پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۳۷ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۹۲۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

حمید گودرزی:

دلیل حذف عادل فردوسی‌پور و سایرین از تلویزیون اسف‌بار است/ دورهمی خاصی در سینما وجود دارد که کسی را به آن راه نمی‌دهند

حمید گودرزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
حمید گودرزی گفت:‌ زمانی آقای شریفی‌نیا را رئیس تمام باند‌های سینمایی معرفی می‌کردند، اما با گذر زمان می‌بینیم که مشکل ما آقای شریفی‌نیا نبود، بلکه تمام معضلات در نگرش و تفکر ما شکل گرفته است. امروز هم همان اتفاق رخ داده است. تعدادی بازیگر هستند که در همه فیلم‌ها حضور پیدا می‌کنند و تعیین می‌کنند که چه کسی در کجا و در چه اثری حضور یابد.

«مسافری از هند» با بازی شیلا خداداد و حمید گودرزی در سال ۱۳۸۱ از تلویزیون پخش شد و ۹۶ درصد مخاطبان را به خود جذب کرد تا یکی از سریال‌های محبوب رسانه ملی لقب بگیرد. گودرزی نیز یکی از بازیگران پرکار دهه ۸۰ سینما و تلویزیون لقب گرفت، اما این پرکاری و حضور مستمر مقطعی بود و چند سالی است که گودرزی کم‌کار شده و حضور چشمگیری از او در سینما و تلویزیون مشاهده نمی‌کنیم. حمید گودرزی، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین، درباره فساد در سینما، محمدرضا گلزار و تلویزیون موضوعاتی را مطرح کرده است که در ادامه می‌خوانید:

*همواره مخاطبان عام که قشر عظیمی از جامعه نیز هستند، تلویزیون، سینما و حوزه‌های فرهنگی را با جدیت دنبال می‌کنند. حمید گودرزی سال‌های زیادی است که در حوزه فرهنگ و به خصوص تلویزیون فعالیت می‌کند. آخرین اثر نمایشی شما در این حوزه در برنامه «برنده باش» و فیلم سینمایی «نیوکاسل» در ذهن مخاطبان نقش بسته است. این چندگانگی و تضاد حضور از سوی حمید گودرزی چه پیامی را به مخاطب ارسال می‌کند؟ فکر نمی‌کنید کمی این بی‌ثباتی در یک حوزه واحد آسیب‌زننده است؟

برایم فرقی نمی‌کند. تمام سعی من این است که در هر فیلم، سریال یا مسابقه‌ای که حضور پیدا می‌کنم، مخاطب را شگفت‌زده کنم و ماحصل کارم مورد پسند عام قرار گیرد. من تضادی نمی‌بینم. یک هنرمند باید در هر حوزه‌ای که فعالیت می‌کند، رسالت شخصی و اجتماعی خود را به گونه‌ای که مقبول جامعه و شخص است ابراز کند.

*به ‌هر حال شما هنرپیشه نام‌آشنایی در تلویزیون و سینمای ایران هستید. اما با توجه به اتفاقاتی که در چند سال اخیر رخ داده، حضور افرادی شبیه به حمید گودرزی در سینما کمرنگ شده است. آیا شما هم به شکل‌گیری یک مافیا یا بهتر بگویم دورهمی محدود در سینما معتقدید؟ بسیاری از بازیگران باسابقه و بااستعداد امروز خانه‌نشین شده‌اند و فقط چند نفری برای بسیاری از نقش‌ها انتخاب می‌شوند و بازی می‌کنند. آیا این پروسه را می‌توان افول و فساد سینمای ایران تلقی کرد؟

به مطلب مهم و قابل‌ تاملی اشاره کردید. یادتان می‌آید زمانی آقای شریفی‌نیا را رئیس تمام باند‌های سینمایی معرفی می‌کردند؟ اما با گذر زمان می‌بینیم که مشکل ما آقای شریفی‌نیا نبود، بلکه تمام معضلات در نگرش و تفکر ما شکل گرفته است. امروز هم همان اتفاق رخ داده است. تعدادی بازیگر هستند که در همه فیلم‌ها حضور پیدا می‌کنند و تعیین می‌کنند که چه کسی در کجا و در چه اثری حضور یابد. معضل این افراد نیستند، اما راه‌حل قطعاً مردم هستند، که مطالبه‌گر باشند و بابت آسیب‌ها در حوزه فرهنگ سوال بپرسند و چرایی موضوعات را پیگیر شوند. این روزها همه چیز در همه جا بر اساس رابطه شکل می‌گیرد.

*یعنی نقش‌ها بر اساس تجربه و تخصص انتخاب نمی‌شوند؟

بله، متاسفانه همین‌طور است. به نظرم خیلی نمی‌شود کاری برایش انجام داد.

*بازیگرانی در سینما حضور دارند که روزانه بین پنج تا ۱۰ فیلمنامه می‌خوانند، که عملاً نمی‌توانند بیشتر از یکی دو فیلمنامه انتخاب کنند و بسیاری از این نمایشنامه‌ها می‌سوزند و قصه‌های بکر کارگردانان جوان، به دلیل اینکه فلانی یا شخص خاص دیگری در آن نمی‌تواند بازی کند، ساخته نمی‌شود. دلیل اصلی آن هم فشار سرمایه‌گذار برای حضور آن چند نفر خاص است. شما با این پدیده در ارتباط هستید؟

اجازه بدهید به صورت دقیق جواب شما را بدهم. خوشبختانه طی یک ماه گذشته بیشتر تولیدات چند سال اخیر سینمای ایران را در خانه مشاهده کردم. جالب است تمامی فیلم‌ها حال‌شان بد است یا در حال نمایش حال بد و معضلات جامعه هستند. یأس، تلخی و ناامیدی در کنار قهرمان‌پروری در یک اثر اشکالی ندارد و حتی گام گذاشتن در اجرای ژانری تخصصی در سینماست. اما ما اینجا فقط خودزنی می‌کنیم؛ یعنی هم کاراکتر را از بین می‌بریم و هم مردم و جامعه را. می‌توانم موضوعات مطرح‌شده را با استدلال بیان کنم. چرا در حال رواج سینمای ناله هستیم؟ آیا جامعه ما چنین چیزی طلب می‌کند یا خوراک ما سینماگران برای مردم این ژانر است؟ این نشان می‌دهد شاید بخشی از جامعه ما فیلم‌هایی به همین شکل می‌طلبد. خب، نتیجه می‌گیریم فقط چند نفر هستند که می‌توانند در این ژانر بازی کنند. همین چند بازیگری که پرخاش می‌کنند و با ناله مردم را همراه می‌کنند. هرچه فیلم‌ها تلخ‌تر، جایزه‌هایش هم بیشتر.

*یعنی تفاوت زیادی با سینمای روز دنیا داریم؟

بله قطعاً. سینما یعنی کارخانه رویاسازی و روایت سالم و مستند از دنیایی واقعی. به سینمای آمریکا نگاه کنید، همه فیلم‌ها و کارتون‌هایشان قهرمان دارند، اما در سینمای ایران قهرمانی نداریم. فیلم‌ها دیگر قهرمان‌محور نیستند. در سینمای روز دنیا در هر ژانری، چه ترسناک چه کمدی و چه باقی ژانر‌ها، نقطه تحول و شخصیت تاثیرگذار و آموزنده حضور پررنگی دارد.

*در این مقطع زمانی دوست دارید چه نقشی را بازی کنید یا در چه اقتباسی از ادبیات دنیا یا کاراکتر خاصی قرار بگیرید؟ نظام‌بندی ذهن شما به چه حوزه‌ای بیشتر معطوف است؟ سینما؟ تلویزیون؟ یا اینکه فرقی نمی‌کند؟ به‌ طور کلی دغدغه امروز شما چیست؟

دغدغه من این است که سعی کنم فیلم‌هایی بازی کنم که فروش خیلی خوبی داشته باشند و موردپسند مردم قرار بگیرند. شخصاً ژانر ناله را دوست ندارم، ولی این بدان معنا نیست که اگر پیشنهاد داشته باشم، بازی نمی‌‌کنم. متاسفانه امروز در سینمای ما دو ژانر بیشتر وجود ندارد: فیلم‌های ناله‌ و کمدی‌های سخیف. سوال این است که فیلم‌های خوب‌ چه تعداد در سال ساخته می‌شود؟ از کجا معلوم درِ خانه مرا بزنند؟ پس شما مجبور می‌شوید به سمت کمدی‌های سخیف بروید. در این صورت دو اتفاق می‌افتد: یا بازی می‌کنید یا مثل من سعی می‌کنید دیگر بازی نکنید. به همین خاطر است که بعضی از دوستان کم‌کار می‌شوند و....

*به عنوان آخرین سوال؛ «برنده باش» با مردم ارتباط خوبی برقرار کرد. همین‌طور رقابت شما با آقای گلزار. فکر می‌کنید قطع‌ شدن این برنامه و نمایش ندادن آن عده‌ای از مخاطبان را گیج نکرد؟ فکر نمی‌کنید رقابت با چنین سوپراستاری بسیار سخت بود؟

طبیعتاً از ابتدا می‌دانستم رضا سوپراستار است و پرطرفدار و رقابت با او معنایی ندارد. منتها در شبکه پنج هم این مسابقه ساخته شده بود، و مجری دیگری داشت، بعد به من پیشنهاد شد. دیدم بد نیست با توجه به اینکه «برنده باش» در شبکه ۳ پخش می‌شود، من هم در شبکه دیگری این کار را انجام دهم. تلویزیون را مثل یک سبد میوه می‌بینم که ما باید میوه‌های متنوعه‌ای در آن بگذاریم. هر چقدر از این میوه‌های سبد کم کنیم، نهایتاً مهمان‌ها از اطراف این سبد کنار می‌روند و دنبال سبدی می‌روند که تنوع بیشتری داشته باشد.

*منظورتان حذف عادل فردوسی‌پور، رامبد جوان و... است؟

بله دقیقاً. هیچ‌وقت هم نفهمیدم چرا این دوستان از تلویزیون حذف شدند. برنامه‌های فردوسی‌پور، رضا رشیدپور و «خندوانه» رامبد یا «دور‌همی» مهران مدیری مانند همان میوه‌های تلویزیون بودند که امروز دیگر در این سبد حضور ندارند. امروز می‌بینیم که سبد بسیار خالی است و تقریباً میوه قابل‌ توجهی در آن وجود ندارد.

  • 17
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش