سه شنبه ۰۲ مرداد ۱۴۰۳
۱۸:۳۳ - ۰۱ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۰۲۳۵
هنرهای تجسمی

بهمن پناهی:

خوشنویسی ایرانی در دوران گذار

بهمن پناهی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
خوشنویس ایرانی ساکن فرانسه معتقد است: خوشنویسی از نظر کمّی رشد داشته اما به نظر در دوران گذار آن هستیم، اما خوشبختانه هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که خوشنویسی کارکرد هنری و خاستگاه اجتماعی خود را از دست داده باشد.

به گزارش فارس،«بهمن پناهی» فارغ‌التحصیل دانشکده هنر دانشگاه تهران و دانش‌آموخته هنرهای تجسمی از دانشگاه سوربن فرانسه است. وی در خوشنویسی از محضر اساتیدی همچون غلامحسین امیرخانی، یدالله کابلی و زنده‌یاد عبدالله فرادی استفاده برده و در موسیقی از آموزه‌های اساتیدی مانند هوشنگ ظریف و محمدرضا لطفی بهره برده است. به همین دلیل در رساله دکتری خود روی رابطه متقابل موسیقی با خوشنویسی متمرکز شده است.

 

پناهی که چند سالی است در پاریس زندگی می‌کند، همسر «نوریا گارسیا ماسیپ» پرافتخارترین بانوی خوشنویسی حال حاضر جهان است. به بهانه برگزاری کارگاه چهار روزه «خوشنویسی مدرن» با تدریس پناهی در کاخ گلستان، با این استاد ۵۱ ساله خوشنویسی گفت‌وگو کردیم.

 

* خوشنویسی مدرن به چه معناست؟ ما وقتی راجع به شعر مدرن و کلاسیک صحبت می‌کنیم، می‌دانیم شعر کلاسیک وزن و قافیه و عروض دارد، اما شعر مدرن، بدون وزن و سپید است، اما وقتی راجع به خوشنویسی مدرن صحبت می‌کنیم، چندان برایمان ملموس نیست.

- به نام آن نور هستی‌بخش. دقیقاً به مقایسه جالبی اشاره کردید. یعنی آن اتفاقی که در شعر نو رخ داده، همان اتفاق در خوشنویسی هم افتاده است. متأسفانه ما با برخورد عام و نگاه تحلیلی در زمینه خوشنویسی مواجه نشدیم. به همین دلیل برای مردم آشنا نیست.

 

اگر از نظر تاریخی نگاه کنیم، در همه هنرها از جمله ادبیات و موسیقی و نقاشی این دوران گذار را داشته‌ایم، اما این اتفاق در شعر بارزتر بوده است. شاید دلیلش این است که مردم با شعر بیشتر آشنا هستند یا اینکه این موضوع بیشتر در جامعه مطرح شده است.

 

درباره خوشنویسی هم همین اتفاق افتاده، یعنی ما از اواخر قاجار یک نگاه نو در خوشنویسی را آغاز کردیم و نمونه آنها را می‌توان در کارهای میرزا غلامرضا و میرحسین ترک ببینیم که خوشنویسی را وارد مباحث تجریدی و آبستره کردند، یعنی از جایی که خوشنویسی از کارکرد کتابت و متنی خارج شد و به صورت یک قطعه مستقل مطرح شد، به این معنی که دیگر خوشنویسی را فقط برای خواندن انتخاب نمی‌کنیم.

 

از اواخر قاجار یک نگاه نو در خوشنویسی را آغاز کردیم و خوشنویسی از کارکرد کتابت و متنی خارج و به صورت یک قطعه مستقل مطرح شد.

 

بعدها این نگاه نوین به‌تدریج با ارتباط‌هایی که با فرهنگ و هنر غربی برقرار کرد گرایش مختلفی پیدا کرد و تعدادی از خوشنویسان ما سعی کردند با این نگاه نو با خوشنویسی مواجه شوند و نگاه‌های نو متناسب با نیازهای امروز و قواعد زیبایی‌شناسی امروز در خوشنویسی اتفاق افتاد که ما به آن اصطلاحاً خوشنویسی نوین می‌گوییم یا به تعبیر برخی‌ها ـ که با آن موافق نیستم ـ به نقاشیخط یا خط نقاشی یا خطاشی تعبیر شد.

 

این اتفاق یک نیاز تاریخی بوده که تا امروز ادامه داشته و امروز هم آن را با تنوع بیشتری می‌بینیم.

 

* در یکی دو دهه اخیر خیلی از خط‌ها و سبک‌ها ابداع شدند. کلیت این قضیه را چطور می‌بینید، آیا در راستای خوشنویسی مدرن است؟ یا ممکن است به اصالت خوشنویسی ایرانی آسیب برساند؟

- خیر، اساساً در این راستا نیستند و تعبیر درست‌تر برای این خطوط جدید «رسم‌الخط» است. به این دلیل که هنر خوشنویسی از زمانی معنا پیدا کرد که نویسندگی و تحریر خط استاندارد شد و به قول فرنگی‌ها «کدیزه» (کددار) شد، مثلاً تعیین شد از این به بعد «الف» در یک شیوه به‌اندازه سه نقطه و در شیوه‌ای دیگر به‌اندازه ۷ نقطه نوشته شود و تابع قواعد و قوانین شکلی و تکنیکی قرار گرفت.

 

درباره رسم‌الخط‌های جدید خوشنویسی امروز نمی‌توانیم نسبت به ماندگاری آن قضاوت کنیم، باید اجازه دهیم زمان بگذرد.

 

عزیزانی که خطوط جدیدی ابداع یا خلق کردند، اینها رسم‌الخط است و ربطی به خوشنویسی مدرن یا گرایش‌های نوین خوشنویسی ندارد و در طول تاریخ هم بسیار اتفاق افتاده است و مختص امروز نیست؛ این تاریخ بوده که تعیین کرده کدام یک بماند و کدام یک به فراموشی سپرده شود. درباره خطوط (رسم‌الخط) جدید هم امروز نمی‌توانیم نسبت به ماندگاری آن قضاوت کنیم، باید اجازه دهیم زمان بگذرد و تاریخ راجع به آن قضاوت کند.

 

در مجموع این رسم‌الخط‌ها هیچ ارتباطی به گرایش‌های نوین خوشنویسی ندارند، چون گرایش نوین یک تفکر نوین و یک رویکرد نوین در بستر خوشنویسی سنتی است.

 

* یک موضوع دیگر تولید نرم‌افزارهای مختلف در دو دهه اخیر است که انواع رسم‌الخط‌های خوشنویسی را خیلی نزدیک به استاندارد و معیار امروز به نگارش درمی‌آورد. آیا این اشاعه خوشنویس محسوب می‌شود یا برای آن خطر است؟ خطر از این‌ جهت که نوشتن پلاکاردهای تبریک و تسلیت دیگر به صورت دستی انجام نمی‌شود و همگی یارانه‌ای شده است. درست مانند نقاشی سردر سینماها که با آمدن بنرها، کلاً این حرفه منسوخ شدند.

- من چیزی به‌عنوان خطر در حوزه هنر نمی‌شناسم، به نظر من نباید به حوزه هنر با دید سلبی نگاه کرد و یک حرکتی را خطرآفرین دانست، چون هنر عصاره تفکر انسان است - چه به صورت فردی چه به صورت اجتماعی ـ و این کاملاً تابع نیازهای روز و شرایط مختلف است و نمی‌توان آن را کانالیزه کرد و برای آن باید و نباید تراشید.

 

اگر بگذاریم فرهنگ و هنر فربه و غنی شود، خودش از خودش مراقبت می‌کند.

 

بهترین راه به نظر بنده این است که بگذاریم فرهنگ و هنر رشدی طبیعی و ارگانیک داشته باشد، چون فرهنگ به صورت خودکار از خودش محافظت می‌کند و نباید نگران این باشیم که خطری فرهنگ و هنر را مورد تهدید قرار دهد ـ منظور فرهنگ بما هو فرهنگ است نه هجمه فرهنگی ـ در طول تاریخ هم دیده‌ایم که فرهنگ ایرانیان با تمام هجمه‌های فکری و فیزیکی که بدان شده، البته حفظ شده و مانا است. ما اگر بگذاریم فرهنگ و هنر فربه و غنی شود، خودش از خودش مراقبت می‌کند.

 

در کل باید بگویم آمدن خطوط نرم‌افزاری و کامپیوتری فی‌نفسه تهدید نیست. این سیاست‌های فرهنگی است که می‌تواند برای لغزش‌ها و کمبودها بازدارندگی ایجاد کند. به خاطر دارم حدود ۲۲ سال پیش که در محیط‌های دانشگاهی تهران کار می‌کردم، توانستم برخی مدیران را مجاب کنم که تابلوهای دانشگاه و ورودی‌ها، با خط نستعلیق نوشته شود. این‌چنین حرکت‌هایی یعنی اینکه ما سیاست‌های فرهنگی داریم. نمی‌توانیم بگوییم بنر یا نرم‌افزار حذف شود، بلکه باید کاربردهای آنها را هدایت کنیم.

 

با استفاده دقیق و کارشناسانه از خطوط اصیل ایرانی در زمینه‌های درست و فاخر می‌توان به آن جلوه و ارزش دوچندان افزود و این موضوع کم‌کم جای خود را در جامعه باز می‌کند. مثال دیگر فرش ایرانی است، ما که نمی‌توانیم جلوی فرش ماشینی را بگیریم، بنابراین در مقابل باید جایگاه فرش دستباف را تقویت و دسترسی به آن را آسان و قدرت خریدش را تقویت کنیم.

 

وکلا و پزشکان در کشورهای عربی از خط نستعلیق در کارت ویزیت‌های خود بهره می‌برند.

 

جالب است بدانید در کشورهای عربی و از دوران صفویه به بعد، افرادی که دارای شخصیت و جایگاه ویژه‌ای بودند سعی کردند تابلوی معرف حرفه خود را به خط نستعلیق بنویسند، با اینکه خودشان در رسم‌الخط‌های دیگر بسیار متبحر بودند، اما چون ایرانی‌ها خط نستعلیق را بسیار فاخر عرضه کرده بودند، آن را برگزیدند. حتی هنوز هم وکلا و پزشکان در کشورهای عربی از خط نستعلیق در کارت ویزیت‌های خود بهره می‌برند، بنابراین می‌توانیم با عیاربخشی به هنر اصیل خودمان آن را در مقابل خطرات، لطمات و هجمه‌ها مصون بداریم.

 

* عده‌ای معتقدند سیر نزولی خوشنویسی ما آغاز شده است و با فقدان اساتید پیشکسوت کنونی، جایگزین چندانی نداریم. شما به‌عنوان یک کارشناس که البته از بیرون به خوشنویسی نگاه می‌کنید، نظرتان چیست؟

- من با این ادعا موافق نیستم و به رشد و حفاظت ارگانیک رشته‌های هنری خیلی اعتقاد دارم. ما نمی‌توانیم به زور و با راه‌های سلبی چیزی را نگه داریم. اگر خوشنویسی ایرانی در طول تاریخ خودش را حفظ کرده پس الآن هم حفظ می‌کند، البته که همواره رسم‌الخط‌هایی منسوخ شده‌اند و این روند ادامه خواهد داشت و این یک روال عادی محسوب می‌شود. معمولاً تداوم و حضور یک هنر به کارکردها و رویکردهای آن بستگی دارد نه به نگاه‌ها و خواست‌های جبری.

 

اگر خوشنویسی ایرانی در طول تاریخ خودش را حفظ کرده، پس الآن هم حفظ می‌کند.

 

اینکه «خوشنویسی امروز از نظر کیفی رو به نزول است»، بازهم اعتقادی به آن ندارم؛ چرا که از نظر تاریخی هر صد سال کمتر از انگشتان یک دست افراد شاخص در خوشنویسی داشته‌ایم و این اتفاق همواره تکرار می‌شود. وضعیت دیگر این است که هنر خوشنویسی فی‌الذات کارکرد خود را از دست بدهد که در آن صورت هیچ نهاد و ارگانی نمی‌تواند مانع حذف آن شود چون این روند روند طبیعی در تاریخ هنر است.

 

خوشنویسی از نظر کمّی رشد داشته اما به نظر در دوران گذار هستیم و خوشبختانه هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که خوشنویسی کارکرد هنری و خاستگاه اجتماعی خود را از دست داده باشد ـ چیزی که در فرهنگ‌های آسیایی مانند چین و ژاپن هم همچنان حفظ شده است- اما در برخی کشورهای اروپایی حضور و خاستگاه اجتماعی خوشنویسی از بین رفته است. امیدوارم که ما هیچ وقت به این مرحله نرسیم.

 

* وقتی می‌خواهیم یک بیت شعر را خوشنویسی کنیم، معمولاً در هر مصرع آن یکی ـ دو کشیده داریم، این در موسیقی جای خود را به تحریر می‌دهد. با توجه به اینکه رساله دکتری شما درباره ارتباط موسیقی و خوشنویسی است، لطفا کمی درباره این موضوع بیشتر توضیح دهید.

- رابطه خوشنویسی و موسیقی موضوع جدیدی نیست و یک رابطه تاریخی است.  گذشتگان خوشنویسی را به‌عنوان «موسیقی بصری» می‌شناخته‌اند. موسیقی و خوشنویسی دو هنری هستند که از نظر ساختاری خیلی شبیه به هم هستند. هر دوی این هنرها بر اصل دوگانگی (دوآلیته) استوار هستند، یعنی خوشنویسی هنر سیاه و سفید است و موسیقی هنر صوت و سکوت! این اشتراک ساختار را در هیچ دو هنر دیگری نمی‌بینیم.

 

گذشتگان، خوشنویسی را به‌عنوان «موسیقی بصری» می‌شناخته‌اند.

 

از نظر کالبدی هم موسیقی و خوشنویسی خیلی به هم نزدیک هستند، چون از نظر ساختاری هر دوی این هنرها دستوری (گراماتیکال) هستند و در خلق آثار از المان‌های جزء شروع می‌کنیم به کل می‌رسیم.

 

بنابراین ساختار هر دو هنر از نظر بافت اجرایی شبیه هم هستند. من به دلیل اینکه از نوجوانی به هر دو رشته می‌پرداختم، سال‌ها روی این موضوع کار پژوهشی و دانشگاهی انجام دادم و نتیجه آن در رساله‌ام منعکس شده است. در یک کلام باید بگویم ارتباط میان موسیقی و خوشنویسی به غایت گسترده و وسیع است.

 

* پیشرفت تکنولوژی روی انسان هم اثر گذاشته و حوصله انسان مدرن به شدت فست‌فودی شده است. فرضاً اگر در قدیم یک تکنوازی ۲۰ دقیقه‌ای بود، مردم با حوصله و لذت گوش می‌کردند، اما الآن تحمل آن را ندارند و این شتابزدگی بعضاً در خوشنویسی هم دیده می‌شود. این تغییر ذائقه‌ای که در موسیقی رخ داده، آیا در خوشنویسی هم وجود دارد یا به دلیل اینکه خوشنویسی تکنیکال و قاعده‌مند است، کمتر در آن رسوخ کرده است؟

- این اتفاق در خوشنویسی هم رخ داده است، چون نیازهای امروزی، نگاه‌های نوین را برای خوشنویسی می‌طلبد و همان‌طور که پیش‌تر گفتیم اگر این ذائقه تغییر کند، هیچ دستی نمی‌تواند جلودار این دگردیسی یا حتی نابودی آن باشد.

 

در مورد خوشنویسی هم وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم نه خوشنویسان ما حوصله کتابت یک کتاب ادبی یا مذهبی را دارند و نه بیننده علاقه دارد که کتاب‌های نسخه خطی را مطالعه کند؛ این کارکرد امروزه بیشتر جنبه تزئینی در کتابخانه‌ها پیدا کرده! به همین دلیل است که کتاب‌های خطی در خانه‌ها جای خود را به تابلوهای خوشنویسی داده‌اند، درحالی‌که حتی تا عصر قاجار هیچ قطعه خوشنویسی روی دیوار نصب نمی‌شد.

 

نه خوشنویسان ما حوصله کتابت یک کتاب ادبی یا مذهبی را دارند و نه بیننده علاقه دارد که کتاب‌های نسخه خطی را مطالعه کند.

 

اما اکنون تغییرات باعث شده خوشنویسان ما به قطعه‌نویسی و درشت‌نویسی رو بیاورند، دقیقاً همان چیزی که در موسیقی اتفاق افتاده، به‌جای اینکه بنشینیم تکنوازی یک ردیف نوازی ظریف و طولانی بشنویم، ترجیح می‌دهیم یک کار تصنیفی با ارکستراسیون حجیم گوش کنیم.

 

در مجموع باید گفت امروزه قطعه‌سازی در خوشنویسی از استقبال بیشتری برخوردار است و به همین دلیل معتقدم باید به گرایش‌های نوین در خوشنویسی احترام گذاشت و به آن بیشتر بها داد.

 

* به قطعه‌نویسی اشاره کردید، آیا جشنواره‌ای داریم که مختص قطعه‌نویسی باشد؟ البته منظور جشنواره‌های موضوعی نیست، بلکه جشنواره بین‌المللی است، مانند «حلیه نویسی» ترکیه که بسیار مشهور است و هنرمندان زیادی هم از ایران در آن شرکت می‌کنند.

- ما ایرانی‌ها در خط نستعلیق -که به تعبیری خط ملی ما محسوب می‌شود و مطابق با ذائقه ما شکل گرفته است- به این نکته توجه کافی نکرده‌ایم، اما تُرک‌ها در قرون اخیر در خط ثلث تجربه بیشتری کسب کرده‌اند، روی آن به‌عنوان یک دستاورد تاریخی هنری سرمایه‌گذاری کردند. ما اما در «چلیپا» که یکی از دستاوردهای تاریخی به لحاظ قطعه‌نویسی محسوب می‌شود، سرمایه‌گذاری هنری و فرهنگی فاخر و جهانی نکرده‌ایم.

 

«قطعه» در خوشنویسی اسلامی بسیار محدود است و «چلیپا» یکی از بهترین آنهاست.

 

 «قطعه» در خوشنویسی اسلامی بسیار محدود است و «چلیپا» یکی از بهترین آنهاست، متأسفانه هنوز به اهمیت آن پی نبرده‌ایم، می‌توانیم برنامه‌های مختلفی روی این موضوع طراحی کنیم، مثلاً جشنواره یا مسابقه‌های داخلی و بین‌المللی. امیدوارم از این منظر به آن توجه شود و بتوان با سیاستگذاری فرهنگی، نمادهای شاخص تاریخ هنرمان را بیشتر و بهتر معرفی کنیم.

 

 

 

 

 

  • 9
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش