چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۱۴:۰۲ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۷۵۰۷
موسیقی

رضا صادقی:

نمی‌خواهیم در قطعه هنرمندان دفنمان کنند/ما کرامت را در زمان حیاتمان می‌خواهیم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,رضا صادقی
رضا صادقی و محسن شریفیان برای حل مشکل موسی کمالی؛ موزیسین هرمزگانی؛ که از پسِ هزینه ۳۰ میلیون تومانی جراحی‌اش برنیامده، پیش‌قدم شده و توانستند بخش عمده هزینه‌های درمانی او را تامین کنند.صادقی اما حل مسائل و مشکلات امثال موسی را در تغییر رفتار مسئولان نسبت به هنرمند و موسیقی می‌داند.

به گزارش ایلنا، رضا صادقی درباره وضعیت موسی کمالی (موزیسین هرمزگانی) که مدت‌هاست با مشکلاتی برای تامین هزینه‌های درمانش روبرو است؛ گفت: خدا را شکر تا حدود زیادی از مسائل مالی موسی کمالی حل شده است. مقداری از هزینه‌ها توسط دوست عزیزم؛ کیانوش جهانبخش مدیر موسیقی بندرعباس؛ در هماهنگی با یکسری از دوست تامین شده است.

 

با صندوق هنرمندان نیز تماس گرفته شده و قرار است بخشی از هزینه‌های درمانی این عزیز را متقبل بشوند. راستش را بخواهید درست شدن این ماجرا ربطی به ما نداشت و از آنجا که موسی کمالی آدم دل‌صافی است و خدا دوستش دارد، این مشکل را برایش حل کرد.

 

این خواننده موسیقی پاپ در ادامه افزود: محسن شریفیان هم از همان کشور اسپانیا با حراج مدالی که از فستیوال نی‌انبان‌نوازی این کشور دریافت کرده بود، حرکت جوانمردانه‌ای انجام داد؛ البته از محسن شریفیان کمتر از این هم انتظار نمی‌رود چون او همیشه در چنین ماجراهایی با جان و دل وارد می‌شود. خدا را شکر حرکت‌های خوبی اتفاق افتاد و این حرکت زیبای محسن شریفیان پاسخ‌های خوبی دریافت کرد.

 

وی همچنین عنوان کرد: ما زمانی را مشخص کرده‌ایم که تا پایان ماه مبارک رمضان بتوانیم هدیه‌ای را به موسی کمالی بدهیم. کلیت هدف من و دوستانی که در کنارم بودند؛ این بود تا بحث همیاری را ترویج کنیم. هدف در واقع همیاری بود نه کمک، و خدا را شکر همیاری بسیار خوبی در این زمینه اتفاق افتاد.

 

رضا صادقی درباره هزینه‌های درمان موسی کمالی نیز گفت: هزینه درمان موسی ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان است که قریب به ۱۱ میلیون تومان آن هزینه پلاتین ایشان محسوب می‌شود که این بخش را من و محسن شریفیان و یکی دو نفر از دوستان فراهم کردیم. حدود ۱۵ تا ۱۸ میلیون تومان هم هزینه عمل جراحی موسی است؛ دوستان در این زمینه هم هماهنگی‌هایی انجام داده‌اند که به امیدخدا در حال درست شدن است.

 

وی در ادامه افزود: موسی آدم بی‌هنری نیست؛ او ضمن اینکه موزیسین است نقاشی خیلی خوب و فیلمساز و مستندساز توانمندی نیز محسوب می‌شود. موسی تورلیدر خوبی هم به حساب می‌آید که متاسفانه در جریان همین تورهایی که در هرمزگان می‌گردانده است؛ از بلندی پرت می‌شود و از ناحیه استخوان لگن دچار آسیب می‌شود اما پیگیری جدی نمی‌کند. بعدها که پیگیر این آسیب می‌شود دکتر می‌گوید استخوان فرسوده شده و باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد.

 

این موزیسین همچنین عنوان کرد: موسی جزو موزیسین‌های بسیار محجوب هرمزگان است که هیچ وقت صدایش درنمی‌آید و گله نمی‌کند. اما وقتی چنین فرد محجوبی گله می‌کند باید بپذیریم که کارد به استخوانش رسیده است. راستش را بخواهید چیزی که مرا منقلب کرد حرف مادر موسی کمالی بود؛ ایشان گفت متاسفم که پسرم جوانی‌اش را برای موسیقی و هنر گذاشت. وقتی یک مادر با تمام تعلق خاطر احساسی‌اش متاسف شود برای فرزندی که وارد عرصه موسیقی و هنر شده است آن وقت ما از خجالت باید سرمان خیلی پایین بیاید.

 

رضا صادقی گفت: بسیار متاسف هستم که در سرزمین‌مان هنوز موسیقی فولک و بومی‌مان را فقط برای اختتامیه‌ها و افتتاحیه‌ها درنظر می‌گیریم. الان اگر با دقت نگاه کنید می‌بینید جشنواره موسیقی مقامی و نواحی و فولک اصلا جشنواره کلانی محسوب نمی‌شود. در مورد این بخش از موسیقی کشورمان اصلا کلان بحث نمی‌شود و برنامه‌ریزی کلانی هم در موردش اتفاق نمی‌افتد.

 

این خواننده موسیقی پاپ کشورمان در ادامه افزود: من چند وقت پیش به یکی از دوستان پیشنهاد دادم و گفتم مگر ما می‌توانیم تا آخر دنیا با کشورهای همسایه‌مان دچار مشکل باشیم؟ به هر حال همسایه هستیم و با یک نوع نگاه داریم موسیقی فولک را پیش می‌بریم؛ باید کمک کنید برای اولین بار حمایتی صورت بگیرد و سالی یکبار فستیوال بزرگ و عظیمی با برنامه‌ریزی جامعی با عنوان "فستیوال موسیقی خلیج‌فارس" برگزار کنیم؛ این فستیوال باید صرفا مخصوص موسیقی فولک باشد.

 

از ایران هم موسیقی فولک تمام مناطق ایران در آن شرکت داده شوند. از موزیسین‌های همسایه‌هایمان مانند امارات و بحرین و قطر و عمان، افغانستان، ترکیه، پاکستان و حتی از کشورهای دورتر نیز دعوت کنیم تا در این فستیوال حضور پیدا کنند.

 

وی همچنین عنوان کرد: برگزاری چنین فستیوالی اولا نگاه‌ها نسبت به موسیقی فولک ما را از این کدر بودن خارج می‌کند. همچنین به واسطه وجود اهالی رسانه در چنین فستیوالی، کسانی که باید از حال و روز موزیسین‌ها فولک ما مطلع شوند اطلاع پیدا می‌کنند.

 

در جنوب شخصی داریم که در زبان محلی او را "علی کوبرم" صدا می‌کنند؛ یعنی علی ابراهیمی. به خاطر می‌آورم که او نوعی ساز را که شبیه سرناست و پوزیشن ویژه‌ای دارد، می‌نواخت. وقتی این آدم دست به ساز می‌شد حتی مخاطبی که در جهان‌اش موسیقی وجود نداشت هم با لبخند می‌ایستاد و او را همراهی می‌کرد.

 

صادقی افزود: به تازگی شنیده‌ام که علی ابراهیمی گوشه خانه است؛ گوشه خانه است نه به این دلیل که بی‌کس شده باشد؛ چون کسی از او خبر ندارد. ببینید من امروز از موسی کمالی خبر دارم اما این خبر را زمانی دریافت کردم که یکی از خبرگزاری‌ها درباره او مطلبی منتشر کرد؛ و اگر این گزارش تهیه نمی‌شد من از حال و روز موسی خبردار نمی‌شدم.

 

درست است که زندگی‌همه ما گره‌هایی دارد که همه مشغول باز کردن آنها هستیم اما در عین حال غافل هم نیستیم. من قائل به این نیستم که این دوران دوره بی‌وفایی است. صرفا جهت اطلاع دوستان می‌گویم که ما اصلا نمی‌خواستیم مسئله همیاری به موسی را عنوان کنیم، ولی به هر صورت این اتفاق افتاد؛ اما شما نمی‌دانید چقدر مردم آمدند و گفتند ما وظیفه داریم به همنوع‌هایمان کمک کنیم و همراه‌شان باشیم. ما وظیفه داریم همراه کسانی باشیم که جهان ما را روزگاری زیبا کرده‌اند. به خدا دوره بی‌محبتی نیست؛ بیشتر دوره بی‌خبری است.

 

این خواننده موسیقی پاپ همچنین عنوان کرد: در هرمزگان و بندرعباس و سایر نقاط کشورمان مسئولان، هنر و هنرمند را برای افتتاحیه‌ها و اختتامیه‌ها می‌خواهند و فارغ از این ماجرا دیگر خبری از وضعیت موزیسین‌های فولک ما ندارند. "برتولت برشت" یکی از نوآوران تئاتر در عرصه جهانی محسوب می‌شود. "برشت" می‌گوید هر وقت خواستید فرهنگ شهر یا کشوری را بسازید صحنه هنر‌ش را به من بدهید آن فرهنگ ساخته می‌شود. این صحنه هنر شامل همه چیز می‌شود.

 

موسیقی فلک ما ریشه فرهنگی ما محسوب می‌شود؛ بعد شما فکر کنید فردی مانند موسی کمالی، علی کوبرم، قنبر راستگو و بسیاری دیگر چنین غریب مانده‌اند. همین دیشب داشتم نوحه مرحوم "بخشو" را گوش می‌دادم و به این فکر می‌کردم که چقدر این افراد غریب رفتند، و مسئولان بی‌باور به اینکه این افراد پاره‌ای از خاطرات این سرزمین هستند.

 

وی گفت: شما به هر جای دنیا که بروید نسبت به موسیقی شناسنامه‌دار خودشان احساس مسئولیت دارند. اینها را من می‌گویم که موسیقی پاپ کار می‌کنم؛ ولی یکی از معترضان این قضیه خود من هستم. چرا فقط پاپ را ترگل ورگل می‌کنیم و تحویل مردم می‌دهیم؟ پس چرا در بقیه دنیا اینگونه با موسیقی فولک رفتار نمی‌شود؟ چرا در فستیوال‌های مختلف تشنه شنیدن موسیقی سرخ‌پوستان، آسیا، آفریقا و عرب هستند؟ آیا آنها هم تا این حد کدر به موسیقی فولک‌شان نگاه می‌کنند. متاسفانه شرایطی در ایران نیست که موزیسین فولکلور ما خودش را نشان بدهد و در نتیجه اجراهایشان سایرین از اخبار و احوالشان مطلع شوند.

 

رضا صادقی گفت: امروز به این شکل به موسی کمالی کمک شد؛ اما آن موزیسین بومی که در خراسان و کردستان و بقیه مناطق کشورمان زندگی می‌کند و فلان افراد را دم دستش نمی بیند اگر مشکلی برایش پیش بیاید چه باید کند؟ و البته مگر به چند نفر می‌شود اینگونه کمک کرد؟ تنها راهی که وجود دارد این است که چنین موزیسین‌هایی که خودشان صحنه‌گردان و هنرمند هستند بتوانند روی صحنه بیایند؛ اگر چنین اتفاقی بیافتد دیگر نیازی به کسی نخواهند داشت. والله همین موسی کمالی اگر روی صحنه اجرا می‌کرد مریض نمی‌شد. اگر هنرمندی شرایط برای روی صحنه رفتنش وجود نداشته باشد مشکلش دو تا می‌شود و دور از جان همه تبدیل به سرطان می‌شود.

 

این موزیسین در ادامه افزود: من از آقای روحانی به این دلیل حمایت کردم که نمی‌خواستم به دوره‌ای بازگردم که افرادی می‌گفتند موسیقی جز لاابالی‌گری چیزی ندارد؛ من از ایشان حمایت کردم چون نمی‌خواستم به جایی برسیم که بگویند اگر می‌خواهی موسیقی بشنوی یا کار کنی از این مملکت برو بیرون. یکسری از شعارها هستند که بعدها بخشی از شخصیت و وجود ما می‌شوند مثل اینکه من مدام به فرزندم بگویم "دنیا زیباست و تو بزرگ خواهی شد و آن را زیباتر خواهی کرد".

 

این شعار، امید و زیبا نگاه کردن را در طول سال‌ها به فرزندم منتقل می‌کند. من نیز براساس گفته‌ها و شعارهای آقای روحانی و اینکه می‌خواستم آینده روشن‌تر و پر‌امیدتری داشته باشم از ایشان حمایت کردم.

 

وی همچنین عنوان کرد: بی‌تعارف می‌گویم اول انقلاب که موسیقی حرام بود و امروز که موسیقی مکروه شده است؛ از این رو من به دنبال ستاره بسیار بزرگی نیستم و فقط می‌خواهم فضای بیشتری برای نفس کشیدن داشته باشم. من قطعا نمی‌خواهم اندک روزنه‌هایی که برای نفس کشیدنمان باقی مانده مسدود شود.

 

صادقی درباره انتظارش از دولت دوازدهم گفت: انتظاری که من از آقای روحانی دارم انتظار عجیب و غریبی نیست. نمی‌خواهم بگویم آقای روحانی کاری کن که ساز من را در تلویزیون نشان بدهند چون می‌دانم نمی‌تواند این کار را انجام بدهد. از آقای روحانی نمی‌خواهم کاری کند کم در تخت جمشید موسیقی اجرا شود چون می‌دانم اگر بخواهد هم نمی‌تواند.

 

من به عنوان رضا صادقی مهمترین چیزی که از آقای روحانی انتظار دارم این است که حرمت موسیقی و موزیسین را به ما برگردانند. حرمت موزیسین این نیست که در مراسم افتتاحیه یا اختتامیه استاد استاد به ناف‌مان ببندند و بعدش دوباره یادشان برود موزیسین‌ها کجا هستند و چه می‌کنند؟ به خدا ما محتاج یک کارت بیمه نیستیم.

 

همانطور که آقای روحانی و ظریف و دوستانشان کاری کردند که عده کثیری در دنیا به این باور برسند ما بمب در دستانمان نیست، ما موزیسین‌ها نیز می‌توانیم در دنیا باور ایرانی صلح‌طلب و صلح‌پذیر را به جهانیان منتقل کنیم. منتهی این فرصتی است که باید زمینه‌اش را دولت فراهم کند. ما موزیسین‌ها می‌توانیم به جهانیان بگوییم که نه تنها بمب در دستانمان نیست بلکه می‌خواهیم از صلح و عشق و فرهنگ صحبت کنیم.

 

دولت باید این زمینه را فراهم کند و اگر دولت از من حمایت نکند مانند فرزندی خواهم بود که پدر ندارد تا در مقابل زورگویی دیگران از او حمایت کند. از آقای روحانی و تمام وزرا و مدیرانش انتظار دارم هنرمند و موزیسین را روبروی خود نبینند؛ ما می‌توانیم مانند دوست برادر باشیم.

 

امثال من می‌توانستیم برویم آن طرف دنیا بخوانیم؛ اگر می‌توانستم از مملکت و مردمم دل بکنم که می‌رفتم و وقتی نمی‌توانم دل بکنم پس تو هم باید به خاطر همین دل‌نکندم باید دل بدهی. این دل دادن وام و مسکن و غیره نیست؛ این فقط شرایط و فرصت نفس کشیدن و حرمت است. اگر من و امثال موسی کمالی فرصت داشته باشیم قطعات زنده می‌مانیم.

 

من واقعا از آقای روحانی انتظار دارم به کسانی که می‌گویند موسیقی صرفا لاابالی‌گری است بگویند یکبار بنشین و موسیقی گوش کن و اگر بعدش دیدی واقعا موسیقی لاابالی‌گری است آنوقت هر چه دلتان می‌خواهد بگویید. امثال موسی کمالی به خدا توان پرداخت ۱۰ میلیون تومان پول اجاره سالن برای برگزاری کنسرت را ندارند؛ این وظیفه دولت است که شرایطی را فراهم کند تا سالن کنسرت را به رایگان در اختیار امثال موسیقی قرار بدهند تا به رشد فرهنگی‌مان کمک کنند.

 

نقش وزارت ارشاد در چنین پروسه‌ای واقعا کجا است؟ شما هم که دارید مانند عروسی، سالن‌ها اجاره می‌دهید. به خدا رایگان قرار دادن سالن برای اجرا موسیقی بومی یک شهر و یک کشور چیز عجیب و سختی نیست. من موزیسین فولک که تمام سازم ۲ میلیون تومان قیمت ندارد چگونه می‌توانم ۱۰ میلیون‌تومان برای اجاره سالن هزینه کنم؟ تنها توقعم بازگشت چنین کرامت‌هایی است.

 

تا زمانی که امثال موسیقی حالشان خوب است و توان اجرا دارند شرایط را برای اجرایشان فراهم کنیم کار زیبایی انجام داده‌ایم؛ وقتی که یک موزیسن فوت شد می‌خواهیم هیچ وقت استاد استاد به ناف‌شان نبندند؛ حتی نمی‌خواهیم در قطعه هنرمندان دفن کنند. ما کرامت را در زمان حیاتمان می‌خواهیم.

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش