به گزارش جام جم آنلاین، «رگ خواب» از آن فیلمهایی است که در هر دوره و زمانی و هر جای دنیا که دیده شود لذتبخش است؛ هیچوقت نه کهنه میشود و نه رنگ زمان به خود میگیرد، همیشه زیباست و آرام و دلربا.
نعمتالله در اوج تمرکز و دقت فیلمسازانه، ماجرای تنیدن یک زن در درونیاتی که او را نسبت به واقعیات بیرون گنگ میسازد، جذاب و پرکشش پیش میبرد؛ طوریکه با وجود حس اولیه مخاطب مبنی بر تکراری بودن مضمون داستان، اما باز با شوکها و بزنگاههای داستانی غافلگیر میشود.
در «رگ خواب» شخصیت مینا (آیا تصور این نقش غیر از لیلا حاتمی ممکن بود؟) در خلأ پس از طلاقش و در مسیر خواست همدم و همراه و تکیهگاه به مرد (با بازی کوروش تهامی) عاشق پیشهای دل میبندد که در پایان فیلم وقتی جا میزند طوری وانمود میکند که انگار از اول هم رغبتی به آشنایی با مینا نداشته. مینا در جریان این به ظاهر عشق(!) که موجب زوال و اضمحلال روح و جسمش شده تدریجا تغییر میکند و به نوعی استحاله میرسد.
او از اوج یک عاشقانه زیبا به حضیض گرمخانه شهرداری میرسد، له و نابود و حقیر میشود، اما دوباره سر برمی آورد و تنها با یک نریشن در پایان داستان، همه را به زندگی دوبارهاش امیدوار میسازد. «رگ خواب» با تمام ابزار و قدرتش سلوک تدریجی یک زن را نشان میدهد و در این راه در بیان دیالوگها و حالات درونی یک زن از شجاعت و صداقت بی مثال نویسندهاش (معصومه بیات) و بازیگر فیلم لیلا حاتمی هم بهره میبرد. چرا که چنین قهرمانی ابتدا باید توسط فیلمنامهنویس و بازیگر آن عمیقا درک و بعد از آن درونی شود تا هر زنی به عنوان مخاطب (حتی برای یک لحظه از فیلم هم که شده) بتواند با آن همذاتپنداری کند.
لیلا حاتمی در این فیلم به قدری خوب ظاهر شده که حتی دیگر بازیهای خوبش را هم پشت سر میگذارد و بیشک سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره برازندهاش بود. «رگ خواب» برای خودش یک درس کارگردانی به تمام معناست، درس بازی گرفتن از بازیگر، درس دکوپاژ و کارگردانی، درس طراحی صحنه و لباس، درس فیلمبرداری و...، اما آنچه این فیلم را خاطرهانگیز و ماندگار میکند جدای از همه این ویژگیها استفاده درست و بجا از موسیقی متن است.
نعمتالله بهجای استفاده کلیشهای از تصنیفهای قدیمی و تحریک حس نوستالژی بیننده، دست روی ترانهای خاص میگذارد. ترانهای که بخوبی روی فضای تلخ و غمگین فیلم نشست و طرفداران زیادی هم پیدا کرد. در مجموع نعمتالله در مقام کارگردان این بار هم به شایستگی توانست نمایش دقیقی از حسهای متفاوت مردان و زنان بی پناه را به تصویر بکشد؛ طوریکه قاطعانه میتوانیم بگوییم او با قدرت تمام رگ خواب مخاطب این روزهای سینما را در دست گرفته.
ساناز قنبری
- 17
- 3