به گزارش بانی فیلم به نقل از کولایدر، فیلم «سرنوشت خشمگین ها» دارد در سراسر دنیا رکوردهای باکس آفیسی را می شکند. نیل مورتیز تهیه کننده این فیلم است و تحت بنر کمپانی تهیه اش اوریجینال فیلم، او در تک تک فیلم های مجموعه «سریع و خشمگین» از ابتدا تا امروز حضور داشته است. او یکی از اجزای اصلی فیلم ها و کسی است که کمک کرده فیلمی کوچک در مورد چند نفر که ماشین می دزدند، به یکی از بزرگترین فرنچایزهای هالیوود تبدیل شود.
در این مصاحبه، موریتز در مورد اینکه نخستین بار کی فهمید «سریع و خشمگین» می تواند انقدر بزرگ باشد، تنوع بازیگران، همکاری با کارگردان ها، فیلمبرداری سریع و نقش وین دیزل صحبت می کند.
***
قبل از اینکه در مورد «سرنوشت خشمگین ها» صحبت کنیم، بیایید به عقب برگردیم. نخستین بار کی متوجه شدید این فرنچایز می تواند به چیزی که الان هست تبدیل شود؟
به نظرم اولین باری که فهمیدم این فیلم می تواند چیزی بیشتر از یک فرهنگ کوچک خیابانی و یک فیلم کوچک ماشینی باشد، بعد از اولین نمایش آزمایشی فیلم در سال ۲۰۰۱ بود که آمدم بیرون و دیدم بچه ها دارند در ماشین های شان دیوانه میشوند و دور هم جمع شده اند و با هم صحبت میکنند. همان موقع بود که فهمیدیم چیزی بیشتر از یک فیلم معمولی داریم. اما به نظرم تا بعد از «توکیو دریفت» نفهمیدیم چیزی است که می تواند تا این حد دوام داشته باشد. حضور کوتاه وین دیزل در آخر فیلم چهار ما را به یک درجه دیگر برد و بعد پنج را ساختیم که یک فیلم سرقت بین المللی بزرگ بود و بعد فهمیدیم چیزی داریم که احتمالا می تواند ادامه داشته باشد.
«سریع پنج» یک قدم بزرگ به سمت جلو بود. نخستین نمایش آزمایشی فیلم و واکنشی که مخاطبان در مقایسه با دیگر فیلم ها نسبت به آن داشتند را به یاد دارید؟
جالب است، به نظرم از آن موقع تا به حال تمام فیلم هایی که نمایش آزمایشی داشتیم خیلی امتیاز بالایی گرفتند و از نظر اعداد در حدود ۱۰% یکدیگر بودند. اما به نظرم وقتی در نمایش های آزمایشی از مردم میپرسید که از چه چیزی بیشتر از همه خوشتان آمد، به سکانس های خاصی اشاره می کنند، حالا چه «سریع پنج» باشد و صحنه گاوصندوقی که در شهر کشیده می شود یا فیلم ششم که تانک ماشین ها را له میکند یا فیلم هفتم که از ساختمان به ساختمان می پرند یا حالا فیلم هشتم که مردم نمی توانند دست از صحبت کردن در مورد سکانس نیویورک یا نبرد جیسون استاتهام در هواپیما بردارند. به نظرم این چیزی است که مردم در گروههای بحث مان در موردش صحبت می کنند چون تا حدود زیادی امتیازهای مان یکی بودهاند. تا حدی خوش شانس بودهایم که در این فیلم مردم شخصیت ها را خیلی دوست دارند، بنابراین در نهایت این چیزی است که امتیاز را مشخص میکند.
گوناگونی بازیگران یکی از نکات اصلی فرنچایز «سریع و خشمگین» است. آدم فکر می کند خیلی از استودیوها ممکن است به شما نگاه کنند و بگویند ما باید این را کپی کنیم، اما این کار را نمیکنند. چرا؟
به نظرم خیلی خیلی بارها این کار را امتحان کرده اند. «جنون سرعت» امتحانش کرد. به نظرم خیلی فیلمها این کار را می کنند، اما مخاطبان به اندازه ای باهوش هستند که درک کنند وقتی چیزی ارگانیک باشد و حس واقعی داشته باشد، از آن خوششان میآید. اما وقتی حس کنند که استودیو فقط دارد می گوید می خواهیم یک سیاهپوست را کنار یک لاتین تبار و یک دختر اسپانیایی بگذاریم… به نظرم این را به وضوح میبینند و به همین دلیل از آن خوششان نمی آید. به نظرم باید یک پروژه ارگانیک باشد و باید با پروژه جور در بیاید.
شما تعدادی کارگردان مختلف در این فرنچایز داشته اید. می توانید در مورد همکاری کردن با همه شان صحبت کنید و اینکه آن ها چطور متفاوت یا یکسان هستند؟
ما با راب کوهن، جان سینگلتون، جاستین لین، جیمز وان و اف. گَری گرِی کار کرده ایم و کاری که به همه شان میگوییم بکنند این است که فیلم را حقیقتا مال خودشان بکنند و سبک خودشان را روی آن قرار بدهند و وقتی که خارج از محدوده فیلمهای «سریع و خشمگین» می رود، اجازه بدهند ما کمک شان کنیم. کاربرد ما این است، به عنوان یک نوع محافظ برای این پروسه. من می خواهم تک تک کارگردان ها تا جایی که می توانند جلو بروند و فیلم خودشان را بسازند و هویت و سبک و موزیک خودشان را داشته باشند و واقعا حس خودشان را به فیلم بدهند. به همین دلیل است که بعضی مواقع به آن ها می گوییم راستش را بخواهید به نظرمان این قسمتی نیست که بخشی از یک فیلم «سریع و خشمگین» باشد و خوشبختانه رابطه بسیار بسیار مشترکی هم داشته ایم. من هنوز با تمام آن ها دوست های خوب باقی مانده ام. در حقیقت، همین الان دارم با جاستین پایلوت سریال تلویزیونی «S.W.A.T.» را فیلمبرداری می کنم، یک سریال دیگر با جاستین وان می سازم و درباره خیلی چیزهای مختلف با گری گری صحبت کرده ام. بنابراین به نظرم ما مشوق یک پروسه همکاری مشترک هستیم و واقعا می خواهیم آن ها استمپ خاص خودشان را رویش بگذارند.
مشخصا شما با «خشمگین ۷» کاری غیرممکن کردید و فیلمی عالی ساختید که در عین حال به پل واکر هم احترام می گذارد. پایان اصلی فیلم قرار بود دنیای «سریع و خشمگین» را کمی بیشتر باز کند و مسلما چیزی که روی پرده به نمایش درآمد با پایان اصلی متفاوت بود. می توانید در مورد آن پایان اصلی فیلم صحبت کنید؟
راستش را بگویم یادم نمی آید پایان اصلی چطور بود، باید بروم نگاه کنم. اما متاسفانه درگذشت پل به ما بهترین پایانی را داد که هر فیلم «سریع و خشمگین» می توانست داشته باشد، چون به او به عنوان یک همکار حقیقی و مهم تر از همه به عنوان یک دوست برای همه ما احترام گذاشت. بعد از حادثه آنقدر همهمان ناراحت بودیم که نمی خواستیم فیلم را تمام کنیم و فقط وقتی کریس مورگان ایده جاده در پایان فیلم و جدا کردن راه شخصیت ها را داد حس کردیم میتوانیم فیلم را تمام کنیم. تا آنجا می گفتیم نمی خواهم تمامش کنیم. حقیقتا او داشت به ما لبخند میزد و او بود که به ما اجازه داد فیلم را تمام کنیم و آن اثر از نظر خلاقانه و بازرگانی موفق باشد. خیلی متعهد بودیم که به او و میراثش ادای احترام کنیم، و اگر همان هم پایان فرنچایز «سریع و خشمگین» می بود، من باهاش مشکلی نداشتم.
طی چند سال گذشته به نظر می رسد فیلم ها هر سال دارند بیرون میآیند. چقدر زود بعد از پایان فیلم قبلی کار روی فیلم بعدی را آغاز می کنید؟
کسانی درگیر پروژه هستند که دوست دارند وقتی ما داریم هر فیلم را می سازیم، به جلو فکر کنند. اما شخصا، من آن کسی هستم که می گویم بگذارید این یکی را عالی بسازیم و بعد به مرحله بعد فکر می کنیم. در کل ایده هایی برای فیلم های بعدی داریم. می دانم فیلم را در سینماکان دیدید، ما حقیقتا آن را دو روز پیش از سینماکان تمام کردیم. تا دقیقه آخر داشتیم کار می کردیم. فیلمبرداری حتی تا یک سال پیش شروع هم نشده بود.
بعد از «خشمگین ۷» وین دیزل درباره ساختن سه فیلم دیگر و به پایان بردن فرنچایز بعد از شماره ۱۰ صحبت کرد. آیا هنوز برنامه همین است و با چه سرعتی می خواهید آماده ساختن فیلم نهم بشوید؟
برنامه ما این است که با نهایت سرعت و با این ایده پیش برویم که باید داستانی عالی داشته باشیم و آماده باشیم. و راستش چند موضوع بزرگ و چیزهایی که درباره اش صحبت می کنیم داریم، فقط از نظر اینکه دقیقا می خواهیم به کدام سمت برویم تصمیم نهایی را نگرفته ایم. نقطه پایان فرنچایز را تا حدی داریم، اما هنوز نقاط میانی آن را نداریم.
پس بنابراین برنامه این است که دو فیلم دیگر بسازید؟
بله، برنامه این است که دو فیلم دیگر بسازیم.
به این اشاره کردید که نقطه پایان فیلم دهم را می دانید. بنابراین این پایان چیزی بود که کریس مورگان درست کرد، یا وین دیزل، یا همه تان در یک اتاق جمع شدید و گفتید این جایی است که می خواهیم داستان را تمام کنیم؟
همه مان مغزهای مان را گذاشتیم کنار هم و به چیزی رسیدیم که فکر می کنیم خیلی خاص است.
تا به حال به فیلمبرداری پشت سر هم دو فیلم بعدی فکر کرده اید؟ یا ساختن یکی کافی است؟
این کار را در نظر گرفته ایم، اما خودتان دیده اید که چقدر کار برای ساختن این فیلم ها انجام می شود. معنی این کار یعنی باید دو فیلمنامه تمام شده داشته باشیم، که تمام کردن یک فیلمنامه سر وقت خودش به اندازه کافی سخت هست. علاوه بر این به این معنی خواهد بود که باید ۱۶۰ روز پشت سر هم فیلمبرداری کنیم و این خیلی زیاد است. فکر نمی کنم بتوانیم این کار را بکنیم.
شما همیشه دیوانه وارترین صحنهها را داشته اید. همیشه بهتر کردن کاری که قبلا کرده بودید چقدر چالش برانگیز است و سخت ترین طراحی صحنه های این فیلم جدید کدام ها بودند؟
به نظرم سر هم کردن صحنه کوبا از همه سختتر بود چون منطقه ناشناخته بود و هیچ استودیوی فیلم بزرگی قبلا آنجا در حدود ۵۰ سال گذشته فیلمبرداری نکرده بود و هیچ زیرساختی وجود نداشت و برای همه اتاق هتل نبود. عملا همه چیز را از فلوریدا تا کوبا کشاندیم، از کاغذ توالت گرفته تا دوربین ها. هرچیزی که لازم داشتیم را با خودمان بردیم. اما ارزش تمام سختی هایش را داشت. به نظرم کاملا نشان دهنده یک فیلم «سریع و خشمگین» است، از نظر فرهنگ و چندملیتی بودن و موسیقی و ماشین ها.
فکر می کنید گری برای کارگردانی فیلمهای نهم و دهم برمی گردد یا دنبال کارگردان های دیگر برای هر فیلم یا شاید هم هر دو فیلم هستید؟
تجربه فوقالعاده ای با گری داشتیم و اگر او بخواهد برگردد خیلی خوشحال می شویم که درباره اش صحبت کنیم. اما هنوز اصلا صحبت نکرده ایم. تازه فیلم را تمام کردیم.
وین رابطهای شخصی با این شخصیت و فرنچایز دارد. تا چه حد با او کار می کنید تا داستان را از آب دربیاورید و چقدر او در تک تک جنبه های فرنچایز دست دارد؟
یک تجربه همکاری مشترک کامل بین همه مان وجود دارد و او شخصیت ها را بهتر از همه می شناسد. همه مان بسیار نزدیک با هم کار می کنیم، از همان مراحل پیش از تهیه تا پایان فیلم.
با چند فیلم اخیر کاملا نشان داده اید که این ها پروژه های بزرگی هستند که می توان خوب تحویل شان داد. آیا رابطه تان با یونیورسال اصلا طی چند فیلم اخیر تغییر کرده است؟ آیا تک تک حرکات تان را نگاه می کنند یا به شما اطمینان می کنند و می گویند این ها را با انقدر بودجه ساخته ایم. می دانیم چه کار میکنیم. به ما اطمینان کنید؟
آنها شرکای فوق العاده ای بوده اند و آن هم نه فقط طی مراحل ساخت فیلم، بلکه در بازاریابی فیلم. راستش هرگز حس «مقابل آن ها» بودن نمیکنم، فقط حس می کنم همه مان یک تیم هستیم که با هم کار می کنیم. اما آن ها بسیار به ما اطمینان دارند و خوشبختانه طی تمام هشت فیلم من تنها کسی هستم که در همه شان نقش داشته است. آن ها خیلی به من اعتماد کردند و وقتی قضیه برعکس می شود، من هم خیلی خیلی به آن ها اعتماد دارم.
- 16
- 5