پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۰۵ شهریور ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۶۰۱۵۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

جزییات تازه از تهدیدهای مکرر علیه صابر ابر یک سال پس از قتل مهرجویی

صابر ابر,تهدیدات علیه صابر ابر
فردی مزاحم با چاقو صابر ابر را مصدوم كرد.

روزنامه اعتماد نوشت: «هر اتفاقی برایم بیفتد توسط «ب.ب» انجام شده است»؛ این بخشی از یادداشت «صابر ابر»، بازیگر سرشناس سینمای ایران است که روز جمعه دوم شهریور ماه جاری در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است. این پست از سوی کاربران فضای مجازی خصوصا جامعه هنری با واکنش‌های منفی مواجه شده است. برخی اهالی سینما معتقدند این پست صابر ابر، «عدم امنیت» در جامعه را نشان می‌دهد.

وکیل صابر ابر در بخشی از مصاحبه‌ای خود در مورد مزاحمت‌های این فرد می‌گوید: «مزاحمت‌ها از جایی شروع می‌شود که آقای ابر ملکی در خیابان میرزای‌شیرازی تهران برای راه‌اندازی یک کافه از این فرد اجاره می‌کند.»

صابر ابر در پست اینستاگرامی خود با عنوان «امنیت» در مورد مزاحمت‌های این فرد نوشته است: «امنیت شخصی زندگی من و اطرافیانم با حضور یک مزاحم «ب.ب» طی چند سال گذشته دستخوش ناامنی شده است. اخیرا نیز تعدد محکومیت‌های کیفری صادره از قوه‌ قضاییه علیه ایشان به اوج خود رسیده و با توجه به اینکه هم‌اکنون این شخص با قید وثیقه تا صدور رای بعدی کیفری آزاد است همچنان از اقداماتی همچون حمله به قصد ضرب و جرح، تهدید به اسیدپاشی، تهدید به ربودن و در گونی انداختن و اقدام به آدم‌ربایی، اجیر کردن خفت‌گیر و زورگیر و نشر اکاذیب در فضای مجازی و غیره فروگذار نیست.»

این اولین‌بار نیست که افراد سرشناس در ایران مورد مزاحمت، سرقت و تهدید قرار می‌گیرند؛ سرقت لپ‌تاپ و دوربین از هدیه تهرانی، سرقت گردنبند طلای علی دایی، سرقت کیف پریناز ایزدیار، سرقت از خانه فرهاد مجیدی، سرقت از خانه کیهان کلهر و...

اما تلخ‌ترین اتفاقی که برای زوج سینمای ایران می‌افتد و منجر به جنایتی وحشتناک می‌شود مربوط به قتل «داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر» است؛ اواسط مهر ماه سال گذشته وحیده محمدی‌فر، همسر داریوش مهرجویی در صفحه اینستاگرامی خود از تهدید با چاقو از سوی فردی ناشناس خبر می‌دهد، اما چند روز بعد از انتشار این پست به خاطر غفلت و بی‌توجهی مراجع قضایی و ماموران پلیس، مهرجویی و همسرش در ویلای شخصی‌شان در زیبادشت کرج به قتل می‌رسند و تا الان نیز پرونده این زوج هنری به دلیل ابهاماتی که داشته باز مانده است. حالا با گذشت حدود یک‌سال از آن جنایت، صابر ابر از تهدید خود از سوی فردی آشنا خبر می‌دهد...

این فرد یکی از شاهدان پرونده را با چاقو مضروب و تهدید به قتل کرده است

«مرتضی کلهری»، وکیل صابر ابر از جزییات بیشتر مزاحمت‌ها برای این بازیگر سینما   می‌گوید: «آقای ابر در سال ۱۳۹۸ بنا به اصرار مالک ملک، آقای «ب.ب» ساختمانی را در خیابان میرزای‌شیرازی تهران جهت برپایی کافه و گالری اجاره کرد. ملک بسیار قدیمی و مخروبه بود و ابتدا آقای ابر با توجه به جمیع شرایط از این کار امتناع کرد، اما با اصرارهای شدید مالک، تحت شرایطی پذیرفت. وقتی بازسازی شروع شد، متوجه شدیم این فرد به شهرداری و سایر ادارات مراجعه و اعلام کرده که شریک آقای ابر است.

پیشنهاد شراکت را نیز به آقای ابر داد، اما آقای ابر نپذیرفت. ما محترمانه از این فرد درخواست کردیم این مطلب را که واقعیت ندارد در جایی تکرار نکند، اما در طول ماه‌های بازسازی، مالک مرتبا به ساختمان مراجعه و برای تیم اجرایی مزاحمت ایجاد می‌کرد. به سرپرست تیم اجرایی اطلاع دادیم هنگام کار در ساختمان را ببندند؛ طبق قانون پس از انعقاد قرارداد اجاره مستاجر، مالک منافع ملک است و موجر بدون اجازه مستاجر اجازه ورود به ملک را ندارد. با این حال موجر فردای آن روز زمانی که با در بسته مواجه شد با لگد به در کوبید؛ در و چهارچوب چوبی شکست.

بعد به آقای ابر شروع به فحاشی کرد. شکایتی از این فرد صورت گرفت که طی حکم دادگاه او به ممنوعیت تردد در اماکنی که آقای ابر حضور دارد و همچنین ۱۸ ماه حبس محکوم شد، اما پس از مدتی این فرد در خیابان یکی از شاهدان پرونده را با چاقو مضروب و تهدید به قتل کرد. در شکایت کیفری که شاهد از این فرد انجام داد او مجددا در دادگاه محکوم شد. این فرد را در طول مدت زمان فعالیت کافه و گالری مرتبا در خیابان گاهی با سر شکسته یا با صورت زخمی، گاهی هم با دندان‌ شکسته می‌دیدیم که کاملا نشان از درگیری‌های این فرد با تعداد زیادی از مردم داشت.

البته برای کسبه قدیمی این موضوع اصلا تازگی نداشت. حتی در یک جلسه‌ای که در اتاق اصناف به دلیل شکایتی که این فرد علیه آقای ابر انجام داده بود حضور داشتم، متوجه شدم ایشان در ۷ صنف مختلف با کسانی که املاک او را اجاره کرده بودند دعوای حقوقی دارد و همه را آزار می‌دهد. این فرد در طول مدت اجاره در عین اینکه اجاره ملک را دریافت می‌کرد از هیچ اذیت و آزاری کوتاهی نکرد. مرتبا شکایت و گزارش کذب به اداره اماکن، شهرداری، اتحادیه، اتاق اصناف و... تحویل می‌داد. این فرد طرح بیش از ۱۰ شکایت واهی علیه آقای ابر داشت که هیچ کدام به نتیجه نرسید و در تمامی این دعاوی رای به رد خواسته این فرد صادر شد که اسناد و مدارک آن نیز موجود است.»

حمله با چاقو به صابر ابر

وکیل صابر ابر در ادامه می‌گوید: «از سوی دیگر این فرد سعی کرد با اذیت و آزار برای آقای ابر و همکاران‌شان با تهیه اسکرین‌شات و عکس از صفحات مجازی آقای ابر و ارسال آنها به پلیس فتا از ایشان به عنوان بر‌پایی مراکز فساد شکایت کند تا بتواند آزار را به نوع دیگری انجام دهد که البته آن هم به نتیجه نرسید و قرار منع تعقیب برای همگی صادر شد.

این فرد در اقدامات بعدی با استفاده از خط‌های ناشناس و تلفن عمومی با آقای ابر تماس گرفت و آقای ابر را تهدید و با حضور در مقابل موسسه هنری آقای ابر به ایشان فحاشی کرد. این فرد بارها آقای ابر را تهدید کرد و گفت با چاقو یا اسید صورتت را خراب می‌کنم طوری که دیگر نتوانی کار کنی! ما بعد از این مزاحمت‌ها مجدد از این فرد مزاحم شکایت کردیم، اما او در اثنای پرونده از ما عذرخواهی کرد و گفت دیگر مزاحمتی برای آقای ابر ایجاد نخواهد کرد. خود بنده به خاطر بی‌احترامی‌های مکرر این فرد در کلانتری بارها در شرایطی قرار داشتم که می‌توانست منجر به درگیری فیزیکی شود.

چندین بار با این فرد صحبت کردم و گفتم مشکلت چیست بگو تا حلش کنیم، اما مرا هم تهدید کرد و گفت تو را هم با چاقو می‌زنم. حتی چند بار که جلسات دادرسی داشتم، متوجه شدم این فرد دو، سه موتور سوار اجیر کرده که دنبال من بیایند تا به موقع به جلسه دادرسی نرسم. آزار و اذیت‌های بی‌وقفه این فرد به قدری بود که حتی برای کارکنان کافه و گالری به صورت جداگانه سرویس رفت و آمد گذاشته شد، چون متوجه شده بودیم در یکسری مسیرها جلوی کارکنان (دختر و پسر) را می‌گیرد و تهدیدشان می‌کند.

در نهایت فعالیت آن ساختمان در شهریور ۱۴۰۱ متوقف شد و بیش از ۳۰ پرسنل از کار بیکار شدند. آقای ابر اجاره‌بهای دو سال اول را در ابتدای سال پرداخت کرد؛ یعنی در همان زمانی که موجر مشغول آزاررسانی و مزاحمت مدام بود، اما آقای ابر برای اجاره سال سوم یک برگ چک به عنوان تضمین پرداخت اجاره به صورت امانت به موجر داد که در پایان هر ماه مرتبا برای این فرد اظهارنامه‌ای فرستادیم مبنی بر اینکه یک شماره حساب جهت واریز اجاره اعلام کند، ولی این فرد به هیچ کدام پاسخ نداد.

تا اینکه چند ماه پیش دادخواستی به مراجع حقوقی ارسال کردیم و خواستار انفساخ قرارداد اجاره شدیم. این فرد پس از وصول ابلاغیه وقتی متوجه شد موضوع طرح دعوا چیست یک شب در حالی که آقای ابر در خیابان میرزای‌شیرازی در کنار ماشین‌شان به انتظار دوستی ایستاده بود ناگهان به ایشان حمله و با ضربات دسته‌ چاقو، صورت و گیجگاه آقای ابر را مضروب کرد. ما مجدد از او شکایت کردیم، اما این فرد در حال حاضر با قرار وثیقه آزاد است.»

تصاویر دوربین‌ها به ماموران پلیس امنیت تحویل داده شده است

مرتضی کلهری، وکیل این بازیگر سینما در مورد اتفاقات اخیری که برای صابر ابر افتاده، می‌گوید: «این فرد دو هفته پیش در جلسه دادگاه درخواست سازش کرد. بنده گفتم با موکل صحبت می‌کنم و اطلاع می‌دهم. سپس لایحه‌ای به شعبه مذکور فرستادم و تا رضایت آقای ابر درخواست یک ماه استمهال کردم، اما این فرد پس از اینکه با قرار وثیقه آزاد شد چک امانت را که تاریخ آن متعلق به سال ۱۴۰۰ بود به بانک برد و برگشت زد و طی آن اقدام قضایی انجام داد.

به این فرد اطلاع دادیم ما خودمان اظهارنامه داده بودیم که اجاره را پرداخت می‌کنیم و مایل به پرداخت هستیم، بنابراین چک را به بانک ببرد و مبلغ را وصول کند، اما این کار را نکرد. لایحه‌ای به شعبه دادگاه ارسال کردیم که شناسه واریز بدهند تا ما مبلغ را واریز کنیم. در حالی که منتظر صدور اجراییه بودیم روز چهارشنبه ۳۱ مردادماه شخصی با موبایل آقای ابر تماس گرفت و گفت مامور پست است و‌ برای ایشان بسته‌ای آورده است. آقای ابر به ایشان گفت در موسسه هنری‌اش حضور دارد و مامور پست می‌تواند به آنجا مراجعه کند.

بعدا متوجه شدیم شخصی که خود را مامور پست معرفی کرده، مامور کلانتری ۱۰۷ فلسطین بوده و اتفاقا خارج از حوزه‌ کلانتری به محل کاری آقای ابر رفته که طبق قانون نباید این اتفاق می‌افتاد. مامور کلانتری لباس شخصی بوده و ابتدا کارت شناسایی ارایه نکرده و فقط یک برگ خالی تحویل آقای ابر داده است. این فرد در آن لحظات مامور را هم مدام تحریک به تیراندازی و استفاده از اسپری فلفل کرده است؛ حتی مامور را تهدید کرده که اگر این کارها را نکند از او هم شکایت خواهد کرد.

با این حال مامور بدون نشان دادن حکم جلب و کارت شناسایی با فشار فیزیکی سعی کرده آقای ابر را سوار ماشین موجر کند که البته با صدای بلند مامور و آقای ابر، همکاران و هنرجویان ایشان به خیابان می‌آیند. همکاران آقای ابر به خواست ایشان با پلیس ۱۱۰ تماس می‌گیرند. آقای ابر همانجا به مامور اعلام کرده که فقط با ماشین پلیس به کلانتری می‌آید و سوار ماشین کسی که پرونده چاقوکشی و تهدید دارد، نمی‌شود.

در همین حین همکاران و هنرجویان آقای ابر متوجه می‌شوند عده‌ای موتور سوار با اشیایی که پشت خود پنهان کردند در خیابان ایستادند و موجر به آنها می‌گوید وقتی اشاره کردم، بیایید. هویت این افراد توسط شهود کاملا فاش شده و پلیس در حال بررسی است. در لحظه‌ای که مامور داشته آقای ابر را سوار ماشین می‌کرده این فرد با گوشی شخصی اقدام به فیلمبرداری از آقای ابر کرده که انتشار این تصاویر هتک حیثیت و جرم است که مراتب شکایت از عملکرد مامور کلانتری ۱۰۷ فلسطین نیز انجام خواهد شد.

در نهایت روز چهارشنبه با حضور مامور ۱۱۰ و چک کردن کارت شناسایی این افراد به کلانتری ۱۰۷ فلسطین مراجعه و ظرف ۲ ساعت پس از حضور مبلغ چک به صندوق دادگستری واریز و نامه آزادی بلاقید آقای ابر صادر و ایشان ساعت ۵ عصر از کلانتری خارج شده است. از همان ساعات اولیه، پلیس امنیت تهران با ما تماس گرفته و پیگیر جریان است. تصاویر دوربین‌ها به ماموران پلیس امنیت تحویل داده شده و ماموران در حال بررسی و پیشبرد موضوع هستند. قوه ‌قضاییه نیز در جریان کامل موضوع قرار گرفته و اذعان داشته که موضوع در نهایت سلامت و صلابت بررسی خواهد شد. همچنین انجمن بازیگران نیز در حال پیگیری موضوع است.»

  • 17
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش