پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۴۵ - ۱۴ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۳۴۸۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

عباس غزالی:

بازیگر وسواسی هستم/ «مینو» مرا از عاشق به قهرمان تبدیل کرد

عباس غزالی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر سریال «مینو» گفت: در این سریال جنگ زندگی همه آدم‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ما با قصه و روایت جدیدی روبرو می‌شویم. روایتی که در آن رضا دیگر یک عاشق صادق نیست بلکه یک قهرمان است.

اولین بار که «عباس غزالی» به چشم مخاطبان آمد، حضور او در مجموعه «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمت‌اله بود که با روایت قصه‌ای متفاوت از دوران جنگ تحمیلی توانست نظرهای بسیاری را به خود جلب کند. 

 

غزالی در این سریال نقش جوانی شوریده را ایفا می‌کرد که مدام کارهای دور از ذهن از او سر می‌زد و در عین شوریدگی تصمیم‌هایی می‌گرفت که مخاطبان را حیرت زده کند. او پس از درخشش در این نقش تمام تلاش خود را کرد تا در هر اثری حضو پیدا نکند و حالا او بعد از مدتی کم کاری در عرصه سینما با سریال «مینو» این شبها میهمان خانه‌هاست.

 

«مینو» روایت قصه‌ای عاشقانه است که در بطن جنگ می‌گذرد و سرنوشت کاراکترهای آن با روزهای آغازین جنگ در خرمشهر و سقوط این شهر گره می‌خورد.

 

بازیگر وسواسی هستم

غزالی درباره کم کاری‌اش در عرصه سینما و تلویزیون به خبرنگار فارس گفت: بازیگری وسواسی هستم و پیشنهادات را بسیار با دقت برسی می‌کنم و به همین دلیل کم کار یا بهتر بگویم گزیده کار هستم. معیارها و ملاک‌هایی دارم و بسیار برایم مهم است کاری انجام دهم در شأن مخاطب باشد. معتقدم اگر امروز در بازیگری جایگاهی دارم بخاطر نگاه مخاطب بوده است. مخاطب مرا دیده و به من نمره قبولی داده و من مدیون مخاطب هستم. علاوه بر اینکه اهدافی دارم و دوست دارم در بازیگری مدام رو به جلو حرکت کنم.

 

وی ادامه داد: برایم مهم است که کاری را قبول کنم که درک و سلیقه مخاطب در آن لحاظ شده باشد. به همین خاطر می‌دانم که نباید بازی در هر کاری را بپذیرم. این موضوع حتی باعث شده است که گاهی تحت فشار مالی باشم اما خوشحالم که تا به امروز به آن متعهد بوده‌ام و امیدوارم بتوانم همینطور گزیده کار به حرفه‌ام ادامه دهم.

 

غزالی  با اشاره به اینکه دلیل اصلی پذیرش پیشنهاد بازی در سریال «مینو» قصه جذاب آن بوده اظهار داشت: قصه سریال را بسیار دوست داشتم چراکه داستان روایتگر زندگی آدم‌هایی است که خواسته‌ها و آرمان‌هایی دارند. «مینو» روایتی عاشقانه دارد و رضا شکری یک عاشق است. عاشقی واقعی و به تمام معنا، کسی که تحت هر شرایطی و با وجود موانع مختلف پای عشقش ایستاده. اینها همه برای من جذاب بودند و مرا به بازی در سریال ترغیب کردند. بازی در نقش رضا را با جان و دل پذیرفتم. چون می‌دانستم این کاراکتر عاشق ،صادق، ساده و جسور و بی باک است و به اصطلاح خیلی جای کار دارد و می‌توانم کاری کنم که مخاطب او را بپذیرد و دوست داشته باشد.

 

رضا در طول سریال از عاشق به قهرمان تبدیل می‌شود

غزالی عنوان داشت: ضمن اینکه از یک جایی به بعد و با شروع شدن جنگ در خرمشهر این کاراکتر ابعاد جدیدی از شخصیت خود را نشان می‌دهد. جایی  که الویت‌ها و شرایط برای همه عوض می‌شود و ماهیت داستانی سریال نیز تغییر می‌کند. جنگ زندگی همه این آدم‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ما با قصه و روایت جدیدی روبرو می‌شویم. روایتی که در آن رضا دیگر یک عاشق صادق نیست بلکه یک قهرمان است.

 

غزالی فرصت دادن به جوانان را یکی از مزایای سریال «مینو» دانسته و گفت: به نظر من ما باید برای نسل آینده خود به فکر باشیم و نیروی فعال به بازیگری تزریق کنیم. شاید مخاطب سریال در نگاه اول دوست داشته باشد تا بازیگران نام آشنا را روی آنتن ببیند اما به مرور اگر این بازیگران در آثار متدوام حضور داشته باشند خودشان به چهره‌هایی مستعد تبدیل می‌شوند. از نظر من در بازیگری هیچکس جای دیگری را نمی گیرد بلکه هر فرد با ورودش جایی برای خودش تعریف می‌کند پس نباید از حضور نسل تازه نفس ترسید زیرا اینها آینده بازیگری را شکل می‌دهند.

 

او در ادامه گفت: قطعاً سختی‌هایی که هنگام ورود به سینما و یا تلویزیون برای من پیش آمد برای این بازیگران جوان نیز بوجود می آید اما به عنوان بازیگر روبرو من همیشه به آنها احترام گذاشته‌ام. هیچ وقت به نوع و اندازه شخصیت به آنها احترام نگذاشته ام بلکه در وهله اول برایم انسانیت مهم است. خدا شاهد است که سبقه و تجربه بازیگران روبرو برای احترام گذاشتن برایم هیچ فرقی نمی‌کند و من همواره در برابر هر بازیگری سعی‌ میکنم با احترام کامل رفتار کنم.

 

عاشق قصه‌های تاریخی هستم

بازیگر سریال «وضعیت سفید» در جواب به این پرسش که چطور به نقش رضا نزدیک شده است گفت: عاشق قصه‌هایی هستم که در آنها تاریخ روایت می‌شود. تاریخی که در سریال «مینو» روایت می‌شود را مادران و پدران و بسیاری از اطرافیان‌مان هنوز به یاد دارند و می‌توان از آنها درباره آن دوران پرسید. بازیگری یعنی خارج شدن از خود و در قالب یک شخصیت دیگر رفتن. اگر این کاراکتر واقعی باشد کار راحت‌تر است و می‌توان به مستندات درباره او رجوع کرد اما وقتی نقش کاراکتری را بازی می‌کنید که زاده تخیل نویسنده است، بازیگر باید هم تاریخ را بخواند و هم سعی کند به آنچه مورد نظر نویسنده بوده نزدیک شود. اول از همه باید بر احوالات آن زمان وافق می‌شدم به همین خاطر از دوستان خرمشهری‌ام خواستم به اصطلاح ریز ماجرا را برایم تعریف کنند. ضمن اینکه فیلم‌های جنگی زیادی دیده‌ام و پیش از شروع بازی‌ام هم سعی کردم فیلم‌های بیشتری از این ژانر ببینم.

 

روزی را به یاد ندارم که در سریال زخمی نشده باشم

او در ادامه گفت: مساله دیگر لحن و لهجه رضا بود که باید با تمرین آنرا یاد می‌گرفتم و از آنجایی که بازیگری هستم که به شدت به تمرین معتقدم، برای این نقش هم مدت زیادی تمرین کردم. تعامل با نویسنده و کارگردان نیز بسیار تاثیرگذار بود. من از جمله بازیگرانی هستم هرگونه تمرین و مطالعه و دانشی کسب کنم سعی دارم در وجودم ته نشین کرده و از آنها در مواقع لزوم بهره ببرم. موقع بازی در نقش رضا هم سعی کردم از همه آنچه تاکنون در بازیگری تجربه کرده و یاد گرفته‌ام استفاده کنم.

 

بازیگر فیلم «قیچی» با اشاره به سختی های بازی در نقش رضا گفت: روزی را به یاد ندارم که در این سریال دست و پایم زخمی نشده باشد. اما این بخشی از کار بازیگری است و اصلا به همین خاطر بازیگری جزو مشاغل سخت دنیاست. شخصا همه این سختی ها را به جان می‌خرم و بازی در سریال «مینو» هم تجربه خوبی بود.

 

ماجرای از حال رفتن در گرمای ۵۰ درجه

غزالی در ادامه خاطره ای از زمان بازی در سریال تعریف کرد: در بخشی از قصه انبار گمرک آتش می‌گیرد و رضا با اضطراب به سمت آتش می‌دود تا ایمان را نجات دهد. این سکانس در گرمای ۵۰ درجه فیلمبرداری شد و حتی آسفالت خیابان نرم شده بود. در چنین وضعیتی باید به سمت آتش می‌دویدم و تقلا می‌کردم. آن صحنه بخاطر اینکه باید از چند زاویه و به صورت اسلوموشن و ساده فیلمبرداری می‌شد در چند برداشت انجام می‌شد و هربار من باید همه آن کارها را تکرار می‌کردم. وقتی کات آخر را شنیدم به قدری ضربان قلبم بالا رفته بود که تنفس برایم سخت شد و چشمانم سیاهی رفت. در آن لحظه فقط متوجه شدم که بچه‌های گروه روی سر و صورت  آب می‌ریزند و صدایم می‌زنند. آن روز تا ساعت یک ونیم شب در بیمارستان قلب زیر سرم بودم و دکتر بعد از انجام اکو به من گفتند دریچه قلبم آسیب دیده و باید فقط استراحت کنم.

 

مخاطبانی که دوست ندارند رضا از قصه حذف شود

بازیگر سریال «مادرانه» بازخورد مخاطبان به سریال را دلگرم کننده عنوان کرد و گفت: پیام‌های بسیاری  از تماشاگران سریال در صفحه شخصی‌ام داشته‌ام. مخاطبان رضا را دوست دارند و با او ارتباط برقرار کرده و همذات پنداری می‌کنند. تماشاگرانی که با رضا خوشحال، غمگین و عصبانی می‌شوند. جالب اینکه یکی از مخاطبان برایم نوشته بود آقای غزالی آخر رضا کم بدبختی دارد که از دیوار خانه عماد هم بالا رفتی؟(میخندد) یکی دیگر از مخاطبان نوشته بود، عماد و ماجراجویی را رها کن تا بلایی به سرت نیامده و ما دوست نداریم رضا از سریال حذف شود.

 

غزالی در پایان گفتگو درباره نقش‌آفرینی‌های جدید و حضور احتمالی‌اش در جشنواره فیلم فجر گفت: امسال سه فیلم «شب لرزه»، «لواسان» و «من یوسفم مادر» را آماده برای حضور در فجر دارم و امیدوارم که تمامی آنها به جشنواره ارسال شده و مورد تایید هیات انتخاب قرار گیرند. فیلم «من یوسفم مادر» در بخش بین الملل به خوبی دیده شده و جوایز زیادی دریافت کرده و امیدوارم در فجر هم دیده شود.

 

 

farsnews.com
  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش