شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۱۹ - ۲۳ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۶۰۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

کیانوش عیاری: «خانه پدری» دچار یک سوءتفاهم بیهوده شد

کیانوش عیاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
کیانوش عیاری با تاکید بر اینکه "حرف‌هایی که درباره فیلم «خانه پدری» گفته می‌شود یک سوءتفاهم بیهوده است و از روی تنگ‌نظری سرچشمه گرفته" گفت: معتقدم اگر دقایق اول فیلم هم حذف شود، کماکان از نظر کسانی که همیشه دلواپس هستند این اثر غیرقابل نمایش است و آن صحنه بهانه‌ای برای اعتراضاتی است که می‌خواهد شکل بگیرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانه سینما، در نشست کانون فیلم خانه سینما که سه‌شنبه ۲۲ آبان ماه در تالار سیف‌الله داد خانه سینما برگزار شد، ناصر صفاریان دبیر کانون فیلم، کیانوش عیاری کارگردان فیلم «خانه پدری» و مهرزاد دانش منتقد حضور داشتند.

 

ناصر صفاریان دبیر این کانون ضمن خوشامدگویی به اهالی سینما در این نشست بیان کرد: در این سلسله نمایش فیلم‌ها که قرار است هر سه‌شنبه برگزار شود، بنابر ایستادگی بر موضوع سینماست و از ورود به حاشیه‌ها جلوگیری می‌کنیم، اما در مورد برخی از فیلم‌ها این حاشیه‌ها هستند که متاسفانه به عدم نمایش فیلم‌ها کمک کردند.

 

کیانوش عیاری کارگردان فیلم «خانه پدری» ضمن تشکر از دعوتش به این نشست، در پاسخ بیان کرد: چیزی که در مورد فیلم گفته شده یک سوء تفاهم محض و بیهوده است و فقط از روی تنگ‌نظری می‌تواند سرچشمه گرفته باشد. من معتقدم که آن دو الی سه دقیقه اولیه فیلم اگر هم حذف شود فیلم کماکان از نظر کسانی که همیشه دلواپس هستند غیرقابل نمایش است و آن صحنه بهانه‌ برای اعتراضاتی است که می‌خواهد شکل بگیرد. اگر من آن صحنه را در می‌آوردم اینها باز می‌گفتند خب دیگر فیلم قابل نمایش نیست.

 

او افزود: فیلم‌های دیگری وجود دارند که به مراتب از این صحنه سهمگین‌تری دارند. فقط یک صداست که این اوضاع را خراب کرده است؛ برخورد دسته سنگ با جمجمه آن دختر. غیر از این هیچ چیز مشمئزکننده‌ای نیست و من این را شوخی می‌گیرم که به دلیل این صحنه فیلمم توقیف شده است و شما که این فیلم را دیدید الان تعجب می‌کنید که چرا این فیلم هشت سال در محاق توقیف قرار گرفته است.

 

عیاری ادامه داد: واقعیتش من اهل تمثیل نیستم. نمی‌فهمم چیست، نه استعدادش را دارم نه در شأن سینمای ایران می‌دانم که بخواهیم با تمثیل کار کنیم. این تمثیل قراردادن یک فیلم و یک ساخته وجه رایج در سینمای جهان است و این حق مخاطب است که این صحنه را تعمیم دهد به آنچه در جامعه است و احتمالا این فیلم مینیاتوری است از جامعه ایران بر اساس استنباط‌هایی که هست. در سال ۹۲ این فیلم در بخش خارج از مسابقه جشنواره فجر به نمایش گذاشته شد. در برنامه نشست این فیلم سوالی از من پرسیده شد که این کدام کشور است که مردمش دارند به زبان فارسی صحبت می‌کنند و مطمئناً دلواپسان هم این سوال در ذهنشان وجود دارد که آیا واقعا اینجا ایران است که درونش چنین اتفاقی می‌افتد. درست سه سال پیش چنین اتفاقی در شهرک غرب رخ داد و من درباره این موضوع تحقیق انجام دادم که بدانم آیا این خانواده که برای قتل دخترشان دادگاه خانوادگی تشکیل دادند جزء کدام قومیت هستند که متوجه شدم اصالتاً تهرانی هستند. اگر این اتفاق در آن زمان افتاده بود می‌توانستم جواب آن سوال را بدهم.

 

کارگردان فیلم «خانه پدری» گفت: ایده فیلم برگرفته از یک داستان واقعی در اهواز در سال ۱۳۵۴ است که در مجله اطلاعات جوانان خواندم که دختری توسط پدر و عمویش به قتل رسیده بود. برای تحقیق در این مورد در سال‌های بعد به اهواز سفر کردم و این داستان را در تمام مکانی‌های که در داستان بود در ذهنم ساختم. به مرور زمان این داستان تغییرات زیادی کرد و این فیلمی که الان مشاهده کردید آخرین دستاورد آن داستان است.

 

کیانوش عیاری توضیح داد: در تمام فصول این فیلم هیچ چیز وجود ندارد، نه گرهی ایجاد می‌شود که حل شود نه هیچ چیز دیگری. لاجرم تماشاگر با فیلمی برخورد می‌کند که اگر آن آغاز را نداشته باشد،می‌گوید "که چی؟!" صحنه قتل در فیلم حذف شود هیچ چیز دیگری وجود ندارد. وجود صحنه قتل یک مسئله فنی است. ما در فیلمسازی مجبور هستیم گاهی اوقات صحنه‌هایی را بگیریم که بتواند بخشی از معایب و یا کاستی‌های دیگر را پوشش دهد؛ مثل همین صحنه‌ آغازین که تا پایان فیلم همراه شما هست و نمایش عریان صحنه قتل به من کمک می‌کرد که بتوانم فیلمی را که داستان آنچنانی ندارد و گرهی در آن افکنده نمی‌شود و قرار نیست گرهی هم در پایان باز شود سرپا نگه دارم. این را می‌خواستند به آسانی از فیلم حذف کنند که من مقاومت کردم به این دلیل که چیزی از فیلم باقی نخواهد ماند.

 

او در ادامه افزود: یکی از مهم‌ترین  مواردی که من به آن توجه داشتم این بود که نکته‌هایی را که ممکن بود نمادگذاری تصور شود از روی فیلم حذف کنم؛ مثلا قصد داشتم در ابتدای هر فصل سال آن را ذکر کنم، اما به دلیل همین تعمیم‌گرایی و نمادگذاری‌ها آن را حذف کردم که اگر قرار است کسی بعد از دیدن فیلم بگوید من دریافت کردم نشانه‌های عیاری را برای من چندش‌آور است.  فیلم ساخته می‌شود تا شما بتوانید از آن لذت ببرید. الان که می‌شنوم که با این فیلم خسته نمی‌شوید برایم دلچسب است و این برای من یک پیروزی و موفقیت است و اگر این فیلم بتواند روی فکر شما تاثیر اندکی هم بگذارد من نیز راضی‌تر هستم.

 

مهرزاد دانش منتقد و نویسنده درباره تعمیم‌پذیری فیلم «خانه پدری» گفت: این تعمیم‌گرایی، یک بیماری برای نقد و تحلیل فیلم امروز ماست. بعضی از فیلم‌ها خودشان و منطق درون‌شان به گونه‌ای است که می‌گوید بیایید و نمادهای من را کشف کنید و به چیزهای دیگر تعمیم بدهید، اما فیلم «خانه پدری» و خیلی از فیلم‌های دیگر سینمای ایران این ویژگی را قاعدتاً ندارند و کسانی که با کارنامه آقای عیاری آشنایی داشته باشند می‌دانند که فیلم‌هایشان در سبک و سیاق نمادگرایی و تعمیم‌گرایی قرار نمی‌گیرد ولی کلاً این نوع نگاه یک نگاه از مد افتاده است، نمادگرایی و تعمیم‌گرایی. اگر کسی امروزه بخواهد این نوع فیلم‌ها را بسازد خیلی از مد افتاده است. این موضوع خود ناشی از  ادبیات چپ قبل از انقلاب بود که سعی می‌کرد این نمادگرایی را در حال و هوای انقلابی و ضد رژیمی گسترش دهد که به فضای بعد از انقلاب هم به نوعی منتقل شد.

 

او ادامه داد: به نظر من بحث «خانه پدری» تن به تعمیم نمی‌دهد. داستان ساده خانواده‌ای است که از حدود ۷۰ سال پیش با حکایت قتل دختر خانواده شروع می‌شود و این در بستر زمان تکرار و تکثیر می‌شود تا مقطع زمانی ۱۳۷۸ و مشخصاً بحث نمادگرایی هم به همین صورت است که عده‌ای عنوان کرده‌اند که خانه نماد ایران است و پدر نماد مردان ایرانی است و از این نوع قبیل حرف‌ها. فیلم بحث نمادگرایی را دنبال نمی‌کند. یک فیلم خارجی وجود دارد که حتی نامش خانه آمریکایی است و درون این فیلم با صحنه‌ای دلخراش روبه‌رو می‌شویم ولی حتی یک نفر هم این را به عنوان نماد آمریکا عنوان نمی‌کند که بگوید تو علیه آمریکا فیلم ساخته‌ای. می‌توان گفت این بیماری تحلیل برخی از تحلیلگران ماست که آشنایی چندانی با سینما و صبغه حضور در فضاهای دیگر را ندارند. شاید هم فیلم کم می‌بینند و علاقه‌ای به سینما ندارند و سینما ابزار و محملی برای آنهاست. برای رسیدن به مقاصد دیگر کسی که فیلم «خانه پدری» را با تعمیم‌گرایی و نمادگرایی سعی می‌کند تحلیل کند، شناختی از سینما ندارد.

 

مهرزاد دانش درباره خصوصیات و ویژگی‌های درخشان فیلم «خانه پدری» به عنوان تحلیل کننده این فیلم گفت: فیلم خوب فیلمی است که زمان را درونش احساس نمی‌کنی و مرتب به ساعت نگاه نمی کنی. فرد را در دنیای خودش غرق می‌کند، که این فیلم چنین ویژگی‌ای را داشت. فیلم واجد یک روایت هندسی است که هم در فضای دیداری و فضای شنیداری و فضاسازی‌های موقعیتی خودش را بروز می‌دهد و این فرم دقیقا منطبق با درون‌مایه اثر است، آقای عیاری از یک داستان پر و پیمان در این ماجرا استفاده نکرده است، یک داستان پرتنش و کنش نیست و با یک لوکیشن محدود روبه‌رو هستیم، ولی با استفاده از این فضاهای محدود و با استفاده از یک خط داستانی کم‌رنگ ایده را چنان پیش می‌برد که شما این صد دقیقه را مبهوت پرده سینما هستید با اینکه خیلی از جزئیات زندگی را روایت می‌کند.

 

او اضافه کرد: شاید اگر در یک فیلم دیگر بود خسته می‌شدیم و گاهی اوقات آدم فکر می‌کند به عمد این جزئیات تکرار و رویش تاکید و مکث می‌شود که بخشی از آن اتفاقی که در اول فیلم دیدم در این رسوبات حل شود تا تماشاگر یک‌دفعه دچار سنکوپ نشود. صحنه قتل دختر صحنه تکان‌دهنده‌ای است نه به دلیل خشونت، آن صحنه مرعوب‌کننده است و فیلم‌ساز دنبال خشونت نیست و نمی‌خواهد تماشاگر خودش را با یک صحنه خشن دچار وازدگی بکند. این نوع صحنه خیلی تکان‌دهنده است به دلیل مرعوبیت ناشی از اینکه خشونت بروز پیدا نمی‌کند و تکرار جزئیات در ادامه این صحنه می‌خواهد یک جور عادی‌سازی را بروز دهد. بعد از قتل این دختر و در اپیزودهای بعدی ما نیز باز جزئیات و تکرارها را می‌بینیم و آن تکان‌دهندگی صحنه اول را در این فیلم امتداد می‌دهد.

 

دانش همچنین گفت: این فیلم در پنج مقطع جاسازی شده است و هر مقطع با ورودی شروع می‌شود و با پنجره‌ مشبک زیرزمین تمام می‌شود و با وجود فضای متحرکی که وجود دارد، این فضاهای مهندسی در حال تکرار و تکثیر است. درون‌مایه و فرم بر هم منطبق هستند و به هم تحمیل و الصاق نشده‌اند. ایده اصلی فیلم پنهان‌کاری است؛ یک قتل رخ داده هم جسد پنهان می‌شود هم رویداد قتل از نظر دیگران پنهان می‌شود و به تدریج چیزهای دیگر پنهان می‌شوند.

 

در ادامه این نشست تماشاگران و مخاطبان سوالات خود را از کیانوش عیاری کارگردان فیلم پرسیدند. خسرو معصومی، مجید مظفری، روانبخش صادقی، عزیزالله حاجی‌مشهدی، طهماسب صلح‌جو، محمد موفق، کاوه ایمانی، داوود امیری و ...از حاضران در این نمایش فیلم بودند.

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش