شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۹:۳۹ - ۱۷ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۴۶۳۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

سخنان بی‌پرده آزاده نامداری درباره ممنوع‌التصویری‌اش در تلویزیون و اختلافش با فرزاد حسنی

آزاده نامداری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
آزاده نامداری اعلام کرد که در حال حاضر اولویت اولش فرزندش است و پس از بزرگ شدن او به اجرا فکر می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین، یک فیلم از مهمانی شخصی یا اظهارنظر جنجالی در مورد فردی خاص و حتی حرف‌هایی ناگفته از زندگی شخصی کافی است تا مدیران صداوسیما حکم به حذف تصویر مجری مشهوری بدهند، این روایتی است که در دهه‌های مختلف برای چند مجری معروف صداوسیما تکرار شده است و خواهد شد.

 

محمود شهریاری، ‌فرزاد حسنی، علی ضیا، ‌فرزاد جمشیدی، جواد یحیوی، ‌آزاده نامداری و... بخشی از فهرست بلند مجری‌های ممنوع‌التصویر صداوسیما هستند که برخی خوش‌شانس بوده‌اند و باز هم در قاب تلویزیون جای گرفته‌اند و برخی هم سال‌هاست که تغییری در پرونده  ممنوع‌التصویری‌شان ایجاد نشده است.

 

براساس گزارش روزنامه همشهری، آزاده نامداری، مجری جوان صداوسیما که ۱۲ سال در تلویزیون مشغول به‌کار بود به‌ دلیل حاشیه‌هایی که حول سفر شخصی‌اش به خارج از کشور ایجاد شد، دیگر امکان اجرای برنامه‌ای را پیدا نکرده است. او در مورد ممنوع‌التصویری‌اش می‌گوید: «من یک اصل را در تلویزیون فهمیده‌ام که هیچ وقت به مجری نمی‌گویند ممنوع‌الفعالیت هستی و نمی‌توانی اجرا کنی. به من هم کسی این را نگفت و هیچ نامه‌ای وجود ندارد و کسی با صراحت از ممنوع‌التصویری با من حرف نزد».

 

گفت‌وگوی ما با این مجری را که مدتی است در صداوسیما به او برنامه‌ای برای اجرا نمی‌دهند، بخوانید.

 

شما جزو مجری‌های خانمی هستید که سال‌ها به‌عنوان مجری معروف صداوسیما شناخته می‌شدید، چه شد که اجرا را انتخاب کردید و وارد این حوزه شدید؟

اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم چون سنم خیلی کم بود، براساس جهان‌بینی خاصی وارد این کار نشدم. من براساس خبر روزنامه جام‌جم که نوشته بود ‌صداوسیما تست مجری‌گری می‌گیرد، به دانشکده صداوسیما برای تست رفتم و از بین ۱۵ هزار نفر، من و ۴ نفر دیگر انتخاب شدیم. من کارم را با اجرا در برنامه تازه‌ها در شبکه یک شروع کردم و خوشبختانه توانستیم زمان مرده تلویزیون را زنده کنیم و مخاطبان زیادی را از شهرها و اقشار گوناگون جذب کردیم.

 

الان که معتقدید جهان‌بینی شما شکل گرفته است، اگر با این جهان‌بینی به سال‌های شروع کارتان برگردید باز هم اجرا را انتخاب می‌کنید؟

حتما همینطور است.این شغل من است. کاری که همه عمر برایش انرژی گذاشته‌ و مطالعه کرده‌ام را نمی‌توانم به‌راحتی کنار بگذارم. من تلویزیون را دوست دارم و هنوز هم به آنجا تعلق دارم.

 

حتی اگر تلویزیون به شما علاقه‌ای نداشته باشد...

حتی اگر تلویزیون این احساس را نداشته باشد، من با صراحت می‌گویم که هنوز به تلویزیون علاقه دارم.

 

الان پیشنهاد کاری به شما نشده است؟ اصلا به شما گفته‌اند که ممنوع‌التصویر هستید یا نه؟

من یک اصل را در تلویزیون فهمیده‌ام که هیچ‌وقت به من مجری نمی‌گویند ممنوع‌الفالیت هستی و نمی‌توانی اجرا کنی. کسی به من این را نگفت و هیچ نامه‌ای وجود ندارد و کسی با صراحت از ممنوع‌التصویری با من حرف نزد. من هم آدم پیگیری نیستم و نرفتم پشت دفتر مدیرها بنشینم و آه و ناله کنم که من جوانی‌ام را برای صداوسیما گذاشته‌ام. نگاهم این است که اگر صداوسیما من را بخواهد خودش درخواست می‌دهد و اگر هم دلش نخواهد نمی‌گوید.

 

پس همین که به شما برنامه پیشنهاد نمی‌شود، ملاک ممنوع‌التصویری شماست؟

بله، ممکن است اینطوری باشد. در چند سال اخیر بزرگ‌ترین دلیلی که باعث شد من کار رسانه را پیگیری نکنم، تولد دخترم بود و فعلا تا یک سال دیگر این موضوع برایم اولویت دارد و وقتی فرزندم بزرگ شود احتمال دارد که برای بازگشت به اجرا تلاش کنم. در کل باید بگویم که هیچ خصومت شخصی میان من و آدم‌هایی که در تلویزیون هستند اتفاق نیفتاده. باید بدانیم که افراد و مدیران زیادی در تلویزیون تغییر کرده‌اند و تعداد زیادی مجری وارد تلویزیون شده‌اند و حتی می‌بینیم که در کمال تعجب تعداد زیادی بازیگر، ‌اجرا می‌کنند. هم‌ اکنون برنامه‌های تلویزیون به سمت تولید محتوای زرد رفته و به هر در و دیواری می‌زنند تا دیده شوند.

 

به‌نظر شما اگر چند سال دیگر مدیران صدا و سیما تغییر کنند، در ممنوع‌التصویری شما فرجی می‌شود؟

اصلا نگاهم این نیست که منتظر فرجی در کارم باشم. به لحاظ اخلاقی من دنبال این نیستم که کسی شلغش را از دست بدهد تا من کاری به‌دست بیاورم، ماجرا این است که هم‌اکنون فضای صداوسیما اینگونه است و من هم آدم صبوری هستم و هیچ وقت خواهش و التماس نمی‌کنم که به من کار بدهند. من نکته‌ای را باید بگویم، ‌خیلی وقت‌ها تلویزیون برای تلویزیون تصمیم نمی‌گیرد. فردی که از تو خوش‌اش نمی‌آید از بیرون تلویزیون را تحت فشار می‌گذارد تا تو نباشی. مدیران تلویزیون آدم‌های خوبی هستند اما تحت فشارند.

 

مهم‌ترین دلیلی که باعث شد تا صداوسیما ترجیح بدهد ‌تصویر آزاده نامداری از تلویزیون پخش نشود، چه بود؟

من باز به گذشته برمی‌گردم. من یک آدم ۱۹ ساله بودم که وارد تلویزیون شدم و از یک آدم ۱۹ ساله توقع اینکه باید همه‌چیز را بداند، نباید داشته باشید. اگر آدم‌ها الان عیب و ایرادی در من می‌بینند باید به این فکر کنند که من سنم کم بود و داشتم در مورد همه‌چیز تجربه می‌کردم؛ از پوششم گرفته تا حرف‌هایی که می‌زدم. هیچ وقت نمی‌شود یک دختر ۱۹ساله را پای میز محاکمه گذاشت و گفت که چرا این را پوشیدی و چرا این عقیده را داشتی. آدم‌ها در گذر زمان تغییر می‌کنند. من در زندگی‌ام همیشه به اخلاق معتقد بودم و این یک چارچوب است که من هرگز از آن تخطی نمی‌کنم. حق‌الناس فقط پول نیست، ‌اینکه من دل کسی را نمی‌شکنم، زیرآب کسی را نمی‌زنم و...برایم خیلی مهم است. شاید خیلی از افراد که من را نمی‌شناسند، دست به قضاوت بزنند اما آنهایی که من را از نزدیک می‌شناسند، ‌می‌دانند که من در این چارچوب زندگی می‌کنم و می‌توانم هر آنچه در این چارچوب اتفاق افتاده است را توضیح دهم. حرف من این است که اگر کسی کاری انجام داد نباید به راحتی قضاوتش کنیم.

 

اتفاق‌هایی که برای شما افتاد را ناشی از قضاوت می‌دانید...

زندگی‌ام سال‌هاست که در حال قضاوت است و هیچ جایی هم ندارم تا توضیح بدهم و به آدم‌ها بگویم اشتباه می‌کنید.

 

خیلی وقت‌ها افراد با کارهایشان خودشان را در معرض قضاوت قرار می‌دهند، مثلا شما با پست‌هایی که در اینستاگرام می‌گذاشتید به حاشیه‌هایی که برایتان ایجاد شد دامن می‌زدید...

می‌توانید مثال بزنید؟

 

همان پست‌هایی که در رابطه با زندگی شخصی‌تان و ازدواج اولتان می‌گذاشتید.

با وجود تمام آفت‌هایی که اینستاگرام دارد و مشکلاتی که ایجاد می‌کند به‌نظرم صفحه اینستاگرام باعث می‌شود که افراد صادقانه در مورد خودشان حرف بزنند. اگر حاشیه‌ای ایجاد شده است برای من مهم نیست.

 

یعنی می‌گویید این حاشیه‌ها در دایره فعالیت‌تان برای اجرا هم تأثیر نداشت؟

واقعیت این است که من از اینکه در حال رشد و تغییر نگاه هستم، ‌ناراحت نیستم.

 

پس شما می‌گویید آن مواردی که در زندگی کاری شما باعث حاشیه شد، ناشی از تجربه کردن‌هایتان در زندگی شخصی‌تان بود که باید در گذر زمان اتفاق می‌افتاد...

بله، تأثیر این اتفاقات برایم اهمیت ندارد. خب، من صفحه شخصی دارم و دوست دارم از نکات مختلف زندگی‌ام در اینستاگرام بگذارم.

 

اما خب، تصاویری که شما در مورد اختلاف‌هایتان از زندگی اولتان منتشر کردید،‌ خودش موجب حاشیه‌سازی‌ برایتان شد.

جدا شدن یک اتفاق مهلک نیست، ‌من ازدواج کردم، فهمیدم اشتباه بود و اشتباهم را جبران کردم. اگر هم آن اتفاقات بر کار من اثر گذاشت به این دلیل بود که جامعه مردسالاری داریم و آنها مرد را به جای زن انتخاب می‌کنند و طرف مقابل که اصلا تمایلی به آوردن نامش ندارم، جزو آن دسته افرادی است که از مدیران پیگیری کارش را می‌کند و به افراد زیادی زنگ می‌زند اما من اینگونه نیستم.

 

خانم نامداری نمی‌دانید که چه می‌شود برخی از مجری‌های ممنوع‌التصویر به چرخه اجرا برمی‌گردند و برخی هم برای همیشه حذف می‌شوند؟

این موضوع به پیگیری خود افراد مربوط است.

 

برای اجرا در شبکه‌های اینترنتی پیشنهادی دارید؟

بله، اما در ذهنم این برنامه را چیده‌ام که وقتی دخترم ۳سالش بشود، در فضای مجازی کار اجرا انجام بدهم. من در ۳۴ سالگی از آدم‌ها خواهش می‌کنم که افراد را به ۲ دسته خوب و بد تقسیم نکنند. این‌قدر علیه هم مصاحبه نکنیم. اتفاقات حاشیه‌ای که برای من افتاد باعث شد که چند مجری زن علیه من حرف بزنند و همیشه من از خودم می‌پرسم چرا این‌قدر راحت قضاوت کردند.

 

 

  • 19
  • 49
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۱۹
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش