جمعه ۰۶ مهر ۱۴۰۳
۰۹:۴۴ - ۰۵ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۱۵۰۳
فیلم و سینمای ایران

درباره سینمای «هنروتجربه» و نسبتش با زندگی به مناسبت پنجمین سالگرد تولدش

سالروز تولد سینمای هنر و تجربه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 تابستان سال ۹۳ سینمای «هنروتجربه» متولد شد؛ مخاطب حرفه‎ای سینما که از «شهیدثالث» و «کیارستمی» و «نادری» خاطره خوبی داشت و با نسخه غیرایرانی هنروتجربه در سینمای آمریکا، فرانسه و بریتانیا آشنا ‎‎بود، نوید هوایی تازه و صدایی ناشنیده و رنگی نو را در جریان خسته و خموده سال‎های اخیر سینمای ایران، پیشاپیش دیگران درک کرد؛ بیننده کمتر پیگیر، زمان بیشتری نیاز داشت تا با سوژه‌‎ها و پرداخت‎های متفاوت این سینمای جدید همراه شود.

در این بین، جاروجنجال‎ بین سینماگرها و منتقدها هم کم نبود. مخالف‎ها نگران بودجه‎ و صندلی‎هایی بودند که قرار بود به فیلم‎هایی تعلق بگیرد که بیننده و اساسا ارزش دیدن ندارند؛ موافق‎های دلزده از سینمای تجاری، به «هنری» و «تجربی» بودنِ جریان جدید سینما امید بسته بودند. حالا بعد از پنج سال، هنروتجربه راه خودش را پیدا کرده‎است؛ حرف‎هایی می‎زند و تصویرهایی نشان می‎دهد که سال‎ها با توجیه «مردم این چیزها رو دوست ندارن»، بهشان بهایی داده نمی‎شد.

مردم، به‏نظر فیلم سازهای جریان اصلی، فقط کمدی مبتذل دوست دارند و اجتماعیِ تیره می‎پسندند و عشقیِ سطح پایین می‎فهمند. حالا اما هنروتجربه با کارگردان‎های جوانِ خوش فکری که معرفی و طرفدارهایی که از بین «مردم» برای خودش دست‎وپا کرده، بر نظریه‎پردازی‎های بی‎مبنای پیش از خودش درباره سینما و مخاطبانش خط بطلان کشیده‎است. پرونده امروز، نه در دفاع از هنروتجربه –که به دفاع نیازی ندارد- بلکه در مدح این سینمای نوپا و موفق است. ‎

مروری بر فیلم‎های موفق هنروتجربه

سینمای هنروتجربه، رویکرد تجاری ندارد و درنتیجه برای فروش بیشتر به هر چیزی متوسل نمی‎شود؛ هرچیزی یعنی چهره‎ها، بازی فریبکارانه با خط قرمزها، شوخی‎های هرزه، کپی الگوهای مطمئنی که قبلا جواب داده‎اند و دستاویزهای دیگری که در سینمای تجاری به دادِ فروش می‎رسند. فیلم ساز، مخاطبش را دور نمی‎زند و فریب نمی‎دهد؛ دنباله‎روی ذائقه و سلیقه او نیست و خودش را پشت ایدئولوژی و ژست مصلح اجتماعی دردمند پنهان نمی‎کند. معنیِ این حرف‎ها البته تأیید و تشویقِ همه فیلم‎های هنروتجربه نیست. این گروه دربرابرِ سینمای جریان اصلی، حدود و معیارهایی برای خودش قائل است که فیلم‎هایش را فارغ از خوب یا بد بودن‎شان، متمایز می‎کند؛ وجوه تمایز این دو جریان سینمایی بیش از این‎هاست اما ترجیح می‎دهم از خودِ فیلم‎ها مثال بیاورم تا ادعایم مستند باشد. در ادامه چند فیلم از گروه هنروتجربه را پیشنهاد می‎کنم که شخصا مجذوب قصه خلاقانه و روایت متفاوت‎شان شده‎ام. فیلم‎های هنر و تجربه، مدت زمان زیادی روی پرده نمی‎مانند و سئانس‎های مهجوری هم دارند؛ پس بعید است موفق به تماشای همه آن‎ها در سینما شده‎باشید. به این دلایل، پیشنهادهای من، مربوط به فیلم های اکران شده در دو سال اخیر است. این فیلم‎ها را می‎توانید در سایت‎های دانلود و تماشای قانونی، ببینید.

کوپال| کارگردان: کاظم ملایی

سالروز تولد سینمای هنر و تجربه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«احمد کوپال»، شکارچی و تاکسی‎درمیست، قلعه‎ای برای خودش ساخته‎است دور از شهر و مملو از چیزهایی که دوست دارد؛ زندانی شیک و پر از امکانات با آثار و نشانه‎هایی که به او یادآوری می‎کنند چه شکارچی قوی‎دستی است و چقدر بی‎نیاز از دیگران. با شنیدن قصه فیلم اگر اسمِ شخصیت اصلی را ندانیم، بعید است آن را متعلق به سینمای ایران بدانیم بس که در سالن‎های سینمای ما همه درحال خیانت و دست‎وپازدن در فقر و پنهان کردن دروغ‎های‎شان هستند. «کوپال»، هراسی ضروری به جان مخاطبش می‎اندازد؛ هراس از گیر افتادن در دنیای مطلوب نفوذناپذیری که برای خودش ساخته‎است و شاید یک‎روز ببلعدش و حتی شاید همین الان هم بلعیده باشدش! وجه نمادین و استعاری پررنگ کوپال، آن را به فیلم‎های وراج ناصح تبدیل نکرده‎است. اجازه می‎دهد با خیال راحت از دیدنش لذت ببریم و پیامش را بدون جبهه گیری و خشم، بپذیریم.

پاپ| کارگردان: احسان عبدی‎پور

سالروز تولد سینمای هنر و تجربه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

آدم این روزها اگر دلش برای قصه تنگ شود، سینما اولین چیزی نیست که به آن پناه می‎برد. «پاپ» از انگشت‎شمار فیلم‎هایی است که چیزی برای تعریف کردن دارد؛ قصه دختری که نامزدش توی زندان است و خودش را به آب و آتش می‎زند تا پسر را به مسابقه روبوکاپ برزیل برساند، قصه جوان عاشقی که محبوبش گذاشته رفته آن ورِ آب و پسرِ ساده‎دل هر روز تمرین شنا می‎کند تا یک روز بتواند دل به دریا بزند و قصه مرد میان‎سال سیه‎چرده‎ای که مهم‎ترین مسئله و دغدغه زندگی‎اش، انتخاب «پاپ» است چون به خیالش اگر سیاه‎پوستی قدرت را در واتیکان به‎دست بگیرد، تاریخ بدهی‌اش را به سیاه‌ها پس خواهدداد. پاپ اگر کتاب باشد، مجموعه داستان کوتاه خوش‎خوان و سرگرم‎کننده‎ای است بنابراین این فیلم  به دیدنش  می ارزد و می‎شود به هرکسی پیشنهادش کرد تا برای دیدنش وقت بگذارد.

رضا| کارگردان: علیرضا معتمدی

سالروز تولد سینمای هنر و تجربه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

همسر رضا بعد از ۹سال زندگی مشترک، تصمیم گرفته‎است از او جدا شود. رضا هنوز او را دوست دارد اما هیچ کاری نمی‎کند، چون واقعا او را دوست دارد! رضا، فاطی را به ماندن مجبور نمی‎کند؛ خودش را هم به تکان خوردن و بلندشدن، مجبور نمی‎کند. رضا کلا هیچ‎کاری نمی‎کند جز نشستن و تماشا. زورش به کسی و به زندگی نمی‎رسد. آرام و شوخ‎‌وشنگ، انگار همه‎چیز روبه‎راه است، روزگار می‎گذراند ولی این فقط ظاهر ماجراست. عمق اندوه رضا را از قصه‎ای می‎فهمیم که درحال نوشتن و تعریف کردنش است؛ قصه پیرمرد صدساله‎ای که زیادی عمر کرده است و همراهانش او را در بیابان رها می‎کنند تا بمیرد. پیرمردی که هفت سال را در بیابان سپری می‎کند و حتی مرگ هم سراغش نمی‎آید اما روزی به معجزه عشق، دوباره سلامتی‎اش را به دست می‎آورد. قاب‎های بی‎نظیر فیلم، آلبوم چشم‎نوازی است که در سینمای ایران، کمتر به چشم‎مان خورده است.

جنبل| کارگردانان: هادی کمالی‎مقدم و مینا بزرگمهر

موسی، گرفتار افسون «دخت دیریا» (دختر دریا) شده و در جست‎وجوی عشق اوست. دخت دیریا اما به‎این راحتی که رخ نشان نمی‎دهد. موسی جَهله (نوعی ساز جنوبی) می‎نوازد به امید آن‎که بار دیگر، در کوزه‎اش صدای دریا بپیچد. از لباس‎هایی که اهالی جزیره برای اموات‎شان به «موم دیریا» (مادر دریا) داده‎اند، تابلوهای خوش‎رنگ می‎سازد و وادی‎های سخت مردافکن را پشت سر می‎گذارد. موسی، از عالم واقع به جهان خیال و افسانه پا می‎گذارد و ما را هم با خودش همراه می‎کند. «جنبل»، یک صفحه از رمان هزارصفحه‎ای افسانه‎های جنوب است؛ اگرچه درقالب مستند ساخته شده است اما مثل قصه‎اش، روایتی لغزان بین خیال و واقعیت دارد. تجربه تصویری‎ نابی را که جنبل به کمک ویدئوآرت و پرفورمنس‎آرت به ما هدیه می‎کند، پیش از این تنها از قاب سینمای جهان دریافت می‎کردیم.

یادداشت شفاهی «مجید برزگر»، کارگردان، درباره رابطه سبک زندگی و سینمای هنروتجربه

هنروتجربه علیه سینمای ویترینی

سالروز تولد سینمای هنر و تجربه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«مجید برزگر» را با فیلم «پرویز» می‎شناسیم. او البته خیلی پیشتر از این فیلم یعنی تقریبا حدود دهه ۷۰ با آثار تجربی و کوتاه وارد سینما شد و حالا فعالیتش در سینمای هنروتجربه در مقام کارگردان، تهیه‎کننده و نویسنده شناخته می‎شود. برزگر، هنروتجربه را سینمای قدمت‎داری می‎داند که امروز اسم  و عنوانش عوض شده‎است اما بنابه‎رسم دیرینش، ارتباطی عمیق و تأثیرگذار با مخاطبش برقرار می‎کند.او دریادداشت شفاهی به زندگی سلام می گوید:

امروز بخشی از جریان اصلی سینما، به ساختن رویا مشغول است؛ رویاهایی که ممکن است سرشار از دروغ باشند یا فاصله‎ای بعید با واقعیت داشته‎باشند. منظورم این نیست که سینما باید نمایشگرِ واقعیت باشد، هنر، اتفاقا بدیل واقعیت نیست و تفسیر متفاوتی از آن است اما سینمای رویاپرداز کارش چیز دیگری است؛ فیلم‎های جریان اصلی نسبتی با خیال که امر مهمی است، ندارند؛ سروکارشان با عشق‎هایی است که فقط در همان فیلم‎ها پیدا می‎شود و قهرمان‎های پوشالی و چیزهای دور از دسترس.

اگر فیلم‎فارسی را از پیش از انقلاب تا الان بررسی کنید چیزی پیدا نمی‎کنید جز ماجرای آدم‎های خوش‎تیپ و قصه پسرِ ندار و دختر پولدار و مثلا زندگی فقیرهایی که الکی خیلی خوشحال هستند. سینما اگرچه به‎نوعی به این‎ها نیاز دارد اما با تماشاگر کاری نمی‎کند و بر زندگی‎ او تأثیری نمی‎گذارد؛ تلاش سینمای کاملاً ویترینی ایران است برای فرار از محدودیت‌ها. برای ردیابی سینمایی که مشخصاً قصد دارد بنا را روی زیستِ واقعی مردمِ عادی و طبقاتِ برسازنده‌ جامعه قرار دهد و از طرفی لذت سینما و خیال سینما را زنده کند باید به سمت دیگری رو برگردانیم. از این سمت است که سینما می‎تواند پیشنهادهای جدیدی برای‎مان داشته‎باشد و حتی سبک زندگی‎مان را تغییر بدهد؛ قادر است مجاب‎مان کند بیشتر بدانیم، بیشتر بخوانیم و همدیگر را رعایت کنیم.

این کار تنها از عهده نوعی از سینما برمی‎آید که در جهان و در طول ۸۰سال فیلم‎سازیِ جدی ایران، توانسته‎است نگاه ما را به عشق، خانواده، دوستی، وطن و خیلی مفاهیم دیگر عوض کند. همان سینمایی که امروز «هنروتجربه» می‎نامیم اش و در زمان‎های مختلف اسم‎های دیگری داشته‎است ازجمله؛ متفکر، مستقل و هنری. هیچ‎وقت از کمدی‎ها، فانتزی‎ها و ملودرام‎های سطح پایین در سینمای فارسی قبل از انقلاب تا جریان اصلی امروز، توقع تأثیرگذاری نداشتیم و نداریم؛ جریان جدی‎تر سینماست که گاهی به تماشاگر سیلی می‎زند، متفاوت بودن را نشانش می‎دهد و به او می‎گوید می‎شود انسان بود و عاشق بود. شما می‎دانید به عنوان یک مثال از بی‎شمار کار درخشان، «هامونِ» مهرجویی بر جامعه روشنفکری و طبقه متوسط چه تأثیری گذاشت و باز همین‎طور به‎عنوان مثال می‎دانید «مادرِ» حاتمی، پیشنهاد تازه‎ای است درباره این‎که چطور می‎شود جهان را، اشیاء را و مادر را دوست داشت.

با دیدن این فیلم و فیلم‎های مشابه، می‎فهمید کلام چیز باارزشی است و شعر، اتفاقی‎ست مهم. این دست فیلم‎ها اگرچه نسبت کمی از سینمای ایران و جهان را تشکیل می‎دهند اما موثرند؛ آینه‎هایی هستند برای نمایش آن‎چه هستیم و آن‎چه باید باشیم. با این تعریف، سینمای هنروتجربه همیشه وجود داشته‎است؛ از سال‎ها پیش با «اوگانیانس»، «فرخ غفاری»، «گلستان»، «بیضایی» و «آوانسیان» تا بعدتر در آثار کسانی مثل «شهید ثالث»، «کیارستمی»، «مهرجویی»، «پناهی»، «جلیلی» و امروز در فیلم‎های «مکری»، «بهرام توکلی»، «شیروانی» و بسیاری دیگران. زمانی، اوضاعش بهتر بوده و وقتی هم مثل حالا با بی‎مهری طرف است.

khorasannews.com
  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش