رضا کیانیان (بازیگر) در مطلبی خطاب به وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی، سازمان سینمایی را تجربه ای شکست خورده دانست.
کیانیان نوشت:
۱ - سازمان سینمایی
سازمان سینمایی را آقایان احمدینژاد و شمقدری تأسیس کردند تا بتوانند در آینده این سازمان را از وزارت ارشاد مستقل کنند و کنترل سینما را همهجانبه به دست بگیرند. بودجه مستقل، نظارت کامل و تولیدات سینمایی کاملا دولتی! همان راهی که برخی کشورها و در رأس آنها شوروی سوسیالیستی رفتند و با تمام کوششهایشان شکست خوردند. سینمای ایران در وزارت ارشاد یک معاونت داشت که تمام کارهای نظارتی را انجام میداد و برای نظارت و سانسورهای مرسوم کافی و وافی بود؛ ولی تفکر احمدینژادی چیزی بیشتر از این میخواست؛ یک سینمای کاملا دولتی و تبلیغاتی؛ سینمایی که مشخصا دستنشانده و تبلیغاتچی دولت است.
اواخر دولتشان نیمی از راه را رفتند و سازمان سینمایی را بالاخره راه انداختند و به قول معروف یک هُل دیگر میخواستند که این سازمان را از وزارت ارشاد جدا کنند و کنترل کامل سینما را در دست بگیرند؛ اما بخت با ایشان یاری نکرد و از قدرت کنار گذاشته شدند. من این جمله آقای احمدینژاد را به یاد دارم که خطاب به سینماگران گفتند پولش را ما میدهیم و ما میگوییم چه بسازید!قاعدتا دولت آینده به احمدینژاد نخواهد رسید؛ اما همفکران ایشان در صف ایستادهاند؛ اگر دولت را به دست بیاورند، آن هُل دیگر را خواهند داد و سازمان سینمایی را از وزارت ارشاد مستقل خواهند کرد و سینمای پرافتخار ایران را که در جهان بهتنهایی در برابر قواعد سینمای آمریکا ایستاده است، نابود میکنند!
روی سخن من با دولت فعلی است که ظاهرا با فربهکردن دولت مخالف است و در ضمن پشتیبان خصوصیسازی است. چرا سازمان سینمایی را منحل نمیکنند؟! احمدینژاد در شروع کار سازمان قدرتمند برنامه و بودجه را مثل آبخوردن منحل کرد و بودجه را هر کجا که دوست داشت، خرج کرد. شما چطور نمیتوانید این سازمان نوپا را منحل کنید؟من این موضوع را به آقایان وزرا و رؤسای سازمان سینمایی از آقای ایوبی به بعد، رودررو گفتم؛ ولی جواب قانعکنندهای نگرفتم. با انحلال این سازمان، هم دولت را کوچکتر میکنید و هم ریلگذاری برای دولتیکردن کامل سینما را از بین میبرید. من شش سال است این موضوع را پیگیری میکنم و متأسفانه هیچ جوابی نشنیدهام.
۲- مدرسه عالی سینما به چه درد ما سینماگران ایرانی میخورد؟
ما به اندازه کافی دانشکده دولتی و مدرسه خصوصی سینما داریم. در آن اوایل تأسیس از من هم مشورت خواستند. گفتم اگر میخواهید برای بالابردن سطح دانش سینماگران کارگاههایی با حضور سینماگران خارجی بگذارید، این را به خانه سینما محول کنید. بودجهای به خانه سینما بدهید و بگذارید اصناف سینمایی خودشان کارگاهها را برگزار کنند و اگر میخواهید شاگرد بگیرید و سینماگر پرورش دهید، مدارس سینمایی موجود را شناسایی کنید و بهعنوان نمونه به تعدادی از آنها کمک کنید تا کارشان را که همان تربیت سینماگر است، بهتر انجام دهند.
کار وزارت ارشاد و دولت تأسیس مدرسه نیست؛ بلکه صافکردن جاده برای مدارس موجود است. به جای این مدرسه پژوهشکده سینما تأسیس کنید تا برای خیل پرسشهای بیپاسخ سینمای ایران جواب پیدا کند. ما هنوز که هنوز است، نمیدانیم مشخصات سینمای ایران چیست؟ هنوز سینمای قبل از انقلاب را نمیشناسیم. هنوز موج نو را نمیشناسیم. هنوز نمیدانیم ضعف سینمای ما کجاست؟ هنوز نمیدانیم چرا یک فیلم میفروشد و مشابه آن نه! هنوز نمیدانیم چگونه سینمایمان را جهانی کنیم. هنوز نمیدانیم چگونه باید وارد بازار جهانی شویم و فروش جهانی داشته باشیم.
هنوز نمیدانیم چرا جشنوارههای اروپایی فیلمهای ما را دوست دارند؟ هنوز نمیدانیم چرا بیشترین جوایز جهانی را از آنِ خود کردهایم؟ و دهها سؤال بیپاسخ دیگر که بیجواب ماندهاند. پژوهشکده سینما میتواند با برگزاری سمینارهای فصلی و دعوت از آگاهان امر ایرانی و خارجی و درخواست مقاله از ایشان، برای این سؤالات پاسخ پیدا کند و اهالی سینما و جامعهشناسان و منتقدان را وارد گفتوگو کند. دراینباره هم با همه وزرا و مسئولان سازمان سینمایی این شش سال و خانه سینما گفتوگو کردم؛ اما هنوز جوابی دریافت نکردهام. آقایان محترم وزیر ارشاد و آقای انتظامی، سرپرست سازمان سینمایی کشور، منتظر پاسختان هستم.
- 19
- 3