«مسخرهباز» بازتابهای حیرتانگیزی در فضای مجازی داشته و در دو روزی که از نخستین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر میگذرد، چنان آرای مثبتی از کاربران گرفته که میتواند قابل قیاس با مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران باشد؛ و البته آرایی چنان منفی که حتی در مورد بدترین فیلمها نیز در تصور نمیگنجد. این در حالی است که با اینکه اغلب تماشاگران در متفاوتبودن فیلم مسخرهباز اجماع دارند، اما در اینکه آیا این فیلم اثر درجهیکی از کار درآمده یا نه؛ شاهد نظرات متفاوتی بین منتقدان و کارشناسان بودیم.
نظرات مجازی درباره مسخرهباز را میتوان از توییتی آغاز کرد که این فیلم را «متفاوتترین و خوشساختترین فیلم تاریخ سینمای ایران» نامیده است. نظری اغراقشده که بیشک مخالفان بسیاری در دنیای واقعی خواهد داشت، اما بههر حال اینجا فضای مجازی است و طیف نظردهنده متفاوت. از این روست که کاربری دیگر هم با جمله تایشآمیزی به استقبال مسخرهباز رفته: «مسخرهباز از اون فیلماست که تا یه ماه دیگه هر جا برم میخوام راجع بهش حرف بزنم. لطفا تحملم کنید.» و این یکی: «فیلم همایون غنیزاده رو تماشا کردم. مسخرهباز اثری جسورانه با فضایی وهمآلود، طراحی صحنهای استثنایی، بازیهایی غافلگیرانه و کارگردانی خلاقانه و جلوههای ویژه بدیع که آثار تیم برتون رو بهیاد میاره...»
مسخرهباز البته همانقدر که به مذاق دوستدارانش خوش آمده، حرص مخالفان را هم درآورده و آنها فیلم را آشفته و بیمعنی و پوچ نامیدهاند.
خسرو نقیبی یکی از منتقدانی است که در فضای مجازی نیز فعالیت پررنگ دارد. او در میانههای فیلم نوشته: «از وقتی یادم مییاد دارم مسخرهباز میبینم و تازه ۳۵دقیقه گذشته. بله، دارم وسط فیلم توییت میکنم.» دیگرانی هم بودند که نظرات منفی داشته باشند: «سالن پرشده بود. مردم کف راهروهای سینما نشسته بودن برای دیدن مسخرهباز. برای دومینبار در زندگیم نتونستم تا پایان فیلم بشینم و از سالن خارج شدم. یک ضد فیلم تمامعیار، در سه کلمه سخیف، بیمحتوا و ضعیف.»
میلاد دخانچی، استراتژیست تازهآمده هم مثل همیشه در جملاتی پیچیده و ثقیل که کمترین ارتباطی با فیلم ندارد، نوشته: «مسخرهباز، حیرتانگیز در فرم و تاسفبرانگیز در غنای محتوایی. کارگردان مالیدن به کمد را تقبیح میکند، اما خود به کمد [سینما] میمالد! و برای حل مشکل سیاست بدون آرمان، هنر کمدمال، اقتصاد بدون ثبات و جامعه مویی، سونامی تجویز میکند. فیلم مصداق سینمای اشعری [جبرگرا] است». شما چیزی از این جملات فهمیدید؟
امید روحانی هم نوشته است: «اگر غنیزاده در میسیسیپی نشسته میمیرد یک تئاتر سینمایی ارایه میدهد، الان یک سینمای تئاتری دارد. او همه فیلمهای شاخص را در یک تئاتر جعبهای اجرا میکند و با سینما، میزانسن و... شوخی میکند. این را نمیشود تجربه نامید و بیشتر یک بازیگوشی است.»
پایانبخش نظرات مجازی درباره مسخرهباز هم اشاره دارد به بزرگی از معدود بزرگان حال حاضر سینما: «خدا حفظش کنه استاد علی نصیریان رو، با این شرایط نابسامان جسمانی ناشی از کهولت سن، برید و ببینید چه بازی درخشانی داره تو فیلم مسخرهباز. جزو معدود پیشکسوتانی هستن که اگه سیمرغ بگیرن، از روی شایستگی و لیاقت سیمرغ میگیرن نه از روی رفاقت و حرمتگذاری به موی سفید»!
علی نصیریان و آن اتفاق غمگین
تمام گروهی که مسخرهباز را با هم به اینجا رساندند، از هفتهها قبل برای جشنواره فیلم فجر برنامه ریختند اما فوت غمانگیز همسر علی نصیریان یک اتفاق غیرمنتظره برای آنها بود بهطوری که ممکن بود نشست را برگزار نکنند. همایون غنیزاده، کارگردان اثر در نشست خبری فیلم گفت که نمیخواستیم نشست را برگزار کنیم اما چون از قبل برنامهریزی شده بود، تصمیم گرفتیم که برنامه را اجرا کنیم.
او از تجربه خیلی خاص خود با علی نصیریان گفت: «حتی تصور اینکه علی نصیریان در این فیلم، با ما همکاری نمیکرد، هم برای من سخت بود و واقعا از فکرکردن به آن میترسم.» صابر ابر درباره تجربه بازی در کنار علی نصیریان هم به نکاتی اشاره کرد: «به نظر من ذهن جناب نصیریان آنقدر بهروز و مدرن است که گاهی ترسناک است. همراهشدنشان با این جنس فیلم باورنکردنی است. یک روزهایی ما با همایون و بابک و داریوش و... صحبت میکردیم و همایون با ترسی میگفت این را چطور باید به آقای نصیریان بگوید و وقتی میگفت آقای نصیریان اتفاقا او را راهنمایی هم میکرد. من تا بهحال در هیچ پروژهای یک بازیگر در این سنوسال را ندیدهام که اینقدر دقیق و درست بداند که با چه فیلمی همراه است.»
- 15
- 3