موسیقی پاپ بعد از انقلاب اسلامی، فراز و نشیب بسیاری را پیموده است. پس از سکوت اولیه سال های آغازین انقلاب اسلامی، موزیسین های جوان پاپ راه خود را از میان انبوه سردرگمی ها باز کردند. اگرچه در ابتدای راه، سایه تقلید از چهره های مطرح پیش از انقلاب بر سر آنان سنگینی می کرد اما پس از مدت کوتاهی موسیقی پاپ داخل ایران هویت و شناسنامه خاص خود را پیدا کرد. در دهه ۷۰ محمد اصفهانی، قاسم افشار، خشایار اعتمادی و علیرضا عصار، اساسی ترین گام ها را برای این هویت بخشی برداشتند. امروز به بهانه ۴۸ ساله شدن علیرضا عصار نگاه به راهی می اندازیم که تا کنون پیموده است.
خالق آثار ملی، مذهبی
خوانندگی در سال های آغازین دهه ۷۰ کاری تخصصی محسوب می شد و با امروز تفاوت چشمگیری داشت! صدای خاص و پرحجم، اشراف بر علم موسیقی و تسلط بر ادبیات و ترانه های شاخص روز، از مهم ترین ویژگی هایی بود که معدودی از هنرمندان موسیقی آن زمان از آن برخوردار بودند. عصار از نوجوانی نوازندگی پیانو را آموخته بود و اواخر دهه ۷۰ با آهنگ سازان و تنظیم کنندگان کاربلدی همراه شد.
صدای پرهیبت و حماسی او منجر به خلق آثاری ماندگار در زمینه های مذهبی، اجتماعی و ملی شد. اجرای اشعار سنگین و پرمغز از شاعرانی همچون مولانا، احمد شاملو و محمدرضا شفیعی کدکنی با تنظیم های حماسی فواد حجازی یا با اجرای ارکستر سمفونیک لندن به رهبری شهرداد روحانی، کاراکتر عصار را منحصر به فرد کرد.
شروع معروفیت
مخاطبان دهه های ۷۰ و ۸۰ که به موسیقی پاپ نگاهی جدی و همراه با ایدئولوژی معناگرا داشتند، عصار را می پسندیدند و لحن او را تقلید می کردند. «ای عاشقان»، «عشق الهی» و «تا باد چنین بادا» آن روزها در تلویزیون، رادیو و در کوچه و بازار بارها شنیده می شد.
عصار در این باره می گوید: «من با شعری معروف شدم که اگر آن را روی کاغذ هم بنویسید، خواندنش سخت است؛ «ای کاروان، ای کاروان من دزد شبرو نیستم...» زمانی که کارم را با اشعار مولانا آغاز کردم، کار نویی انجام شد اما بسیاری آن را گوش میدادند. عمیقا معتقدم در نسل جوان امروز نیز به اندازه کافی، مخاطب موسیقی باکیفیت وجود دارد و اگر این نوع موسیقی تولید شود با آن همراه میشوند.»
بازار معیوب موسیقی، دلیل کم کاری
از میانه های دهه ۸۰ کم کاری عصار شروع شد. خودش درباره کمرنگ بودنش می گوید: «دلایل مختلفی وجود دارد که همه اش هم به میل خودم نبوده است. در مارکت موسیقی معیوبی مثل مارکت ما، ارتباط درستی بین هنرمند و مردم به وجود نمی آید. در خارج از کشور هزاران شبکه تلویزیونی و رادیویی هست که فقط موسیقی پخش می کند اما این جا این طور نیست.»
شرایط تولید موسیقی خوب و فکر شده، با هجوم سرسام آور شبکه های اجتماعی و تولید قارچ گونه آثار پاپ از خواننده های نوظهور، هر سال دریغ از سال پیش شد. در دهه ۹۰ با قلمروداری بی چون و چرای فضای مجازی و رشد فزاینده تهیه کنندگان موسیقی، فضا برای هرچه پول سازتر شدن موسیقی پاپ مهیا شد. حالا دیگر هر سال یکی، دو خواننده گل می کنند و کنسرت های سیصد شبه برگزار می کنند و به همین سرعت تب داغ شان به عرق سرد می نشیند و جا را برای دیگرانی که در صف، سبیل در سبیل نشسته اند باز می کنند!
نسلی که آهنگ سازانی چون حجازیان، صفاریان پور، شهبازیان و ... را داشت هنوز هم بیشترین حرف را برای گفتن دارد. موسیقی پاپی که می توانست عمیق ترین مفاهیم را به خانه های مردم بیاورد با صدای عصار، اصفهانی و معدودی دیگر هنوز هم ظرفیت بازگشتی درخشان به عرصه بی در و پیکر فعلی موسیقی پاپ را دارد. تنها اگر آن هایی که باید زنگ خطر میان مایگی موسیقی پاپ امروزی را بشنوند، بشنوند!
ندا حبیبی
- 16
- 3