یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳
۱۱:۳۳ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۶۵۶
فیلم و سینمای جهان

درباره نسخه جدید‌ «ترمیناتور» و رازها و داستان‌هایش

فیلم ترمیناتور,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«ترمیناتور: سرنوشت تاریک» که از ۱۳ آبان امسال در سطح جهان اکران می‌شود، ششمین قسمت از این سری فیلم‌های اکشن و جذاب و علمی-‌ تخیلی به شمار می‌آید اما فرقی آشکار با قسمت‌های دنباله‌ای سایر فیلم‌ها دارد.

سازندگان‌«ترمیناتور ۶» به‌جای اینکه خط داستانی این فیلم‌ها را استمرار بخشند و در این قسمت تازه ادامه رویدادهایی را توضیح بدهند که در قسمت پنجم آمده بود، مستقیماً و با ارجاع به وقایع دو فیلم نخست قصه خود رادنباله‌ای بر آنها تلقی کرده‌اند و فیلم جدید از نقطه پایانی قسمت دوم آغاز می‌شود و از آنجا به سمت آینده حرکت می‌کند. هر دو قسمت نخست ترمیناتور که بهترین و کامل‌ترین ترمیناتورها بودند و در سال‌های ۱۹۸۴ و ۱۹۹۱ عرضه شدند، از کارگردانی درخشان جیمز کامرون کانادایی بهره می‌گرفتند ولی قسمت‌های سوم تا پنجم که در دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ به نمایش درآمدند و نام‌های جنبی «به‌پاخیزی ماشین‌ها»، «رستگاری» و «پیدایش» را داشتند، به سبب برخوردارنبودن از این نعمت در دام نزول آشکاری افتاده بودند و هرچند به لحاظ فنی و جلوه‌های بصری ویژه در سطح بالایی قرار داشتند اما داستان‌های غیر عادی یا غلو شده‌ای داشتند که بینندگان را دلسرد و دچار نوستالژی گذشته می‌کردند.

گذشته‌ای که کامرون طی آن برپایه قصه‌‌هایی خیالی، از مسافران تونل زمان و حضور آنها در جمع مردم زمانه فعلی و تلاش آیندگان برای حفظ نوجوانی یاد می‌کرد که اگر می‌ماند و رشد می‌کرد و قوی می‌شد، ریشه ماشین‌های انسان‌نما را از سطح کره خاکی می‌زد و در نتیجه حفظ یا محو وی می‌توانست واقعه‌ای سرنوشت ساز باشد. در عین‌حال کامرون از مهارت‌های فنی چشمگیری بهره می‌برد که امکانات پیشرفته جلوه های ویژه بصری در اختیار وی می‌گذاشت تا بویژه قسمت دوم ترمیناتور را در سال ۱۹۹۱ به یکی از بهترین‌ کارهای علمی - تخیلی و حادثه‌ای تاریخ سینما تبدیل کند.

سه عنصر مهم

سه عنصر مهم و کلیدی آن دو نسخه اولیه و درخشان‌ ترمیناتور که دو نفر‌شان در نسخه‌های سوم تا پنجم سهمی نداشتند، به فیلم ششم عودت داده شدند تا این فرانچیز ۳۵ ساله به اوج برگردد و آنها لیندا همیلتون، آرنولد شوارتزنگر و البته جیمز کامرون هستند. همیلتون در دو قسمت اول این سلسله‌ فیلم‌ها ایفاگر نقش سارا کانور مادر جان کانور یعنی همان نوجوانی بود که باید حفظ شود تا با موجودات بد طینت ماشینی بجنگد و آنها را از استیلا بر کره‌ خاکی بازدارد و آرنولد چهره بد فیلم نخست، در فیلم دوم به مسافری تبدیل می‌شود که به زمان فعلی می‌آید تا کانور را حفظ کند و کامرون هم نیاز به توضیح اضافی ندارد، بجز اینکه بگوییم او پس از رها کردن قسمت‌های سوم و پنجم از نو امتیاز ساخت قسمت‌های بعدی و بواقع تملک این پروژه را برای خود خریداری کرد و در قسمت ششم نیز یکی از داستان پردازان اصلی‌ است و هم یکی از تهیه‌کنندگان.

اضافه بر اینها نفرات تازه‌ای هم مثل مکنزی دیویس بازیگر «بلید رانر ۲» (و به قولی «بلید رانر ۲۰۴۹»)، گابریل لونا هنرپیشه «ایجنت‌های شیلد» و ناتالیا ری‌یس هم به جمع بازیگران فیلم تزریق شده و کنار نامداران فوق قرار گرفته‌اند. کارگردانی هم به تصمیم کامرون که سرش بشدت گرم ساختن و تکمیل قسمت‌های دوم تا پنجم «آواتار» است و آنها را در سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ اکران خواهد کرد، به تیم‌میلر سپرده شده که پیشتر یک متخصص جلوه‌های بصری بود و با ارائه‌ «ددپول یک» در سال ۲۰۱۶ طعم کارگردانی را با موفقیت فراوانی در گیشه‌ها چشید.

تیر تازه‌ای به سوی هدف

تیم میلر می‌گوید دیوید الیسون یکی از تهیه‌کنندگان اصلی «پیدایش» و فیلم جدید نیز در انتخاب او به‌عنوان کارگردان سهم بسزایی داشت. «پیدایش» و به روایتی «ترمیناتور۵» هم تلاش دیگری برای جمع‌بندی داستان‌های ترمیناتور و بویژه دو قسمت اول و ادامه دادن به اتفاقات آنها بود و با اینکه با‌ وجود بازگشت یک آرنولد رها شده از مسئولیت‌های فرمانداری ایالت کالیفرنیای امریکا و ظهور مجدد وی بر پرده‌های نقره‌ای به حد و حدود مورد نظر نرسید اما آن‌قدرها هم فیلم بدی نبود.

الیسون اصرار داشت که در «سرنوشت تاریک» یعنی قسمت ششم تیر تازه‌ای به سوی این هدف انداخته شود و میلر در همین ارتباط می‌گوید: نظر الیسون این بود که من به سبب وابستگی و ارادتم به فیلم‌های این فرانچیز و تجربه کردن کارهای مختلف علمی-‌ تخیلی و فراهم آوردن امکانات تکنولوژیک آنها گزینه مناسبی برای هدایت فیلم ششم هستم و میزان اشتیاق من برای بازگرداندن فرانچیز به نقطه اوج آن کم از اشتیاق وی و حتی کامرون و آرنولد نبود. این چنین بود که همگی مصمم‌تر شدیم نقاط اوج و کلیدی دو قسمت اول این فرانچیز را که فیلم‌ها بشدت بر آنها تکیه داشتند از نو عرضه و آنها را به روز‌سازی کنیم.

تغییر از بد به خوب

میلر این‌گونه ادامه می‌دهد: در میان کاراکترهای آن دو فیلم، صرفنظر از آرنولد که خواه‌ ناخواه چهره غالب و مرکزی‌ترین مهره فیلم است، به سارا کانور می‌رسیم که روح و جان فیلم را شکل می‌دهد یا دست کم آن را متجلی‌تر می‌سازد. او در فیلم اول به این سبب که مادر جان کانور و حافظ جان وی است، توسط کاراکتر آرنولد که از آینده به گذشته سفر کرده و خواهان حذف جان کانور است، هدف گرفته می‌شود و قهرمانانه روبه‌روی او می‌ایستد و در فیلم دوم که جلوه های ویژه آن به‌رغم گذشت  قریب به ۳۰ سال از زمان اکران آن هنوز باورنکردنی به نظر می‌رسد، همان هیأت و حالت را حفظ می‌کند اما آرنولد به تصمیم کامرون با تغییر وضعیت آشکار از آدم بد ماجرا به چهره خوب قصه، کنار سارا می‌ایستد تا این بار نه قاتل جان کانور (با بازی ادوارد فرلانک) بلکه منجی او باشد و آدم بد قصه با بازی حساب شده و ماشینی رابرت پاتریک موجودی است که از آینده به امروز آمده و از فلزی شکل می‌گیرد که هر چقدر هم افروخته و ذوب شود تا قبل از سکانس پایانی فیلم نابود نشدنی به‌نظر می‌رسد و پس از هر بار ذوب و قطع شدن تکه‌ها و قسمت‌های مختلف وجودش مثل خمیری که به هم چسبانده شود، دوباره شکل می‌گیرد و یکپارچه می‌شود و دردسرسازی می‌کند.

حضور قهرمانانه

با این همه تیم‌ میلر تأکید چند باره براین موضوع دارد که نه جان کانور و نه حتی آرنولد بلکه سارا کانور بود که برای او چرخ اصلی به حرکت درآورنده این سلسله داستان‌ها به‌شمار می‌آمد و این زن سختکوش و مادر دلسوز قهرمان اصلی و مهره کلیدی این سری قصه‌های فانتزی اما پر برخورد و پرکشش است. میلر می‌افزاید: برای من ترمیناتور همیشه قصه سارا کانور بوده است. زنی که حاضر است بمیرد اما پسرش زنده بماند تا بعداً عامل مرگ کسانی شود که نقشه تسخیر کره خاکی را در سر می‌پرورانند. یکی از دلایل اصلی بارزتر شدن هرچه بیشتر این نقش از نظر من و بسیاری از ناظران دیگر بازی عالی و حضور قهرمانانه لیندا همیلتون در این نقش در دو فیلم اول بود و غیبت وی در قسمت‌های سوم تا پنجم خسران‌هایی فاجعه‌وار را به آن قصه‌ها و روند تکوین وقایع وارد کرد.

بارها با خودم فکر کردم اگر لیندا همیلتون بعداز ۲۸ سال دوری از ترمیناتورها بپذیرد که یک بار دیگر به این عرصه ورود و نقش سارا کانور را ایفا کند، بهترین رویدادهای ممکن برای ما خواهد بود و این اتفاقی بود که دقیقاً افتاد و ما یک بار دیگر او را در قلب حوادث در فیلم ششم داریم. همچنان جنگنده و اسلحه به‌دست و در پی حفظ پسرش و استمرار بخشیدن به فرآیندهایی که بشریت را از هجوم بی‌رحمانه ماشین‌ها مصون نگه‌می‌دارد. اینکه سال‌ها از حوادث قبلی گذشته و اتفاقات متعددی برای سارا کانور طی این مدت روی داده، مسأله‌ای بود که بر جذابیت‌های ناشی از غیبت وی می‌افزود و ما باید با کمک همیلتون همه این تغییرات را شکافته و او را از نو برای بینندگان تعریف و ترسیم می‌کردیم.

در جست‌و‌جوی چیزی تازه

خود لیندا همیلتون هم معترف است که جذابیت لمس و ترسیم مجدد کاراکتر سارا کانور پس از قریب به سه دهه دوری از آن نخستین مسأله‌ای بود که وی را به سمت این پروژه سوق داد. وی می‌گوید: البته در ابتدا شک‌هایی داشتم و از خودم می‌پرسیدم آیا این‌ کار صحیح است یا تمامی خاطرات خوب دو فیلم نخست را ویران و مرا هم خراب خواهد کرد. دو فیلم نخست به‌قدری خوبند که جای بحث و گله‌ای را باقی نمی‌گذارند و در آن فیلم‌ها شخصیت‌ سارا کانور چنان خوب پرورانده شده که این ترس واقعی و اساسی وجود داشت که ورود مجدد به آن بیش از آنکه سازنده باشد، خسران ساز است.

بزرگ‌ترین درخواست و اصرار اصلی من روی این نکته بود که حتماً چیز تازه‌ای برای گفتن در این فیلم و بازگویی قصه سارا داشته باشیم و رازها و داستان‌های ما متفاوت باشد وگرنه از مطرح کردن مجدد وی چه بهره‌ای نصیب ما می‌شد؟ در نماهای اول فیلم جدید سارا را در شرایطی می‌بینیم که در گوشه‌ای تاریک نشسته و نوعی توحش پنهان در وجودش رخنه کرده است. مأموریت او هم نسبت به گذشته تغییر کرده است. گذر زمان با او خوب تا نکرده و او دل شکسته و تلخ‌کام و بسیار تنها است و فقط نوعی تحولات ترمیناتوری می‌تواند خون او را به‌ جوش بیاورد و سارا را به‌ موجودی تبدیل کند که پیشتر بود.

وصال روحانـي

iran-newspaper.com
  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش