به گزارش تابناک باتو، کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره شمالی، فعالیتهای دینی و همچنین همهی صحنههای عاشقانه در فیلمها، کتابها و موسیقی را ممنوع کرد. عبارتهای عاشقانهی مجاز، فقط برای ابراز عشق و علاقه به کیمایلسونگ و انقلاب کرهشمالی بود.
لمس دست دو جنس مخالف غیر مجاز بود، البته بوسه همیشه ممنوع نبود بلکه بوسه زدن به پرچم قرمز در فیلمها بسیار طبیعی به شمار میرفت، از نظر آنان دشمنان کرهشمالی بودند که احساسات فاسد رمانتیک را در این کشور ترویج میدادند.
اما کیمجونگایل وارث پدرش، قوانین رمانتیک سینما را کمی قبل از به دست گرفتن قدرت در سال ۱۹۹۴، دوباره نویسی کرد، زیرا از اهمیت عواطف و احساسات روی پردهی نقرهای سینما آگاه بود.
او در جوانی دریافت که احساسات رمانتیک و صحنههای عاشقانه در تبلیغات سیاسی میتواند اثرگذار باشد، در همین راستا گفت: مردم عشق را دوست دارند، و به همین دلیل باید روی پرده سینما عشق را نمایش دهیم.
سیاستمداران کرهشمالی یک اصل در سیاستهای خود دارند: آنها به طور رسمی و مستقیم از تحول در سیاست فرهنگی خود خبر نمیدهند بلکه در عمل آن را نشان میدهند. کیمجونگایل درست مثل یک کارگردان پیش از آنکه به سلطه برسد، امور سیاسی خود را پیش میبرد و در جستجوی راههای جدیدی برای بازی دادن سیاستمداران و رهبران احزاب بود. در همین دوران فیلمسازان کرهشمالی و مسئولان زیربط ترانههای عاشقانه را برای جذب مخاطبان به کار بردند. ستارههای سینما و فیلمسازان کرهشمالی مانند (می ران وری يونغ هو) و (وری چون گو) و (کیم سی ریون) در دهه هفتاد قرن بیستم رنج شهروندان کرهای را در فیلمهایی ساده به نمایش گذاشتند. برخی فیلمهای کلاسیک و درامهای کرهشمالی در سال ۱۹۸۹ میلادی عبارت بود از: زنگ ۱۹۸۷ و دختران سرزمینم ۱۹۹۱. داستان این فیلمها نشانههای کمرنگ و تعیینشدهای از رمانس و احساسات عاشقانه داشتند و برای نخستین بار پس از دههها پسری عاشق دختری زیبا میشد و آنها بدون خدشه واردشدن به وظایف انقلابیشان، چند دقیقهای در روز را کنار هم سپری میکردند.
قوانین و بایدهای عشق در فیلمهای کرهشمالی
با این حال، این بی پروایی در نمایش عشق، فقط در معیارهای معینی از جمله ملاقات یک مرد و دختر جوان از کره شمالی در محل کار یا دانشگاه مجاز بود و سپس این ملاقات حتماً باید به تصمیم برای تشکیل خانواده منتهی میشد. هر گونه رابطه با یک خارجی نیز یک تابوی کامل بود. فیلم های چین و کره شمالی اغلب چنین داستانی داشتند و همیشه و در بیشتر موارد یکطرف عشق به طور ناگهانی می مرد.
اغلب داستانهای عاشقانه فیلمها با ازدواج و زندگی در خوشبختی دائمالعمر به پایان میرسید. گاهی عشاق بر اثر حوادث دردناک مانند مرگ یا جنگ به طرز تراژدیکی از هم جدا میشدند و زن در بیشتر حالتها یک عمر به پای همسر مرحومش مینشست، برای مثال در یکی از فیلمها نقش اصلی زن به نام ریم از رفتن به شهر برای زندگی با نامزدش سرباز میزند، این تمرّد گریبانگیر ریم میشود و یکی از روزها بر اثر برف سنگین، بهمن روی او سقوط میکند و ریم میمیرد. اما نامزدش به شهر میرود و با دختری دیگر ازدواج میکند، یک پسر به دنیا میآورند و خوشبخت زندگی میکنند، اما نامزد ریم وقتی پیر میشود دچار عذاب وجدان میشود که چرا ریم را در جوانی رها کرد.
با کمال تعجب، یکی از محبوب ترین ویژگی های عاشقانه های سینما در کره شمالی این است که عشق اغلب از مرزهای اجتماعی سیستم کره شمالی موسوم به سونگبون فراتر میرود. کره شمالی ادعا میکند که سرزمین برابری اجتماعی است، اما انتخاب یک معشوق یا معشوقه به محدودیتهای زیادی در رابطه با ازدواج بستگی دارد ، با اینحال فیلمسازان واقعیت دیگری را برای نمایش انتخاب کرده اند.
دوست داشتنهای محافظهکارانه
بوسهها بر صفحه سینما نادر هستند و گاهی اصلاً وجود ندارند. عاشقان داخل جمهوری دموکراتیک خلق کره وقت خود را صرف فلوت زدن برای عزیزانشان میکنند و یا در رقص های گروهی شرکت میکنند و گاهی در سواحل رودخانه تائدونگ قدم میزنند. اما متداول ترین نوع عشق در صفحه های کره شمالی در بین زوج هایی است که احساسات خود را از طریق آغوش، تبادل گل و اعترافات عاشقانه ابراز میکنند. آدم بدهای سینمای کره شمالی افرادی هستند که به همسرانشان خیانت میکنند و یا درباره تمایلات جنسی خود افشاگری میکنند.
با نگاهی به فیلمهای دهه ۱۹۸۰، میبینید که کیم جونگ اون در تلاش برای بازنویسی این قوانین نیست بلکه از صحنههای عاشقانه هم استفاده میکند تا دستورات خود را در ذهن مخاطبان رسوخ دهد.
- 9
- 4