در مطلب حاضر مروری داریم بر فروش این فیلمها و انتظاراتی که تا پیش از اکران از آنها می رفت.
مصادره،صدرنشینی بدون کمک تلویزیون!
«من اینجا در صفحه شخصی خودم فیلم مصادره را تبلیغ میکنم چون جای دیگری برای تبلیغ به من نمی دهند .چون من ایرانی نیستم لابد.چون فیلم من ایرانی نیست لابد .چون من اجنبی هستم شاید.چون من خدا ندارم انگار.چرا من یک ایرانی هستم .فیلم ایرانی ساختم.من دشمن نیستم وخدا دارم .خدایی که در این نزدیکی.نزدیک تر از رگ گردن به شما.مراقب باشید،مراقب خدای من باشید که خودش گفت وای از اه مظلوم».اینها را مهران احمدی کارگردان «مصادره» در آخرین روزهای نوروز روی اینستاگرامش منتشر کرد.این در حالی است که فیلم او همچنان صدرنشین جدول فروش باقی مانده و در بیش از ۱۸۴ سالن هم روی پرده رفته.روی سخن احمدی در یادداشتش به نظر بیشتر به سمت مدیران تلویزیون است.صدا و سیما در ایام نوروز بیش از سایر فیلمها مانور گسترده ای روی فیلم ابراهیم حاتمی کیا داد تا مدیران این سازمان دلجویی از او را پس از انتقادهای تندش در اختتامیه فجر ۳۶ به حد اعلا برسانند.احمدی احتمالا انتظار دارد تا «مصادره» به اندازه «به وقت شام» مورد حمایت صدا و سیما قرار گیرد که دست کم امسال این توقع بیهوده است.احمدی با خودداری از همکاری با سازندگان «پایتخت۵»،سریال محبوب مدیران تلویزیون و خیلی از بینندگان خلاء این کاراکتر را در مجموعه مذکور به رخ کشید.همین مسئله به مذاق تلویزیون خوش نیامد و ترجیح داد حمایت پررنگی از فیلم احمدی نداشته باشد.
با این وجود «مصادره» هرچند یک کمدی متوسط در سینمای ایران است که شاید طرفداران این ژانر را هم خیلی راضی نکند،قطعا به یُمن بازی رضا عطاران فعلا با رقمی نزدیک به ۹ میلیارد تومان صدرنشین است.عطاران پارسال با «نهنگ عنبر۲» گیشه ۲۱ میلیاردی را تجربه کرده بود.در «مصادره» به نظر غلبه برخی دغدغه های سیاسی و ایدئولوژیک موجب شده تا فیلم از سطح یک کمدی عامه پسند فاصله بگیرد و نتواند رکوردهای مورد نظر سازندگانش را بشکند.به طور مثال سال گذشته در تعطیلات نوروز فیلم «خوب، بد، جلف» بیش از ۱۰٫۸ میلیارد تومان فروش داشت و با اقتدار صدرنشین بود.حال آنکه فیلم مهران احمدی با گذشت یک هفته از نوروز و به رغم افزایش قیمت بلیت هنوز نتوانسته از مرز ۱۰ میلیارد تومان نیز بگذرد.
به وقت شام؛تبلیغات گسترده و فضای پرتعلیق
فیلمهای جنگی در سینمای ایران اغلب سالهاست که از گیشه داغی برخوردار نبوده اند.چه برسد وقتی پای فیلمی درباره داعش و خوی وحشی این گروه تروریستی در میان باشد.با این حال «به وقت شام» به مدد اعتبار و البته حاشیه سازی های جنجالی کارگردانش،همراهی بسیاری از نهادها و دستگاه های دولتی را در بخش تبلیغات و جذب تماشاگر با خود داشته است.این امر در برنامه های نوروزی تلویزیون بشدت قابل لمس بود و وارد شدن عبارت «چطوری ایرانی» برگرفته از دیالوگهای راه یافته در تیزر فیلم به ادبیات عامه یکی از نتیج آشکار آن بود.
حاتمی کیا در عین حال فیلمی با ریتم تند و فضایی پرتعلیق ساخته که نمونه اش کمتر در سینمای ایران دیده شده است.صحنه های تعقیب و گریز هوایی و رویارویی با داعش، سینماروهای بسیاری را به سالنهای تاریک کشانده است که تحت تاثیر همین فضای فیلم شاید اعتنای زیادی به خط قصه کمرنگ فیلم نکنند و مرعوب پروداکشن عظیم آن شوند.
البته فیلم «به وقت شام» هم با وجود گذر از مرز ۶٫۵ میلیارد تا به حال،همچنان در مقایسه با «گشت ۲»،دومین فیلم پرفروش سال گذشته که در دو هفته بیش از ۶٫۶۹ میلیارد تومان فروش کرد،نتوانسته رکوردشکن باشد.
لاتاری؛شاگرد سومی هم بد نیست!
«لاتاری» محمدحسین مهدویان از جمله فیلمهای منتخب تماشاگران جشنواره فیلم فجر پارسال که با استفاده از نفوذ تهیه کننده اش محمود رضوی موفق به حضور در جمع نوروزیها شد،تاکنون بیش از شش میلیارد و چهارصد میلیون فروخته است.فیلمهای مهدویان با وجود توفیق در جشنواره های داخلی هرگز گیشه داغی نداشته اند و همین پارسال «ماجرای نیمروز» او به زحمت چهار میلیارد و سیصد میلیون فروخت.اهمیت این اتفاق وقتی بدانیم پارسال «ماجرای نیمروز»در نوروز نتوانست بیش از ۱٫۷۸ میلیارد تومان بفروشد،بیش از پیش هم روشن می شود.
«لاتاری» هم هرچند به اذعان خیلیها مثل «به وقت شام» چندان مناسب اکران نوروز نبود،اما آنقدر تبلیغات وسیعی در صدا و سیما داشت تا بتواند علی رغم فضای ملتهبش فروش آبرومندانه ای داشته باشد.فیلم با در اختیار داشتن ۱۷۰ سینما بعد از «مصادره» از بیشترین تعداد سالن برخوردار است.
فیلم قصه دارد و تماشاگر ایرانی اش را با تکیه بر احساسات ناسیونالیستی تحریک و اغنا می کند.ویژگی ای که کاستی های فیلم را به عقب می راند و برای تماشاگر عام جذاب می نماید.
لونه زنبور؛ کمدی بد شانس
فیلم برزو نیک نژاد با وجود در اختیار داشتن ویژگیهای یک فیلم بفروش از جمله ژانر کمدی و بازیگران محبوب گیشه،شاید به دلیل تبلیغات محدود و عدم معرفی درست تاکنون به زحمت و با اغماض حدود پنج میلیارد تومان فروخته است.این رقم برای فیلمی که پاییز سال گذشته از آن به عنوان یکی از امیدهای اکران نام برده میشد و حتی با به جان خریدن اتهام کمک به پروژه «فیلمسوزی» قصد اکران زودهنگام را هم داشت،چندان قابل قبول نیست.
با رجوع به کامنتهای تماشاگران فیلم می توان دریافت غالب آنان از وجوه کمدی فیلم رضایت داشته اند و البته انتقاد از خط قصه تکراری فیلم و نیز بحث شباهتش به «شیش و بش» و «سن پطرزبورگ» هم مطرح شده است. با این وجود فیلم دست کم تا این مقطع از اکران نتوانسته به توقعات از یک گیشه چشمگیر پاسخ مناسبی دهد.از سویی افت کیفی سریال «دیواربه دیوار۲» که پژمان جمشیدی یکی از بازیگران اصلی «لونه زنبور» را هم در خدمت داشت،در این فروش کمتر از حد انتظار بی تاثیر نبوده است.
فیلشاه؛این انیمیشنهای نفروش…!
«فیلشاه» جدا از ناگزیری برای رقابت با فیلمهایی شناخته شده و پرقدرت،به جرم انیمیشن بودن خود به سرنوشت محتوم آثار مشابه اش دچار شده و خوب نمی فروشد.فیلم تا اینجای کار حدود یک میلیارد و ششصد میلیون تومان فروخته.با این وجود جای شکر برای سازندگانش باقی است که دست کم از «فهرست مقدس» با ۳۱۷ میلیون و «کلیله و دمنه» با ۳۱۲ میلیون تومان فروش کلی در سال گذشته بهتر فروخته است.
انیمیشن هادی محمدیان با ۹۲ سینما و چتر حمایتی گشاده دستانه حوزه هنری احتمالا حداکثر با رقمی در حدود دو و نیم میلیارد از گیشه خداحافظی کند.انیمیشنی که تصاویر خوش رنگ و لعاب و روایت کمدی اش هم مخاطبان را تشویق به استقبال گرم از آن نکرد.
خرگیوش؛مغضوب تلویزیون
مانی باغبانی کارگردان «خرگیوش» نیمه های نوروز اعلام کرد «مدیر بازرگانی صداوسیما دستور توقف پخش کامل تیزرهای این فیلم را داده است».
در واقع روند ناکامی فیلم مذکور بعد از حدود دو سال در صف اکران ماندن با این برخورد تهاجمی صدا و سیما تکمیل شد تا نتیجه اش این شود تا امروز بلیت فروشی آن به مجموع یک میلیارد و سیصد میلیون هم نرسد.
اتفاقا «خرگیوش» دو کمدین فیلمهای پرفروش سال گذشته سینمای ایران یعنی جواد عزتی و سیامک انصاری را در خدمت دارد و بابک حمیدیان پرکارترین بازیگر فجر پارسال به همراه همسرش هم در آن شرکت دارند.بازیگرانی که پتانسیل تبیلغاتی فراوانی برای فیلم ایجاد می کنند ،اما تقریبا از هیچکدامشان بهره لازم برای دستیابی به فروش بیشتر برده نشد.
در همین حال حتی جنس کمدی فیلم هم آنچنان باب طبع سینماروها نبوده است و با آن ارتباط مناسبی برقرار نکرده اند. فیلم در واقع نوعی از کمدی متفکرانه را انتخاب کرده که در میان تماشاگران عام طرفداران زیادی ندارد و در این شرایط عجیب نیست اگر متهم به ژست فلسفی گرفتن و روشنفکر نمایی شود.شوخیهایی با عقبه روشنفکری و گاه پیچیده، بین فیلم و آن قشری از سینماروها که به رکوردشکنی فیلمها کمک شایانی می کنند، فاصله انداخته است.
فیلم با ۸۱ سینما به میانگین فروش ۴۵۰ میلیون در هفته رسیده که کمک می کند کف فروش آن فعلا حفظ شود و وداع زودهنگام با پرده نداشته باشد.
فِراری؛فیلم خوبی که نمی فروشد
«فِراری» علیرضا داودنژاد شاید از حیث قصه پردازی و ساختار یک سر و گردن از تمام فیلمهای روی پرده بهتر باشد،اما چه فایده وقتی که نمی فروشد. ۲۶۶ میلیون فروش کل تا به حال رقم بشدت ناامیدکننده ای است.حتی اگر به قول کارگردانش قائل به دست داشتن مافیای اکران در این غائله باشیم و بی مهری هایی که او در نامه سرگشاده اخیرش آنرا را برشمرد جدی و تعیین کننده بدانیم. «فِراری» حتی از فیلم قعرنشین و شکست خورده اکران نوروز پارسال، «یک روز بخصوص» با ۴۶۱ میلیون فروش، آن هم فقط در ایام عید هم کمتر فروخته است.
سیمرغ ها و نامزدی های قابل توجه «فِراری» در جشنواره فیلم فجر ۳۴ و مهمتر از همه بازی محسن تنابنده که امسال با «پایتخت ۵» حسابی روی بورس بود،هیچکدام تا امروز به کار گیشه گردانی فیلم داودنژاد نیامده اند.فیلم تبلیغات مدیریت شده و درستی ندارد و انگار فقط اکران شده تا از سر باز شود.
۳۱ سینما سهم این فیلم از اکران است که به دلیل ریزش تماشاگران همین تعداد هم در حال کاهش است؛تا جایی که به تازگی زمزمه برداشتن قریب الوقوع آن از پرده با توجیه پایین آمدن کف فروش نیز شنیده می شود.
فیلمهای علیرضا داودنژاد شاید از اواسط دهه ۸۰ به این سو و بعد از فیلم «هوو» همیشه در گیشه معمولی ظاهر شدهاند و موفق به رکوردشکنی نشده اند. شکست تجاری «فِراری» با وجود حدود دو سال انتظار برای اکران،می تواند سرآغاز خللی جدی در جریان فیلمسازی این کارگردان باشد.
هادی اعتمادی مجد
- 9
- 5