چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۲۰:۳۹ - ۱۳ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۳۷۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

رویا میرعلمی:نمی‌خواهم در طنز کلیشه شوم

رویا میرعلمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
لازم است در این‌جا تاکید کنم که بعد از «لیسانسه‌ها» در هر کار طنزی بازی نخواهم کرد نه این‌که به‌طور کل از ژانر کمدی و طنز فاصله بگیرم نه، اما در این زمینه مایل نیستم کلیشه شوم

به گزارش صبا، رویا میرعلمی در سال۹۰ با حضور در «سال حیرانی» وارد تلویزیون شد و بعد از آن با سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی توانست حضوری موفق در تلویزیون را تجربه کند. همچنین او با حضور در مجموعه «شمعدونی» به کارگردانی سروش صحت در قالب حضور در کاری طنز بازی قابل‌قبولی از خود ارائه کرد. آخرین کار او هم در تلویزیون حضورش در سریال  «لیسانسه‌ها» به کارگردانی سروش صحت است که در آن نقش خواهر پلیس را ایفا می‌کند. میرعلمی مایل است نقش‌های خوب را در مدیوم‌های مختلف تجربه کند، تئاتر یا تلویزیون تفاوتی ندارد؛ اما هر نقش و کار یا هر کارگردانی نه. او تاکید می‌کند که بعد از «لیسانسه‌ها» در هر کار طنزی بازی نخواهد کرد؛ نه این‌که به‌طور کل از ژانر کمدی و طنز فاصله بگیرد اما در این زمینه مایل نیست کلیشه شود، به همین علت خیلی دقیق انتخاب می‌کند. درواقع زیر بار کمدی که هجو باشد نمی‌رود. ادامه صحبت‌های رویا میرعلمی را در متن زیر مشاهده می‌کنید.

سریال «لیسانسه‌ها» برخلاف ضبط متوالی آن، در دو نوبت پخش شد؛ آیا این موضوع تغییراتی را در فصل دوم به وجود آورد؟

همان‌طور که می‌دانید قرار بر این بود که «لیسانسه‌ها» به‌شکل متوالی پخش شود، اما وقفه‌ای که به وجود آمد باعث شد مخاطب احساس کند که کار در دو بخش ضبط شده است، به هر حال این موضوع تغییراتی را هم خواسته یا ناخواسته در پی داشت. تغییراتی در ساختار، نوع کارگردانی، پرداخت قصه و... شاید فانتزی را در قسمت‌های جدید بیشتر می‌بینیم، فضاهایی که بعضی وقت‌ها خیلی از از بینندگان بپسندند و برخی هم نه؛ اما تا جایی که من می‌دانم کسانی که بیننده و طرفداران سری اول سریال بودند همچنان جزو مخاطبان آن هستند و سریال را تماشا می‌کنند.

آیا این وقفه باعث لطمه زدن به کار نشد؟

به نظر من اگر تمام قسمت‌ها پشت سر هم پخش می‌شد قطعا جذاب‌تر بود. البته این نظر من است اما شاید این وقفه از جهاتی به نفع کار بوده و از سویی به ضرر آن؛ به نفع کار بوده چون گروه اجرایی نقاط ضعف و قدرت خود در پخش را در مواجهه با مخاطب پیدا می‌کنند و نقاط قوت را پررنگ‌تر و نقاط ضعف را بر طرف می‌کنند. درمجموع من مایل بودم که پخش «لیسانسه‌ها» پشت سر هم اتفاق بیفتد.

آیا درخصوص حضور در «فوق‌لیسانسه‌ها» صحبت‌هایی با گروه داشتید؟

طبق صحبتی که با ما داشتند قرار است این سری از کار هم ساخته شود اما نمی‌دانم که زمان دقیق ضبط و تولید آن چه زمانی است.

ما در سال‌های گذشته سریال‌‌های طنز روتینی داشتیم که اتفاقا مخاطب بسیار به آن‌ها علاقه‌مند بود؛ به نظر شما هنوز هم کارهای طنز هرشبی مانند گذشته مورد استقبال قرار می‌گیرند؟

به هر حال تلویزیون همیشه مخاطب خود را دارد. با وجود تمام اتفاقاتی که از سوی شبکه‌های ماهواره‌ای و خارجی رخ می‌دهد باز هم مخاطبان ما علاقه‌مندند تا تلویزیون مملکت خود را ببینند. اگر همیشه هنرمندان خوراک خوبی برای مخاطبان خود داشته باشند طبیعتا تماشاگر هم نسبت به تماشای کارهای آن‌ها تمایل بیشتری خواهد داشت که البته این موضوع به نگاه مدیران تلویزیون بستگی دارد. وقتی سریال‌هایی که ساخته می‌شوند رنگ و بوی واقعیت داشته باشند و از هر نوع دروغ و شعارزدگی دوری کنند، قطع به یقین مخاطب هم آن‌ها را دنبال می‌کند. درهر صورت تلویزیون مخاطب خود را دارد اما شاید در مواقعی با نوسان روبه‌رو شود. مواقعی تماشاگر با کارها همذات‌پنداری می‌کند و به‌نوعی با سریال‌ها و کارها گره می‌خورد و بر عکس ممکن است به‌شکل طبیعی کاری را پس بزند.

منظورتان اعمال ممیزی در تولیدات و وجود خط قرمزهاست که باعث پس‌زدن مخاطب می‌شود؟

سریال‌های طنز هم شاید با این ممیزی‌ها و نظارتی که روزبه‌روز پررنگ‌تر می‌شوند کم‌کم نتواند آن مسائلی که باید در تلویزیون مطرح کرد را نمایش دهند. مثل همان سکانس استخر در «لیسانسه‌ها» که نقدی بود بر تلویزیون و اتفاقاتی که همیشه در بحث ورزش و مسائل مربوط به آن رخ می‌دهد؛ من تصور می‌کنم که باید کمی نگاه ممیزی را عوض کرد، چرا که در صورت تلطیف آن مخاطب بیشتر جذب تلویزیون خواهد شد. متاسفانه گاهی افرادی را می‌بینیم که با افتخار می‌گویند ما تلویزیون ایران را نگاه نمی‌کنیم و این موضوع برای من خیلی ناراحت‌کننده است؛ چرا کسی باید این حرف را بزند، مگر تلویزیون قرار نیست که بازتاب جامعه باشد پس چرا باید عده‌ای آن را پس بزنند؛ کاش شرایطی به وجود بیاید که همین سریال‌هایی ساخته می‌شوند به‌شکلی باشند که مخاطبان را با تلویزیون آشتی دهند.

رویا میرعلمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

آقای صحت هم می‌گفتند که بعد از سریال «شمعدونی» فکر می‌کردند که دیگر نمی‌توانند در تلویزیون کار طنز بسازند اما در «لیسانسه‌ها» وضع تغییر کرده است.

این موضوع به‌خصوص در مورد سریال‌های طنز وجود دارد. سروش صحت انسان باهوشی است و توانست از مانع ممیزی بپرد. اما در همه سریال‌ها که نمی‌توان با تکه‌کلام و این‌گونه راه‌حل‌ها از ممیزی‌ها گذشت.

شما تجربه بازی در کار درام را هم دارید؛ سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی که جزو کارهای قابل دفاع در تلویزیون است، اما بعد از آن با سروش صحت طنز کار کردید. دلیل این انتخاب‌ها چه بود؟

من هم فضای طنز، کمدی و هم فضای جدی در تئاتر را تجربه کرده‌ام که بعد از آن در سریال ‌آقای فتحی نقشی را ایفا کردم؛ آقای صحت بازی من در تئاتر را دیده بود و درواقع برای بازی در کارهایش مرا از صحنه تئاتر انتخاب کردند؛ وقتی «شمعدونی» به من پیشنهاد شد، نقش را خیلی دوست داشتم و همچنن بسیار مایل بودم تا با سروش صحت هم این تجربه را داشته باشم، خوشحالم که این اتفاق افتاد.

آیا تجربه بازی در «شمعدونی» باعث شد تا در «لیسانسه‌ها» هم با سروش صحت همکاری کنید؟

بعد از «شمعدونی» تصمیم داشتم تا در هر نوع کار طنز و کمدی حضور نداشته‌ باشم چراکه پس از آن سریال، پیشنهادات زیادی برای بازی در کارهای طنز به من شد اما قبول نکردم؛ زیرا مایل نبودم صرفا به‌عنوان یک بازیگر طنز شناخته شوم که در همین راستا به کلیشه هم برسم؛ من در «شمعدونی» نقشی کمدی ایفا کردم اما قرار نیست که تمام نقش‌های کمدی را من ایفا کنم(با خنده). اصل دوست ندارم در یک قالب باقی بمانم، تیپی که در «شمعدونی» کار کردم را هرگز تکرار نخوهم کرد. سروش صحت اواخر سریال «شمعدونی» به من گفت که در حال نگارش «لیسانسه‌ها» است، باتوجه به اتفاقات خوبی که در کار با وی برایم افتاد مایل بودم که تجربه دیگری هم با او داشته باشم. به علاوه این که سروش صحت جزو کسانی است که طنز در تلویزیون را می‌شناسد. لازم است در این‌جا تاکید کنم که بعد از «لیسانسه‌ها» در هر کار طنزی بازی نخواهم کرد نه این‌که به‌طور کل از ژانر کمدی و طنز فاصله بگیرم نه، اما در این زمینه مایل نیستم کلیشه شوم، به همین علت خیلی دقیق انتخاب می‌کنم. درواقع زیر بار کمدی که هجو باشد نمی‌روم و بازی نمی‌کنم.

شما به‌طور کل در تلویزیون گزیده کار می‌کنید؛ چرا در کارهای درام و جدی کم‌کار هستید؟

ترجیح می‌دهم گزیده کار کنم و خیلی بادقت. به‌عنوان مثال زمانی که با سروش صحت کار می‌کنم خیالم از هر جهت راحت است، زیرا کار او را می‌شناسم. بحث فعالیت در تئاتر با تلویزیون خیلی فرق می‌کند، محیط تئاتر خیلی کوچک‌تر است، افرد شناخته‌شده‌اند، اگر در تلویزیون برای سریالی قراردادی بسته شود مجبوریم تا انتهای کار پای آن بایستیم؛ بنابراین خیلی شرایط انتخاب سخت‌تر است و باید با دقت فراوان کار کرد. بعد از سریال «شمعدونی» ترجیح دادم بیشتر تئاتر کار کنم و مشغول تجربه نقش‌هایی که به آن‌ها علاقه‌مندم شوم به این دلیل که تئاتر به‌لحاظ روحی من را اقنا و ارضا می‌کند؛ برای من همین کافی است، به‌منظور نقش گرفتن در تلویزیون دست و پا نمی‌زنم.

این روند باعث نمی‌شود که با کاهش پیشنهادات مواجه شوید؟ در هر صورت مدیوم تلویزیون و تعداد مخاطبان آن قابل قیاس با تئاتر نیست.

اتفاقا من فکر می‌کنم بعضی اوقات حضور مکرر و داشتن بازی‌‌های زیاد به بازیگر لطمه هم می‌زند. منظور من پرکار بودن بازیگر نیست بلکه قصد دارم بگویم زمانی که بازیگر به کلیشه تبدیل شود خوب نیست. وقتی بازیگر نقش‌هایی شبیه به هم را بازی می‌کند و اتفاق خاصی برای او رخ نمی‌دهد؛ خوب نیست. من به‌شخصه این روند را دوست ندارم. بلکه مایلم نقش‌های خوب را در مدیوم‌های مختلف تجربه کنم، تئاتر یا تلویزیون تفاوتی ندارد؛ اما نه هر نقش و کار یا هر کارگردانی.

«لیسانسه‌ها» طنز موقعیت و اجتماعی است که واقعیت‌ها و معضلات را با زبان طنز و منحصربه‌خود به تصویر کشیده است؛ باتوجه به کاراکترتان و کالبد کلی سریال، چقدر «لیسانسه‌ها» در بیان مسائل و حرف‌های خود موفق عمل کرده است؟

خوشبختانه این اتفاق در «لیسانسه‌ها» به‌خوبی افتاده است. ما سه جوان را می‌بینیم که در موقعیتی قرار می‌گیرند که به‌طور کامل واقعی هستند و شرایطی که دارند، یکی بی‌کار است، یکی قصد مهاجرت دارد که درگیر بیماری‌اش می‌شود، دیگری می‌خواهد ازدواج کند؛ مابه‌ازای همه این موقعیت‌ها را در جامعه می‌بینیم. شاید یکی از دلایلی که جوانان و افراد در سنین پایین ارتباط خوبی با سریال برقرار کرده‌اند همین است که معضلات و مشکلات واقعی خودشان را در کالبد سریال و این سه شخصیت می‌بینند و آن را حس می‌کنند. خوشبختانه به‌شکل درستی هم بیان شده است، خیلی شعارزده نیست و کاملا اتفاقاتی که در طول سریال می‌افتد به‌نوعی شرایط جامعه، نوع ارتباطات و... را نقد می‌کند و در «لیسانسه‌ها» خیلی جالب به آن پرداخته شده است و قشری هم که با آن ارتباط برقرار کرده به‌عینه مشکلات خود را می‌بینند.

نقش و نوع طنز در «شمعدونی» را در مقایسه با «لیسانسه‌ها» چقدر متفاوت می‌بینید؟

من در این دو سریال دو نقش کاملا متفاوت را بازی کردم، «شمعدونی» تیپ و موقعیت دیگری بود؛ «لیسانسه‌ها» کاملا متفاوت است، نقش من در این سریال با «زیبا» تفاوت‌های زیادی دارد، به‌نوعی «شمعدونی» برایم خیلی جذاب بود و نقشم در آن سریال را خیلی دوست داشتم و خیلی برای آن تلاش کردم؛ در «لیسانسه‌ها» نقش، کوتاه‌تر و خلاصه‌تر است؛ اگر دقت کرده باشید موضوع و خط اصلی داستان درباره آن سه جوان است و در کنار آن‌ها داستان‌های دیگری شکل می‌گیرد. نقشم در این سریال را دوست دارم. 

  • 18
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش