یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۱:۲۳ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۱۳۶۵
فیلم و سینمای ایران

در نشست فیلم پشت دیوار سکوت مطرح شد

مسئولان یا شهامت نداشتند یا منافع‌شان اجازه پیگیری پرونده خون‌های آلوده رانداد/از وکلای فرانسوی هیچ ترسی ندارم

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,فیلم پشت دیوار سکوت
نشست پرسش و پاسخ فیلم «پشت دیوار سکوت» با حضور عوامل فیلم در سالن سعدى برج میلاد برگزار شد.

 به گزارش ایلنا؛ نشست پرسش و پاسخ فیلم «پشت دیوار سکوت» با حضور مسعود جعفرى جوزانى، کارگردان و فیلمنامه‌نویس، فتح‌الله جعفرى جوزانى تهیه‌کننده و مجرى طرح، محمد خزاعى تهیه‌کننده، مجیدمیرفخرایی طراح صحنه و لباس، بهزاد عبدی آهنگساز و محمدرضا شریفى‌نیا، امین تارخ، سحر جعفرى جوزانى و حسین پاکدل بازیگران فیلم برگزار شد.

 

در ابتدای نشست؛ مسعود جعفرى جوزانى با بیان اینکه این قصه بر مبناى داستان واقعی افراد و کمی شکر خیال ساخته شده است، گفت: برای اینکه فیلم به مستند نزدیک نشود و فیلم تلخی نباشد کمی در واقعیت دخل و تصرف کردیم. سحر نگارش این فیلمنامه را آغاز کرد و من بازنویسی‌هایی را روی آن انجام دادم. به شدت تحت تاثیر موضوع قرار گرفتم و ساخت این فیلم را وظیفه خود دانستم.

 

کار گردان «پشت دیوار سکوت» به فیلم مستندی با عنوان "چند قطره خون" که در گذشته درباره ایدز ساخته شده بود اشاره کرد و افزود: نوید نامور با شهامت فیلم «چند قطره خون» را ساخت اما تهمت‌های زیادی را به او زدند و حتی با دستبند او را از دانشگاه بردند و من از او به خاطر این شهامت از او تشکر می‌کنم.

 

جعفرى جوزانى تصریح کرد: من بیش از ده بار ازسوى وکلای فرانسوی به شکایت تهدید شدم، اما پوست‌کلفت‌تَر از این هستم که با چنین تهدیدهایى جا بزنم. متاسفانه در دهه‌هاى گذشته، مسئولان ما یا شهامت برخورد با این مسئله را نداشتند یا منافع سیاسى‌شان اجازه پیگیری را به آن‌ها نمى‌داد.

 

او با اشاره به شرکتی که در فیلم نامش برده شده، است گفت: این شرکت تنها نامش را تغییر داده‌اند و امروز هم با برخی واردکننده‌های دارویی ما کار می‌کند.

 

جوزانی با بیان اینکه این فیلم را چکیده‌ای از وضعیت نامطلوب بیماری ایدز در جامعه می‌داند؛ ادامه داد: در کشور ما مسائل زیر فرش جارو می‌شوند و از آنها حرفی زده نمى‌شود، درحالیکه اگر موضوعی را نگوییم حل هم نمی‌شود.

 

کارگردان در چشم باد در پاسخ به این سئوال که آیا برای بیان برخی نکات در فیلم تحت فشار بودید؟، گفت: من هر آن چیزی را که می‌خواستم درباره این موضوع  بگویم در فیلم آورده‌ام و کسی جلوی من را نگرفته است. پای این فیلم ایستاده‌ام و به ساخت آن افتخار می‌کنم.

 

او با تاکید بر اینکه موضوعاتی که در جامعه وجود دارند باید صادقانه مطرح شوند، گفت: این مسایل باید گفته شود بدون اینکه منافع جناح خاصی را تأمین کند تا دیگر بچه‌ای که اچ ای وی دارد با امضای شش‌صد نفر از والدین از مدرسه اخراج نشود و کودکان ما او را با سنگ نزنند.

 

در ادامه محمد خزاعی درباره روند تولید فیلم بیان کرد: دغدغه اجتماعی و موضوعات مهم این فیلم که واردات خون‌های آلوده از فرانسه بود، برای من بود جذاب بود.

 

او بابیان اینکه متاسفانه هیچ برخوردی برای مقابله با واردات خون‌های آلوده ازسوی مسئولان صورت نگرفت، افزود: درباره این موضوع مهم سکوت شد و اکنون مسئولان در سمت‌های بهتر حضور دارند.

 

خزاعی گفت: کمتر کسی سراغ چنین موضوعی می‌رود، این فیلم از نظر موضوع، روایت و کارگردانی جزو کارهای خاص آقای جوزانی محسوب می‌شود.

 

سپس فتح‌الله جعفری  جوزانى گفت: ما در سال ٧٦ زمانی که آژانس دوستی را می‌ساختیم، به مسئله إیدز اشاره کرده بودیم که البته الان قابل پخش نیست از همین رو تصمیم گرفتیم که حرف آن روز را باید با روایتی نو بزنیم.

 

در ادامه امین تارخ با بیان این مطلب که در سینمای ما بیشتر هدف گیشه و سرگرمی است، اظهار کرد: پرداختن به چنین سوژه تلخی که طرحش از سویی خطرناک و پرریسک است و از سوی دیگر ممکن است در گیشه توفیقی نداشته باشد، قابل تقدیر است.

 

 سپس حسین پاکدل با بیان اینکه هنوز تحت تاثیر فیلم است، گفت: کافی است عادتمان دهند که زود عادت کنیم. ما امروز نفس به نفس تراژدی زندگی می‌کنیم و اگر روزی اتفاق تلخی نیفتد، تعجب می‌کنیم زیرا آن روز تراژدی بر ما واقع نشده است.

 

او خاطرنشان کرد: ما به دنیا آمده‌ایم که روزی تصادفی بمیریم و ما تصادفی زندگى می‌کنیم. موضوعی که در فیلم دیدیم در واقعیت جامعه است و سینما باید طبیب جامعه باشد. خوشحالم در کنار آقای جعفری جوزانی؛ این حکیم سینمای ایران در گوشه‌ای از این فیلم نقش داشتم و نسل‌های آینده به من انگ بی‌غیرتی نمی‌زنند.

 

سحر جعفری جوزانی نیز طی سخنانی کوتاه درباره شکل‎گیری روند ساخت این فیلم گفت: روزی با پدرم به «مرکز ملی پیشگیری از ایدز ایران» رفتیم و کسانی را آنجا دیدیم که بدون هیچ توقعی به این بیماران کمک می‌کردند و مانند شازده کوچولو که از سیاره‌ای به سیاره دیگر می‌رفت اینها نیز از خانه‌ای به خانه دیگر می‌رفتند. به نظر من کمک کردن و خوشحال کردن آدم‌ها بهترین کاری است که ما می‌توانیم انجام دهیم.

 

 

  • 16
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش