دوشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۳
۱۴:۰۱ - ۲۸ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۷۳۰۹
فیلم و سینمای جهان

واکاوی تئوآنگلوپلوس و سینمایش

کارگردانی که در زمان گم شد

فیلم ابدیت و یک روز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

تئو آنگلو پلوس فیلمساز شهیر یونانی از معدود کارگردانانی است که جهان سینما را تغییر داده است. وی در کنار بزرگانی چون آندری تارکوفسکی، استنلی کوبریک ، الکساندر ساکاروف و ... چهره‌ای مبتکرانه از سینما را به مخاطب ارائه کرده که تماشای آن فقط سرگرمی و کاتارسیس (پالایش روح ، نظریه ارسطو) نیست و محتوا و فرم ارائه شده توسط این فیلمساز معنای عمیقی از فلسفه دوست داشتن ، جدایی و جنگ حاصل می کند . برای اینکه با روحیات و آرمان فیلم‌سازی آنگلو پلوس بیشتر آشنا شوید در بررسی آثار وی به نکته های حاصل شده از هریک خواهم پرداخت.

 

بازیگران سیار و آنتی‌سمبولسیم

آنگلو پلوس برداشت آزادی از جنگ دارد ، این برداشت صلح طلبانه و زمانبندی شده است . همین دو عنصر کافی است تا نمود عینی زندگی در محتوای این اثر که سردرگمی تعدادی بازیگر در بلبشوی سیاسی یونان را نشان می دهد به خوبی حلول کند . داستان این اثر مخاطب را به چند موضوع انسانی در ابعاد مختلف ارجاع می‌دهد . اول اینکه رابطه‌هایی که میان این بازیگران تشکیل می شود شکل شگفت‌انگیزی در داستان به خود می گیرند و این رابطه هرکدام نقاط ضعف و قدرت خاص خود را دارند و مهم‌ترین بُعدشان اخلاقی بودن یا نبودن آن‌هاست .

 

دوم داستان در برشی از زمان ، نه به لحاظ تاریخی بلکه به لحاظ زمانی ، روایت می شود که نمادگرایی و سمبولیسم زدگی ، باعث شده است هنر این بازیگران در برابر سیاست های غیر عقلانی به پا خیزد و از این عنصر به عنوان ابزاری برای بیان درون داستانی (قوه محرک فیلمنامه) و برون داستانی (حق طلبی در برابر ظلم حاصله) استفاده کنند .

 

سوم اینکه دوربین آنگلو پلوس نه تنها در این اثر بلکه در تمامی آثارش همان‌طور که بر شخصیت‌هایش تاکید نمی کند به اندازه راویانه عملکرده است . مخاطب شخصیت‌ها را هم عینی و هم ذهنی قصه گو برداشت می کند و این شاخصه خود نوآوری غیرمحسوسی است که مولف در ساخت آثار سینمایی از خود بروز داده است . بازیگران سیار دارای شاخصه های روانی و عاطفی مشخصی از آنگلو پلوس است که به دلیل هم معنا بودن در تمامی آثار وی در ادامه به آن اشاره خواهم کرد .

 

ابدیت و یک روز ، گفت و گویی بر سر تنهایی

«ابدیت و یک روز» آنگلوپلوس را می توان دیده‌شده‌ترین اثر او نامید . فیلمی که با موسیقی النی کاریندور ، آهنگساز مورد علاقه این فیلمساز که به همین دلیل در بسیاری از آثارش از اسم او به عنوان معشوقه شخصیت ها استفاده کرده ، به آنچه انگلو پلوس از مرگ و زندگی برداشت کرده نزدیک شده است . مردی که روزهای پایانی زندگی خود را سپری می کند با پسر بچه ای خیابانی آشنا می شود گفت و گویی سرشار از معنا گرایی و فلسفه با وی دارد ، مدام خاطرات خود را به صورت زنده و امروزی در برابر چشمان خود تداعی می کند ، همه چیز را فراموش شده می بیند و .... . این ابژه از سینما نه مستقل است و نه عجیب و غریب.

 

تنها به دلیل دغدغه محور بودن سوژه که در واقع هر شخصی در زندگی یک بار با آن روبه رو شده ، از اصالت و جذابیت خاصی برخوردار است . در این اثر عشق به نحوی تعریف می شود و زیر سوال می‌رود که تنهایی شخصیت داستان مشخص نباشد اما آنچه از ابتدایی‌ترین پلان های فیلم مشخص می‌شود تنهایی شخصیت است و این تضاد موجود در محتوای اثر مقیاس درستی از تعادل و به هم ریختگی شخصیت را که هم در فرم (ساختار ارائه آن) و هم در محتوا وجود دارد، است . آنجلوپلوس اساسا شخصیت های پیر و غم زده ای در سینمایش دارد اما این پیری حاصل سال ها جوانی و انباشت تجربه از زندگی است که به این آسانی ها به دست نمی آید از همین رو در این اثر شخصیت داستان، سکوت را در بسیاری از موقعیت‌ها به جای هر توضیحِ توجیه کننده‌ای ترجیح می‌دهد.

 

نماد انگاری آنگلو پلوس مانند : استفاده از دوچرخه سوارانی که روپوش زرد دارند ، استفاده از اتوبوس در شب برای جا به جایی شهری ، سکوتی که همراه با صدای خش داری مانند پارازیت رادیو است و ... نه تنها در این اثر بلکه در بیشتر آثار این کارگردان دیده می شود و به امضای وی تبدیل شده است .

 

دشت گریان، شاهکار مشترک النی و آنگلو

به جرات می‌گویم دشت گریان همه دارایی سینمای یونان است . آنگلوپلوس در این اثر همه زیبایی سینما را به نمایش گذاشته است . از انتخاب لوکیشن هایی که همانند یک تابلوی نقاشی از دهکده ای در نزدیکی رودخانه که هرازگاهی احتمال بالا آمدن آب و غرق شدن آن وجود دارد تا استفاده از همه قدرت موسیقیایی النی کاریندور برای ساخت موسیقی متن این فیلم خبر از آن می‌دهد که فیلمساز به آنچه مخاطب قرار است احساس کند احترام گذاشته . داستان در مورد پسر و دختر دلباخته ای است که دختر به رغم میلش با پیرمرد متمولی ازدواج کرده . در این بین آشنایی با پسری که به خوبی آکاردئون می نوازد و قصد پیشرفت در این عرصه را دارد همه آرمان ها را به هم زده است .

 

نکته مهمی که این فیلم را از دیگر آثار آنگلو پلوس متمایز کرده و نمادهای مختص خود را ساخته ، همپوشانی احساس و منطق در اثر است . به معنای آنکه داستان از جمیع جهات علیه خواسته این دو حرکت می‌کند . از مردمان دهکده تا وضعیت سیاسی و جنگی که اتفاق می افتد . نکته مهم فیلم در استفاده از میزانسن معنا گرا خلاصه می شود . در پلانی می بینیم که تعدادی گوسفند از درخت مقابل خانه قدیمی دخترآویزان هستند و این نما علاوه بر اینکه نشان دهنده کشتار در جنگ است، ویرانی زندگی در آن دهکده را به خوبی به تصویر کشیده است . بالا آمدن آب و استفاده از قایق برای رسیدن به مقصد .

 

معنای ابژه این است که تمامی سد های اخلاقی و مرزی در آن کشور شکسته شده و علاوه بر آن طبیعت نیز علیه آدم های آن سرزمین برخاسته اما به اندازه مولف هنرمندانه این قضیه را نشان داده که ذره‌ای احساس نا امیدی در مخاطب به وجود نمی‌آید . این روی آب زیستن و تحرک ، هم به لحاظ جمعی در داستان اتفاق می افتد و هم به لحاظ انفرادی و هرگاه جمعی به سوی جمع دیگر حرکت می کنند داستان علیه رسیدن این دو دلباخته به یکدیگر پیش می رود و هرگاه انفرادی حرکت می‌کنند آن دو در شرایط متفاوت با یکدیگر روبه رو خواهند شد .

 

درواقع این اثر پر از رمز و راز است که قطعا با یک بار تماشای آن نمی شود همه رشته های خیال آنگلو پلوس و النی کاریندور را واکاوی کرد اما همین بس که احساس مثبت و عشق به زیستن به وسیله سینما از سوی مولف به مخاطب القا خواهد شد . این فیلم اولین اثر از سه گانه‌آنگلو پلوس است که به دلیل مرگ وی ناتمام ماند و در لابه لای زمان محو شد .

 

غبار زمان و مرگ تدریجی رویا

آنگلو پلوس در این اثر با ویلیام دافوئه همکاری کرده است و مثل همیشه کاریندرو موسیقی آن را نواخته . این فیلم به لحاظ روایت در زمان شاخصه عجیبی از خود بروز می‌دهد . در واقع ویلیام دافوئه در این اثر به دنبال بازگرداندن معشوقه خود است اما به تدریح در می‌يابد که پس از این سال‌ها چیزی برای بازستاندن از خود به جای نگذاشته و ... . این فیلم را حتما باید بعد از دشت گریان تماشا کرد چرا که دومین اثر از سه گانه‌آنگلو پلوس است و در ادامه آن ایفای نقش می کند .

 

در واقع در تیتراژ دشت گریان نمود کاملی از این سه گانه است اما به دلیل آنکه به تکامل نرسیده است این سه گانه در مجرای تنفسی زمان خفه شده . اما در این اثر فیلمساز گذشته داستانی خود را به باوری عرفانی تبدیل می‌کند . یعنی همه آنچه در دشت گریان مشاهده شده چیزی جز یک رویای شیرین نبوده برای اینکه هم اکنون ویلیام دافوئه ، شخصیت قهرمان اثر ، به این جایگاه از زندگی برسد . دیگر از آن عشق بی پروا و پر سوز و گداز خبری نیست و فیلمساز تماما منطقی به خاطرات شخصیت هایش می‌نگرد .

 

جالب است به رابطه زمان و آنگلو پلوس اشاره کنم و این نکته را فراموش نکنیم که همه آثار وی همان‌طور که خود او در یک کنفرانس خبری عنوان کرده ، مشروحی از رویاهای به هم پیوسته است که یک کل واحد را تشکیل می دهند اما این کل واحد به دلیل مرگ مولف در سال ۲۰۱۲ با نیمه تمام گذاشتن‌آخرین نسخه از این سه گانه با نام «فردا» ناتمام می ماند و هیچ کلیتی به مفهوم عمیق کلمه تشکیل نمی شود تا همچنان زمان بی انتها و به غایت دست نیافتنی باقی بماند .

 

آنگلو پلوس فیلسوفی بود که با سینما سخن می‌گفت . او معتقد بود کارگردانان را مخاطب یا منتقدان انتخاب نمی کنند بلکه این زمان است که آنان را برمی گزیند و این اعتقاد از همذات پنداری مولف با شرایط زیسته و نوع برداشت وی نشات می‌گیرد .

 

زمان رکن اصلی همه آثار این کارگردان است . آنگلو پلوس در فیلم هایش زمان را باز می‌گرداند ، جلو می برد اما هرگز سدی بر سر راه آن قرار نمی دهد و به این ناتوانی همواره اعتراف می کند . آنگلو پلوس فیلمسازی است که غرق زمان شد و به این باور رسید که عقربه های جلو رفته هرگز به عقب باز نمی‌گردند بلکه دورتازه ای را شروع می‌کنند.از آنگلو پلوس آثار دیگری همچون : رنبور دار ، نگاه خیره اولیس ، چشم اندازی در مه و ... در عالم سینما وجود دارد که دیدن و درک هرکدام از آن‌ها معنای تکمیل کننده‌ای از رمان را ارائه می دهد .

 

علی رفیعی وردنجانی

 

ghanoondaily.ir
  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش