پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۳:۳۱ - ۲۵ مهر ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۷۱۵۵۷
فیلم و سینمای جهان

چرا آلفرد هیچکاک و والت دیزنی از یکدیگر متنفر بودند؟

آلفرد هیچکاک و والت دیزنی,دلیل تنفر آلفرد هیچکاک و والت دیزنی

دیجی کالا | هالیوود بدون هنرمندانی همچون آلفرد هیچکاک و والت دیزنی احتمالا به مسیر کاملا متفاوتی می‌رفت. هیچکاک «استاد تعلیق» بود، نابغه‌ای که بی‌وقفه داستان‌ها و کتاب‌های ترسناک و جنایی را به آثار سینمایی ماندگار تبدیل می‌کرد. او با خلاقیت‌های خود، چند ژانر سینمایی را به معنای واقعی کلمه ارتقا داد، از «مستأجر: داستان لندن مه‌آلود» (۱۹۲۷) که مسیر را برای تریلرهای مدرن‌تر هموار کرد تا «شمال از شمال غربی» که به منبع الهام آثار جاسوسیِ جیمز باندی تبدیل شد و «روانی» که یک کلاس درس برای فیلمسازی در ژانر ترسناک است. در سوی مقابل، والت دیزنی، انیماتور بلندپرواز و تهیه‌کننده‌ای بود که مدیوم کارتون و انیمیشن را متحول کرد؛ او همچنین خالق ایده‌ی پارک‌های تفریحی بود که آثار تولیدی دیزنی را به محبوبیت بالاتری رساند.

با دستاوردهای شگفت‌انگیز این دو هنرمند و از آنجایی که در حوزه‌ی متفاوتی فعالیت داشتند، اینکه با یکدیگر دچار مشکل شدند شاید کمی عجیب به نظر برسد اما فراموش نکنید که بزرگان هالیوود از گذشته تاکنون، در مهمانی‌های خصوصی، فستیوال‌های سینمایی و در مراسم اهدای جوایز، با یکدیگر تعامل داشته‌اند که این ملاقات‌ها گاهی به دوستی و گاهی هم به دشمنی تبدیل می‌شود. هیچکاک در دورانی که به محبوبیت رسید، استودیوهای مختلف تلاش می‌کردند تا با او همکاری داشته باشند و عجیب نبود که استودیوی دیزنی هم به سراغ او برود اما این اتفاق هرگز رخ نداد، زیرا والت دیزنی از هیچکاک خوشش نمی‌آمد. در حقیقت دیزنی آن‌قدر از هیچکاک نفرت داشت که اجازه نداد تا او یکی از پروژه‌هایش، یعنی فیلم «مرد کور» (The Blind Man) را بسازد!

فیلم «مرد کور» می‌توانست به یک شاهکار هیچکاکی دیگر تبدیل شود

آلفرد هیچکاک و والت دیزنی,دلیل تنفر آلفرد هیچکاک و والت دیزنی

پس از موفقیت حیرت‌انگیز «روانی» -که به یکی از فیلم‌های پرفروش هیچکاک تبدیل شد- او می‌دانست که باید فیلم بهتری بسازد و در واقع خودش را به چالش بکشد. او با فیلم‌نامه‌نویس سرشناس، ارنست لمان -که «شمال از شمال غربی» را هم نوشته بود- همکاری کرد تا ایده‌ای خلق کنند که به حوزه‌ی پزشکی هم مربوط است. او اینجا هم می‌خواست قصه‌اش را حول محور شخصیتی منحصربه‌فرد بنا کند تا فیلمی خلاقانه‌ بسازد و امضاهای رایج ژانر را هم به شکلی متفاوت عرضه کند.

«مرد کور» قرار بود داستان یک پیانیست نابینای مشهور به نام لری کیتینگ را روایت کند که تحت عمل جراحی چشم قرار می‌گیرد، یک عمل پیشگامانه که به تازگی و با پیشرفت علم پزشکی میسر شده است. با تشکر از این عمل جراحی، لری بینایی خود را به دست می‌آورد و حالا زندگی خوبی دارد، می‌تواند فیلم تماشا کند و حتی همسرش را بهتر ببیند. اما از یاد نبرید که این یک فیلم هیچکاکی است، بنابراین باید منتظر پیچش‌های داستانی غیرمنتظره باشید. لری، هرازگاهی تصویری را می‌بیند که آن را درک نمی‌کند و رفته‌رفته متوجه می‌شود که اهداکننده‌ی چشم به قتل رسیده و از قضا، تصویر قاتل روی شبکیه‌ی چشم او حک شده است!

اگر در چنین موقعیت پیچیده‌ای قرار بگیرید چه می‌کنید؟ در دستان یک فیلمساز و فیلمنامه‌نویس دیگر، شاید این ایده‌ی اولیه به یک فیلم معمولی تبدیل می‌شد یا لری نزد پلیس می‌رفت و منتظر می‌ماند تا آن‌ها این پرونده‌ی قتل را پیگیری کنند. اما برای هیچکاک، این شخصیت قرار بود به یک کارآگاه خصوصی از جنس فیلم نوآر تبدیل شود، کسی که می‌داند قاتل آن بیرون در حال پرسه زدن است، پس خودش وارد عمل می‌شود تا او را متوقف و عدالت را اجرا کند و جلوی قتل‌های بعدی را بگیرد. نتیجه، یک تعقیب‌وگریز و یک بازی موش و گربه‌ی هیجان‌انگیز بود که در نهایت به تقابل قاتل و لری ختم می‌شود.

این پروژه پتانسیلش را داشت که به یکی از بهترین فیلم‌های آلفرد هیچکاک تبدیل شود؛ یک اثر پیچیده با ایده‌هایی که هیچکس حتی به ذهنش هم نمی‌رسید. هیچکاک می‌توانست حتی ایده‌های مضحک و اغراق‌آمیز را هم به فیلم‌هایی درخشان تبدیل کند و اگر فرصت پیدا می‌کرد تا این فیلم را بسازد، بی‌تردید مورد توجه قرار می‌گرفت. اما چرا این ایده به نتیجه نرسید؟ چه چیزی باعث شد که «مرد کور» ساخته نشود؟ متاسفانه والت دیزنی! آن‌هم به دلایلی که شاید هر سینمادوستی را در نگاه اول متعجب کند.

آلفرد هیچکاک می‌خواست «مرد کور» را در دیزنی‌لند فیلمبرداری کند

آلفرد هیچکاک و والت دیزنی,دلیل تنفر آلفرد هیچکاک و والت دیزنی

همان‌طور که در کتاب «زندگی و زمان آلفرد هیچکاک» نوشته‌ی جان راسل تیلور اشاره شده است، این فیلمساز می‌خواست بخش عمده‌ای از فیلم در یک پارک تفریحی اتفاق بیفتد و با توجه به وسعت دیزنی‌لند، یک لوکیشن ایده‌آل برای فیلمبرداری بود. آن روزها، پنج سال از افتتاح این پارک می‌گذشت و به شدت شلوغ و محبوب بود. اینکه هیچکاک «مرد کور» را آنجا بسازد، می‌توانست یک تبلیغ مجانی برای دیزنی‌لند باشد و آن را بیشتر در کانون توجه قرار دهد، بنابراین تیم سازنده تصور نمی‌کرد که با مشکلی روبه‌رو شود. هیچکاک و تهیه‌کنندگان فکر می‌کردند که تنها کافی است با خالق میکی ماوس تماس بگیرند تا چراغ سبز دریافت کنند اما کاملا اشتباه می‌کردند.

این خبر خیلی زود به گوش رسانه‌ها رسید و وقتی در روزنامه‌ها منتشر شد، والت دیزنی سردرگم و حتی عصبی شد. او سریعا یک بیانیه منتشر کرد و گفت که تا وقتی که او رئیس دیزنی است، هرگز اجازه نخواهد داد تا خالق «فیلم نفرت‌انگیز روانی» پایش را به دیزنی‌لند بگذارد! رفتارهای والت دیزنی سوال‌برانگیز بود اما از دیدگاهش نسبت به هالیوود سرچشمه می‌گرفت، او از اینکه هالیوود حاضر است برای درآمدزایی آثار خشونت‌آمیز و خونین بسازد رضایت نداشت و در واقع با این بیانیه، می‌خواست بگوید که با ساخت چنین فیلم‌هایی مخالف است.

تاریخچه‌‌ی فیلم‌های گمشده؛ از کارهای هیچکاک تا جان وین

آلفرد هیچکاک و والت دیزنی,دلیل تنفر آلفرد هیچکاک و والت دیزنی

بدیهی است که هیچکاک از چنین واکنش غیرمنتظره‌ای خشمگین بود و دیگر حاضر نشد با والت دیزنی صحبت کند. پس از این اتفاق، ارنست لمان تلاش کرد تا فیلمنامه را تغییر دهد و لوکیشن‌های متفاوتی را به جای یک پارک تفریحی به آن اضافه کند اما به دلایل مختلف این تغییرات ناکارآمد به نظر می‌رسیدند و به آن چیزی که هیچکاک و لمان در ابتدا در ذهن داشتند بی‌شباهت بودند. شرایط زمانی پیچیده شد که، بازیگر نقش اصلی، جیمز استوارت هم تصمیم گرفت را در این فیلم بازی نکند. با عقب کشیدن استوارت، لمان هم تسلیم شد و از پروژه کنار کشید زیرا ادعا کرد که نمی‌تواند مشکلات و ضعف‌های فیلمنامه را برطرف کند. هیچکاک که از رفتارهای لمان هم عصبانی شد، گفت که دیگر هرگز تا پایان عمر با این فیلمنامه‌نویس همکاری نخواهد داشت.

شما هنوز می‌توانید یک نسخه‌ی صوتی از «مرد کور» را بشنوید

شاید والت دیزنی مقصر اصلی به نظر برسد اما اگر به پیشینه‌ و به فیلم‌ها و انیمیشن‌های دیزنی نگاه بیندازیم، حرفایش کاملا منطقی به نظر می‌رسند. والت دیزنی هنرمند خلاقی بود که همیشه پدرانه رفت می‌کرد، او قصد داشت آثاری تولید کند که برای همه‌ی اعضای خانواده مناسب باشد و می‌خواست برند دیزنی هم برای همین خانواده‌محور بودنش شناخته شود. بنابراین، اینکه یک فیلم تریلر جدی و سیاه در دیزنی‌لند ساخته شود را توهین به آرمان‌ها و عقاید خود می‌دانست. غم‌انگیز است که او یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ را دوست نداشت اما با گذر یک قرن، شرکت دیزنی هنوز هم به اصولی که او بنا گذاشت، پایبند است. دیزنی فارغ از جنجال‌ها و انتقاداتی که به آن می‌شود، همچنان مشهورترین استودیویی است که آثار خانوادگی تولید می‌کند و اصلا با همین رویکرد بود که به یک امپراتوری بزرگ تبدیل شد.

طرفداران هیچکاک و عاشقان سینمای نوآر و کلاسیک شاید نتوانند والت دیزنی را ببخشند، زیرا آن‌ها را از تولید چیزی که می‌توانست یکی از بلندپروازانه‌ترین آثار هیچکاک باشد محروم کرد اما اگر در مورد «مرد کور» کنجکاو هستید، یک نسخه‌ی صوتی از آن وجود دارد که سال ۲۰۱۵ توسط بی‌بی‌سی و بر اساس فیلمنامه‌ی اصلی هیچکاک تولید شد. فیلمنامه را مارک گیتیس تکمیل کرد که او را با سریال «شرلوک» می‌شناسید و راوی قصه هم هیو لوری -همان دکتر هاوس خودمان- است. این نسخه‌ی صوتی ایده‌آل نیست اما یک دیدگاه کلی به شما می‌دهد که فیلم هیچکاک چگونه می‌توانست باشد.

  • 10
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش