آقای «رضا قراگوزلو» در ابتدا در مورد کار توضیحی بفرمایید؛ كار دوربین مخفی تجربه چندمتان در حیطه بازیگری بود؟
من سه فيلم سينمايي بازي كردم، دو تا سريال و چهار تلهفيلم؛ البته در کنار این کارها به كارگرداني تئاتر هم مشغول بودهام.
تا قبل از این مجموعه به سبک و سیاق دوربین مخفیکاری داشتهاید؟
خیر این اولين کارم است. كارگردان این کار آقاي اسدا... پور که از دوستان صميميام هستند و ميدانست ما تئاتر كار میکنیم، یک روز تماس گرفت و گفت چنین كاري است و ميخواهيم برندها، بازيگران و فوتباليستهارا بياوريم و درنهایت فکر میکنم كار خوبي ميشود. من هم استقبال كردم.
فضاي كلي كار را توضيح ميدهيد؟
فضاي كلي كار فيالبداهه بود. يك ساختماني بود كه ما آنجا دوربين كار گذاشته بوديم و تمام این برنامهریزیها نامحسوس بودند كه كسي متوجه نميشد. ما چند سوژه را انتخاب كرده بوديم که بهعنوان مثال با بازیگری تماس ميگرفتند و ميگفتند شما تشريف بياوريد اينجا کارگردانی هست که ميخواهد فيلمی بسازد يا به فوتباليست ميگفتيم ميخواهند مستند جامجهاني بسازند. ما به اين بهانه افراد را به آنجا ميكشانديم.سوژه كه ميآمد، خب عكسالعمل هر سوژه متفاوت بود و ما نميدانستيم چه واكنشي نشان ميدهد. میرفتیم و با توجه به عكسالعمل او بازي ميكرديم. من يك آيتم را با پنج آدم مختلف بازي كردم. هر کدامیک ریاکشن متفاوت نشان دادند.
يعني در دورنماي ذهنتان هم نبود كه ميخواهيد فضا را كدام سمت هدايت كنيد؟
راستش نه. ما چیزی در مورد واکنشها نميدانستيم.براي مثال آقاي بنگر يك واكنش نشان داد، آقاي شكوري يك واكنش نشان داد و در بمبگذاري يك نفر نميترسيد، يكي سكته ميكرد. هر كس يك واكنش نشان ميداد و ما نميتوانستيم پیشزمینه داشته باشيم كه بايد چه كار بكنيم چون بايد نگاه ميكرديم ببينيم سوژه چه ریاکشنی نشان میدهد و بر طبق آن پیش میرفتیم.
اين بداههکاری یکجایی خيلي جذاب است چون دست بازيگر باز است و یکجایی خيلي سخت؛ اين شيريني و سختي بايكديگرند اما شما فكر ميكنيد كدام وجه غالب است؟
شيريني ميچربد. اين كار اساسش بداهه است اگر نباشد و محدود باشد، سوژه متوجه ميشود؛ اگر بخواهيد در چارچوب حركت كنيد، موضوع كليشهاي ميشود و لو ميرود. بايد با توجه به عكسالعمل سوژه چيزي بسازيد.
سوژههايتان ستارهها و سلبريتيها بودند؟
بله. مردم عادي نبودند.
ميخواهم سوالم را بسط دهم؛ نظرتان راجع به اينكه ميگويند ما ممكن است جنبه چنين چيزي را نداشته باشيم يا اين كار دوربين مخفي به دليل گاردهايي كه خودمان ميگيريم در ايران سخت است، چيست؟ شايد من اگر بفهمم كسي سركارم گذاشته، عصباني شوم! اين موضوع را حس كرديد و اينكه عکسالعمل ستارهها در این خصوص چگونه بود؟
شايد ته دلشان ناراحت ميشدند ولي بروز نميدادند. براي موقعيت اجتماعيشان ميگفتند بايد انعطافپذیر باشيم و در اين فضا و فضاي رسانه خودمان را خراب نكنيم. وجهه خود را حفظ ميكردند،كنار ميآمدند و ميخنديدند ولي احساس ميكرديم عدهاي ناراحت شدهاند. شايد اگر جاي ديگري بود و مردم عادي بودند، واكنش شدیدتری نشان ميدادند.
كار بهطور دقيق براي چه زماني است؟
حدود پنج ماه قبل از جام جهاني ۲۰۱۴؛ يعني چهار سال پيش.
اطلاع داريد چرا آن زمان پخش نشد؟
من شنيدم كه بين تهیهکننده و سرمايهگذار اختلاف بوده اما دليل دقیقش را نميدانم. اگر كار همان زمان پخش ميشد، ممكن بود با استقبال خوبي مواجه شود. آن زمان خيلي از اين بازيكنان برند بودند ولي اكنون مطرح نيستند و خيليهايشان از عرصه حرفهای خداحافظي كردهاند. فكر ميكنم اكنون كار تا حدودی بیاتشده است.
اكنون چهکاری در دست دارید؟
يك كار تئاتر دارم به اسم« من مادر نيستم». این تئاتر نمايشی با مضمونی اجتماعي و به روز است؛ در مورد روزمرگي و مشكلات مادي امروز كه خانوادهها درگيرش هستند كه به خاطرشان اعضاي خانواده باهم اختلاف پيدا ميكنند و تنشی بين اعضاي خانواده به وجود ميآيد.
مضمون كارهاي قبليتان هم اجتماعي بوده است؟
بله؛ البته در سبکهای مختلفی کار داشتهام.
اجتماعي كار كردن را دوست دارید؟
بله. طنز هم كه كار ميكنم دوست دارم از دل مسائل اجتماعي به وجود بيايد؛ از دل مسائل تلخ زندگي آدمها.
اوضاع تئاتر اكنون چگونه است؟
خوب نيست. چون تمام سالنها خصوصي شده است. دولت حمایت نمیکند و تئاتریها ضرر ميدهند و فقط به خاطر عشق است كه كار ميكنند.
سالنهای خصوصي توانست دردي از تئاتر دوا كند؟
خوب است ولي چون دغدغهشان بيزينس است و بحثشان فرهنگي نيست، يك مقدار کار را خراب ميكند.
سالنهاي دولتي شرايطشان چگونه است؟
سالن را به راحتی به گروهها نميدهند و برای کسانی است كه رانت دارند. قيمت سالنهاي خصوصي هم بهگونهاي است كه طرف بايد كلي پول بازيگر، دكور و تداركات بدهد. در آخر هم چيزي نميماند و حتي ممكن است ضرر هم كرده باشد.
يعني اقتصاد تئاتر امروز، اقتصاد پويا وزندهای نيست؟
خير؛ فقط در ايران است كه جوانها عاشقند و كار ديگري ندارند و ميگويند فقط عشقمان را زندگي كنيم.
در ضمن من خوانندگي هم ميكنم. يك ترك از من پخششده که شکر خدا مورد اقبال قرار گرفت.ترانه«پایان این ماه»آهنگساز انوشيروان تقوي و تنظیمکننده و شاعر مهشاد عرب بود. كه حدودپنج ماه پیشپخش و خوب از آن استقبال شد. اكنون دو کار ديگر در دست دارم که يكي را تمام كردم و آنیکی هم كار خوبي ميشود.
اين روزها حالوروز موسيقي چطور است؟
اوضاع موسيقي برخلاف تئاتر خوب است. از خوانندههایی كه مطرح شدند، خيلي خوب استقبال ميشود. درآمد خوبي دارند و مردم خوب استقبال ميكنند. چون همهچیز دست خودشان است و مثل سالن تئاتر نيست.
خودتان بين بحث بازيگري و موسيقي كدام را ترجيح ميدهيد؟
من هر دو را دوست دارم. فرقي بينشان قائل نميشوم.
دو، سه سال پيش به افرادي كه بازيگر سينما بودند،انتقاد داشتند كه شما وقتي بازيگر سينما هستيد، حق نداريد به تئاتر بياييد و برعكس.
روي اين رفتوآمدها خيلي گارد بود.
من فكر ميكنم بايد از اين كار استقبال شود. به نظر من بازيگري که حتي تئاتر هم کارنکرده، اگر میتواند تماشاچی را به سالن بكشاند، اتفاق خوبي است و بايد خوشحال شد.
در گذشته این رفتوآمدها بين تئاتر و سينما بود؛ اكنون حتي بين سينما و تئاتر و موسيقي هم اين اتفاق افتاده است. خيلي از بازيگران خواننده ميشوند.شما به اين مرزبنديها اعتقاد داريد؟
صدای خوب داشتن استعدادي مثل بازيگري است. اگر در وجود خودت ميبيني، ميتواني علمش را بياموزي و کارکنی. ولي خيليها هستند كه فقط دوست دارند بخوانند و براي اين كار از چهره بازيگريشان استفاده كردهاند كه موفق هم نبودند. خوانندگي هم يك نوع اجرا و تئاتر است. وقتي روي صحنه میروید، بايد بازيگر خوبي باشيد كه اجرا كنيد.
شما كه دلسوزانه در مورداين تردد موسيقي و سينما و بازيگري صحبت ميكنيد، در خصوص چهرههاي ورزشي كه موسیقی کار میکنند همنظر منفی نداريد؟
خير من ميگويم هر كس اين پتانسيل را داشته باشد، ميتواند. ببينيد، نميشود گارد گرفت؛ هر كسي ميتواند براي دل خودش بخواند. مردم هم اگر استقبال نكنند، به كسي ارتباطي ندارد، براي دل خودش ميخواند حداقل اينكه خودش لذت ميبرد. نبايد گارد گرفت.
برگرديم به دوربين مخفي؛ اكنون كه كار را نگاه ميكنيد، فكر ميكنيد در كدام قسمتها ميشد مقداري منعطفتر برخورد كرد كه كار بهتر شود؟
اين كار براي بهتر شدن جا داشت. فكر ميكنم همهچیز خيلي سریع اتفاق افتاد شد. ما تمرين زیادی نكرديم؛ اگر از قبل برنامهريزي ميشد، خيلي بهتر ميتوانستيم کارکنیم. شما ببينيد در اروپا براي دوربين مخفي چه هزينهها و برنامهريزيهايي ميكنند. مثل يك فيلم، حدود چندماه پيشتوليد ميرود.
ما در عرض دو روز چيزهايي را هم كه ميخواستيم کارکنیم، كار نكرديم چون نتوانستندشرايط را فراهم كنند. ما در لحظه طراحي و بدون امكانات کارکردیم. اين نشان از خلاقيت ما دارد.
تلويزيون بابت ساخت چنين برنامهاي چقدر كمك ميكند؟
هيچي. اين كارخصوصي بود و تلويزيون ديدكار خوبي شده و آن را خريده است.
جناب «مهدی انجم روز» شما هم از کار و حال و هوای نقشهایتان برایمان بگویید.
من بازيگري را از ۱۰ سال پيش آغاز و تا امروز با کارگردانان بسیار خوبی مانند آقاي افخمي، آقاي سيروس الوند و آقاي كامران قدكچيان کارکردم. دو تا کار دوربين مخفي هم داشتهام. «غول شوخی» با ستارگان را کارکردم و بعدازآن هم «شوخي كردم» كه شوخی با افراد عادي بود. برای این کار،كارگردان كه آقاي اسدا...پور هستند، به من گفتند كه شما کاراکترتان به آقاي هومن خلعتبري ميخورد و من اين نقش را به شما ميدهم.
فكر ميكنيد ما در ايران چقدر جنبه شوخي داريم و چقدر اجازه میدهیم که با ما شوخی شود؟
تاحدودي ميشود گفت حدود۸۰ و ۹۰ درصد افراد از کار ما خوششان ميآمد و واكنش تندي نداشتند. عدهاي هم خوششان نمیآمد ولي چون دوربين بود، خودشان را جمعوجور ميكردند.
بداههکار كردن چگونه است؛ دوستش داريد يا خير؟
در مواقعي خوب است.انکار ناپذیر نیست که سختیهای خاص خودش را هم دارد اما در كل خوب است.
گفتید که تجربه دومتان بود؟
تجربه سوم. ولي تابهحال نقش كسي را بازي نكرده بودم. حالا نقش يك پليس را درشوخي با ستارگان بازي كرده بودم ولي نقش يك چهره شناختهشده نبودم. اگر ميفهميدند، زحمات گروه از بين ميرفت.
جنس دوربين مخفي در ايران مخاطبش را دارد؟
بله.
تلويزيون چطور از شما حمايت ميكند؟ ميشود بهجای اينكه شبكه نسيم اين كار را بخرد، خودش اسپانسر شود كه يك كار باکیفیت بسازد؟
بله همه كار شدني است.
خوب چرا اين کار را نميكند؟
نميدانم، شايد نميخواهد.آنهم درصورتيکه اینهمه سريال بدون بيننده در حال پخش شدن است؛ براي مثال براي دهه فجر سريالي درست كرده بود كه بعد از اين ايام پخش شد و با وجود هزينه زياد براي ساخت آن، اين سريال هيچ بينندهاي نداشت.
بهطور كلي شرايط تلويزيون را چگونه ميبينيد؟
خيلي باندبازي است؛ يعني در طول اين ۱۰ سال اینقدر باندبازي در تلويزيون نديده بودم و روزبهروز هم بدتر ميشود.هرکسی گروه خودش و باند خودش را ميآورد.
اوضاع سينما چگونه است؟
خوب است ولي براي كساني كه پارتی دارند.سينما هم باندبازي است.
شما مدتی هم برای رادیو گویندگی کردهاید؛ اوضاع راديو چطور بود؟
راديو عشق است. وضعيتش ازنظر مالی خيلي خرابتر از تلویزیون است. گويندگي كردم اما چون درآمد نداشتم، ديگر ادامه ندادم.
فكر ميكنيد اگر همين كار دوربين مخفي را اكنون ميساختيد، كدام قسمتها را تغيير ميداديد بهتر ميشد؟
اگر كيفيت دوربين خوب بود، خيلي بهتر بود.
به نظرتان سلیقه مخاطب در اين چهار سال عوضشده؛ يعني ممكن است سراغ سوژههاي ديگر يا آدمهاي ديگر ميرفتيديا بازي خودتان ممكن بود فرق كند؟
همين را ميساختم ولي به قول دوستم اگر چهار سال پیشپخش ميشد، خيلي بهتر بود. اين كار به معني واقعي بيات شد ولي الان خيليها به من زنگ ميزنند و خدا را شكر كه پخش شد.
- 19
- 6