چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۲۳:۱۹ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۲۹۸۱
فیلم و سینمای ایران

کارگردان سیاهپوست؛ اوباما و فیلمی که امتیاز ۱۰۰ گرفته است

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,جوردن پیل
جوردن پیل کمدینی که به کارگردان تبدیل شد، درباره فیلم محبوب و پرفروش «برو بیرون» می گوید که در آن یک مرد سیاه‌پوست جوان با والدین دوست دختر سفیدپوستش ملاقات می‌کند و نتیجه‌اش وحشتناک از آب درمی‌آید.

به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین، در آمریکا و در میان مخاطبان آنلاین وفادار، جوردن پیل به عنوان نیمی از یک نمایش هجو دوگانه به نام «کی و پیل» شناخته می‌شود. این برنامه از کمدی سنترال پخش می‌شود و تا به حال توانسته به خاطر ادا درآوردن های دقیق این زوج و توجه دقیق به جزییات کمدی نامی برای خودش دست و پا کند.

دو سال پیش در یک پروفایل درخشان در نیویورک تایمز، زادی اسمیت نویسنده مشهور نوشت: «در ورای «کی و پیل»، سخت می‌توان پیل را حول محور یک شخصیت کمیک پیدا کرد که مخلوق خودش نباشد.»

 

ساخت فیلمی که امتیاز ۱۰۰ درصد از منتقدان گرفته است

مسلما در این نقد، از او به عنوان نویسنده و کارگردان بسیار تحسین شده موفق ترین فیلم ژانر وحشت امسال نامی برده نشده بود. اما پیل با فیلم پرفروش باکس آفیسی «برو بیرون» دقیقا به همین تبدیل شده است. هفت روز پیش، این فیلم ۳۳ میلیون دلار در آخر هفته افتتاحیه‌اش در آمریکا به دست آورد و توانست امتیاز به شدت نادر ۱۰۰ درصد را از وبسایت راتن تومیتوز دریافت کند و در حال حاضر هم نقدهای مثبت فراوانی در مورد آن نوشته می شود.

 

«برو بیرون» که از سنت ژانر وحشت وامدار آیرا لوین رمان نویس – مخصوصا اقتباس های سینمایی «بچه رزمری» و «همسرهای استپ فورد» – استفاده می‌کند، نگاهی به تجربه های یک مرد جوان سیاه پوست با بازی دنیل کالویا بازیگر بریتانیایی می‌اندازد، که به والدین دوست دختر سفیدپوستش معرفی شده است. این فیلم به ترتیب پرتنش، بامزه و وحشتناک است. و در عصر دونالد ترامپ و جنبش «جان سیاه پوستان اهمیت دارد»، به عجیب ترین و جذاب‌ترین شیوه ممکن وارد مسئله تنش های نژادی آمریکا می‌شود.

 

اما پیل، که یکی از حامیان کارهای اوست، ایده فیلم را وقتی در ذهن داشت که ترامپ هنوز رییس جمهور نشده بود و این جنبش هم هنوز ایجاد نشده بود. او می گوید «ایده فیلم وقتی شکل گرفت که اوباما به عنوان رییس جمهور انتخاب شد و این ایده وجود داشت که حالا دیگر می‌توانیم دست از صحبت کردن در مورد نژاد برداریم چون مشکل را حل کرده‌ایم. در حال حاضر در سیستمی زندگی می کنیم که نژادپرستی با سیاست درآمیخته است. آن دوران را پشت سر گذاشتیم که مردم سعی داشتند وانمود کنند که نژاد وجود ندارد.»

 

خود پیل دونژادی است. او با مادر سفیدپوستش در نیویورک بزرگ شد و ارتباط خیلی کمی با پدر سیاه پوستش داشت که ۱۸ سال پیش از دنیا رفت. او به زادی اسمیت گفت به نظرش نژاد یک مفهوم «مضحک» است و اینکه بخواهیم کودکان را از نظر هویت نژادی شان تعریف کنیم «دیوانه‌وار» است.

 

اما مدتی بسیار پیش از این، او به درام پنهان هویت نژادی و اینکه چطور می توان از این مسئله در فرمت ژانر وحشت استفاده کرد، فکر می‌کرد. بخش قابل توجهی از جاذبه «برو بیرون» حول محور این می‌چرخد که در ابتدا نژادپرستی‌ای که شخصیت کریس (کالویا) با آن مواجه می شود، آشکار نیست. پس زمینه فیلم، جامعه طبقه متوسط سفیدپوست لیبرال است، همان نوع افرادی که به خاطر حس های پسانژادی خود به یکدیگر می بالند.

 

ابتدا کریس مطمئن نیست که حس عجیب ناراحت او، تنها در ذهن پارانوید خودش وجود دارد یا اینکه یک پیش بینی از اتفاق‌های شوم آینده است. یک نوع واقع گرایی خاص در نمایش فیلم وجود دارد که هدفش این است که مخاطب بتواند در آن حس عدم اطمینان سهیم شود و به راحتی با زوج جوان جذاب فیلم ارتباط برقرار کند که دارند سنت ملاقات با والدین را پشت سر می گذارند؛ آن هم درست در حالیکه فیلم کلاسیک «حدس بزن چه کسی برای شام می آید» سیدنی پوآتیه یک لایه اضافی از ناراحتی اجتماعی به داستان اضافه می کند.

 

در یکی از صحنه‌های اولیه داستان، مردی سیاه پوست در حالی دیده می شود که در شب در یک منطقه حومه شهری سفیدپوست راه می رود. این یک وارونگی جالب از سنت مرد سفیدپوستی است که در یک محله سیاه پوست گام برمی‌دارد. به نظر می‌رسد خیابان‌های عریض با خانه های بزرگ، پنهان کننده شرارتی مخفی باشند. پیل توضیح می‌دهد چرا می‌خواست این صحنه آغازین فیلم باشد.

 

«به نظرم مهم بود که در ابتدا و اول از همه کاری کنیم که تمام مخاطبان بتوانند با ترس‌های ذاتی که یک مرد سیاه پوست دارد آشنا شوند.»

 

آیا این تجربه خودش از حومه های شهری هم بوده است؟ «باید بگویم، بخشی مداوم از تجربه من این است که درباره این نگران هستم که چطور در یک محله «اشتباهی» دیده می شوم. سعی می کنم با تمام سرعت ممکن از آن عبور کنم. این یکی از بخش های تجربه آفریقایی آمریکایی هاست که مردم نمی دانند همیشه وجود دارد. در ارتباط با پلیس هم همینطور است. به نظرم بیشتر پلیس‌ها آدم های خوبی هستند و کارشان را هم خوب انجام می دهند، اما این مسئله این حقیقت را تغییر نمی‌دهد که در تک تک برخوردهایی که من با آن ها دارم، به عنوان یک خطر بالقوه به من نگاه می‌شود.»

 

این تصویری آشکارکننده از بینش است که اغلب به نمایش گذاشته نمی شود. یکی از حقایقی که «برو بیرون» به طور واضح به آن اشاره می کند، سناریویی است که در آن تریوان مارتین، یک دانشجوی غیرمسلح ۱۷ ساله آفریقایی آمریکایی که ۵ سال پیش وقتی داشت در حومه شهر فلوریدا به خانه‌اش می‌رفت، به ضرب گلوله کشته شد. قاتل لاتین تبار چندنژادی او که یکی از اعضای محافظان محله هم بود، به دلیل دفاع از خود آزاد شد.

پیل می گوید «این مسئله بود» و بعد لحنش را کمی سبک تر می‌کند و می‌گوید «من حسابی هم طرفدار هالووین هستم بنابراین پیش زمینه ای هم برایش وجود داشت که حومه‌های شهری چقدر می توانند در فیلم‌ها ترسناک باشند.»

 

پیل خودش طرفدار پر و پاقرص ژانر وحشت است. او از وقتی بچه بوده فیلم های وحشت را تماشا و بررسی کرده و دقیقا مطالعه کرده که چه چیزی آن ها را ترسناک می کند و چرا. می گوید از ۱۳ سالگی می‌دانست می خواهد کارگردان ژانر وحشت بشود.

 

پیل کارش را از کجا شروع کرد؟

او به قصد مطالعه عروسک خیمه شب بازی به کالج هنرهای لیبرال سارا لارنس در نیویورک رفت. اما به جای این کار یک شراکت کمدی با هم اتاقی اش ربکا دریزدیل (که یکی از نویسندگان «کی و پیل» هم هست) به وجود آورد و از کالج بیرون رفت تا وارد کمدی شود. این دو به شیکاگو رفتند و در تئاتر ایمپراو المپیک این شهر برنامه اجرا کردند. بعد هم او با کیگان-مایکل کی آشنا شد و عشق کمدی در نگاه اول بود.

 

از آنجا او وارد نمایش هجو «تلویزیون دیوانه وار» فاکس شد و در آن نقش سلبریتی های سیاه پوستی از جمله بیل کازبی و اسنوپ داگ را بازی کرد. پنج سال آنجا ماند و درست قبل از اینکه برود، «پخش زنده شنبه شب» یا «اس ان ال» از او خواست نقش باراک اوباما را بازی کند اما او مجبور شد به خاطر قراردادی که با «فاکس دیوانه وار» داشت این «رویا» را رد کند.

 

البته این رویای نهایی اش نبود، آن رویایی که از نوجوانی در سر می پروراند. به نظر می رسید آن یکی هم در حال محو شدن باشد. «وقتی بازیگر کمدی شدم به نحوی باور داشتم که شانسم در کارگردان شدن دارد از بین می رود. به نظرم بخشی از آن هم حفاظت از خود بود چون تا حدی این فرمت را دوست داشتم که حس می کردم هرگز نمی توانم فیلمی به خوبی فیلم های محبوبم بسازم.»

 

بعد از «تلویزیون دیوانه وار» او با کی همراه شد و برنامه خودشان را راه انداختند. از یک نظر، او از همیشه دورتر از آرزوی کارگردانی اش بود، اما پیل متوجه شد که دیسیپلین روانی کمدی نکات مشترک زیادی با ژانر وحشت دارد.

او می گوید: «دلیل اینکه آن ها کار می کنند و واکنش نشان می دهند این است که مخاطب به ما اجازه می دهد ترس ها و ناراحتی های خودمان را در یک محیط امن از بین ببریم. مثل درمان روانشناختی می ماند. آدم با این امید که می تواند عمیق ترین مسایل درونی اش را حل کند، با آن ها مواجه می شود.»

 

فیلم های سیاه پوست ها برای سال ها محدود شده بودند یا در قالب فیلم های هنری ساخته می شدند و تا همین پارسال هم اسکار به خاطر اینکه هیچ نامزد سیاه پوستی در بخش بازیگری نداشت شرمسار بود. به نظر می رسد برنده امسال یعنی «مهتاب» عصری جدید در به رسمیت شناختن فیلم ها و فیلمسازان سیاه پوست به وجود آورده باشد چون بالاخره حتی یک چهره سفیدپوست هم در فیلم دیده نمی شود.

 

پیل قبول دارد که وضع رو به پیشرفت است، اما به نظرش نقطه عطف حقیقی با «مستقیم از کامپتون» در سال ۲۰۱۵ از راه رسید چون این فیلم در سراسر جهان موفق ظاهر شد و او می گوید «دیگر صنعت فیلم نمی توانست پشت این افسانه پنهان شود که فیلم های سیاه پوست ها در خارج از کشور عملکرد خوبی ندارند.»

 

ژبه هر حال، هالیوود به این نتیجه رسیده که فیلم های سیاه پوست‌ها از نظر تجاری هم خوب هستند. اما فیلم های سیاه پوست ها که در آن‌ها کشتن سفیدپوست ها به عنوان تجربه ای تزکیه بخش دیده می شود چطور؟ پیل فکر می‌کرد هالیوود آماده این هست؟ او می گوید «مسلما فکر می کردم این عناصر باعث می‌شوند فیلم ساخته نشود.»

در ابتدا هم چند نفر از کسانی که او فیلمنامه «برو بیرون» را به آن ها نشان داد به او خندیدند. «اما دلیل اصلی پشت اینکه این فیلم با مخاطبان سیاه پوست ارتباط برقرار کرد این است که به مخاطب ارزش می دهد. فرض نمی کند که مردم این فیلم را تماشا می کنند و بعد می روند به دیگران حمله می کنند. فرض می کند که مردم از نظر عقلی و مفهومی با آن ارتباط برقرار می کنند. می دانستم بیشتر به ما کمک می‌کند با ترس های مان مواجه شویم تا اینکه بخواهد مردم را متفرق کند.»

 

پیل درباره اوباما می گوید: «او کشور را به شیوه ای بسیار بزرگ تغییر داد. فقط به این حقیقت نگاه کنید که سیاه پوست‌های جوان یک درجه جدید از آرزو برای شان به وجود آمد. به نظرم پیش از اوباما یک سقف شیشه ای وجود داشت. این تغییری بزرگ است. به عنوان یک رییس جمهور، به نظرم او بهترین بود. حس می کردم می توانم به قضاوت او اعتماد کنم و او قابلیت این را دارد که برخوردی همذات پندارانه داشته باشد، نمی توانم تصور کنم که هرگز باراک اوباما دیگری وجود داشته باشد.»

 

او همچنین تاثیر اوباما را به ورود بیشتر داستان سیاه پوست ها به هالیوود هم تعمیم می دهد. فیلمسازان سیاه پوست که سال ها سعی داشتند تاثیری داشته باشند، حالا بالاخره می توانند دیده و شنیده شوند. در «برو بیرون» هم جوردن پیل را می توان مثل تمام بهترین کارگردان ها، با صدای بلند و واضح دید و شنید.

 

 

 

 

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش