جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۰:۳۸ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۱۰۷۸
فیلم و سینمای ایران

نگاهی به مجموعه «ممنوعه»؛ نقد آسیب های امروز

سریال ممنوعه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 «ممنوعه» را شاید جدی ترین مجموعه این روزهای شبکه نمایش خانگی دانست که به دلیل مضمون فیلمنامه و داستانی که روایت می کند و بازیگرانی که در این سریال حضور دارند، توانسته تا حدودی مورد توجه قرار بگیرد. گرچه در همان قسمت های نخست به دلیل برخی مسائل درگیر اصلاحات و ممیزی های بسیاری شد که اعتراض برخی از بازیگران آن سریال از جمله نیما شعبان نژاد را در فضای مجازی در پی داشت. شاید بتوان گفت که یکی از بازیگرانی که در این سریال به نوعی متضرر شد و سکانس هایش در اصلاحات از کار حذف شد، مربوط به بازی او و نقش خلیل بود.

 

اما فارغ از برخی مسائل که در این سریال مطرح شد و اعتراض برخی از خانواده ها را در برداشت، می توان گفت «ممنوعه» نخستین سریالی بود که به یکی از مهمترین مسائل و معضلات جامعه پرداخته است. مسائلی که به نوعی تهدید جدی برای خانواده ها و به خصوص جوانان محسوب می شود. از جمله ترنس هایی که در جامعه به سختی زندگی می کنند و با مشکلات بسیاری در زندگی شخصی و شغلی روبرو هستند و گاها مورد بی مهری از طرف اقشار مختلف جامعه قرار می گیرند. نیما شعبان نژاد در نقش خلیل توانست با توجه به تجربیاتی که در تئاتر دارد، نقش خلیل را با گریمی که برایش طراحی شده بود به خوبی ایفا کند و بازی اش مورد توجه قرار بگیرد و ذهنیتی را که مخاطب از حضور او در مجموعه «خندوانه» دارد، فراموش کند و ذهنیت جدیدی از بازی و کاراکتر او برایش تداعی شود.

 

شاید بتوان گفت تاثیرگذارترین و تلخ ترین سکانس بازی او مربوط به زمانی بود که با ظاهر و پوششی کاملا دخترانه مقابل خانواده اش قرار گرفت و برادر بزرگترش از روی نا آگاهی و با دیدن چهره دخترانه او به شدت عصبانی شده و با او درگیر شد و در سکانس بعد خلیل با صورتی زخمی و در حالی که گوشه حیاط کز کرده بود، گریه می کرد. از این رو روایت چنین داستان هایی از چنین افرادی که در پیرامون ما در جامعه زندگی می کنند و کمتر کارگردانی به دلیل برخی محدودیت ها به آن می پردازد، می تواند ارزشمند باشد. گرچه بیشتر سکانس های این کاراکتر با تیغ بی رحمانه سانسور الکن ماند، اما باز هم می توان گفت که پورکیان نخستین کارگردانی است که در یک مجموعه سراغ دغدغه های بخشی از افراد جامعه رفت و به آنها پرداخت که بسیار مورد بی مهری جامعه قرار می گیرند. تا جایی که عده ای از آنها سرخورده می شوند.

 

در کنار این مسئله، بحث استعمال مواد مخدر که سالهاست به عنوان یکی از مهمترین معضلات جامعه گریبان عده ای از جوانان را گرفته و تهدید بسیار جدی برای این نسل از جامعه محسوب می شود، در این سریال پرداخته شده است. از طرفی ارتباط آزاد دختر و پسر آن هم به شکلی که خارج از عرف و فرهنگ جامعه ماست، از جمله اهدافی است که گروه سازنده «ممنوعه» به آن توجه داشته اند. ضمن اینکه در کنار تصویری که از ناهنجاریهای جامعه در این سریال به مخاطب ارائه می شود، بحث کانون خانواده و حرمت هایی که باید زن و مرد برای روابط خانوادگی خود در زندگی در نظر گرفته باشند هم در این سریال مورد توجه قرار گرفته است.

 

ارتباط نامتعارف پروانه و خسرو در طول داستان سریال و شکستن حرمت کانون خانواده و مسائل مهمی از این دست جزو مهمترین نکاتی است که پورکیان در «ممنوعه» به آن پرداخته است. اما آنچه که در این مجموعه فضای آلوده و ناهنجار را کمی زیبا و دلچسب می کند، واژه تاثیرگذار و مقدس عشق است که نویسنده برای برخی کاراکترهایش در این سریال متصور شده است. عشق سامی نسبت به دختری به نام برکه که شخصیت تازه ای از سامی می سازد و این عشق شیوه زندگی او را به کلی تغییر می دهد. آن هم در شرایطی که سامی در زندگی مشترکش با ترانه به بن بست رسیده بود و عشق ترانه نسبت به او باعث نابودی سامی و زندگی اش شده بود. گرچه ازدواج این دو نیز از روی علاقه نبود و به دلیل مصلحت و سرمایه گذاری پدر ترانه در پروژه های تجنگی بود، اما عشق ترانه، سامی را به منجلاب اعتیاد گرفتار کرده بود. اما یکباره دختری به نام برکه وارد زندگی سامی می شود که مانند اسمش زلال است و باعث نجات سامی از بحران های زندگی اش می شود. گرچه زیاده خواهی تجنگی و عشق ترانه که به نفرت تبدیل می شود، باعث می شود که همه معادلات به هم بریزد. با این حال مخاطب در این سریال با شخصیت هایی روبرو است که در مواجهه با عشق واکنش های متفاوتی دارند.

 

به عنوان مثال واکنش کامران نسبت به همسر سابقش پروانه زمانی که متوجه می شود مرد دیگری وارد زندگی اش شده، با زنی مثل ترانه که با وجود موقعیت مشابهی که با کامران در از دست دادن همسرش دارد، تا حدودی متفاوت است. کامران، تنها فرزندشان را دستاویزی برای جذب همسر سابقش قرار می دهد و ترانه پول و ثروت را دستاویزی برای بازگشت سامی به زندگی گذشته اش. از این رو می توان گفت فیلمنامه «ممنوعه» یکی از بهترین فیلمنامه های سریال هایی است که این اواخر ساخته شده و با وجود اینکه نویسندگان این مجموعه چندان شهرتی پیش از این مجموعه نداشتند، به یقین اتفاقات خوشایندی پس از پایان این پروژه برایشان رقم خواهد خورد. به خصوص در شخصیت پردازی تجنگی با بازی امیر جعفری که با توجه به ویژگی هایی که این شخصیت در داستان دارد، می توان گفت پدرخوانده «ممنوعه» است.

 

انتخاب امیر جعفری که تا به امروز در قالب هر نقشی که قرار گرفته مورد توجه بوده و بازیگر توانمندی است، در ایفای چنین کاراکتری با توجه به ویژگی هایی که تجنگی در «ممنوعه» دارد، به نوعی ریسک کارگردان محسوب می شود. آن هم با نوع بیان شیرینی که امیر جعفری در بازی اش دارد و کاراکترهای طنزی که در برخی مجموعه ها ایفا کرده، تصور او در قالب نقش مردی مثل تجنگی که زیاده خواهی و طمع همه زندگی اش را تحت الشعاع قرار داده، برای مخاطب کمی غیر قابل باور است. با این حال جعفری تلاشش را کرده تا بتواند تجنگی را هر چقدر منفورتر به تصویر بکشد. در مقابل کارگردان آتیلا پسیانی را برای نقش پدر برکه انتخاب کرده. پدری که عاشق تنها فرزندش است و در مقابل خواسته های دخترش نمی تواند بایستد. گرچه حضور چندان پررنگی در داستان ندارد، اما در همین حضور کوتاه و مختصر توانسته تصویری از یک پدر عاشق درست مثل اغلب پدران ایرانی به مخاطب ارائه بدهد.

 

اما فارغ از نکات مثبت و منفی که این مجموعه در فیلمنامه، شخصیت پردازی، کارگردانی و بازیها دارد، نکات مشابهی نیز با مجموعه «شهرزاد» دارد. شباهت تجنگی به بزرگ آقا و به خصوص زمانی که سامی متوجه خواهد شد که درست مثل قباد نسبت به بزرگ آقا فرزند حقیقی تجنگی نیست و عشق هایی که در طول داستان به نفرت تبدیل می شوند و جدایی هایی که بین عشاق شکل می گیرد، ناخودآگاه در بخش هایی از داستان به «شهرزاد» شباهت پیدا می کند. البته با توجه به داستان هر دو مجموعه و فضایی که نویسنده ها و کارگردانان برای این دو مجموعه متصور شده اند، تشابه این دو سریال به یکدیگر شاید چندان درست نباشد و صرفا برخی المان ها و موقعیت های دراماتیک در هر دو وجود دارد که به هر حال چنین شباهت هایی طبیعی است.

 

تیتراژ پایانی«ممنوعه» با صدای آرش و مسیح همخوانی خوبی با کلیت داستان و فضای سریال دارد. البته کارگردان در تیتراژ ابتدایی گویا اصرار داشته تا همه بازیگران با چهره خود حضور داشته باشند که از نظر برخی از منتقدان کار بیهوده ای بوده است. ضمن اینکه منتقدان بسیاری بر این عقیده هستند که برخی بازیگران از جمله آتیلا پسیانی، امیر جعفری و هادی حجازی فر نباید بازی در این سریال را جزو رزومه خود قرار می دادند. این در حالی است که حجازی فر با کاراکتری که در این مجموعه ایفا کرده، به یکی از شخصیت های محبوب سریال تبدیل شده است. گرچه کارگردان در انتخاب برخی از بازیگران جوان به گزینه های مناسبی نرسیده است.

 

با این حال می توان گفت که «ممنوعه» با همه نقاط ضعف و قوتی که در ساختار و محتوا دارد، اما توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند و از این رو تا حدودی موفق عمل کرده است. حال در این میان نکاتی هم بیان شده و تصاویری در سریال دیده شده که شاید برای برخی مخاطبان دیدن آنها مناسب نباشد. درست مثل قسمت های نخست که اعتراض خانواده ها را در پی داشت. اما همین که توانسته مخاطبان ساعاتی را در هفته به دیدن این سریال اختصاص بدهند و کمتر پی گیر برنامه ها و سریال های ماهواره باشند، اتفاق خوشایندی است. گرچه عده ای هم معتقدند مسائلی که در «ممنوعه» مطرح می شود، برگرفته از داستان های سریال های ترکیه ای است.

 

اما واقعیت این است که اغلب اتفاقاتی که در این سریال رخ می دهد، به نوعی برای مخاطب ملموس است و ما به ازای آن را می توان در جامعه پیدا کرد. از این رو با نگاه بی طرفانه تری باید به تولیدات وطنی بنگریم و به جای پاک کردن صورت مسئله، راه حلی برای آن پیدا کنیم.

 

زینب علیپور

 

 

banifilm.ir
  • 26
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش