بسازیم باید با مختصات کاملا جدید ساخته شود که به نظرم ظرفیت و هاضمه ساخت چنین برنامه‌ای وجود ندارد. فضای انتقادی در شبکه‌‌های اجتماعی و فضای مجازی آن‌قدر بالاست که برنامه‌ای تلویزیونی در قالب صرفا جهت اطلاع باید سطح انتقادش از شبکه‌های مجازی بیشتر باشد و جامعه و مسئولان طاقت و تحمل آن را ندارند.

 

آقای دلاوری بعد از صرفا جهت اطلاع چگونه زندگی می‌کند؟

راستش زندگی بدون حضور در سایه شهرت آن دوره خیلی خوشایند است ! اجرای برنامه تهران ۲۰ را در شب‌های شنبه، دوشنبه و چهارشنبه به عهده دارم. فعلا در وضعیت دید‌بانی قرار دارم، اطرافم را رصد می‌کنم تا جایی را برای بازی جدید و جذاب پیدا کنم !‌ اما واقعیت این است از کارهایی که اکنون انجام می‌دهم، راضی نیستم. کتابی به نام «۹۷۶ روز در پس کوچه‌های اروپا» منتشر کرده ام که داستان دو سال و نیم زندگی‌ام در بروکسل است. در این کتاب بدون این که بخواهم تفکری را به خواننده تزریق کرده یا چیزی را ارزشگذاری کنم فضای فکری، هنری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... اروپا را روایت کرده‌‌ام که مطالعه آن خالی از لطف نیست.

 

 

 

 

 

  • 15
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش