شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۱۳ - ۰۳ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۰۷۳۷
فیلم و سینمای ایران

چرا فیلم های کمدی در سینمای ایران پُرفروش است؟

فیلم نهنگ عنبر 2,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اگرچه «بحران مخاطب در سينماي ايران» به عنوان يك چالشي جدي در يكي دو دهه اخير مطرح شده و در محافل و نشست‌هاي گوناگون سينمايي درباره آن گفت‌وگوهاي زيادي صورت گرفته اما اين سكه يك روي ديگر هم داشته و آن فروش نسبتا خوب فيلم‌هاي كمدي بوده كه با وجود اينكه تا حدودي نگراني سويه كمي اين بحران را كم مي‌كند اما با بحران ديگري پيوند مي‌خورده و آن هم تنزل سطح سليقه مخاطب و عدم گرايش او به فيلم‌هاي جدي‌تر بوده است.

 

با اين حال نمي‌توان فيلم‌هاي كمدي را في‌نفسه فيلم‌هاي غير جدي دانست كه چه بسا بسياري از فيلم‌هاي مهم تاريخ سينما كه واجد تفكر و انديشه بوده‌اند در ژانر كمدي ساخته شده‌اند يا از سوي ديگر دست‌كم در سال‌هاي اخير شاهد فروش فيلم‌هاي بوده‌ايم كه فيلم‌هاي جدي و به اصطلاح منتقد پسند بوده‌اند. به عنوان مثال فروش بالاي فيلم‌هاي «فروشنده» و «ابد و يك روز» را مي‌توان مصداق اين سخن دانست كه قاعده‌هاي كلي درباره مخاطب ايراني و گرايش او به فيلم‌هاي سطحي را نقض مي‌كند. با اين حال جاي اين سوال همچنان باقي است كه چرا فيلم‌هاي كمدي غالبا با اقبال بيشتري از سوي مخاطب مواجه مي‌شود و فروش بالايي دارد.

 

در همين رابطه بد نيست نگاهي بيندازيم به گزارش آماري كه معاونت سمعي و بصري كه روابط عمومي سازمان امور سينمايي در اين زمينه منتشر كرده است. طبق گزارش آماري معاونت توسعه فناوري و مطالعات سينمايي سازمان امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در حدفاصل سال‌هاي ۹۳ تا ۹۶ مجموعا ۱۱ فيلم به فروش بالاتر از ۱۰ ميليارد تومان دست‌يافته‌اند.

 

«نهنگ عنبر ۲»، «گشت ۲»، «خوب، بد، جلف»، «فروشنده»، «محمد رسول‌الله (ص) »، «من سالوادور نيستم»، «سلام بمبئي»، «پنجاه كيلو آلبالو»، «ابد و يك روز»، «باركد» و «اكسيدان» ۱۱ فيلم سينمايي هستند كه موفق به فروشي بيش از ۱۰ ميليارد تومان در گيشه شده‌اند كه ۷ فيلم كمدي، يك فيلم مضمون تاريخي و ديني و ۲ فيلم نيز از مضموني اجتماعي برخوردار هستند.

 

همين آمار نشان مي‌دهد كه سهم فيلم‌هاي كمدي در بين فيلم‌هاي پرفروش خيلي بيشتر از ژانرهاي ديگر بوده و همچنان گيشه و اقتصاد سينماي ايران به فيلم‌هاي كمدي وابسته است. اين واقعيت‌ها چه تلخ باشد چه شيرين؛ چه با آن موافق باشيم يا مخالف، از يك‌چيز گريزي نيست و آن‌هم ضرورت مخاطب‌شناسي سينماي ايران است.

 

اينكه چرا فيلم‌هاي كمدي فارغ از كيفيت ساختاري و محتوايي آن مورد استقبال مردم قرار مي‌گيرد نيازمند واكاوي پژوهش گرانه است كه صرفا مربوط به مطالعات سينمايي نيست و بايد از دانش‌هاي ديگر به‌ويژه دانش‌هاي ميان‌رشته‌اي مثل مطالعات فرهنگي و ارتباطات و جامعه‌شناسي براي فهم و رمزگشايي آن بهره برد؛ به‌عبارت‌ديگر اگر گرايش مخاطبان سينما را به ژانر كمدي به عنوان يك رفتار وكنش اجتماعي تعريف كنيم بدون شك عوامل فرامتني سينما ازجمله فرهنگ، نظام اجتماعي، طبقه، نژاد، جنسيت و بسياري از عوامل اجتماعي ديگر در شكل‌گيري رفتار مخاطبان و انتخاب‌هاي آنها در تماشاي فيلم موثر است.

 

اينكه چرا در يكي، دو دهه اخير با وجود بحران مخاطبي كه در سينماي ايران داشتيم، فيلم‌هاي كمدي از گيشه نسبتا پررونقي برخوردار بوده صرفا به ساختار سينمايي و كيفي اين فيلم‌ها برنمي‌گردد و نقش عوامل فرهنگي/ اجتماعي را نيز بايد در تحليل اين گرايش لحاظ كرد.

 

واقعيت اين است كه نسبتي بين مخاطب‌شناسي و اقتصاد در سينماي ايران وجود دارد كه شايد هيچ قاعده مشخص و واحدي را برنتابد و درواقع طبق قواعد خود عمل مي‌كند. اين قاعده برآمده از يك شكاف عميق بين فيلم خوب و فيلم پرفروش است. درواقع فيلم خوب لزوما فيلم پرفروشي نيست و بالعكس ممكن است فيلمي از حيث ساختاري‌هاي دراماتيك و بصري و به طور كلي از حيث ساختارهاي سينمايي اثر ضـعيفي باشد، اما در گيشه با استقبـال مردم مواجه شود يا بالعكس يك فيلم قوي ازحيث ساختاري در اكران و نمايش چندان مورد استقبال قرار نگيرد.

 

مساله اين است كه درنهايت، اين مخاطب است كه سرنوشت عمومي فيلم را مشخص مي‌كند؛ البته سرنوشت اقتصادي آن را؛ لذا بايد بپذيريم كه نه هميشه اما در خيلي از مواقع با يك تضاد و دوگانگي بين سويه هنري و اقتصادي سينما مواجه هستيم؛ بدين معني كه اگر بخواهيم سينماي ايران و رونق آن را از حيث اقتصادي بررسي كنيم، به مولفه‌ها و شاخص‌هايي مي‌رسيم كه قطعا با شاخص‌هاي سينماي فرهنگي- هنري فاصله دارد.

 

اين تفاوت البته درك مخاطب‌شناسي ايراني و عوامل موثر در رونق اقتصادي سينما را دشوار مي‌كند بر همين مبنا شايد بتوان ادعا كرد كه در بازخواني اقتصاد سينماي ايران بايد به دنبال برخي مولفه‌هاي قابل مشاهده و شناخته‌شده رفت و فيلم‌هاي پرفروش سال‌هاي اخير را به عنوان جامعه آماري با آنها سنجيد تا به يك قاعده نسبتا مشخص در ارتباط با عوامل موثر بر فروش فيلم رسيد. عواملي كه فارغ از نسبت آن با محتواي فيلم، تاثير مي‌گذارد.

 

در اين بازخواني بايد به عوامل فرامتني سينما توجه كرد. اينكه مثلا شرايط اجتماعي جامعه ايران يا روانشناسي مخاطب ايراني چه نقشي در گرايش مردم به تماشاي فيلم‌هاي كمدي دارد.

 

سينما، هم در مقام هنر و هم به عنوان يك رسانه، بيش از همه تحت تاثير اين واقعيت است به‌ويژه آنكه اين هنرـ صنعت ـ رسانه بيش از ديگرگونه‌هاي هنري با توده مردم ارتباط برقرار و لايه‌هاي گسترده‌تري از مخاطبان را جذب خود مي‌كند. همين پررنگ بودن وجوه عامه و توده‌گرايي سينما، گاهي فيلم و متن هنري را تحت تاثير زمينه و حاشيه متن قرار مي‌دهد. درواقع تاريخ سينما، فقط تاريخ فيلم‌ها و فيلمسازان محسوب نمي‌شود، بلكه تاريخ معناهايي است كه بينندگان طي زمان‌هاي مختلف به فيلم نسبت داده‌اند.

 

نحوه مواجهه مخاطبان با يك فيلم و حاشيه‌هاي قدرتمند فرامتني و پس‌زمينه‌هاي اجتماعي‌ـ سياسي و هر آنچه در جامعه‌شناسي سينما به عنوان عوامل موثر اجتماعي در طرح و پذيرش و پردازش يك فيلم شناخته مي‌شود به درك ما از فيلم و هر ابژه هنري آن كمك مي‌كند؛ اما سوال اينجاست كه چرا در اين ميان و از بين ژانرهاي مختلف فيلم‌هاي كمدي بيشتر مورد اقبال مردم قرار مي‌گيرد درحالي كه مثلا در سينماي عامه‌پسند امريكا، فيلم‌هاي علمي- تخيلي موردتوجه است.

 

بديهي است اين مساله را نمي‌توان در ويژگي‌هاي ژانر به‌مثابه يك ساختار درون سينمايي جست‌وجو كرد و قطعا بايد به دنبال عوامل برون‌سينمايي بود. جامعه ما طبق آمارهاي جهاني يكي از افسرده‌ترين جوامع است كه اين مساله شايد براي ما كه در اين جامعه زندگي مي‌كنيم به‌قدري مشهود و ملموس است كه نيازمند تاييد آماري و پژوهشي هم نباشد. مشكلات معيشتي و درگير بودن ذهن آدمي به تامين نيازهاي مالي و ابتدايي زندگي، هم فرصت كمي براي مجال تفكر و انديشه باقي مي‌گذارد و هم انسان از طريق هنر به دنبال كسب سرگرمي و رهايي از فشار زندگي مي‌گردد.

 

به‌عبارت‌ديگر عوامل فرامتني مثل شرايط اقتصادي و اجتماعي، برخي از كاركردهاي سينما را نسبت به كاركردهاي ديگر آن برجسته مي‌كند. بر اين اساس در شرايط نابسامان اقتصادي، سويه سرگرمي و تفرج گونه سينما برجسته‌تر مي‌شود و مخاطب، سينما را مفري براي رهايي از مناسبات زندگي مي‌داند نه محفلي براي فهم و كشف رمز و رازهاي آن. درواقع سينما هم براي به يادآوردن است هم فراموش كردن و اينكه كدام‌يك از اين دو ويژگي تحقق و جلوه عمومي بيابد به شرايط اجتماعي جامعه برمي‌گردد.

 

در جامعه‌اي كه زندگي، تجربه دشواري است سينما به ابزاري براي فراموش كردن اين دشواري‌ها بدل مي‌شود و بالطبع فيلم‌هاي كمدي بهترين ژانر ممكن براي اين هدف است. فيلم‌هاي چارلي چاپلين در دوران سخت جنگ جهاني بروز و ظهور يافت و مورد استقبال قرار گرفت چون مردم به‌واسطه تلخي‌ها و رنج‌هاي ناشي از تجربه رنج در پي سينمايي بودند كه بتواند از رنج آنها بكاهد و امكان فراموشي موقت را براي آنها فراهم كند.

 

فارغ از قابليت‌هاي بي‌نظيري كه سينماي كمدي چاپلين از حيث سينمايي دارد موفقيت او را بايد در بستر اجتماعي- تاريخي ظهور او هم بررسي كرد. شايد اگر چاپلين در يك دوره تاريخي ديگري ظهور پيدا مي‌كرد به‌اندازه‌اي كه اكنون در تاريخ سينماي جهان او را مي‌شناسيم نمي‌توانست جايگاهي پيدا كند. سينما هم به‌مثابه هنر و هم به عنوان يك رسانه به‌شدت تابع متغيرهاي اجتماعي است و سرشت او با سرنوشت بيروني جامعه نسبت و پيوندي عميق و معنادار دارد.

 

ضمن اينكه گرايش به فيلم‌هاي كمدي را مي‌توان در رفتارشناسي ايرانيان هم رديابي كرد به اين معنا كه ايرانيان غالبا از روحيه طنز و شوخ‌طبعي برخوردار هستند و همين روحيه فارغ از اينكه دلايل اجتماعي آن چيست مي‌تواند در گرايش به فيلم‌هاي كمدي موثر باشد. انسان ايراني شوخ‌طبعي را به عنوان يك عنصر و خصلت فرهنگ ملي براي سازگاري و شكل دادن به زندگي مدرنش مورداستفاده قرار داده است و توجه مخاطب امروز به فيلم‌هاي كمدي را مي‌توان از اين حيث مورد بررسي قرارداد و آن را هم امتداد همان خصلت شوخ طبعانه در جهت سازگاري بيشتر با زندگي و زيست- جهان خود تعبير كرد كه حالا سويه بصري و تكنولوژيك يافته است.

 

همانطوري كه درگذشته شوخ طبعي و طنازي‌هاي عاميانه در سازگاري افراد با دشواري‌هاي زندگي شكل گرفت و استفاده شد. در استمرار تاريخي اين رفتار فرهنگي جمعي مي‌توان استقبال از فيلم‌هاي كمدي را نيز يك نوع مواجهه طنازانه با مصائب زندگي مدرن قلمداد كرد. زندگي رسانه‌اي، جهاني، اطلاعاتي، فراغتي و شبكه‌اي شده امروز انسان ايران با نوعي مواجه سرسختانه و ستيز جمعي براي بقا و تداوم حيات روبه‌روست.

 

در اين شرايط انسان ايراني با تضادهاي تاريخي و ناسازگارهاي اجتماعي گوناگوني روبه‌رو است كه هم آسيب‌هاي اجتماعي زيادي مثل فروپاشي خانواده، كاهش اعتماد اجتماعي، مادي‌گرايي افراطي، رشد خودشيفتگي جمعي و هم آسيب‌هاي رواني مثل اضطراب و خشونت و استرس و افسردگي و بطوركلي بحران‌هاي روحي را در پي دارد نيازهاي جدي به احساس امنيت عاطفي/ رواني، اعتماد اجتماعي، آرامش و شاد بودن را دامن زده و برجسته مي‌كند كه گرايش و ميل به خنديدن و شاد بودن را به يك ضرورت اجتماعي بدل مي‌كند.

 

به‌عبارت‌ديگر جوامع امروز با فرسايش اجتماعي/ انساني مواجه است كه او را به كمدي و طنز و شوخ‌طبعي به يك امر ضروري نيازمند مي‌كند. البته فروش بالاي فيلم‌هاي كمدي به سازوكارهاي سياستگذاري سينمايي هم مرتبط است.حمايت از فيلم‌هاي پرفروش يا اقبال سينماداران به اين نوع فيلم‌ها كه به كسب‌وكار آنها رونق مي‌بخشد ازجمله دلايلي است كه به رشد فيلم‌هاي كمدي فارغ از سطح محتوايي آن دامن مي‌زند.

 

سينماداران بيش از اينكه دغدغه فرهنگي داشته باشند دغدغه‌هاي اقتصادي دارند و از فيلم‌هايي كه به هر دليل باعث رونق گيشه و شلوغي سالن‌هاي سينما مي‌شود استقبال مي‌كنند. بر همين مبنا فيلم‌هايي ازاين‌دست از شرايط بهتر و بيشتري در اكران برخوردار شده و انگيزه مالي فيلمسازان و بازيگران هم به اين مساله دامن زده و حجم توليدات آثاري ازاين‌دست بيشتر مي‌شود. سينماگراني كه معيشت‌شان دچار موانع و بحران‌هايي جدي است ترجيح مي‌دهند فيلم‌هاي پرفروش بسازند حتي به قيمت باج دادن به مخاطب.

 

به اين معني كه آنها به‌جاي اينكه به سليقه مخاطب جهت داده يا موجب ارتقاي آن شوند به سليقه مخاطب مراجعه كرده و آن را مبناي توليد فيلم قرار مي‌دهند. البته ظرفيت‌هاي فضاي مجازي در تبليغ آثار كمدي را نبايد دست‌كم گرفت. اين امكان درگذشته براي سينماگران و فيلم‌هاي‌شان نبوده ولي اكنون اين ظرفيت در معرفي و فروش فيلم‌ها نقش مهمي بازي مي‌كند.

 

واقعيت اين است كه مخاطب‌شناسي در حوزه فيلم‌هاي كمدي بحث مفصل‌تري از اين يادداشت است و مي‌توان آن را در گستره وسيع‌تري مثل يك پايان‌نامه و كتاب بررسي كرد اما آنچه در اين مقال بيشتر مدنظر بوده تاكيد بر اين گزاره است كه دلايل فروش فيلم‌هاي كمدي را نه صرفا در نوع ژانر كه در ابژه‌هاي برون سينمايي بايد جست‌وجو كرد.مقوله‌اي كه بيش از ژانر‌شناسي به جامعه‌شناسي و مردم‌شناسي نياز دارد.

 

سيد رضا صائمي

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش