پنه لوپه کروز و خاویر باردم دوبازیگر اصلی فیلم همه میدانند به کارگردانی اصغر فرهادی در گفت و گویی مفصل درباره تجربه همکاری با این فیلمساز ایرانی صحبت کردهاند. به نقل از نشریه فرانسوی لوموند، در فیلم Everybody Knows پنه لوپه کروز در نقش زنی ایفای نقش میکند که پس از بازگشت به کشورش دچار مشکلاتی میشود. کروز درباره نقشش میگوید:
تمامی سکانسهای من، سکانسهای بسیار سختی بودند. در یکی از سکانسها در ماشین دچار بازدم بیش از حد و فشار خون شدم و کار به آمبولانس کشید. یادم میآید وقتی از آمبولانس پیاده شدم و اصغر مطمئن شد که حالم خوب است (مکث میکند) از من خواست یک بار دیگر آن صحنه را فیلمبرداری کنیم.
پنه لوپه کروز از شدت تعهد فرهادی نسبت به فیلمسازی، که باعث شده از بازیگری که نیازمند مراقبت پزشکی است بخواهد یک بار دیگر آن صحنه فیلمبرداری شود، خندهاش میگیرد. او ادامه میدهد:
میدانم نگرانم بود و این مهمترین نکته است. او پس از رفع نگرانی، از من تقاضای فیلمبرداری دوباره آن سکانس را داشت و من هرگز احساس نکردم که درخواست نامتعارفی میکند. رفتار اصغر همیشه احترام آمیز بود اما از طرفی هم همیشه دنبال حقیقت بود.
خاویر باردم در ادامه اضافه میکند که فرهادی قابلیت بینظیری در کشف واقعیت داشت، آن هم وقتی که مشغول ساخت فیلمی به زبانی غیر از زبان خودش بود. او با اشاره به حضور دو مترجم در صحنه میگوید:
وقتی دروغ بگویید او میفهمد. شما میتوانید در میان سکانسی بسیار احساسی باشید. او پیدایش میشود و مترجم از طرف او به شما میگوید «چشمات دروغ میگه، لطفا بازی نکن!» و اه! حق با اصغر است. او متوجه میشود، احساسش میکند. اصغر اسپانیایی بلد نیست اما میفهمد که کلمات از دهان بازیگر طبیعی بیان نشدهاند.
باور حقیقت مسئلهای بود که باردم و کروز را به سمت فرهادی جذب کرد. باردم میگوید:
من «جدایی» را دیده بودم و مانند میلیونها نفر تحت تاثیر کیفیت و ناب بودن فیلم از هر جنبهای قرار گرفتم. با دیدن «جدایی» و «درباره الی» تحت تاثیر کیفیت و حقیقت انسانی قرار گرفتم که اصغر به فیلمهایش میآورد.
کروز در تایید سخنان خاویر میگوید:
«جدایی» یکی از فیلمهای محبوب من است. گویی داری زندگی را تماشا میکنی. نقش بازی کردن بازیگران را نمیبینی، هیچ ترفند و دروغی نمیبینی. این فیلم شبیه برشی از زندگی است که اصغر آن را بدون قضاوت کردن ساخته است.
در دوران موفقیتهای فیلم «جدایی» فرهادی با خاویر ملاقات کرد و ایده این فیلم را با او در میان گذاشت و پس از آن به صورت جداگانه به سراغ پنه لوپه رفت. زوج پنه لوپه کروز و خاویر باردم که در سال ۲۰۱۰ ازدواج کردند، فیلمهای مشترک کمی دارند. آنها یک سال پیش از «همه می دانند» در فیلم «پابلوی دوست داشتنی» با هم همبازی بودند.
باردم در اینباره میگوید:
خیلی شیرین است که باهم جلوی دوربین میرویم. دوست نداریم فیلمی را بازی کنیم که ارزش وقتمان را نداشته باشد. روی پرده خیلی خوب با هم اخت میشویم و خیلی خوب باهم همکاری میکنیم.
باردم و کروز اشتیاق زیادی برای همکاری با فرهادی داشتند و پیشنهاد بازی در همه میدانند را خیلی زود پذیرفتند. اما پس از اینکه فرهادی تصمیم گرفت بعد از فیلم «گذشته» فیلم جدیدش را در ایران تولید کند، همکاری آنها به تعویق افتاد.
باردم در اینباره اضافه میکند:
میدانستیم میخواهد فیلم دیگری در ایران کارگردانی کند و فروشنده برای او در اولویت بود. اما این فاصله با او فرصت نگارش و تغییراتی را داد که در همه میدانند مشخصتر خواهد بود. وقتی با فیلمنامهای ظریف درباره روابط، شخصیتها و یک فرهنگ خارجی سر و کار دارید، باید دقت کنید. همانطور که فرهادی بیشتر آموخت، او محیط و روش ارتباط ما با یکدیگر را بهتر درک کرد و جزییات بیشتری به فیلمنامه اضافه کرد.
خاویر باردم در رابطه با جدا شدن از شخصیت واقعی و قرار گرفتن در نقشها چنین میگوید:
هر روز باید تغییر شخصیت میدادیم. روز رو به عنوان پدر و مادر با بچههای زیبایمان میگذراندیم و سپس باید همه اینها را پاک میکردیم و در داستان غرق میشدیم. باید به آن شخصیتها جان میبخشیدیم. آن هم به شیوهای که پاکو (با بازی خاویر باردم) دنیا را میدید و به شیوهای که پاکو با دیگران رفتار میکرد. لحظههایی که در نقش پاکو فرو میرفتم، دیگران رو جور دیگری میدیدم.
او در ادامه با اشاره به سختیهای کار میگوید:
چند سکانس از همه میدانند بسیار سخت بود، به خصوص یکی از سکانسها که پاکو و لورا درباره شخصیتشان در گذشته صحبت میکردند. ما هیچکدام از آن ها نبودیم. تصور، تلاش و آفرینش مواردی بودند که ماهیت خارجی نداشتند. از طرفی احساسات به نمایش گذاشته شده واقعی و بدنها، بدنهای ما بودند.
باردم درباره پروسه تولید میگوید:
فیلمبرداری چالشهای دیگری هم داشت. حداقل برای اصغر فرهادی که به خوره کار بودن شهرت دارد. به او توضیح نداده بودند که فیلمبرداری در اسپانیا به چه نحوی است. فکر میکنم فیلم فروشنده شصت روز بدون وقفه یا یک روز تعطیلی فیلمبرداری شد. وقتی فرهادی متوجه شد در اسپانیا آخر هفتهها تعطیل است و حتی اگر یکشنبهها سرکار برویم فقط نصف روز کار میکنیم، مدتی طول کشید تا خودش را هماهنگ کند. او میگفت چرا باید به خودمان مرخصی بدهیم، بهتر است کار را ادامه بدهیم. ما با خنده میگفتیم میدانیم شما توانایی کار را دارید. اما در اسپانیا لازم است دست از کار بکشیم. همه به یک خواب نیمروزی و یک نوشیدنی نیاز داریم. در پایان کار او از شیوهی فیلمبرداری در اسپانیا خوشش اومده بود.
باردم میگوید در طول سه هفته تمرین، فرهادی بازیگران را در موقعیتهای مختلف قرار میداد، موقعیتهایی که در فیلمنامه نبود و این روشی برای پروراندن جهان فیلم و مطمئن شدن از نحوه واکنش شخصیتها، رد هر موقعیتی بود.
پنه لوپه کروز درباره سختی ایفای نقشش میگوید:
فیلمبرداری فیلم چهار ماه طول کشید و ما خوششانس بودیم که انسان ملایمی مانند اصغر کنارمان بود. اما لورا شخصیت بسیار سختی بود، فکر میکنم دشوارترین کاراکتری است که تاکنون بازی کردهام. در طول فیلمبرداری انگیزهام فکر کردن به خانمهایی بود که به دلایلی مانند جنگ و بیماری در شرایط مشابه همه میدانند قرار میگیرند.شخصیت لورا ادای دین شخصی من به تمان آن زنان بود. این مسئله هر روز به من قدرت میداد تا نقش را اجرا کنم. من حتی در اینباره با اصغر هم حرفی نزدم. اما این موضوع منبع نیروبخش من برای پشت سر گذاشتن هر روز بود.
کروز در ادامه میگوید:
لورا همیشه در رنج و وحشت است. من تلاش کردم حالات مختلفی مانند ترس، درد، ناامید شدن و امیدواری را به او بدهم. من تلاش کردم لایههای مختلفی برای شخصیت ایجاد کنم.
باردم در ادامه با اشاره به اینکه بازیگران برای جلب رضایت فرهادی باید فراتر از نقش خود بروند میگوید:
او نمیخواهد شما سکانس را بازی کنید، بلکه هدفش این است که شما سکانس را تجربه کنید. و زمانی که سکانس را اجرا میکنید فرهادی از طریق دو عنصر سکوت و زمان به شما کمک میکند به حالت عادی برگردی.
کروز به عنوان سخن پایانی در رابطه با شخصیت لورا میگوید:
در آخر کار برای تمام کردن آماده بودم.
خاویر باردم نیز به به عنوان جمله آخر میگوید:
چه لذتی برای هربازیگری روی کرهی خاکی از افتتاح بزرگترین جشنواره سینمایی دنیا بهتر است و من این کار را به همراه اصغر فرهادی و همسرم انجام میدهم. بهتر از این نمیشود!
مهرداد داودی
- 15
- 3