جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۲۲ - ۱۸ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۳۶۴۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

تاریخ نگاری به سبک روزنامه کیهان!/ بهروز وثوقی از تاریخ سینمای ایران پاک شدنی است؟

بهروز وثوقی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

روزنامه کیهان در یادداشتی انتقاد کرده چرا نام بهروز وثوقی و گوگوش به عنوان بازیگران تاریخ سینمای ایران ذکر شده است. گویا این روزنامه توقع دارد هر ساله برای تکمیل این لیست، اسامی به دفتر حسین شریعتمداری ارسال شود!

به گزارش رویداد۲۴، کیهان در ادامه مطالب تند و تیز و منتقدانه خود نسبت به مسئولان فرهنگی کشور این بار سایت «تاریخ نگاری سینما کشور» را هدف قرار داد و در مطلبی بسیار تند به اختصاص دادن صفحه‌ای در این سایت به بهروز وثوقی و فائقه آتشین اعتراض کرد.

این روزنامه در مطلبی نوشت: «سازمان سینمایی در پایگاه تاریخ نگاری خود خواننده کاباره‌ای و معشوق اشرف پهلوی را به‌عنوان سینماگر شناسایی کرد. این سازمان در حالی فائقه آتشین مشهور به گوگوش و بهروز وثوقی و... را به‌عنوان اهالی سینما مطرح و نام آن‌ها را ترویج می‌کند که در کارنامه این افراد نقش مخرب فرهنگی و اخلاقی؛ کاملاً بدیهی و غیرقابل کتمان است.»

کیهان در ادامه مطلب خود نوشت: «در حال حاضر خواننده کاباره‌ای بطور خاص علیه هویت و باور مردم ایران مشغول به فعالیت است و مدتی پیش به یکی از مقدسات اهانتی وقیحانه کرد.»

بهروز وثوقی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مطلب کیهان را از دو منظر می‌توان تحلیل کرد؛ یکی بازیگر بودن یا نبودن چهره‌های مذکور و دیگری شکل فعالیت آن‌ها که قطعاً مورد تایید کیهان و گردانندگان آن نیست.

مشکل مطلب اعتراضی کیهان در این است که سوژه‌های مورد بحث را از زمینه خود جدا کرده و درباره آن‌ها اظهارنظر می‌کند. بهروز وثوقی، فائقه آتشین یا گوگوش، محمد علی فردین، ناصر ملک مطیعی و... به عنوان سوپراستار‌های سینمای قبل از انقلاب در بستری رشد کردند که از آن‌ها آن شکل از بازیگری را طلب می‌کرد و به صرف این‌که «این چهره‌ها در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی فعالیت می‌کردند پس شایسته نیست به آن‌ها بازیگر بگوییم» نمی‌تواند چندان مطلب درستی باشد.

سینمای ایران در برهه‌های مختلف تاریخی شکل‌های گوناگونی داشته است. این شکل‌های گوناگون کاملاً وابسته به عواملی خارج از اراده بازیگران هستند و نمی‌توان آن‌ها را مقصر وضع موجود آن زمان دانست.

کاری که یک تحلیلگر مسائل فرهنگی می‌تواند انجام دهد این است که سینمای دوره پهلوی را نقد و بررسی کند و درباره مضرات و معایب آن سینما بنویسد. 

تاریخ را می‌توان تحلیل کرد، اما نمی‌توان آن را با سلیقه شخصی حذف کرد. چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید چهره‌های فعال در فضای فرهنگی آن زمان بازیگر بودند بنابراین با این استدلال که «فیلم‌هایی که این چهره‌ها بازی می‌کردند مورد تایید ما نیست» نمی‌توان نام کسی را از تاریخ حذف کنیم.

اگر بنا باشد با چنین دیدگاهی سراغ تاریخ برویم باید نام شریعتمداری را از تاریخ روحانیت، قطب‌زاده را از صدا و سیما و مهاجرانی را از میان وزرای ارشاد حذف کنیم، چون با علائق و سلائق حاکمیت همخوانی چندانی ندارند.

بد یا خوب درست یا غلط این چهره‌ها جزئی از تاریخ سینمای ایران هستند. در فیلم‌های بد و خوبی بازی کرده‌اند. تمامی آن فیلم‌ها ارزش یکسانی ندارند، اما جزئی از تاریخ سینما هستند و وظیفه سایتی که برای تاریخ نگاری آماده شده این است که به تمام این تاریخ بپردازد. وظیفه این سایت صرفاً ثبت اطلاعات تاریخی سینمای ایران است نه چیزی بیشتر.

سایت‌های معرفی و امتیاز فیلم و بازیگر همچون «آی. ام. دی. بی» هم که اطلاعات تاریخ سینما را ثبت می‌کنند، فقط داستان فیلم‌ها، جوایزی که فیلم‌ها و لیست عوامل را ثبت می‌کند.

فرض کنیم روزی روزگاری یکی از تحلیل‌گران فرهنگی روزنامه کیهان بخواهد مطلبی درباره ابتذال سینما در عصر پهلوی بنویسد نباید برای جمع آوری اطلاعات به کتب و سایت‌هایی که وظیفه‌شان ثبت چنین اطلاعاتی است مراجعه کند؟ نباید فیلم‌ها را ببیند و درباره آن‌ها بنویسد؟ نباید بازیگران آن دوران و کارنامه کاریشان را بشناسد تا بتواند آنچه که آن را ابتذال فرهنگی می‌نامد، تحلیل کند؟

حتی خود روزنامه کیهان هم برای نقد وضعیت فرهنگی آن دوران و رسیدن به تحلیلی درست و اصولی احتیاج به یکسری اطلاعات اولیه تاریخی دارد؛ اطلاعاتی که بهروز وثوقی، فائقه آتشین، ناصر ملک مطیعی، محمد علی فردین و... جزئی از آن هستند.

اگر بنا باشد اطلاعات چنین افرادی ثبت نشود چگونه می‌خواهیم درباره آن بنویسیم و تحلیل ارائه کنیم؟ آیا اگر نام این بازیگران از صفحه تاریخ سینمای ایران پاک می‌شد، نویسنده کیهان می‌توانست بنویسد آن‌ها مروج فرهنگ منحط کاباره‌ای بوده‌اند؟

مسئله دیگری که در مطالب این چنینی به چشم می‌خورد توقعی است که این روزنامه از متولیان فرهنگی کشور دارد. روزنامه کیهان توقع دارد که متولیان فرهنگی کشور لیستی از افراد فعال در حوزه‌های فرهنگی کشور تهیه و به دفتر روزنامه کیهان ارسال کند تا دست اندر کاران این روزنامه افرادی را گزینش و برای متولیان فرهنگی کشور و وزارت ارشاد ارسال کنند تا فقط آن‌ها مجوز فعالیت داشته باشند و نام آن‌ها در تاریخ سینمای ایران ثبت شود.

دایره مخالفت کیهان هم به حدی گسترده است که از بهرام بیضایی تا علیرضا داوود نژاد را دربر می‌گیرد و بعید است لیست مورد تایید کیهان از سه چهار اسم فراتر رود. احتمالاً جواد شمقدری، ابراهیم حاتمی‌کیا، فرج‌الله سلحشور و جمال شورجه تنها کارگردانانی هستند که کیهان آن‌ها را واجد صلاحیت برای ثبت در تاریخ سینمای ایران می‌داند و از نظر این روزنامه باقی افراد حاضر در سینما مشکلاتی دارند که باید از تاریخ حذف‌شان کرد.

بعید است حتی چهره‌های مورد تاییدی مثل محمدحسین مهدویان و بهروز شعیبی در لیست کیهان قرار بگیریند. اما سوالی که باید مسئولان روزنامه کیهان از خودشان بپرسند این است که چرا بعد از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب و در اختیار گرفتن تمام دستگاه‌های فرهنگی توسط حاکمیت جدید هنوز بازیگران، خوانندگان و نویسندگان عصر پهلوی در ایران طرفدار دارند؟

این که برای مراسم ختم محمدعلی فردین چنین جمعیتی به بهشت زهرا می‌رود، این‌که مراسم ختم ناصر ملک مطیعی بسیار باشکوه و برگزار می‌شود نشان می‌دهد متولیان فرهنگی کشور در سال‌های پس از انقلاب به خوبی وظایف خودشان را انجام نداده‌اند که اگر این وظایف به درستی انجام می‌گرفت شاهد حضور جمعیت با آن وسعت در مراسم خواننده ضعیفی مثل مرتضی پاشایی نبودیم و امیر تتلو (که زمانی مورد حمایت چهره‌های سیاسی نزدیک به کیهان هم بود) رکورد کامنت‌های اینستاگرام را نمی‌شکست.

این‌که خروجی فرهنگی کشور در سال‌های اخیر چنین چهره‌هایی باشند باید بیشتر از همه کیهان را به تفکر وا دارد که چرا نتیجه چنین شد؟

نویسندگان کیهان اگر خوب نگاه کنند می‌توانند تاثیر چنین سیاستی را در سطح جامعه مشاهده کنند. جمعیت حاضر در مراسم ختم محمدعلی فردین و ناصر ملک مطیعی و میلیون‌ها نفری که زیر پست تتلو کامنت گذاشتند نشان می‌دهد چنین سیاستی سال‌ها است شکست خورده است. با حذف نمی‌شود فضای فرهنگی را به نفع خود تغییر داد این واقعیتی است که هنوز روزنامه کیهان و هم‌فکران آن‌ها متوجه آن نشدند.

  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش