دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۲:۱۵ - ۰۶ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۱۴۶۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

حسین زمان: نه سفارش می‌گیرم، نه کار فرمایشی می‌کنم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

قطعه ماندگار «مسافر» حاصل همکاری زنده یاد بابک بیات با حسین زمان است؛ اثری که در سال ۷۶ و در روزگار پر رونق موسیقی پاپ منتشرشد. از آن زمان ۲۱ سال می‌گذرد اما این قطعه در کارنامه حسین زمان همچنان می‌درخشد و یکی از آثار ماندگار او به حساب می‌آید. در سالمرگ زنده یاد بابک بیات، آهنگساز نامی معاصر، به سراغ حسین زمان، خواننده، رفتیم تا در مورد شکل‌گیری ساخت این قطعه و همچنین شرایط این روزهای موسیقی پاپ بگوید.

 

هنرمندی که چندی پیش سکوت ۱۶ ساله‌اش را شکست و سرانجام توانست برای تعدادی از تک آهنگ‌هایش از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت کند؛ اتفاقی که سال‌ها انجام آن میسر نبود. زمان می‌گوید: «تصمیم دارم بعد از سال‌ها کنسرتی درتهران برگزار کنم اما اجرای آن بستگی به اخذ مجوّز برای تعدادی دیگراز کارهایم دارد که علت تعلل در مجوز آن نیز، همکاری ترانه‌سرای این آثار با برخی هنرمندان خارج از ایران است. گفت‌و‌گو با حسین زمان را درادامه می‌خوانید:

 

ایده شکل‌گیری قطعه «مسافر»و همکاری شما با بابک بیات از کجا آغاز شد؟

 همکاری با ایشان ازآرزوهای من بود و بسیارعلاقه‌مند ومشتاق بودم بتوانم حداقل یک کاراز مرحوم بیات به یادگار داشته باشم اما متأسفانه توفیق همکاری بیشتر صورت نگرفت والبته برای هرخواننده‌ای همکاری با ایشان افتخاری است. من ازدوران نوجوانی با آثاراستاد بیات آشنا بودم.هنرمندی بسیارگزیده کار که حاصل کارهایشان را دراختیار هرفردی قرارنمی دادند.

 

به یاد دارم حدود ۲۰ سال پیش بود که توانستم از طریق یکی ازدوستان با ایشان آشنا شوم. زمانی که صدای من را شنیدند خوشبختانه از همان ابتدا اعلام همکاری کردند.قطعه «مسافر» پیشنهاد خود ایشان بود و ترانه این اثر برای مرحوم شهرام دانش ازدوستان قدیمی آقای بیات است.استاد بیات ترانه را برای من خواندند و گفتند اگرعلاقه‌مند هستید موسیقی این ترانه را برای شما بسازم.

 

بعد از آن تقریباً هر روز نزد ایشان می‌رفتم وگاهی اوقات تا نیمه‌های شب مشغول به ساخت موسیقی این اثربودند. درواقع می‌توانم بگویم درساخت کلمه به کلمه ملودی این کار دنیایی از احساس بودند وحتی دربسیاری مواقع که مصرع‌های آن را می‌خواندند و نت‌هایش را روی کاغذ می‌نوشتند اشک از چشمانش سرازیرمی شد و این نشان دهنده آن است که با تمام علاقه و عشق دل به کار می‌سپارند.با اطمینان می‌گویم مرحوم بابک بیات هنرمندی منحصر به فرد بودند.

 

بعد ازاستادان بزرگی چون بابک بیات، دیگر شرایط آهنگسازی در موسیقی پاپ همچون گذشته نیست. در واقع با کمبود آهنگساز مواجه هستیم و به ندرت کار ماندگاری شنیده می‌شود.

 

به نظر من آهنگسازان نسل امروز ما باید از امثال آهنگسازان بزرگی چون بابک بیات یا دیگر آهنگسازانی که خارج یا داخل ایران کار می‌کنند بویژه آهنگسازان دهه پنجاه درس بگیرند و تجربه آنها را سرلوحه کارخود قرار دهند. به اعتقاد من موسیقی پاپ چه دربخش ترانه سرایی و چه آهنگسازی یا خوانندگی در دهه پنجاه جا مانده است وهرقدر در سال های ۷۰ تلاش کردیم این مسیر را ادامه بدهیم نگذاشتند یعنی قدرتی مانع ازپا گرفتن آن بود و با رفتن هنرمندان بزرگی چون بابک بیات این خلأ بیشتراحساس می‌شود.

 

تقاضای من از این دوستان آهنگساز این است که از گذشته خود درس بگیرند و زندگی و کارهای این هنرمندان بزرگ را مرور کنند و به رمز و راز ماندگاری آثار آنها پی ببرند. متأسفانه برخی ازاین دوستان می‌خواهند به خودشان متکی باشند و تلاشی درآموختن وارتقای دانششان ندارند.

 

نکته دیگر این‌که فضای موسیقی درکشور ما آلوده به سیاست و باند بازی شده و به نظرمن موسیقی درحال حاضر به دست دلالان و      واسطه گرها است. تعدادی از آهنگسازان هم جو زده شده‌اند و تنها به‌دنبال این هستند که کاری بسازند و یک نفرآن را بخواند و پولی به دستشان برسد در غیر این صورت چه معنا دارد کسی با افتخار بگوید امسال ۵۰ آهنگ ساخته‌ام یا ۱۰۰ ترانه گفته‌ام یا این تعداد کنسرت برگزار کرده ام! این اعداد و ارقام نشان دهنده آن است که در پشت این فعالیت‌ها عشق، علاقه و همت و پشتکارواقعی نیست.

 

رمزموفقیت نسل دهه ۵۰ که به آن اشاره داشتید چیست؟

نخست اینکه اکثریت قریب به اتفاق عاشق کارشان بودند، دوم همدلی و هم صدایی است. استاد بیات اشاره داشتند بسیاری از این هنرمندان بزرگ (آهنگساز، ترانه سرا، خواننده) برای ساخت یک اثر  روزها و حتی هفته‌ها همخانه می‌شدند و با هم زندگی می‌کردند تا یک اثر خلق شود و به ذائقه شنیداری مردم توجه ویژه داشتند و تن به هر کاری نمی‌دادند اما متأسفانه درحال حاضر اینگونه نیست.

 

ناگفته نماند آن زمان موسیقی ما وابسته به دولت نبود بلکه وابسته به مردم و خود هنر بود. درحال حاضر افرادی هستند که بدون آنکه سابقه فعالیت هنری داشته باشند با حضورشان در یک برنامه تلویزیونی مطرح می‌شوند و این نشان می‌دهد هیچ چیز سرجای خودش نیست. من مخالفتی با این فعالیت‌ها ندارم؛ صحبت من این است که این فعالیت‌ها باید اصولی و در راستای ارزش‌های هنری باشد نه براساس باند بازی یا مسائل سیاسی.

 

شاید یکی دیگر از مشکلات موسیقی پاپ در حوزه آهنگسازی این باشد که خوانندگان به عرصه آهنگسازی وارد شده‌اند. به هر حال ساخت یک موسیقی پاپ نیاز به تخصص و تجربه دارد اما متأسفانه برای کم کردن هزینه‌ها این موضوع هم پا گرفته است.

 

اگر یک نفربه تنهایی بتواند همه کارها را انجام بدهد چندان بعید به نظر نمی‌رسد و این احتمال وجود دارد همه هنر‌ها را در خود داشته باشد اما احتمال آن خیلی کم است و به نظر من کسانی که رو به چنین کارهایی آورده‌اند چندان نشأت گرفته از استعدادهای درونیشان نیست بلکه می‌خواهند مسئولیت همه کارها را برعهده داشته باشند.البته چند سالی است آفت بدی به جان ترانه سرایان و آهنگسازان افتاده و تصورشان این است که شهرت درخوانندگی است و بیشتر این افراد تمایل به خواننده شدن دارند حال اینکه توانایی خواندن دارند یا خیر بحث دیگری است.

 

علاوه برمشکلات آهنگسازی درموسیقی پاپ ترانه‌هایی هم که درقالب این نوع موسیقی‌ها شنیده می‌شود محتوای چندانی ندارد درواقع پیامی برای مخاطب نخواهد داشت نظرشما در این باره چیست؟

برخی ازترانه سرایان اسیر جو حاکم برموسیقی هستند یعنی به‌دنبال کارهایی می‌روند که فروش بالایی دارد. با یک تعریف درست از هنر باید بگوییم وظیفه هنرتشخیص و نشان دادن واقعیت‌های جامعه است و بالطبع بیان کردن آن به زبان هنرمند است. من نمی‌گویم ترانه‌های عاشقانه نخوانند اما همان ترانه‌ها هم باید پیامی به مخاطب داشته باشد و آن ترانه از وجاهت و وزانت خاصی برخوردار باشد. هرچیزی را نمی‌توان با عنوان کلام عاشقانه ارائه کرد عشق هم احترام و تقدس دارد.درکنار آن مسائل اجتماعی بسیاری درجامعه وجود دارد؛ چرا نباید در قالب شعر و ترانه این موضوعات عنوان شود! متأسفانه بسیاری ازهنرمندان ما محافظه کار شده‌اند.

 

ارزیابی شما از شرایط این روزهای موسیقی پاپ چیست؟

 آهنگسازان خوبی درکشورمان کم و بیش حضور دارند اما مشکل این افراد نداشتن خلاقیت است و برخی از این دوستان تمام تلاششان الگوبرداری ازکارهای دیگران است.در صورتی که استعدادهایی هم وجود دارد که اگر یک مقدار انرژی بگذارند و حوصله به خرج بدهند می‌توانند کارهای خوبی ارائه کنند.

 

رادیو و تلویزیون در این باره چقدر نقش دارد؟

درهرکشوری رادیو وتلویزیون به‌عنوان یک رسانه مهم نقش بسزایی دارد به شرط آنکه آن رسانه به معنای واقعی خودش رسانه ملی باشد که متأسفانه در کشور ما اینگونه نیست یعنی رسانه‌ای که جدا از مسائل سیاسی و گروهی به همه میدان بدهد نه آنکه گزینشی عمل کنند وازافرادی دعوت شود به صرف اینکه آن افراد کسانی هستند که می‌توانند بعد‌ها از آن بهره‌برداری کنند.

 

بی‌تردید یکی از دلایلی که در گذشته‌های دور رسانه ملی مانع از پخش کارهایی از امثال من شدند این بود که ما هیچ گاه حاضر به انجام کارهای فرمایشی و سفارشی نبودیم و چون تحت فرمان آنها نبودیم ما را کنار گذاشتند. در حال حاضر رادیو و تلویزیون ما به‌دنبال اشاعه موسیقی خوب و ارزشمند نیست بلکه تنها هدفش بهره‌برداری به نفع خود و جناح سیاسی است که مورد نظرش است تا بتواند به منافع و اهدافش برسد.

 

iran-newspaper.com
  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش