جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۳۲ - ۰۴ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۱۱۰۸
فستیوال ها و جشنواره های هنری

چرا ساخته حاتمی‌کیا باب میل آکادمی اسکار نمی‌شود؟

به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
با توجه به ساخت و فرم محتوایی و همچنین موضوعیت جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا حول محور مقاومت و حملات تروریستی گروه داعش این فیلم هیچ‌گاه نماینده ایران به آکادمی اسکار معرفی نمی‌شود.

به گزارش تسنیم، حضور فیلم ایرانی «جدایی نادر از سیمین» (محصول سال ۱۳۸۹ هجری شمسی) در هشتاد و چهارمین دوره مراسم اُسکار و موفیقیت ویژه­ این اثر سینمایی در کسب جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی سبب شد تا بار دیگر بخش قابل توجهی از جامعه­ هنری و بالاخص سینمایی کشور را دچار توهم مَقبولیت کند؛ توهمی که موجب شد تا حضور گسترده­ تولیدات صنعت سینمای ایران در مجامع و کسب جوایز و اکران جهانی آثار و عرضه­ بدون محدودیت تولیدات سینمای ایران در عرصه­ بین الملل، به ذهنیتی برای عموم سینماگران مبدل و به عنوان تایید و تاکیدی مجدد از برای شعار همیشگی هُنر از برای هُنر شود.

 

البته این ذهنیت با هوشمندی «یه حبه قند» و اعلان عدم حضور در هشتاد و پنجمین دوره مراسم اُسکار گسترده­‌تر شد و این در حالی بود که سازندگان این اثر سینمایی عاقل‌تر از آن بودند که در اوج تقابل سیاسی غرب با ایران، خود را در معرض انتخاب اُسکار قرار دهند و ژست هنری خویش در داخل از کشور را در تعارض با اهداف پیدا و پنهان و غرض و مرض­‌های سیاسی جوایز بین‌المللی قرار دهند؛ از این جهت به صورت محترمانه­‌ای از ساده دلی متولیان وقت سینمای کشور استفاده کردند و این مطلب هم در نهایت به اسم جواد شمقدری، رئیس وقت سازمان سینمایی ایران تمام شد و وی با تبریک عجولانه خود به رضا میرکریمی، حضور در مراسم اُسکار را تحریم کرد و از این جهت بزرگترین هدیه مدیریتی را به این نگرش اعطا نمود.

 

سوای نظر از کم و کیف «یه حبه قند» و تحلیل محتوی آن، قطعا تحریم اُسکار و عدم فرستاده شدن این اثر به این مراسم، هدیه­‌ای بسیار ارزشمند، در دورانی بود که رویکرد برجسته­ غرب در تقابل با جمهوری اسلام ایران؛ به صورتی واضح در آثاری همچون آرگو (Argo) به نمایش درآمدو کارگردان یهودی الاصل این اثر ضعیف را مبهوت و حیران از برای تصاحب سه اُسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین تدوین در هشتاد و پنجمین دوره از جوایز اُسکار نمود و در نهایت سبب شد تا جامعه­ هنری و بالاخص سینمایی کشور همچنان در توهم مَقبولیت باقی بمانند و بدسلیقگی مدیران و سازمان سینمایی ایران را به عنوان عامل اصلی جلوگیری از بروز و شکوفایی صنعت سینمای ایران در عرصه­‌های بین المللی معرفی کنند.

 

و این گونه بود که سعی ویژه­‌ای شد تا حتی عدم توفیق اثر سینمایی دو تابعیتی­‌ای همچون «گذشته» در هشتاد و ششمین دوره مراسم اُسکار (نیز به نوعی توجیه شود و از این جهت هیچ­گاه فهم نگردد که به راستی چه شد که این فیلم ایرانی-فرانسوی، به یکباره از طرف مادر فرانسوی خود ترد شد و مادر فرانسوی اثر تصمیم گرفت تا سرپرستی زندگی اَدِل یا همان فیلم معروف آبی گرم‌ترین رنگ است (Blue Is the Warmest Colour) را بر عهده بگیرد و این اثر سینمایی معلوم الحال، که روابط جنسی اَدل (Adèle) و اِما (Emma) را به تصویر می­‌کشد و روایتگر عشق میان دو زن همجنسگرا است را جایگزین «گذشته» ساخته و به عنوان نماینده فرانسه به مراسم اُسکار معرفی شوند.

 

البته شدت انعکاس اُسکار ۲۰۱۲ میلادی و تحولات سیاسی و بویژه شرایط پس از انتخابات ۱۳۹۲ هجری شمسی، همه و همه موجب شد تا هیچگاه ذهنیت غُلوآمیز سینمای ایران از رویدادهای هنری و جوایز بین المللی اصلاح نشود و در این میان حتی زیاد شدن فهم برخی هنرمندان ایرانی در تشخیص ذایقه انسان غربی و بالاخص آکادمی اُسکار نتوانست به موفقیت اثری همچون «امروز» در هشتاد و هفتمین دوره مراسم اُسکار (۲۲ فوریه ۲۰۱۵ میلادی) کمک کند.

 

بر این اساس، حتی انعکاس سیاه و ترسیم شرایط وحشتناک بحران هویتی و فرهنگی ایران در فیلم مخدوشی همچون «امروز» هم، دیگر نمی­‌توانست سطح توقع غرب از آثار سینمایی را برآورده سازد و شاید این امر تنها به سبب شخصیت ظاهرا مذهبی راننده تاکسی کهنه‌کار اثر یعنی یونس (با بازی پرویز پرستویی) بود که ظاهری از جنگ را در پَس خود روایت می­‌کرد و در عین حال ضمن ترسیم فلاکت و سیاهی مطلق جامعه­ ایران، حضور معدود مرد صادق و باصفای ایرانی را نیز از برای مخاطب خود به تصویر می­‌کشید.

 

همین سطح توقع و این اشکال قصه پردازی بود که سبب شد تا «امروز» رضا میرکریمی به هیچ عنوان نتواند با درام و داستان دختر یهودی­ که خانواده‌اش به دست آلمان‌ها در زمان اشغال لهستان در جنگ جهانی دوم قتل‌عام شده، رقابت کند و در نهایت این فیلم سینمایی لهستانی-دانمارکی ایدا (Ida) باشد که موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی در اُسکار ۲۰۱۵ میلادی شود.

 

با این همه خودشیفتگی، خودبزرگ بینی و توهم مقبولیت سبب شد تا حتی کارگردانی همچون مجید مجیدی نیز در مصاف ارایه­ جهانی آخرین اثر سینمایی خود به نحوی ویژه خارج شود و فیلم سینمایی «محمد رسول الله(ص)» با تمام ویژگی­­های نوین فنی و حرفه­‌ای فوق العاده و بعضا بی­‌سابقه خود، در عرصه­ رقابت هشتاد و هشتمین دوره مراسم اُسکار (۲۸ فوریه ۲۰۱۶ میلادی) بازنده شود.

 

البته باید توجه داشت که در این سال، دیگر مدیر سینمایی ارشدی نبود که بخواهد جور ناتوانی آخرین ساخته­ پر هزینه­ مجیدی مجیدی در کسب جوایز جهانی را به دوش بکشد و بخواهد به صورت آبرومندانه­‌ای از حضور اثر سینمایی او در محک مجامع بین­‌المللی جلوگیری کند.

 

این گونه بود که آخرین ساخته­ کارگردان «رنگ خدا»، حتی پیش از رقابت با پسر شائول (Son of Saul) از گردونه­ جوایز حذف شد و کارگردان با سابقه­ «پدر» را صرف نظر از رعایت تمامی استانداردهای بین­‌المللی سینمایی در فیلم سینمایی «محمد رسول الله (ص)»، به چنین واقعیتی رساند که عرصه­ جهانی سینما و حضور بین­‌المللی آثار، تنها و تنها محدود به فیلم­هایی است که در بردارنده­ ارزش­های مدنظر این جوامع باشد؛ پیامی رسمی به تمامی فعالان عرصه­ فرهنگ و سینمای ایران!

 

البته این پیام به صورتی شفاف، در سال ۲۰۱۷ میلادی و با استقبال کم­‌نظیر و گُسترده­ صنعت سینمای جهان از «فروشنده» اصغر فرهادی و حضور طلایی این اثر سینمایی در مجامع مختلف جهانی، بویژه در هشتاد و نهمین دوره مراسم اُسکار (۲۶ فوریه ۲۰۱۷ میلادی)، به تمامی سینماگران و بالاخص فعالان این عرصه در ایران مخابره شد.

 

موفقیت «فروشنده» در کسب مجدد جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی، به وضوح نشان داد که افراد (اعم از کارگردان، تهیه‌کننده، نویسنده، بازیگر و ...) به هیچ عنوان نمی­‌توانند معیاری از برای برگزیده شدن آثار باشند و تنها ملاک تشویق جشنواره­‌های جهانی، محتوی یک فیلم است و اصولا ماهیت جوایز سینمایی، نه تشویق افراد، بلکه تروج آثاری است که به انعکاس صحیح و مطلوب دغدغه­‌های ایشان در سطوح مختلف و از جنبه­‌های گوناگون همت می­‌گمارد.

 

از این جهت است که امسال هم، درب اقبال به سینمای ایران نیز بر همان پاشنه آشیل سابق چرخید و «نَفَس» نرگس آبیار با تمام شعارهای فمینیستی و المان­های تحقیر انسان مسلمان ایرانی و موضوعات تَلخ فراوان دیگر خود، نتوانست ذایقه­ گردانندگان و متولیان آکادمی علوم و هنرهای سینما در ایالات متحده آمریکا را شیرین سازد و به نودمین دوره مراسم اُسکار راه پیدا کند.

 

شاید پیش داوری باشد، اما قطعا این سرنوشت تمامی آثار و تولیدات سینمای ایران خواهد بود؛ سرنوشتی که قطعا در سال آینده و در نوع مواجه‌ جشنواره­‌های بین المللی با تولیدات سینمایی شاخص و فیلم­هایی نظیر «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا مشاهده خواهیم کرد؛ تولیداتی که از لحاظ کیفیت تولید، استانداردهای بین­‌المللی سینمای جهان را رعایت و از فُرم سینمایی قابل قبولی برخوردار هستند و در عین حال دارای محتوای مهم و مسئله­‌ای قابل فهم برای عموم است؛ محتوای­ی که به عنوان دغدغه­‌ای جهانی و با ادبیات سینمایی عرضه و می­‌تواند انبوه مخاطبان را در اقصی نقاط جهان، جذب خود سازد.

 

بر این اساس فیلم­‌هایی نظیر «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا می­‌تواند محک خوبی از برای صنعت سینمای ایران و برخی هنرمندانی باشد که دچار اختلال شخصیت خودشیفته شده­‌اند؛سینماگرانی که ذات جشنواره­‌های جهانی را بزرگ و مهم می‌پندارند و به گونه‌ای غلوّآمیز، احساس می­‌کنند که هر اثر سینمایی؛ صرفا به جهت ابعاد مهم هُنری خود، از توانایی و لیاقت حضور در این مجامع، برخوردار هستند.

 

البته در این میان، مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور نیز می­‌تواند با عدم ارسال فیلم­‌هایی نظیر «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا و معرفی آثاری این چنین به نود و یکمین دوره مراسم اُسکار، پیام روشنی را نیز به غرب و گردانندگان صنعت سینمای جهان مخابره کند؛ پیامی ویژه با این مضمون: ما ضوابط و قواعد شما برای جایزه دادن به یک اثر سینمایی را به خوبی درک می­‌کنیم و می‌دانیم و به این درجه از شعور رسیده­‌ایم که آثار مورد نظر شما برای تقدیر و اعطای جوایز، می­‌بایست بدور از هر گونه خودباوری ملی و دینی باشد و از این جهت سعی خواهیم کرد که چنین آثاری را حمایت و خدمت صاحب اُسکارتان ارسال کنیم.

 

 

 

 

 

 

  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش