چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳
۰۷:۴۲ - ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۴۲۳۳
فیلم و سینمای ایران

رخ به رخ با آیدا پناهنده که از نمایش فیلم‌های کوتاهش می‌گوید

آیدا پناهنده,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

آیدا پناهنده در سال‌های اخیر به‌عنوان یک سینماگر زن که با دو فیلم اولش توانایی خود در عرصه فیلمسازی را به اثبات رسانده، خود را در سینمای ایران تثبیت کرده است. اما بد نیست بدانیم که این کارگردان ٤٠ساله سینما را از ۱۱‌سال قبل با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرده است. آیدا پناهنده که به تازگی اکران فیلم سینمایی اسرافیل را به پایان رسانده و البته هنوز مجموعه فیلم‌های کوتاهش را درحال اکران دارد، دارای مدرک کارشناسی در رشته سینما (گرایش فیلمبرداری) و کارشناسی‌ارشد در رشته سینما از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران است.

 

پناهنده کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی چندین فیلم کوتاه داستانی، مستند، ویدیویی و تله‌فیلم را در کارنامه دارد. ناهید نخستین ساخته بلند سینمایی او به‌شمار می‌رود که بعدتر با اسرافیل این کارگردان را به‌عنوان نامی مطرح در سینمای ایران تثبیت کرده‌اند، به‌خصوص که ناهید به‌عنوان نخستین فیلم بلند سینمایی پناهنده در بخش نوعی نگاه شصت‌وهشتمین جشنواره کن به نمایش درآمد و این فیلم در جشنواره کن و در بخش نوعی نگاه برنده جایزه آینده نویدبخش شد که این اتفاق گامی مهم برای پناهنده بود.

 

جایزه بهترین فیلم کوتاه برای فیلم آن دست‌ها در بخش نگاه نو جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، برنده دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی برای فیلم روشنایی‌های شهر در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی برای فیلم تاج خروس در دوازدهمین جشن خانه سینما، جایزه بهترین کارگردانی و استعداد جوان در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران برای فیلم تاج خروس، یاس زرین بهترین فیلمنامه تلویزیونی مشترک با ارسلان امیری برای آبروی از دست رفته آقای صادقی در نخستین جشنواره ویدیویی یاس تهران و تندیس بهترین کارگردانی و فیلمنامه مشترک با ارسلان امیری برای فیلم آبروی از دست رفته آقای صادقی در سومین جشنواره تلویزیونی جام جم شماری از جوایز و افتخارات این سینماگر به شمار می‌آیند. آیدا پناهنده در گفت‌وگوی زیر به بهانه اکران فیلم‌های چراغ‌های خورشیدی، گلدان‌های زمستانی، تاج خروس و روشنایی‌های شهر به سوالاتی درباره فیلم‌های کوتاهش پاسخ داده است...

 

  خانم پناهنده! شما تقریبا در تمام فیلم‌های کوتاه‌تان به مضامینی درباره پایمال‌شدن حقوق زنان و رفتار بدی که همسران و حتی پسران‌شان با آنها دارند، توجه نشان داده‌اید، نکته‌ای که در نخستین فیلم بلند شما ناهید هم دیده می‌شود. در فیلم‌های شما به نظر می‌رسد مردان و زنان همدیگر را درک نمی‌کنند. می‌توانید بگویید آیا نگاه‌تان نسبت به جایگاه زنان در جامعه و خانواده به همین شکل است که در فیلم‌های‌تان دیده می‌شود یا شما هم از آن سینماگرانی هستید که معتقدید مضامین فیلم‌ها را نباید به نگاه شخصی فیلمساز تعمیم داد و خیلی وقت‌ها مناسبات حرفه‌ای و دلایل دیگر بیش از باورهای یک فیلمساز در مضمون فیلم‌های او نقش دارند...

 

البته من نمی‌دانم آن موردی که شما درباره پایمال‌شدن حقوق زنان به آن اشاره کردید، در کدام فیلم من هست و حداقل این‌که من چنین مضمونی را در فیلم‌های کوتاه و بلندم سراغ ندارم. حداقل این‌که به این شدت که شما می‌گویید به چنین نگاهی نپرداخته‌ام. در کل می‌توانم بگویم فیلم‌های کوتاه من می‌تواند نگاهی باشد به مسائلی چون بحران روابط و شکل نگرفتن رابطه یا تنهایی آدم‌ها و مواردی از این قبیل.

 

  درباره رابطه مادران و پسران چه؟

حتی در این رابطه هم فیلم‌های من این‌گونه نیست که در این رابطه متقابل این فقط پسرها باشند که دست به آزار مادرها می‌زنند. به باور من در برخوردهایی از این نوع، خیلی از مواقع مادرها هم مقصرند و آنها هم در شکل دادن به یک رابطه عاطفی نرمال، به دلایل متفاوتی، ناتوانند. درواقع من در فیلم‌هایم تلاش کرده‌ام نگاهی منصفانه به این موارد داشته باشم. اگر در فیلم «ناهید» همسر سابق ناهید، مردی است که به دلایل مختلف ناهید را آرام نمی‌گذارد، از سوی دیگر همسر جدیدش هم هست که مردی معتدل، آرام و در جست‌وجوی محبت است. در اسرافیل هم به همین شکل می‌توان مردهایی با ابعاد مختلف و متفاوت و حتی متضاد شخصیتی پیدا کرد. پس به جرأت می‌توانم بگویم من هیچ گاه نگاه افراطی و ضدمرد نداشته‌ام و ندارم...

 

  در فیلم‌های بلندتان لوکیشن‌های به نسبت جدید یکی از ویژگی‌های فیلم‌های‌تان را شکل می‌دهند، هم در ناهید و هم در اسرافیل، داستان در فضای بومی شمال ایران رخ‌می‌دهد، درحالی‌که در فیلم‌های کوتاه‌تان این نگاه بومی وجود ندارد. می‌شود در این مورد صحبت کنید که دلیل آن چه بوده است؟

بعضی وقت‌ها در سینما با دلایلی بسیار ساده سروکار داریم. مثلا در پاسخ به این پرسش شما صادقانه می‌توانم بگویم دلیل این‌که فیلم‌های کوتاهم در لوکیشن‌های بدیع نمی‌گذرند این است که موقع ساخت این فیلم‌ها پول کافی نداشته‌ام و باید با بودجه بسیار کم، در مدت زمانی محدود فیلمبرداری را تمام می‌کردم.

 

  شما در فیلم‌های بلندتان از آنهایی هستید که نشان داده‌اید کار با ستارگان سینما یا حداقل چهره‌های شناخته‌شده را ترجیح می‌دهید. در فیلم‌ کوتاه چراغ‌‌های خورشیدی نیز از ٢ بازیگر چهره استفاده کردید. این درحالی است که تا قبل از این فیلم و در مقاطع آغازین کارنامه‌تان بازیگران غیرچهره برای‌تان بازی کرده بودند.

 

آیا دلیل رفتن سراغ این بازیگران آن بود که فکر می‌کردید به فیلم‌تان سروشکل حرفه‌ای‌تر می‌دهند؟ یا به‌عنوان تمرین برای ساخت فیلم بلندتان تصمیم گرفتید این‌بار سراغ بازیگران سینمایی بروید؟

هیچ‌کدام از این دلایل در این مورد مصداق ندارد. در این‌جا هم پاسخ بسیار ساده است. دلیلش این بود که دنبال زن و مردی حدودا ٤٠ ساله بودم و در میان بازیگران کمتر حرفه‌ای که سراغ داشتم، کسی را نمی‌شناختم که بتواند زیروبم‌های حسی زن و شوهر چراغ خورشیدی را به خوبی بیان کنند، برای همین از فرهاد اصلانی و پانته‌آ بهرام خواستم همراهی‌ام کنند.

 

  در سینما بارها و بارها با این نکته روبه‌رو شده‌ایم که معمولا در فیلم‌های کوتاه بازیگرانی خاص برای فیلمسازان بازی می‌کنند، حتی ممکن است در این فیلم‌ها درخشان هم ظاهر شوند. اما وقتی همان فیلمساز سراغ ساخت فیلم بلند می‌رود، دیگر از آن بازیگران استفاده نمی‌کند و رو می‌آورد به یک‌سری بازیگر شناخته‌شده‌تر.

 

می‌توانید بگویید در این زمینه به نظرتان دلیل اصلی چیست؟ به اعتقاد شما دلیلش این است که بازیگران فیلم کوتاه توانمندی کافی برای بازی در فیلم بلند را ندارند یا این اتفاق دلیل دیگری دارد؟

این‌جور چیزها را نمی‌شود با قواعد و قوانین کلی توضیح داد. در چنین موردی هر فیلمسازی می‌تواند دلایل خودش را داشته باشد. اما اگر بخواهم ریزتر به مورد خاص کارنامه و فیلم‌های خودم اشاره کنم، باید بگویم در فیلم‌های کوتاه اولیه‌ام بسیاری از آنهایی که بازی کرده بودند، اساسا نابازیگر بودند، به همین دلیل وقتی سراغ ساخت فیلم بلند رفتم، حس کردم اینها مناسب سینما نیستند. در نقطه مقابل هم البته تجربه‌هایی دارم و مثلا با رضا بهبودی و ناز شادمان در فیلم بلند تلویزیونی‌ام کار کرده‌ام و خیلی هم دلم می‌خواست در فیلم‌های سینمایی‌ام هم کنارم باشند که به‌هرحال هر بار به دلایل مختلف کاری و زمانی ممکن نشده است.

 

  زمانی گفته بودید تعدادی طرح و فیلمنامه کوتاه دارید که می‌خواهید آنها را بسازید، اما تا آن زمان موفق به ساخت‌شان نشدید. آیا الان که پای شما به عرصه فیلم بلند باز شده است، هنوز هم به این فکر می‌کنید که اگر شرایط مهیا شد آن فیلم کوتاه‌ها را بسازید؟

به‌هرحال بخشی از آن ایده‌ها و قصه‌های کوتاهی که می‌گویید در فیلم‌های بلندم ناهید و اسرافیل حضور دارند و ایده‌های دیگر نیز حتما خودآگاه و ناخودآگاه به فیلم‌های بعدی‌ام انتقال خواهند یافت، حتی خیلی‌ها به من از اشتراکات چراغ خورشیدی و اسرافیل گفته‌اند که من خودآگاهانه آنها را در نظر نگرفته بودم، اما شما آنها را می‌توانید به‌خوبی پیدا کنید، به‌هرحال باید بگویم تمرکزم از این به بعد روی فیلم‌های بلندم خواهد بود.

 

  به نظر می‌رسد فیلم کوتاه گلدان‌های زمستانی با همه کارهای دیگرتان تفاوت دارد و حتی می‌توان گفت فضای داستان که به سال‌های دور برمی‌گردد، این نکته را به ذهن می‌آورد که انگار با یک کار سفارشی طرف هستیم. درست است؟

نه اصلا. اتفاقا فیلمنامه گلدان‌های زمستانی را خودم به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی پیشنهاد دادم و این سناریو به هیچ وجه سفارشی نبود. در حقیقت می‌توانم بگویم فیلمنامه را به‌نوعی براساس زندگی پدر و مادرم در روزهای منتهی به انقلاب۵۷ نوشته بودم و خیلی هم آن فضا و اتمسفر ویژه آن روزها و سال‌ها را دوست داشتم. آن اضطرار و حس سرگشتگی‌ای که برخی آدم‌ها در آن روزها داشتند و زندگی آرام‌شان بی آن‌که بخواهند، داشت دستخوش تغییر بنیادی می‌شد، برایم جذاب بود.

 

  آیا اکران فیلم‌های کوتاهی که تقریبا ١٠، ١١ ‌سال از زمان تولید آنها گذشته، برای‌تان جذابیت دارد؟

حقیقتش نمی‌دانم به این پرسش چه پاسخی بدهم. شاید جذابیتش در این وضع و حال برایم خیلی هم زیاد نباشد. اما واقعیت این است که به این پرسش باید مخاطبان این آثار پاسخ دهند که آیا کارها برای‌شان جذاب است یا نه. من فقط در این حد می‌توانم بگویم که سفیر فنلاند در ایران، همراه همسرش به تماشای فیلم‌های کوتاه من در خانه هنرمندان رفته و برایم پیغام داده بود که از فیلم‌ها خیلی خوشش آمده است.

 

  به نظرتان مرور فیلم‌های کوتاه سینماگران در گروه هنروتجربه اقدام مناسبی است یا نه؟

بستگی به شرایط و اوضاع اکران دارد. به نظر من اگر این فیلم‌ها مخاطب داشته باشند، حتما کار مثبتی است وگر نه، باید راه‌چاره‌ای اندیشید و شیوه دیگری را امتحان کرد. به‌هرحال وضع و حال دشواری است و در این روزگار سخت کشاندن مردم به سینماها برای تماشای فیلم‌های غیرکمدی کاری دشوار شده است. البته می‌دانم که قرار بوده مخاطب فیلم‌های هنر و تجربه، مخاطبان خاص باشند، اما دارم فکر می‌کنم که مگر تعداد مخاطبان خاص ما چقدر است و جذب آنها چگونه انجام می‌شود؟!

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 14
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش