بسیاری از اوقات این اتفاق افتاده که ما با یک فیلم خاطره خوبی داریم و این احساس و خاطره جمعی نه تنها در بین عموم مردم بلکه در منتقدان، روشنفکران و سایر اقشار جامعه مشترک است. این نوع فیلم های خاطره انگیز یا به عبارتی نوستالژیک منحصر به زمان خود نمی شوند و فیلمی هایی هستند که در هر زمانی و هر موقعی ظرفیت جذابیت برای تماشاگر را دارند. چندی پیش خبری مبنی بر اکران دوباره فیلم «اجاره نشین ها» در گروه سینمایی عصر جدید منتشر شد که این بهانه ای برای ما بود تا دوباره مؤلفه ها و ویژگی های فیلمسازی دهه های ۶۰ و ۷۰ را بررسی کنیم.
به طور قطع بر اساس نظر کارشناسان، مؤلفه هایی مانند شرایط و زمان ساخت فیلم، فیلمنامه، عوامل پشت صحنه و جلوی صحنه در ماندگاری یک فیلم می شود. برخی معتقدند در شرایط کنونی با وجود رسانه های متعدد و دیجیتالی شدن فیلمبرداری ساخت فیلم راحت تر از گذشته شده و شاید مانند گذشته که فیلمساز برای فریم به فریم نگاتیوی که مصرف می کرد، زمان می گذاشت و فکر می کرد، نیست. بنابراین؛ عجله به خودی خود باعث کم شدن دقت در فیلمسازی و فقدان ماندگاری فیلم ها شده است. در گزارش پیش رو با جمعی از صاحبنظران در خصوص علل ماندگاری فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ گفت و گو کردیم که در ادامه می خوانید:
احمد طالبی نژاد:فیلم خوب مانند قالی کرمان است
احمد طالبی نژاد، نویسنده و منتقد در پاسخ به این پرسش که چه رمز و رازی در فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ بود که باعث افزایش زمان ماندگاری آن ها شده است، به بانی فیلم گفت: همه فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ ماندگار و جریانساز نشدند و تنها تعدادی از این فیلم ها این ویژگی را به دست آوردند و آن به مدد کارگردانان خلاقی بود که در آن زمان فعال بودند و الآن سن و سالشان بالا رفته است. «اجاره نشین ها» به نظرم یک اثر ماندگار و همسنگ «دایی جان ناپلئون» است. وقتی این فیلم ساخته شد، جامعه ایران به دلیل دوران جنگ خیلی عبوس بود. وقتی این فیلم اکران شد، مردم احساس کردند برای اولین بار می توانند از صمیم قلب بخندند. ما در جشنواره فجر در سینمای بهمن این فیلم را می دیدیم و یادم می آید وسط نمایش فیلم، بمباران شد.
اما به جرأت می گویم تنها ۱۰ نفر رفتند و بقیه سرجای خود ماندند. بعدها تعابیر سیاسی و اجتماعی هم از این فیلم داشتند که این به عمق فیلم اضافه می کرد. فیلم های کمی که باز هم ساخته مهرجویی بودند مانند «هامون» در این میان توانست به این موقعیت برسند.
طالبی نژاد در پاسخ به اینکه چگونه می توانیم به فیلمسازی آن دوران- از لحاظ طلایی بودن آثار- برسیم، عنوان کرد: وقتی این فیلم ها را ساختیم، تا این حد دنیای ما مادی نشده و جشنواره ها تا این حد فراگیر نبود. در درجه اول فیلم ها برای مخاطب داخلی ساخته می شد و درست است که هیچ فیلمی مثل «اجاره نشین ها» نشد، اما به هرحال در آن زمان فیلم ها را با دل و جان می ساختند. تمام سیستم تهیه کنندگی ما در حال حرکت به سمتی است که به نظرم بساز و بفروشی انجام می دهد و بررسی می کنند چه موضوعی روی بورس است، یکباره به آن می پردازند. این کارها بیشتر به گزارش های تکان دهنده زمانه شباهت دارد تا اثر هنری؛ یعنی چند وقت بعد که به آن نگاه می کنیم، نمی شود به آن پرداخت و کهنه شده است. در حالی که فیلم هنری خوب مثل «اجاره نشین ها»، «بانو»، «گاو»، «قیصر» و «ناخدا خورشید» آثاری هستند که انگار به تازگی آن ها را کشف کردیم و برای اولین بار است که آن ها را می بینیم.
این منتقد تأکید کرد: در بسیاری از فیلم های امروز هیچ موضوع جدیدی جز یک گزارش تلخ اجتماعی دیده نمی شود و یکبار دیدن کافی است و چیزی برای دوباره دیدن ندارد. در کتابم -به روایت ناصر تقوایی- نکته مهمی بود که اینجا می گویم: «یک فیلم خوب مثل قالی کرمان است که هرچقدر پا بخورد، ارزش های آن بیشتر هویدا می شود.»
عباس یاری:فیلم های ماندگار قدرت نمایش چندباره دارند
عباس یاری نویسنده و منتقد در پاسخ به این پرسش که چه رمز و رازی در فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ بود که باعث افزایش زمان ماندگاری آن ها شده است، به بانی فیلم گفت: این رمز و راز ربط چندانی به سال تولید یک فیلم ندارد و میتواند در مورد بسیاری از فیلم ها صادق باشد از فیلمی که الان روی پرده است تا فیلمهای اولیهٔ سینمای ایران و جهان. اگر فیلمی به لحاظ قصه گویی و ساختار خوب باشد، همیشه ماندگار است و محدود به دهه های ۴۰، ۶۰ یا ۷۰ نمیشود. شاید در دورهای از عمر تاریخ سینمای ایران، پدیدهٔ تولید برای تولیدکننده و کارگردان جدیتر از امروز بوده است. امروز هرکس به راحتی میتواند فیلم بسازد و هزینههای تولید بیشتر بخاطر انتخاب بازیگرهای معروف افزایش یافته است، به همین دلیل تولیدکننده یا کارگردان چندان برای اثری که در حال خلق آن است، وقت
نمیگذارد.
یاری ادامه داد: شاید در آن دوره پدیدهٔ بازیگرسالاری چندان مطرح نبود و بازیگر کاملا خود را در اختیار کارگردان میگذاشت اما الآن این کارگردان است که خود را در اختیار بازیگر میگذارد! علاوه بر این؛ بعضی ها به واسطه فامیلی یا پول وارد این کار می شوند و نقش میگیرند. یعنی تولید از الفبای کار، با مشکل مواجه است، به همین دلیل اغلب شاهد روی پرده رفتنِ فیلم ماندگار و خوب نیستید. فیلم ماندگار قطعا قدرت نمایش چندباره دارد و طراوتش را از دست نمیدهد. چنین محصولی همیشه شاداب و تازه است و به مراتب برای تهیه کننده سودده تر است تا فیلم هایی که به سرعت ساخته می شوند؛ چون روی این فیلم ها فکر و انرژی و ذوق گذاشته نمیشود.
این منتقد با اشاره به اینکه دیجیتالی شدن به رغم کاهش هزینهها، معایبی هم داشته، افزود: مطمئن باشید که اگر تولیدکننده بیشترین وقتش را روی فیلمنامه بگذارد، حاصل کار خوب میشود. زمانی که ما در تب و تاب انتشار شماره پانصدِ مجله فیلم بودیم، اصغر فرهادی مشغول نوشتن فیلمنامهای بود که قرار است در اسپانیا ساخته شود من نمیدانم او نوشتن این فیلمنامه را از چه زمانی شروع کرده اما الان با وجودی که مدتها از زمان نمایش «فروشنده» میگذرد و فرهادی هم چند ماهی است در اسپانیا اقامت دارد، هنوز این فیلم کلید نخورده است. اشکال اساسی سینمای ایران این است که در حال حاضر فیلم هایی میبینیم که از همان لحظهای که سوژه به ذهن کارگردان میرسد، در کمتر از ۱۰ روز فیلمبرداری میشود. طبیعی است که با این شرایط اثر شاخصی ساخته نمیشود. در حقیقت کارگردانی که وقت و تمرکز چندانی روی فیلمش نمیگذارد وحصول خوب و ماندگاری روانهٔ پردهٔ سینماها نمیکند.
یاری در پاسخ به اینکه چگونه میتوانیم به فیلمسازی آن دوران- از لحاظ طلایی بودن آثار- برسیم، عنوان کرد: متاسفانه تولید فیلم های دم دستی ذائقه مخاطب را پایین میآورندجای نظارتهای کیفی و تلاش برای کمک به تولید فیلمهای خوب بیشتر دنبال ممیزیهایی مثل پوشش بازیگران و مسائل این چنینی هستند.
مجید قاری زاده:ماندگاری یک اثر در درجه اول در گروی فیلمنامه است
مجید قاری زاده کارگردان فیلم «رفقای خوب» در پاسخ به این پرسش که چه رمز و رازی در فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ بود که باعث افزایش زمان ماندگاری آن ها شده است، به بانی فیلم گفت: ماندگاری فیلم ها ربطی به سیاست گذاری ندارد و بلکه وابسته به حس و حال فیلمساز است. این مردم هستند که فیلم را دوست دارند و حتما فیلمساز نیز از این لذت می برد که چند سال گذشته، اما فیلمش ماندگار شده است. به این دلیل حس فیلمی مانند: «اجاره نشین ها»، شرایط، زمان ساخت و تهیه کننده خوب (هارون یشایایی) ماندگار می شود و مردم آن فیلم را فراموش نمی کنند. می توانم از فیلم های نسل حاضر مثال بزنم که حتی یک فیلم از آقای فرهادی هم می تواند در شرایط خاص خود ماندگار شود.
قاری زاده با برشمردن چند مؤلفه برای ماندگار شدن فیلم های گذشته افزود: به طور مطمئن، اولین مؤلفه فیلمنامه است که کارگردان احساس می کند زمان مناسبی برای ارائه یا عرضه فیلم به مخاطب دارد. مرحله بعدی مربوط به آرامش پشت صحنه و حضور تهیه کننده خوب است. معمولا فیلمی که پشت صحنه خوبی داشته و آدم ها همه یکدل برای کارگردان می ایستند و مسائل مالی نقش تعیین کننده نداشتند، ماندگار می شود. اگر بخواهید فیلم هایی که بعد از چند دهه ماندگار شدند را نام ببرید، این چند مورد مانند فیلمنامه، کارگردان، شرایط و زمان ساخت، تهیه کننده و…. در آن نقش دارد.
این کارگردان در خصوص اینکه چرا میزان ماندگاری فیلم های امروز نسبت به گذشته کمتر شده است، توضیح داد: بیلی وایلدر وقتی فیلم «آپارتمان» را ساخت، گفت» اگر یک نفر بعد از ساخت بگوید فیلم خوبی ساختی، خوشحال می شوم و اگر چندماه بعد بگوید خیلی خوشحال می شوم، اما اگر کسی ۱۰ سال بعد بگوید هنوز فیلمت را دوست دارم، فکر می کنم جایم در بهشت است». در حقیقت متوجه نمی شویم فیلم ها در زمان خودشان ماندگار می شوند، بلکه باید اجازه دهیم، زمان بگذرد و فیلمساز در این زمینه هیچ کاری نمی تواند انجام دهد و این موضوع در خصوص دیگر آثار هنری و ادبی از قبیل عکس و رمان صدق می کند. این مردم هستند که اگر فیلم لذت بخش باشد، آن را حفظ می کنند.
قاری زاده در پاسخ به این پرسش که چگونه می توانیم به فیلمسازی آن دوران- از لحاظ طلایی بودن آثار- برسیم، عنوان کرد: موافق سرعت در فیلمسازی نیستم و این دوربین دیجیتال فیلمسازی را آسان کرده است. می بینیم فیلم زیاد ساخته می شود، اما زود فراموش می شود. در حقیقت جوانان امروز خیلی زود می خواهند فیلم اول را بسازند و اگر دقت کنید در اکثر فیلم های ماندگار کارگردان خیلی در فیلمنامه دخیل بوده و به شیوه ای در آن زندگی کرده است. این اتفاق خیلی کم در سینمای ما می افتد و اگر چند فیلم ماندگار را انتخاب کنید، به طور مطمئن فیلمنامه ها خیلی به خود کارگردان نزدیک است.
وی با اشاره به خواسته های متفاوت نسل جوان امروز گفت: نسل جوان امروز خیلی به جشنواره فکر می کند و خیلی ها احساس می کنند اصغر فرهادی این راه را به آسانی رفته است. قطعا او زحمت کشیده و اولین مسأله در موفقیت او به فیلمنامه نویس بودنش بر می گردد. اگر فیلم «آب، باد، خاک» امیرنادری توقیف نمی شد، به طور مطمئن به دلیل اینکه برگه شرکت در مسابقه کن را به دستش دیدم، جایزه نخل طلای کن را کسب می کرد.
- 13
- 6