روزیاتو | از دهه ۱۸۰۰ تا اواسط قرن بیستم، آفریقا توسط قدرت های مختلف اروپایی استعمار شده بود. انگیزه های اشغال هم سیاسی و هم اقتصادی بود، چرا که این کشورها نه تنها از منابع آفریقایی استفاده می کردند، بلکه مردان توانمند آفریقایی را در ارتش های خود به خدمت می گرفتند، در نتیجه احتمال پیروزی آن ها در طول دو جنگ جهانی افزایش می یافت. امروزه بحث بر سر این است که آیا استعمار برای آفریقا مضر بوده یا مضر. این موضوع بسته به اینکه چه زمانی و در کجا مورد بحث قرار می گیرد، می تواند اعصاب خردکن باشد یا حس نوستالژی افراد را تحریک کند اما هالیوود و دیگر صنایع فیلمسازی با دقت و حساسیت بیشتری به این موضوع پرداخته اند.
در طول این سال ها، فیلم های متعددی با تمرکز بر اتفاقاتی در دوران آفریقای استعماری ساخته شده اند و همه آن ها با تمرکز بر زوایای سرگرم کننده به جای زوایای بحث برانگیز، خوب عمل کرده اند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم قوی و تاثیرگذار آشنا کنیم که داستان آن ها در دوران استعمار آفریقا روایت می شود.
۱۰- The Ghost and the Darkness (1996)
در آفریقای امروزی، حرکت حیوانات وحشی محدود به محیط های مدیریت شده است، اما در آفریقای دوران استعمار، انسان و حیوان مرتباً با هم روبرو می شدند که منجر به درگیری های مرگبار برای بقا بین طرفین می شد. این بازی “شکارچی در برابر شکار” به بهترین شکل در شبح و ظلمت نشان داده می شود. در این فیلم که در قرن نوزدهم در آفریقا روایت می شود، یک مهندس نظامی انگلیسی، سرهنگ دوم جان هنری پترسون، برای ساخت یک راه آهن در کنیا استخدام می شود، اما مدتی بعد شیرهای انسان خوار شروع به هدف قرار دادن کارگران راه آهن کنند.
جدای از به تصویر کشیدن برخی از مرگبارترین جانوران شروری که تا به حال روی پرده سینما دیده شده اند، The Ghost and the Darkness جزئیاتی کلیدی در مورد ماجرای اشغال شرق آفریقا توسط بریتانیا ارائه می دهد که آن را به فیلمی بی نقص هم برای مورخان و هم برای طرفداران فیلم های جذاب در مورد موجودات قاتل تبدیل می کند. علاوه بر این، وال کیلمر کار بزرگی برای نمایش خشم و ناامیدی ستوان پترسون انجام می دهد. قهرمان داستان خود را در موقعیت دشواری می بیند زیرا نمی تواند مثل بقیه وسایلش را جمع کرده و فرار کند. این همان شغلی است که چیزی قوی به رزومه اش اضافه می کند، بنابراین باید این کار را به پیش برده و از شر شیرهای آدمخوار خلاص شود.
۹- The African Queen (1951)
ملکه آفریقایی در فهرست بلندبالای فیلم های دیدنی در مورد جنگ جهانی اول قرار دارد. داستان این فیلم درباره کاپیتان مست یک قایق و تلاش های یک مبلغ مذهبی برای کمک به انگلیسی ها برای حمله به نیروهای آلمانی در تانگانیکا است. در ابتدا، نیروهای انگلیسی به دلیل حضور یک قایق بزرگ توپدار که در دریاچه گشت زنی می کند، برای ورود به این منطقه با مشکل مواجه هستند. در نتیجه این دو، راهی برای نابودی این قایق آلمانی پیدا می کنند.
با حضور هامفری بوگارت و کاترین هپبورن، بازی ها در طول ۱۰۵ دقیقه نمایش فیلم همواره قوی باقی می مانند. در واقع این همان نقشی است که تنها اسکارِ بوگارت را برایش به ارمغان آورد. جدای از بازیگری و ماجرای جنگ جهانی اول، این فیلم با یک ماجرای عاشقانه جذاب تقویت شده است. رابطه پرتنش بین یک زن خداپرست و یک مرد دائم الخمر مطمئناً عجیب است، و حتی زمانی که این دو عاشق می شوند، داستانشان جذاب تر هم می شود. آن ها با هم عهد می بندند که زنده از این مخمصه بیرون بیایند.
۸- Mountains of the Moon (1990)
در بیشتر نقاط آفریقا، بومیان اغلب در مورد این واقعیت که کاشفان خارجی با کشف کوه ها، حوزه های آبی و مناطق مختلف برای خود نامی دست و پا کرده اند، شوخی می کنند، با این حال بسیاری از مردم محلی قبلاً این “اکتشافات” را دیده بودند. البته ممکن است برخی استدلال کنند که این کشف تا زمانی که مستند نشده، رسمی نیست و این زاویه ای است که فیلم کوه های روی ماه با آن همراه می شود. این فیلم ماجراهای دو کاشف به نام های ریچارد برتون و جان هنینگ اسپکه را روایت می کند که با پیدا کردن سرچشمه رود نیل مشهور شدند.
قبل از رسیدن به موفقیت، این دو مرد با انواعی از چالش ها مواجه می شوند. آن ها با بومیان درگیر می شوند، شرایط آب و هوایی خشنی را تجربه می کنند و دچار آسیب های شخصی و فیزیکی می شوند. حتی بعد از این افتخار، پایان خوشی در انتظارشان نیست. دشمنی شکل می گیرد و برتون دوست خود را فردی نه در جستجوی حقایق بلکه در جستجوی شهرت می داند. اسپیک می گوید که ماموریتشان تمام شده است، اما برتون اصرار دارد که شواهد هنوز کافی نیستند. و پایان داستان چیزی است که یقیناً مخاطبان را شوکه می کند.
۷- Mister Johnson (1990)
آقای جانسون که بر اساس رمانی از جویس کری به همین نام ساخته شده است، داستان مردی نیجریه ای را روایت می کند که شیفته تمام چیزهای انگلیسی است. او بیشتر با استعمارگرها همزادپنداری می کند تا آفریقایی های هم تبارش و روزهای خود را صرف تحت تاثیر قرار دادن رئیسش هری رودبک (پیرس برازنان) می کند. تمایل او به درخشش در نگاه رییسش باعث می شود که کارهای غیرقانونی متعددی انجام دهد که منجر به سقوطش می شود.
معمولاً شخصیت هایی که برای پیشرفت به تملق و چاپلوسی متکی هستند، همیشه دوست داشتنی نیستند، اما آقای جانسون می تواند با طنز، سختکوشی و انعطاف پذیری خود مخاطبان را به وجد بیاورد. تنها چیزی که او می خواهد این است که به خانواده اش زندگی بهتری بدهد و اگر این به معنای روز صد بار گفتنِ عبارت “بله آقا!” به آقای رودبک باشد، اصلاً برایش مشکلی ندارد. متأسفانه، او در انتهای داستان بیش از حد جوگیر می شود.
۶- Out of Africa (1985)
بیشتر آثار مریل استریپ از دهه ۸۰ میلادی کمتر مورد توجه قرار گرفته و نادیده باقی مانده اند و در میان آثار کم تر شناخته شده او در دوران جوانی، نام فیلم خارج از آفریقا نیز به چشم می خورد. او در این فیلم نقش یک اشراف زاده انگلیسی به نام کارن بلیکسن را بازی می کند که در سال ۱۹۱۳ برای کمک به شوهرش در اداره یک مزرعه قهوه به کنیا می رود. وقتی شوهر کارن به او خیانت می کند، زن داستان نیز شیفته یک شکارچی می شود، اما این رابطه پیچیده تر از این حرف هاست، زیرا شکارچی اصلاً به مفهوم ازدواج اعتقادی ندارد.
جدا از داستان عاشقانه، این فیلم به خاطر تلاش های شدید و بی وقفه کارن برای اطمینان از زندگی خوب کارگرانش، عموماً دلگرم کننده است. او حتی قصد دارد پس از نقل مکان به این کشور، زمین های خود را به کارگرانش واگذار کند. امروزه، مزرعه وسیع کارن بلیکسن در حال حاضر پیشرفته ترین و بهترین منطقه ییلاقی کنیا و خانه برخی از ثروتمندترین و تاثیرگذارترین افراد در این کشور شرق آفریقا است.
۵- Zulu (1964)
زولو یکی از فیلم هایی است که مایکل کین به آن افتخار می کند و در آن، وی نقش سرباز شجاع اما مغرور و خودبرتربین انگلیسی، ستوان گونویل برومهد را بازی می کند که وظیفه اش جلوگیری از شورش قبیله زولو در آفریقای جنوبی استعماری است. این وقایع به ماجرایی ختم می شود که اکنون به عنوان نبرد دریفت رورک شناخته می شود.
این داستان کمی شبیه داستان ۳۰۰ اسپارتی است که از ترموپیل در برابر یک نیروی مهاجم بزرگ ایرانی دفاع کردند .در اینجا ۱۵۰ سرباز انگلیسی (که تعدادی از آن ها زخمی شده اند) مجبور به دفاع از خود در برابر نیروی بزرگ ۴,۰۰۰ نفری قبیله زولو می شوند. بنابراین بهترین لحظات فیلم از سکانس های نبرد و مبارزه اش به دست می آیند و نکته جالب تر در مورد این نبرد خاص این است که هیچ بازنده ای وجود ندارد. ۴۰۰ زولو و ۱۷ افسر انگلیسی کشته شدند و در نهایت هر دو طرف با آتش بس موافقت کردند.
۴- Chocolat (1988)
شکلات که از طریق یک سری فلش بک ها روایت می شود، داستان یک زن فرانسوی به نام فرانس دالنز را روایت می کند، در حالی که وی روزهای ابتدایی زندگی اش در کامرونِ تحت اشغال فرانسه را به یاد می آورد. در طول سال های کودکی، او دوستی محکمی با خدمتکار خانه، ایمی، برقرار می کند. بنابراین فیلم از دیالوگ های بین این دو برای بحث درباره خوبی ها و بدی های استعمار استفاده می کند. به زودی همه چیز پیچیده می شود، وقتی که مادر فرانس به مرد فروتن آفریقایی علاقه پیدا می کند.
از آنجا که پدر فرانس یک مدیر استعمارگر بدجنس و متعصب است و هر لحظه این خطر وجود دارد که متوجه حس دختر و همسرش به خدمتکار خوش قلب خانواده شود، در سراسر فیلم احساس تنش وجود دارد. در نهایت، مادر فرانس تبدیل به یک شرور داستان می شود، چرا که پس از اینکه ایمی درخواست های ضمنی او را به دلیل ترس از توهین به کارفرمای خود رد می کند، ناگهان در صدد انتقام از مرد آفریقایی بر می آید.
۳- Ceddo (1977)
فیلم هایی با مضامین مذهبی همیشه تفکر برانگیز هستند و شدو نیز از این قاعده مستثنی نیست. فرانسوی ها در سنگال پست های کنترلی ایجاد کردند و در عین حال، مبلغان مذهبی نیز به این منطقه ورود می کنند و اکثریت مردم را به مسلمان تبدیل کردند. با این حال، گروهی به نام شدو در برابر تلقین تفکرات مذهبی مسیحیان فرانسوی مقاومت می کند و بر حفظ ارزش های سنتی و پرستش خدایان آفریقایی اصرار دارد.
حتی در شرایطی که مبلغان صلح را موعظه می کنند، جنگی بین مسلمانان و غیرمسلمانان محلی در می گیرد و هر گروه قصد دارد سلطه خود را در منطقه اعلام کند. به طور کلی صحنه های نبرد بی پایان چیزی است که شدو را به جایگاه فیلمی که باید دید می رساند اما دیالوگ ها هم هوشمندانه هستند و فیلم اغلب به این نکته اشاره می کند که معنویت به مراتب بهتر از دین است.
۲- The Lion Has Seven Heads (1970)
شیر هفت سر دارد از ماجراجویی های چه گورا در آفریقا الهام می گیرد. این انقلابی علاوه بر ایفای نقشی مهم در انقلاب کوبا، تلاش کرد تا منطقه کنگو را از امپریالیسم آزاد کند و در این فیلم شخصیتی دیده می شود که از او الگو گرفته شده است. در اینجا، قهرمان با بیماری و چالش های بوروکراتیکی که چه گوارا با آن ها مواجه بود، روبرو نمی شود. در عوض، او مخالف یک واعظ متعصب است که او را ضد مسیح می داند. عنوان فیلم اشاره ای است به یک جانور هفت سر که در کتاب مکاشفه در مورد آن صحبت شده است.
این فیلم بازیگران زیادی از بومیان را به عنوان سیاهی لشکر به کار می گیرد، از این رو بسیار واقعی به نظر می رسد. علاوه بر این، فیلمبرداری آن با توجه به پوشش گیاهی و طراحی معماری منحصر به فرد آن زمان که به طور منظم به نمایش گذاشته می شود، الهام بخش و تاثیرگذار است. زوایای دوربین هم چیزی است که باید آن را ببینید و در اکثر صحنه ها، همیشه به نظر می رسد که شخصیت ها مستقیماً با بیننده صحبت می کنند.
۱- Wah-Wah (2005)
کشور کوچک سوازیلند درست در وسط آفریقای جنوبی واقع شده است و با وجود اینکه این کشور تا اوایل دهه ۹۰ به استقلال کامل دست نیافته بود، اما آفریقای جنوبی در اوایل سال ۱۹۶۸ استقلال خود را بدست آورد. چنین روند پیچیده سیاسی در کمدی – درام واه – واه بررسی می شود، جایی که رالف، مرد جوان سفیدپوستی که در سوازیلند بزرگ شده است، شاهد از هم پاشیدگی خانواده اش به دلیل پایان حکومت استعماری است.
در حالی که پیشرفت های جدید شادی زیادی را برای مردم محلی به ارمغان می آورد، رالف به شدت در رنج است. پدرش الکلی می شود و افرادی که دوستان خانوادگی محسوب می شوند، ناگهان آن ها را ترک می کنند. و بعد از اتمام فیلم، چیزهای بیشتری وجود دارد که مخاطبان می توانند از آن لذت ببرند. ریچارد ای.گرانت، کارگردان فیلم، کتابی (The Wah-Wah Diaries) نوشت که در آن به فرآیند آشفته ساخت این فیلم می پردازد. در برهه ای از این دوران، گرانت حتی مجبور به ملاقات با پادشاه سوازیلند و عذرخواهی به خاطر استفاده از ترانه های محلی محلی بدون تایید او شد.
- 13
- 2