پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۵۲ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۳۰۹۶۱
فیلم و سینمای ایران

چرا مردم از جایزه نخل طلای زهرا امیرابراهیمی خوشحال شدند؟

زهراامیرابراهیمی, برنده نخل طلای بهترین بازیگر زن جشنواره کن

زهرا امیرابراهیمی از بین سه بازیگر زن ایرانی، برای بازی در فیلم عنکبوت مقدس برنده نخل طلای بهترین بازیگر زن جشنواره کن شد. رقبای او گلشیفته فراهانی برای بازی در فیلم «برادر و خواهر» ساخته علی عباسی و ترانه علیدوستی برای فلیم «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی بودند اما در نهایت زهرا امیرابراهیمی موفق به دریافت جایزه شد.فرآیند نامزدی نخل طلا تا اعطای جایزه به عرصه‌ای برای بیان اعتراض به هنرمندانی تبدیل شد که به نمایندگی از جمهوری اسلامی در جشنواره‌های بین المللی حضور پیدا کرده بودند. سابقه زهرا امیرابراهیمی در ایران هم به تعمیق این دو قطبی کمک کرد.

چرا زهرا امیرابراهیمی برنده جایزه کن شد؟

عنکبوت مقدس داستان واقعی سعید حنایی قاتل زنجیره‌ای زنان در مشهد است. حنایی با هدف آنچه «پاکسازی فاحشه‌های فاسد خیابانی» می‌خواند، در یک ماموریت به زعم او مقدس بود، در مشهد دست به قتل بیش از ۱۶ زن زدت. خود سعید حنایی و خانواده او هرگز از ارتکاب به قتل ابراز پشیمانی نکردند، بلکه برعکس از او چهره یک قهرمان ساختند.

زهرا امیرابراهیمی در این فیلم نقش یک روزنامه‌نگار خیالی را در حال تحقیق درباره این قاتل زنجیره‌ای بازی کرده است. اهمیت حضور او در این فیلم شباهتی است که زندگی‌اش به طور نمادین با داستان فیلم داشته است. ماجرای قربانی شدن زنان در جامعه مردسالار و متحجر.

امیرابراهیمی سال ۱۳۸۵ در پی انتشار فیلم رابطه جنسی‌اش مجبور به ترک بازیگری و بعد‌ها خروج از ایران شد. امیرابراهیمی در سال‌های اول تلاش کرد ماجرا را انکار و شباهت فرد به خودش را یک اتفاق بخواند، اما بعدها گفت که چنین اتفاقی افتاده و در نهایت سال ۱۳۹۸ در برنامه شبکه ام.بی.سی پرشیا توضیح داد که فردی به نام مجید بهرامی از بازیگران سینمای ایران فیلم رابطه خصوصی او با دوست پسرش را پخش کرده است.

بعد از این حادثه زهرا امیرابراهیمی چندین سال از حرفه بازیگری کنار رفت، اما از سال ۲۰۱۶ بار دیگر وارد این عرصه شد. عنکبوت مقدس اولین فیلمی است که توانسته تا این مرحله از یک جشنواره بین المللی بالا بیاید. اینکه جشنواره کن تصمیم گرفته بین سه زن ایرانی (که به خودی خود نامزدی هر سه آن‌ها به نوعی اعتراض به جمهوری اسلامی بود)، دست به انتخاب زنی بزند که به طور نمادین راوی همه ابعاد ضد زن جامعه ایران است، اتفاقی نیست.

سویه ایدئولوژیک و سیاسی جشنواره‌های بین المللی بر کسی پوشیده نیست و به تبع اینکه چرا جشنواره فیلم کن زهرا امیرابراهیمی را به عنوان برنده انتخاب کرده، به اندازه چرایی خوشحالی مردم ایران از این انتخاب اهمیت ندارد. انتخاب امیرابراهیمی به دوگانه هنرمند «حکومتی-مردمی» دامن زده است.

دو قطبی هنرمند حاکمیتی-هنرمند مردمی

دوگانه هنرمند حکومتی و هنرمند مردمی یک پدیده باسابقه است که البته در سال‌های اخیر نمود آن بیشتر شده است. انتخابات سال ۸۸ شاید نقطه عطفی برای این دوقطبی بود؛ زمانی که برخی بازیگران و سینماگران نظیر محمدرضا شریفی‌نیا، محمد صالح‌علا و محمدرضا ورزی، سیروس مقدم، مجید مظفری و ... بدون توجه به اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات و برخورد با معترضان، در مراسم تنفیذ محمود احمدی‌نژاد شرکت کردند.

از این تاریخ تحولات با سرعت به سمت تعمیق این دوگانه پیش رفت. بعد از انتخابات سال ۹۶ سیاست مرجعیت‌زدایی از هنرمندان هم به این دوگانه دامن زد. بخشی از حاکمیت از اینکه در هر انتخاباتی، بازیگران و چهره‌های سرشناس فرهنگی و هنری بخش قابل توجهی از جامعه را به سمت کاندیدای جریان مقابل سوق می‌دهند، راضی نبود و همین مساله استارت طرح افشاگری علیه هنرمندان را زد. گزارش هفته‌نامه یالثارات علیه ترانه علیدوستی، اصغر فرهادی و مانی حقیقی را باید ذیل این سیاست تحلیل کرد.

همزمان در یک جبهه دیگر هم دوقطبی هنرمند حاکمیتی و هنرمند مردمی در حال فربه شدن بود. هنرمندانی که در کشور فعالیت می‌کردند، وارد پروژه‌های پولساز نهاد‌ها و موسسات فرهنگی نزدیک به حاکمیت شدند. نزدیکی آن‌ها به این نهاد‌ها و درآمد‌های میلیاردی آن‌ها از پروژه‌های حاکمیتی، خشم مردمی را که درگیر مشکلات معیشتی‌اند به همراه داشت. کم‌کم یک مطالبه به دال مرکزی رویکرد مردم نسبت به هنرمندان تبدیل شد: هنرمندان یا باید نسبت به مشکلات جامعه واکنش نشان می‌دادند و در بزنگاه‌ها در کنار مردم می‌ایستادند یا برچسب حکومتی می‌خوردند.

با همین استدلال هنرمندانی نظیر امین حیایی برای بازی در فیلم قلاده‌های طلا و حضورش در برنامه عصر جدید صداوسیما، شهاب حسینی برای زدن واکسن فایزر در آمریکا و انتقاد از هنرمندانی که جشنواره فیلم فجر سال ۹۸ را در اعتراض به سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین تحریم کرده بودند، رامبد جوان برای دعوت مردم به رژیم گرفتن برای کاهش هزینه‌های اضافی در شرایط بد اقتصادی و همزمان تولد فرزندش در کانادا و پرویز پرستویی به دلیل همکاری با پروژه‌های امنیتی سینما و ... داغ هنرمند حکومتی بر پیشانی‌شان خورد.

انتقاد تند مردم به اصغر فرهادی بابت سکوتش در جشنواره فیلم کن نسبت به اعتراضات مردم خوزستان به کم‌آبی، فرهادی را مجبور کرد در صفحه اینستاگرام خود از کانون کارگردانان بخواهد به جای نصب بنر و عکس او برای تبریک دریافت جایزه بزرگ هیات داوران فیلم کن در خیابان‌های تهران، جملات مادر معترض سوسنگردی را در گوشه گوشه شهر نصب کنند.

در جشنواره کن امسال دوگانه هنرمند حکومتی-هنرمند مردمی به گونه دیگری بازتولید شد. ترانه علیدوستی به عنوان نماینده‌ای که از ایران به کن رفته و بازیگری که در سریال شهرزاد به تهیه‌کنندگی سیدمحمد امامی بازی کرده و سود خوبی به جیب زده بود، با پوششی عجیب و محافظه‌کارانه روی فرش قرمز جشنواره فیلم کن ظاهر شد.

از نظر مردم موضع نگرفتن و همزمان تن دادن به استاندارد‌های حاکمیت به منزله خروج هنرمندان از دایره مردمی بودن است. در مقابل علیدوستی که به لحاظ ظاهری و مالی نماینده وضع موجود در کن محسوب می‌شد، گلشیفته فراهانی و زهرا امیرابراهیمی قرار داشتند که سابقه آن‌ها در مخالفت با جمهوری اسلامی بیشتر علیدوستی بود. جالب آنجا که علیدوستی در همان فرانسه علیه سیاست‌های جمهوری اسلامی و عدم آزادی زنان مصاحبه کرد و موضع تندی گرفت، اما همین مواضع را هم کسی باور نمی‌کرد؛ چه آنکه مخاطبان می‌گفتند نمی‌شود همزمان پول‌های کثیف میلیاردی در همین ساختار به جیب زد و از آن سو زست اپوزیسیون هم گرفت. چنانچه زمانی در مورد حامد بهداد هم وقتی می‌گفت «اسم کثیف سلبریتی را از جلوی ما بردارید چون ما خود مردیم»، کسی باور نمی‌کرد و پاسخ می‌شنید او که در میانه اعتراضات مردم کنار سواحل آمریکا استراحت می‌کرده، چگونه خود مردم است؟

دیگر هنرمندان حاضر در جشنواره هم وضعیت بهتری نداشتند. تابوشکنی نوید محمدزاده و فرشته حسینی در مراسم فرش قرمز در حالی که مردم آبادان درگیر فاجعه فروریختن ساختمان متروپل بودند، نه تنها مردم را به وجد نیاورد که خشم آن‌ها را به همراه داشت.

همه این اتفاقات در حالی است که زمان خیلی زیادی از اسکار اصغر فرهادی نمی‌گذرد؛ آن زمان بسیاری از مردم از این ماجرا شادمان بودند، اما اکنون اتفاقی افتاده که ذوقی برای چنین جایزه‌هایی نیست؛ چنانکه از نگاه بخشی از مردم برندگان این جوایز در داخل کیسه‌های خود را با پروژه‌های مختلف مالی پر می‌کنند. اساسا هشتگ «ما مثل هم نیستیم» در توصیف همین فضاها ایجاد شد و عملا نشانگر دوقطبی‌های به وجود آمده بود؛ یک سو مردمی که در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کنند و سوی دیگر کسانی که سبک زندگی دیگری دارند و در همین شرایط سخت، اوضاع مالی بهتری دارند. از این منظر، شادی بخشی از مردم به خاطر اعطای جایزه نخل طلایی به امیرابراهیمی از یک جنبه بیان شرمندگی نسبت به واکنش‌های جامعه‌ای است که ۱۵ سال پیش خواسته یا ناخواسته مسیر زندگی امیرابراهیمی را تغییر داد و از سوی دیگر بیان اعتراض به رقبای او در جشنواره است.

فراموش نکنیم زیست حرفه‌ای هنرمندانی که به هر دلیلی انتخاب کرده‌اند در ایران فعالیت کنند، مستلزم برخی اقدامات محافظه‌کارانه است؛ اما شواهد نشان می‌دهد آستانه تحمل مردم نسبت به تسامح هنرمندان با وضع موجود روز به روز کمتر شده است.

  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش