شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
۱۵:۰۸ - ۰۱ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۰۲۰۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

آرش ظلی‌پور:

نمی‌توان‌همزمان‌مجری‌گری‌و بازیگری‌کرد

آرش ظلی‌پور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
حتما صلاح این بود که «من‌وشما» قطع شود و وقت بیشتری برای بازیگری بگذارم.

آرش ظلی‌پور مجری سابق «من‌وشما» بعد از جنجال پاییز سال گذشته در گفت‌وگو با مسعود فراستی که منجر به غیبت یک ساله او در تلویزیون شد، به تازگی در مقام مجری برنامه «ورزش از نگاه دو» به رسانه ملی بازگشته و جمعه‌شب‌ها این برنامه را از شبکه ۲ روی آنتن دارد.

او به تازگی مهمان ویژه‌برنامه یلدایی این شبکه هم بود و در این برنامه خبر از نقش‌آفرینی خود در سریالی ویژه نمایش خانگی داد. به همین بهانه درباره تغییر مسیر او از اجرا به سمت بازیگری و فعالیت‌هایش در دوران غیبت در تلویزیون، با این مجری گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

درباره سریال‌تان توضیح می‌دهید؟

هنوز اخبار سریال منتشر نشده، فردا کلید می‌خورد و بازیگران زیاد و درجه یکی دارد. باید صبر کنیم تا کار کلید بخورد، بعد از آن اجازه دارم درباره اش صحبت کنم.

چطور شد که به سمت بازیگری رفتید؟

حدود دو سال است که در چند دوره بازیگری شرکت و تئاتر کار کرده‌ام. خیلی‌ قبل‌تر از این هم یعنی سال ۸۸ و ۹۰، تجربه بازی در چند سکانس کوتاه در دو سریال «دلنوازان» و «پنج کیلومتر تا بهشت» را داشتم، اما هیچ‌وقت سمت بازیگری نرفتم به دلیل این که فکر نکردم بازیگری شبیه اجراست. تصمیم گرفتم بروم دوره‌ها را به صورت آکادمیک بگذرانم، یک سری چیزها را یاد بگیرم و بعد بازیگری را تجربه کنم.

دو سال پیش در مصاحبه‌ای گفته بودید ادعا و تصمیمی برای تجربه بازیگری ندارید.

اکنون هم ادعایی ندارم، به خود اجازه دادم که خودم را آزمایش کنم. الان که وقت گذاشتم، تلاش کردم و برای آن زحمت کشیدم، دارم این فرصت را به خودم می‌دهم، اما قبل‌تر از این، هرگز این کار را نمی‌کردم.

به نظرتان برای یک مجری یا خواننده، این آموزش‌ها قبل از ورود به عرصه بازیگری لازم است؟

بستگی به هدف آن آدم دارد. اگر هدف این است که عرصه‌ای را با توجه به اعتباری که در هر فضایی که هستی به عنوان خواننده یا فوتبالیست، فقط تجربه کنی، خیلی از پروژه‌‌های سینمایی، نمایش خانگی یا تلویزیونی هستند که به سبب اسم و اعتبار آن آدم نقشی را به او می‌دهند و تجربه می‌کند و می‌گذرد اما اگر قرار است بازیگری حرفه‌ات شود حتما لازم می‌دانم که دوره‌های بازیگری گذرانده شود. ممکن است اجرا و بازیگری در یک خانواده باشند اما ربطی به یکدیگر ندارند و فضای‌شان با هم خیلی متفاوت است.

مجری‌هایی داشتیم که وارد عرصه بازیگری شدند و بازیگر شدند مانند شهاب حسینی و صابر ابر، مجری‌هایی هم داشتیم که فقط به سبب تجربه، وارد عرصه بازیگری شده‌اند مانند رضا رشیدپور و احسان کرمی. به نظرم اگر قرار است بازیگری حرفه یک نفر بشود باید از اجرا جدا شود. یعنی باید به این نتیجه برسد که دیگر برنگردد، چون مردم کسی را که اجرا و همزمان بازیگری می‌کند باور نمی‌کنند. نمی‌شود این دو را همزمان با هم داشت.

خود شما اگر در بازیگری موفق شوید، اجرا را کنار می‌گذارید؟

اگر به این نتیجه برسم که ممکن است در بازیگری اتفاق خوبی برایم بیفتد، ممکن است بازیگری را ترجیح بدهم.

اگر نتیجه مثبتی داشته باشد؟

بله، چون خیلی ریسک است. بسیاری از نوجوانان یا جوانان هستند که بازیگری را یاد می‌گیرند یا کلاس می‌روند و منتظرند اتفاقی بیفتد، اما من تلویزیون را دارم و کارم را انجام می‌دهم. در واقع گرویی گذاشتم، اگر ببینم می‌توانم و اتفاق خوبی برایم می‌افتد دوست دارم بازیگری را تجربه کنم.

پس به طور کلی با ورود خوانندگان یا مجریان به بازیگری موافق هستید؟

همین طوری نمی‌شود، باید دوره ببینند. من دو سال زندگی‌ام را گذاشتم. در یک سالی که تلویزیون نبودم، کلا شبانه‌روزی و یک سال قبل‌تر از آن هم داشتم این کار را می‌کردم. چهار دوره خوب گذراندم، پیش آدم‌های بزرگ رفتم، تئاتر اجرا کردم. من قبل از این زیاد پیشنهاد داشتم، برادرم تهیه‌کننده سینماست و دوستان زیادی هم دارم، بارها فیلم‌های مختلف به من پیشنهاد شد اما هیچ‌وقت سراغش نرفتم ، چون عقیده دارم کاری را که می‌خواهم انجام بدهم، باید بلد باشم.

استادان تان در بازیگری چه کسانی بودند؟

بیشترین زمان هنرجویی‌ام را نزد وحید جلیلوند گذراندم که خیلی به من کمک کرده و منوچهر هادی هم به عنوان یک کارگردان موفق توانست به من کمک کند. پیشتر از همه این‌ها یک دوره جدی بازیگری را در دانشگاه تهران، پیش استاد میترا خواجه‌ئیان گذراندم و اصلا شروع کارم همان جا بود. به نظرم حداقل در مسیر درستی گام برداشتم، حالا این که چه اتفاقی می‌افتد به استعداد خودم   برمی‌گردد.

پس این که بازیگری را ادامه می‌دهید یا خیر بستگی به نتیجه کارتان در این سریال دارد.

بله حتما. اگر روزی ببینم این کاره نیستم، آن را می‌بوسم و کنار می‌گذارم. اگر هم بودم سعی می‌کنم تمرکزم را بیشتر روی بازیگری بگذارم.

قطع برنامه «من و شما» و غیبت‌تان در تلویزیون باعث شد سراغ بازیگری بروید؟

من یک سال قبل از آن شروع کرده بودم و هدفم این بود که چنین مسیری را ادامه بدهم. قطعا با قطع شدن «من و شما» زمان بیشتری داشتم که در این فضا کار کنم، اما هدف من همان بوده و ربطی به برنامه «من و شما» ندارد. فقط توانستم در یک سال اخیر وقت بیشتری بگذارم.

پس این اتفاق هیچ تاثیری بر تصمیم شما برای ورود به بازیگری نداشته؟

نه اصلا. از این اتفاق‌ها زیاد در تلویزیون می‌افتد، می‌روی و می‌آیی و یک سری تصمیمات وجود دارد که من هم همیشه به آن احترام گذاشتم، اما بعد از این اتفاق وقت بیشتری برای تمرین و کار در تئاتر داشتم. بنابراین این اتفاق باعث نشده که مسیرم را عوض کند، از قبل تصمیم داشتم در راهی قدم بگذارم ببینم می‌توانم یا نمی‌توانم.

ممکن است دوباره «من‌وشما» را در تلویزیون ببینیم؟

نه دیگر. به نظرم همه اتفاقاتی که ظرفیت داشت در چارچوب برنامه رخ بدهد، افتاد. اگر می‌خواستیم ادامه بدهیم به تکرار می‌افتاد. من خیلی دوست دارم عرصه‌های مختلف را تجربه کنم، اصلا آدم ماندن در یک فضا نیستم.

قبل از حواشی برنامه هم به این موضوع فکر کرده بودید یا اکنون به این نتیجه رسیدید؟

نه همان موقع هم با اتاق فکر و تهیه‌کننده فکر کرده بودیم، بالاخره حالا که داریم این برنامه را ادامه می‌دهیم باید کارهای متفاوتی انجام بدهیم. حتی قبل‌تر از آن، در شروع فصل سوم تغییراتی دادیم. شاید این مشکل شخصی من باشد که وقتی در یک جایی می‌مانم انگیزه‌ام کم می‌شود. احساس می‌کردم باید یک اتفاق بزرگی بیفتد که نشد دیگر. حتما صلاح این بوده که برنامه قطع شود و وقتم را بیشتر برای بازیگری بگذارم، صلاح این بوده که بعد از یک سال این طور برگردم، من همه را می‌سپارم به این ماجرا.

برنامه «ورزش از نگاه دو» را بیشتر دوست دارید یا «من و شما»را؟

ورزش رویدادمحور است؛به خصوص ورزش ایران. هر روز و هر هفته این‌قدر اتفاق می‌افتد که ظرفیت این را دارد که بتوانی کار کنی و به تکرار نیفتی حتی با یک فرم ثابت. من هر دو را دوست داشتم، هم «من‌وشما» و هم «ورزش از نگاه دو» که شروع کارم با آن بوده. قطعا آدم کاری را که دوست دارد انجام می دهد.

شما مجری رادیو هم هستید. بین رادیو و تلویزیون، ترجیح‌تان کدام است؟

بحث ترجیح نیست. وقتی شما کاری را تمام‌وقت انجام می‌دهید، باید تمرکزتان را روی آن بگذارید. من خیلی دوست دارم همه این‌ها را با هم انجام بدهم، همین الان در رادیو و جمعه‌ها هم تلویزیون برنامه دارم، اما زمان اجازه نمی‌دهد که این اتفاق بیفتد، بنابراین به من قدرت انتخاب نمی‌دهد که بگویم این را می‌خواهم یا آن را.

مائده کاشیان 

khorasannews.com
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش