جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۳۴ - ۰۶ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۱۷۵۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

احسان کرمی:

نیازی به تلویزیون ندارم

احسان کرمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

احسان کرمی بازیگر تئاتر،‌ مجری رادیو و تلویزیون، خواننده و در این اواخر بازیگر تلویزیون، یکی از فعالترین هنرمندان در چند سال اخیر است. وی با تِستی که مجری باسابقه رادیو یعنی پریچهر بهروان از او گرفت وارد رادیو شد و به سرعت استعداد خود را در این زمینه نشان داد. از جمله شبکه‌های رادیویی که وی با آنها همکاری داشته‌است می‌توان به رادیو ایران، صدای آشنا، رادیو تهران و رادیو پیام اشاره کرد و حتی در گروه جمعه ایرانی وارد شد. کرمی در اولین مجموعه تلویزیونی‌اش، مشغول بازی در سریال «هیئت مدیره» در نقش اول است. وی در این سریال نقش جوانی را دارد که در ساختمانی در حاشیه غرب تهران ساکن شده است و قصد دارد تا آنجا را به یک سامانی برساند. کرمی همچنین کلاه قرمزی ۹۶ را نیز به عنوان صدا پیشه در صف پخش دارد. تسنیم با این بازیگر و مجری در مورد تلویزیون، رادیو و تئاتر به گپ و گفت پرداخته که در ادامه می خوانید.

 

شما با رادیو وارد رسانه ملی شدید، ولی اکنون در این مدیوم حضور ندارید. آیا دیگر دوست ندارید در این حوزه کار کنید؟

به نظر من رادیو اساس کار رسانه‌های غیر مکتوب است چرا که رادیو رسانه مادر است و خیلی روی تربیت هنرمند اثر دارد. با این حال خیلی کم به آن پرداخته شده است و اغلب نسبت به رادیو بی مهر هستند.

 

به نظر شما رادیو در سال‌های اخیر توانسته است که هنرمندان را با کار در آن ترغیب کند؟

وقتی آقای محمد صوفی از رادیو رفتند، من تصور می‌کردم با آمدن خانم آبروانی به عنوان معاونت جدید اتفاقات خوبی برای رادیو بیفتد. چرا که با وی در رادیو تهران کار کرده بودم و تجربه های خوبی داشتم. ولی متاسفانه زمانی که خانم آبروانی معاونت صدا شدند، رادیو آنچنان ترمز کرد که همه بچه‌های رادیو با سر توی دیوار رفتند! متاسفانه رادیو دیگر کیفیت شش سال پیش خود را ندارد.

 

فکر می‌کنید دلیل این موضوع چه چیزی است؟

دلیلش پیمانکاری شدن مدیریت‌هاست. متاسفانه شاهد این هستیم که برنامه‌های باسابقه‌ای مانند «جمعه ایرانی» که شناسنامه رادیو محسوب می‌شوند، به دلایلی که هرگز من نمی‌فهمم مدتی تعطیل و هنرمندانش پراکنده می‌شوند. این نشان می‌دهد رادیو خیلی راحت در این سال‌ها استعدادهایش را از دست

داده است. 

 

آیا شما به رادیو برمی‌گردید؟

هرگز برنمی گردم. زمانی که می‌خواستم به تلویزیون بیایم و روی بازیگری تمرکز کنم، به رادیو تهران رفتم و به آقای سعید معدن کن گفتم حاضرم به خاطر رادیو، بازیگری در تئاتر و تلویزیون را کنار بگذارم. وی از این پیشنهاد من استقبال کرد و از من در مورد ساخت برنامه‌ای با همکاری خانم بنفشه رافعی پرسید. من نیز در جواب گفتم خانم رافعی و من می توانیم یک برنامه عصرگاهی بسازیم که بعد از سه ماه همه آن را گوش کنند. معدن کن نیز در این مورد قول مساعد داد و به من گفت تا زمان ساخت برنامه هفته‌ای یک بار اجرای «تهران در شب» را بر عهده بگیرم. من نیز سه ماه این برنامه را اجرا می‌کردم. ولی در حقیقت در آن برنامه محدود به پاسخ به پیامک مخاطبان و یا خواندن چند متن ادبی یا شعر شده بودم. این یعنی اینکه من را نمی‌خواستند. بنابراین از رادیو خداحافظی کردم. پس از این ماجراها وقتی که مجری مسابقه برنامه رامبد جوان بودم، آقای معدن کن به من پیامک زد و در آن اظهار داشت که از اجرای پرهیجان برنامه لذت برده است. ولی من از این پیامک ناراحت شدم چرا که دوست داشتم این انرژی در رادیو صرف شود.

 

شما غیر از رادیو در تلویزیون نیز به عنوان یک مجری فعالیت داشته‌اید و توانستید نگاه مخاطبان را به خود جذب کنید. نظرتان در مورد مسیری که تلویزیون برای پرورش مجری در پیش گرفته چیست؟ شما با تهیه کننده بودن مجری‌ها موافق هستید؟

به نظر من بهترین برنامه‌های تلویزیونی مانند مردم ایران سلام و یا ماه عسل آنهایی بوده‌اند که مجری در آنها تهیه کننده نیز بوده است. من فکر می‌کنم تلویزیون اجرا را سرسری گرفته است و این حرفه را جدی نمی‌گیرد. این عدم کارآمدی در مدیریت مجری‌ها نیز کاملاً به چشم می‌خورد و خیلی هم به تلویزیون لطمه زده است. در حقیقت سیاستی در زمان آقای لاریجانی بنا گذاشته شد که طبق آن از ستاره شدن مجری‌ها جلوگیری می‌شود.

 

نحوه تعامل تلویزیون با مجری‌ها در حال حاضر چگونه است؟

متاسفانه تلویزیون با امر و نهی با این موضوع برخورد می‌کند. مثلاً به مجری‌ها می‌گوید به برخی اجراها نروند ولی نمی‌گویند در قبال چه چیزی نباید این کار را بکنند. من به لحاظ مالی احتیاجی به تلویزیون و شغلی مثل بازیگری ندارم ولی کسانی که درآمدشان از اجراست، وقتی می‌بینند تلویزیون برای یک برنامه ۲۰۰هزار تا یک میلیون می‌دهد در حالی که می‌توانند ۵/۲ میلیون از یک برنامه ۴۵ دقیقه ای خارج از سازمان درآمد داشته باشند، چرا نباید این کار را انجام دهند؟ این‌ها موضوعاتی است که باید مدیریت شود. 

 

شما صدا سازی یکی از کاراکترهای محبوب کلاه قرمزی به نام «عزیزم ببخشید» را بر عهده دارید و در حقیقت برای او شخصیت سازی کرده‌اید. چگونه به این کاراکتر رسیدید؟

من فعالیتم را در مورد «عزیزم ببخشید» صدا سازی نمی‌دانم چرا که به اعتقاد من همه این‌ها زیر مجموعه بازیگری هستند. آقای طهماسب 

معتقدند صدای کاراکترهای کلاه قرمزی باید نزدیک ترین صدا به صدای گویندگان‌شان باشد. گاهی کارهایی مانند صدا گذاری روی انیمشن‌های ما را با کاری که در هالیوود می‌شود مقایسه می‌کنند. این مقایسه از اساس اشتباه است. امکاناتی که در آنجا وجود دارد، نه تنها در بخش سخت افزار که در ساختار به گونه‌ای است که هرگز به آنها نمی‌رسیم. دلیل این امر هم 

عدم توانایی ما نیست، بلکه مسیر حرکت‌مان نسبت به هالیوود متفاوت است. 

 

احسان کرمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در چند ماه اخیر برخی نمایش‌ها به خاطر بازیگران‌شان با قیمت‌های نا متعارف بلیت های خود را به فروش می‌رسانند. آیا شما با این موضوع موافقید؟

من فکر می‌کنم هر کاری که سبب شود مردم به تئاتر بیایند خوب است، هر چند که باعث شود بلیت آن گران شود. حق تئاتر است که درآمد زیادی داشته باشد و البته حق اهالی تئاتر است که مخاطب خود را چه با ۲۰۰ هزار تومان و یا ۵۰۰ هزار تومان تعریف کند. 

 

پس شما موافق هستید که مخاطبان برای دیدن ستاره ها پول بیشتری بپردازند؟

بله من کاملا موافقم، به نظر من هیچ اشکالی ندارد شما به تئاتر بروید تا سوپر استارهای این کشور را ببینید. تئاتر یا دولتی است یا خصوصی. اگر دولت خیلی دلش می‌خواهد که مردم با یک رقم خیلی معقول به تئاتر بروند، مثل 

همه جای دنیا یک یارانه بزرگ به تئاتر بدهد.موضوع این است که یک ستاره در قبال یک ماه تئاتر کار کردن چه درآمدی را باید از دست بدهد؟ در ضمن درخشش هر ستاره دوره‌ای دارد و همیشگی نیست.

 

 

 

 

 

 

aftabeyazd.ir
  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش